صفحه اول
زینب ساداتی - همانطور که می دانیم خرید و فروش اوراق بهادار در سامانه معاملات بورس براساس سازوکار نامآشنای «حراج» انجام میشود؛ البته یک حراج کاملا پیشرفته و مکانیـزه. حراجی که اولویت اول آن، قیمت مناسب و اولویت دوم آن، زمان ارائه سفارش است.فراز و نشیب این روزهای شاخص بورس و همچنین اظهارنظرهای کارشناسان مبنی بر حضور مردم در بازار بورس باعث شده تا این روزها مردم بیش از گذشته اخبار مربوط به بازار بورس را دنبال کنند و در ادامه مجموع این اتفاقات سبب شده تا کارشناسان و اشخاص مختلف بازار سرمایه را به عنوان یک منبع سود آور تجاری نگاه کنند.شاخص بورس ۵۰ درصد نزول کرده است و حالا کارشناسان بازار سرمایه به اجماع رسیدهاند که تزریق نقدینگی، توقف نظام قیمتگذاری دستوری و کاهش مداخلات در قانون گذاری راهحل نجات بورس است. یکی از عمده دلایل شکلگیری الگوی رفتار دستهجمعی در معاملات بازارها، کمعمقی بازار در کنار قوانین زائد و دستوپاگیری است که به هیجانات دامن میزند و درنهایت سبب شکلگیری صفهای پرحجم در سمت خرید یا فروش (بسته به روند معاملات) میشود؛ بهطوریکه معاملهگران بدون توجه به پشتوانههای منطقی (چه بنیادی و چه تکنیکال) و تنها با نگاه به میزان تقاضا و عرضه ایجادشده در سقف و کف قیمتی، به جمع صفها میپیوندند. درواقع تا زمانی که تشکیل صف ملاکی برای ارزندگی یک سهم یا برعکس شناخته میشود، واکنشهای غیرمنطقی نیز دور از انتظار نیست. با این حال همچنان سازمان بورس در حفظ محدودیت دامنه نوسان پافشاری میکند. با حذف محدودیت دامنه نوسان یا بازتر کردن میزان آن، اما ریسک معاملات نیز افزایش یافته و افزایش احتیاط میان سرمایهگذاران را شاهد خواهیم بود. ضمن آنکه دورههای فرسایشی در بازار سهام شکل نمیگیرد و عرضه و تقاضا در عرض چند ساعت بازار را به تعادل میرسانند. موضوعی که میتواند بازار سهام را به سمت بازاری منطقیتر و تحلیلیتر سوق دهد. قیمت سهام شرکتها در کلیت بازار سهام با در نظر گرفتن محدوده فعلی دلار (۲۱ و ۲۲ هزار تومان) ارزنده است. اکنون نباید روند دلار را ریزشی عنوان کرد بلکه بیشتر موضوع درجا زدن و نوسان مطرح است بنابراین با چنین موضوعی، فرض دلار در محدودههایی خیلی کمتر از ارقام فعلی به هیچ عنوان واقعیت نخواهد داشت.با این حال روند نزولی فعلی و فروش سهام در بورس به دلیل تغییرات نرخ دلار نیست بلکه عمده دلیل عرضههای سنگین خستگی سرمایهگذاران از وضعیت فعلی بازار سهام است. با توجه به دادههای اقتصادی کاهش نرخ دلار کمتر از ۲۰ هزار تومان امکان پذیر نیست و در همین حال پیشبینی میشود که این نرخ برای حداقل یکسال در ارقامی همانند ۲۵ هزار تومانی باقی خواهد ماند. به دلایلی همچون خوشبینی از انتخابات آمریکا دلار افت کرد و در صورت مهار کرونا و شروع مجدد سفر دلار یقینا افزایشی میشود. هر چند نرخ دلار به عنوان یکی از پارامترهای اساسی در تعیین استراتژی سرمایهگذاران بورسی از اهمیت بالایی برخوردار بوده اما بخشی از واکنش بازار مرتبط با تغییرات دلار است. اکنون بیش واکنشی که سهامداران بورسی نسبت به نوسانات دلار دارند غالبا در بین سرمایهگذاران فعال در این حوزه دیده نمیشود. با اینکه طی چند وقت اخیر حدود ۱۰هزار تومان از قیمت دلار کاسته شده است اما در بورس شرایط به نوعی پیشرفته است که واکنش سرمایهگذاران به این اتفاق بیش از حد واقع است. در حال حاضر نیز سقوط شاخصهای بورسی به دلیل افت دلار نیست بلکه موج آخری است که سهامداران کلافه از ریزشها به قصد خروج اقدام به فروش سهام میکنند. بازار نیز پس از مدتی با کفسازی مجدد در روند صعودی قرار خواهد گرفت. اکنون سهامداران و کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که دولت باید با تزریق نقدینگی بازار سهام را نجات دهد بهویژه آنکه یکی از دلایل رشد بازار سهام در سالجاری سیاستهای دولت بود و دولت از این طریق توانست بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سرمایه جمعآوری کند. دولت بهطور مستقیم و غیرمستقیم ۶۰ درصد بازار سرمایه را در اختیار دارد و این موضوع مسئولیت دولت را برای نجات بازار سرمایه و تقویت سطح اعتماد به بورس بیشتر میکند. آنطور که کارشناسان میگویند دولت باید از طریق راهکارهایی ازجمله تزریق نقدینگی، توقف نظام قیمتگذاری دستوری و کاهش مداخلات در قانونگذاری، جلوی نزول بورس و ایجاد بحران فراگیر را بگیرد. با این حال سیاست تزریق نقدینگی طرفداران زیادی دارد. آنها میگویند دولت باید در کوتاهمدت با تزریق نقدینگی مانع از ایجاد بحران فراگیر در بازار شود و در بلندمدت به تعیین دستوری قیمتها و مداخلات مقرراتی پایان دهد.