روزنامه کائنات
6

انرژی

۱۴۰۰ يکشنبه ۲۶ ارديبهشت - شماره 3898

مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز:

می‌توان میزان تولید گاز کشور را حداقل تا دو برابر افزایش داد

 مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز گفت: توسعه بازارهای صادراتی گاز یکی از راهکارهای تامین مالی طرح‌های بهینه‌سازی است. در این صورت درآمدهای حاصل از صادرات گاز صرفه‌جویی شده، دوره بازگشت سرمایه و سود طرح را به شدت بهبود می‌بخشد.
با توجه به مصرف بی‌رویه و خارج از استاندارد گاز طبیعی در بخش‌های مصرف‌کننده نهایی، علیرغم تلاش‌های صورت گرفته جهت تولید حداکثری و تامین کامل گاز در کشور، روند تراز منفی گاز و اعمال محدودیت در گاز مصرفی برخی بخش‌های مصرف‌کننده در سال‌های پایانی دولت دوازدهم شروع شده است و با ادامه روند کنونیِ مصرفِ گاز به ویژه در ماه‌های سرد سال، قطعا در چند سال آینده این روند تشدید شده و کشور برای تامین نیازهای داخلی خود با مشکل مواجه خواهد شد.
براساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی تا افق ۱۴۲۰ که به تصویب شورای عالی انرژی رسیده و ابلاغ شده است، تراز منفی گاز کشور در تمامی سال‌های دولت سیزدهم به وقوع خواهد پیوست و بدین صورت میزان تقاضا برای گاز از میزان تولید گاز در کشور پیشی خواهد گرفت، در نتیجه باید منتظر قطعی گاز در فصول مختلف سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ باشیم.
با توجه به بحران‌زا بودن کمبود گاز در کشور و تبعات اجتماعی و امنیتی این موضوع یک سوال اساسی مطرح می‌شود، اینکه دولت سیزدهم چه راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع تراز گاز منفی در کشور را می‌تواند اتخاذ کند؟ در همین زمینه نصرت الله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز برای پاسخ به این پرسش کلیدی گفتگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
*یکی از مشکلات و بحران های جدی در آینده مربوط به تراز گاز منفی کشور است. برای حل این چالش چه راهکارهایی وجود دارد؟
سیفی: یکی از چالش‌های جدی کشور در سال‌های پیش رو مربوط به تراز گازی منفی است، بدین معنا که کشور با بحران کمبود گاز مواجه خواهد شد. ما به موعد وقوع این بحران خیلی نزدیک شده‌ایم. برای حل چالش تراز گاز منفی در کشور سه راهکار کلی وجود دارد: 1- تولید گاز را افزایش دهیم 2- گاز را از سایر کشورها وارد کنیم 3- مصرف گاز در داخل کشور را بهینه‌سازی کنیم.
وزارت نفت برای جلوگیری از وقوع تراز گاز منفی تنها بر افزایش تولید گاز متمرکز بوده است. به نظر بنده تمرکز صرف بر افزایش تولید بدون توجه به اینکه این گاز تولیدی چگونه در کشور مصرف می‌شود یا هدر می‌رود سیاست غلطی بود که اجرایی شد.
به بیان دیگر وزارت نفت برای تامین گاز به جای اینکه مصرف گاز در داخل کشور را بهینه‌سازی کند و استانداردهای مصرف را تعیین و اجرایی کند، صرفا میزان تولید را افزایش داده است و این موضوع باعث شده که بخش زیادی از گاز مصرفی در داخل کشور هدر برود یا به‌صورت غیربهینه مصرف شود. لذا برای تامین گاز موردنیاز مردم باید به جای افزایشِ تولید، مصرف را بهینه کرد تا با جلوگیری از هدررفت گاز، نیاز مردم با حجم کمتری از تولید گاز تامین شود.
