صفحه اول
نماینده مردم دورود و ازنا از «مرگ دسته جمعی جنگل بلوطهای زاگرس» خبر داد و گفت: شش میلیون هکتار جنگل بلوط زاگرس به بیماری موسوم به زوال درختان بلوط زاگرس مبتلا شدهاند که در ۱۰ سال اخیر بیش از یک و نیم میلیون هکتار را دچار آفت زدگی و یا خشکیدگی کرده است. حسین گودرزی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود اظهار کرد: این روزها شاهد رخداد مرگ دسته جمعی جنگل بلوطهای زاگرس هستیم. نمایندگان مجلس مستحضرند که ۶ میلیون هکتار جنگل بلوط زاگرس به عنوان کمر بند حفاظتی و ریه تنفسی ایران که موهبتی الهی بوده محسوب میشود و شرایط معتدلی را برای آب و هوای کشورمان رقم زده است. نماینده مردم دورود و ازنا در مجلس شورای اسلامی در مورد جنگلهای زاگرس گفت: این جنگلها ۴۰ درصد آب شیرین کشور، حفاظت از آب و خاک، تعدیل هوا و ۵۰ درصد از خوراک دام و همچنین امنیت و سلامت کشور را تامین کرده است؛ اما با این وجود بیماری موسوم به زوال درختان بلوط زاگرس باعث شده در ۱۰ سال اخیر بیش از یک و نیم میلیون هکتار و یا ۱۸ میلیون اصله درخت بلوط از ۲۵ تا ۱۰۰ درصد دچار آفت زدگی و یا خشکیدگی شوند که البته دولت، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگلها و مراتع نیز اقدام در خوری تاکنون در این راستا انجام ندادهاند. وی اضافه کرد: چنین موضوع مهمی نیازمند عزم ملی و تشکیل کمیته نجات جنگلهای زاگرس، همچون کمیته احیای دریاچه ارومیه با مسئولیت رئیس جمهور را میطلبد؛ همچنین همانند کمیته نجات دریاچه ارومیه باید تامین اعتبار برای تهیه طرح ملی نجات جنگلهای زاگرس در بودجههای سالانه و شناسایی کانونهای بحرانی و پهنه بندی آنها و همچنین ایجاد پویش ملی با مشارکت نهادهای مردمی و جهادی برای مقابله با آفت یاد شده در نظر گرفته شود. این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: در عین حال پس از مکاتبات صورت گرفته برای احیای جنگلهای زاگرس و همچنین پس از سوال اینجانب از وزیر جهاد کشاورزی، ریاست جمهوری تشکیل کمیته ملی راهبردی حمایت از جنگلهای زاگرس را با مسئولیت معاون اول رئیس جمهور صادر نمودند که ضمن تشکر از این اقدام دیر هنگام، اما لازم است این کمیته با مسئولیت شخص رئیس جمهور تشکیل و به سرعت سند راهبردی حفظ و صیانت از جنگلهای زاگرس را تهیه و تصویب نمایند. تاثیر زوال بر کارکردهای درخت زوال درختان تاثیر شدیدی بر وضعیت مورفولوژیک و فیزیولوژیک برگ درختان زوالیافته دارد. در این درختان میانگین سطح برگ، مقدار آب برگ، تراکم روزنههای آبی در برگ و ... کاهش چشمگیری داشته است. درختان زوالیافته در اثر مشکلات دریافت آب، سطح خود را کاهش میدهند تا بتوانند فتوسنتز خود را در اندازه نرمال نگهدارند. همچنین درختان برای جبران کمبود رطوبت هوا و خاک و جلوگیری از تعرق سطح برگ خود را کاهش و ضخامت برگ را افزایش میدهند. زوال همچنین سبب ایجاد تغییر در ترکیبات ثانویه برگ، کاهش رنگیزههای فتوسنتزی، کوچک شدن آوندها و کاهش پهنای حلقه رویشی درختان شده و در نتیجه هدایت آب در درخت با مشکل مواجه میشود. به علاوه زوال بر ویژگیهای بذر و جوانهزنی آنها نیز اثرگذار است.بررسیهای اجتماعی در منطقه دارای درختان دچار زوال به مشارکت بیشتر مردم محلی برای رویارویی با زوال بلوط و تقویت اقتصادی آنها تاکید میکنند. مطالعات مختلفی به کاربرد روشهای مختلف در پیشبینی پدیده زوال پرداختهاند و بررسیها نشان میدهد که استفاده از تکنیکهای سنجش از دور، زمین آمار و روشهای مدلسازی ترکیبی در محیط GIS، ابزاری مناسب برای شناسایی و پیشبینی مناطق زوال یافته در ناحیه زاگرس است.در برخی مقالات رویکردهایی برای سازگاری با شرایط خشکسالی مطرح کردهاند که میتواند باعث غلبه بر زوال درختان در جنگلهای زاگرس شود. گفته شده جمعآوری آب باران در بالادست درختان به همراه قرق، سبب احیای آنها و کاهش زوال میشود. قرق منطقه و شاخهبری و برداشت شاخههای غیر زنده به احتمال فراوان باعث کندتر شدن و یا متوقف شدن بیماری زوال در درختان خواهد شد. به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ آنچه که مسلم است در بین عوامل اثرگذار بر بروز پدیده زوال آن دسته از عوامل که شرایط لازم را برای بروز این رخداد فراهم می کنند، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و جایگاه بالاتری دارند. ازجمله این عوامل می توان به تغییرات اقلیمی که به اشکال مختلف همانند دوره های خشک سالی متمادی، کاهش بارش و افزایش طول دوره خشکی نمود پیدا کرده اند، اشاره کرد. فشارهای انسانی وارد بر جنگل های زاگرس همانند بهره برداری های سنتی، چرای دام، زراعت زیرآشکوب و تغییر کاربری جنگل نیز همگام با عوامل اقلیمی عمل کرده اند، بنابراین بسیار حائز اهمیت هستند. اثرگذاری دو مجموعه عوامل فوق شرایط را برای بروز انواع بیماری ها و آفات فراهم کرده که تیر خلاص را به این بوم سازگان ارزشمند کشور زده اند».