ظرفیت تولید گاز از میادین گازی کشور حدود یک میلیارد متر مکعب در روز است. حال اگر ما این یک میلیارد متر مکعب را به 1.5 میلیارد متر مکعب افزایش دهیم، ولی مجددا همه این مقدار گاز در داخل کشور به‌صورت غیربهینه مصرف شود، این موضوع تکرار اشتباهات گذشته است. نکته دیگر اینکه برای افزایش تولید گاز به حجم سرمایه‌گذاری زیادی برای توسعه میادین گازی نیاز است، در نتیجه اصرار بر افزایش تولید بدون توجه به سمت مصرف یک سیاست غلط است.
راهکار دوم، واردات گاز از سایر کشورهاست. اصلی‌ترین گزینه ایران برای واردات گاز، کشور ترکمنستان است. ما قبلا گاز مورد نیاز برای شهرهای شمال شرق کشور را از ترکمنستان وارد می‌کردیم ولی شاهد بودیم که در برخی از برهه‌های زمانی این کشور در تامین گاز ایران تعلل ‌کرد. از طرفی برای واردات گاز نیز باید هزینه زیادی را صرف کنیم. نکته دیگر اینکه وقتی ایران اولین یا دومین دارنده منابع گازی دنیاست چرا باید در تامین گاز مورد نیاز خود به سایر کشورها وابسته باشد.
سومین راهکار که به نظر بنده بهترین راهکار است، بهینه‌سازی مصرف گاز در داخل کشور است. ما به جای افزایش تولید یا واردات گاز می‌توانیم با بهینه‌سازی مصرف، حجم زیادی از میزان مصرف گاز در کشور را بکاهیم، زیرا مصرف گاز در ایران به طور قابل ملاحظه‌ای غیراستاندارد و غیربهینه است. ارتقای کیفیت در بهره‌وری از گاز باعث می‌شود که حجم تولید گازهای گلخانه‌ای در کشور کاهش یابد که این موضوع در سال‌های آینده می‌تواند در انجام تعهدات ایران در معاهده پاریس به ما کمک کند و ریسک پرداخت جرایم انتشار کربن دی اکسید توسط ایران را کاهش دهد.
همچنین بهینه‌سازی مصرف گاز باعث اشتغالزایی در بخش‌های مختلف می‌شود؛ یعنی شما اگر کمی دقت کنید می‌بینید به اندازه هر وسیله گازی در بخش خانگی و اداری می‌توان یک پروژه بهینه‌سازی تعریف کرد که بدین ترتیب تعداد زیادی از مهندسان و تکنسین‌ها و استادکاران ما مشغول به کار می‌شوند.
حجم سرمایه‌گذاری پروژه‌های بهینه‌سازی بسیار کمتر از هزینه‌های مربوط به توسعه میادین گازی است. برآورد‌ها نشان می‌دهد که به ازای هر متر مکعب گاز، هزینه افزایش تولید گاز از طریق توسعه میادین گازی سه برابر بهینه‌سازی مصرف همان مقدار گاز است. در نتیجه بهینه‌سازی مصرف در مقایسه با سایر راهکارها در اولویت بالاتری از منظر اقتصادی قرار دارد.
*شما به موضوع بهینه سازی مصرف گاز اشاره کردید، ولی این کار نیاز به سرمایه‌گذاری زیادی دارد. این منابع مالی چگونه می‌تواند تامین شود؟
سیفی: اولا که هزینه اجرای پروژه‌های بهینه‌سازی یک سوم هزینه توسعه میادین است. ثانیا ما همین الان در حال توسعه فازهای میدان پارس جنوبی و سایر میدان‌های گازی کشور هستیم. سوال این است، بودجه کارهای توسعه‌ای از کجا تامین می‌شود؟ از هر جایی که تامین می‌شود می‌توان از آنجا برای تامین مالی پروژه‌های بهینه‌سازی نیز استفاده کرد. منابع مالی این طرح‌ها یا از بودجه عمومی دولت و یا از صندوق توسعه ملی است. پس معلوم است که بودجه برای اجرای این طرح‌ها وجود دارد و تنها باید این منابع را به جای صرف در پروژه‌های افزایش تولید در پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف کرد.
طرح‌های بهینه‌سازی از منظر تامین مالی به سه دسته پروژه‌های کم‌هزینه، با هزینه متوسط و پُرهزینه تقسیم می‌شوند. راهکارهای کم‌هزینه عمدتا در پروژه‌های نرم مانند سیاست‌‌گذاری و فرهنگ‌سازیِ مصرف تعریف می‌شوند. همچنین اجرای سیاست‌های تشویقی برای افراد کم‌مصرف نیز در این دسته تعریف می‌شود. طرح‌های با هزینه متوسط نیز مربوط به اصلاح یا تعویض تجهیزات و روش‌های بهره‌برداری است؛ مثلا ارتقای بخاری‌های گازسوز از جمله طرح‌های با هزینه متوسط است. طرح‌های پرهزینه هم شامل مواردی مثل تعویض موتورخانه‌های ساختمان‌های اداری و مسکونی است.
برای تامین مالی پروژه‌های بهینه‌سازی نیز راهکارهای مختلفی وجود دارد. یکی از راهکارها سرمایه‌گذاری مستقیم دولت است. همانطور که دولت در توسعه میادین گازی که هزینه سه برابری دارند سرمایه‌گذاری می‌کند در اجرای پروژه‌های بهینه‌سازی نیز سرمایه‌گذاری کند.
راهکار دوم استقراض از موسسات مالی است. این امکان وجود دارد که با تعریف پروژه‌هایی که دارای توجیه اقتصادی هستند و مذاکره با این موسسات مالی و ارائه تضامین لازم، از موسسات مالی استقراض کرد.
راهکار سوم برای تامین مالی پروژه‌های بهینه‌سازی مربوط به فروش اوراق در بازار سرمایه برای پروژه‌های دارای بازدهی مناسب است. در این روش شما پروژه‌هایی را تعریف می‌کنید و برای آنها اوراقی در قالب صکوک و ... منتشر می‌کنید و از مشارکت سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه بهره می‌برید.
راهکار چهارم تامین مالی این پروژه‌ها به‌صورت خودتامین و با استفاده از ظرفیت ماده 12 قانون رفع موانع تولید است. قبلا از این ظرفیت قانونی برای تامین مالی طرح‌های بهینه‌سازی استفاده شده است؛ مثلا ما برای ارتقای کارآیی موتورخانه‌ها تا سقف 2 میلیارد دلار از شورای اقتصاد مجوز دریافت کردیم.
البته با ابتکارات متخصصین امور مالی می‌توان راهکارهای دیگر هم تعریف کرد مانند قانون جدید فاکتورینگ، ولی فعلا همین موارد به نظرم عملی می‌آید.
*هر چند پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف گاز، خودتامین هستند، اما با توجه به قیمت پایین گاز در داخل کشور آیا صرفه اقتصادی دارد که بخش خصوصی با صرف هزینه کلان در مصرفِ گاز، بهینه‌سازی کند و سپس به‌صورت قطره چکانی درآمدهای حاصل از فروش گاز در داخل کشور را به دست آورد؟ در این حالت دوره بازگشت سرمایه خیلی طولانی می‌شود و طبیعتا کسی در این حوزه سرمایه‌گذاری نمی‌کند. برای حل این موضوع چه راهکاری ارائه می‌دهید؟ آیا توسعه بازارهای صادراتی می‌تواند به اقتصاد طرح‌های بهینه سازی کمک کند؟
سیفی: آن چیزی که باعث می‌شود یک سرمایه‌گذار در یک پروژه سرمایه‌گذاری کند مربوط به بحث اعتماد و تضمین بازار است. طبیعی است یک سرمایه‌گذار وقتی سرمایه‌گذاری می‌کند که دولت بازگشت سرمایه و سود او را تضمین کند. در ماده 12 قانون رفع موانع تولید اتفاقا ذکر شده است که دولت باید این تضمین را به بخش خصوصی که مایل به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بهینه‌سازی است اعطا کند.
ولی در آیین‌نامه اجرایی این ماده نکاتی ذکر شده است که اتفاقا اعتماد سرمایه‌گذار را از بین می‌برد، زیرا ضمانت‌نامه‌ای که مطابق آیین‌نامه صادر می‌شود صرفا یک برگ کاغذ است. یکی از ویژگی‌های این ضمانت‌نامه باید bankable بودن آن یا نقدشدنی بودن آن در بانک‌ها باشد که الان بدین صورت نیست و عملا این برگ کاغذی که به عنوان تضمین داده می‌شود، اساسا قابل نقد کردن نیست لذا می‌توان گفت اصلا تضمینی در کار نیست.
همچنین می‌توان این ضمانت‌نامه‌ها را در قالب اوراق خرد منتشر کرد؛ یعنی اوراقی برای پروژه‌های بهینه‌سازی که در آینده قرار است مازاد گاز ایجاد کند، چاپ شود و سپس با فروش آن اوراق در بازارِ سرمایه، تامین مالی این پروژه صورت گیرد. لذا راهکارهای مالی در این حوزه وجود دارد ولی مهم این است که دولت و وزارت نفت به عنوان نهاد سیاست‌گذار برای اجرای آنها عزم کافی داشته باشند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه