سیاست
وزیر امور خارجه پیشین و بنیانگذار مؤسسه «پایاب» گفت: «به سود ایالات متحده است که از خیال تسلیم بیقید و شرط ایران دست بردارد و بهسوی مذاکرات واقعی حرکت کند.» شصتوسومین کنفرانس پاگواش در هیروشیما با عنوان «هشتاد سال پس از بمباران اتمی؛ زمانی برای صلح، گفتوگو و خلع سلاح هستهای» از اول تا پنجم نوامبر (۱۰ تا ۱۵ آبانماه) در شهر هیروشیمای ژاپن در حال برگزاری است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین و بنیانگذار و رئیس مؤسسه «پایاب» (PAIAB Institute) سخنران اصلی روز سوم این کنفرانس بود. بخشی از متن سخنرانی ظریف به شرح زیر است: برای ما ایرانیان، سلاحهای کشتار جمعی یادگاری از گذشتهای دور نیستند بودن در هیروشیما، هشتاد سال پس از نخستین و به امید خدا آخرین استفاده از سلاحهای هستهای، حس عمیقی از مسئولیت سنگین و اندوهبار را در انسان برمیانگیزد. این شهر که روزگاری از وحشت بمب اتم به کلی ویران شد، امروز یادمانی جاودانه از هم حماقت و هم تابآوری انسان است. هیروشیما به نمادی قدرتمند از توان انسان برای برخاستن از خاکستر نابودی و دفاع از جهانی عاری از کابوس نابودی هستهای بدل شده است. ما ایرانیان نیز معنای هولناک و غیرقابل بیان سلاحهای کشتار جمعی و رنج انسانیِ ماندگاری را که این سلاحها پدید میآورند، بهخوبی درک میکنیم. ملت ما خود قربانی مستقیم این بربریت بوده است. در جنگ صدام حسین علیه ایران، رژیم او با قساوتی بیرحمانه از عوامل شیمیایی علیه رزمندگان ما، غیرنظامیان بیگناه و حتی شهروندان عراقی استفاده کرد. بازدید شب گذشته من از موزه صلح هیروشیما و تماشای تصاویر هولناکِ بخشی از ۱۴۰ هزار کشته و نزدیک به ۶۵۰ هزار بازمانده بمبارانهای اتمی (هیباکوشا)، مرا به یاد سال ۱۹۸۸ انداخت؛ زمانی که در فرودگاه جان اف. کندی نیویورک به استقبال قربانیان کُردِ حملات شیمیایی عراق رفتم. آنها برای درمان آمده بودند و تنها نمونهای کوچک از دهها هزار ایرانی بودند که با سلاحهای شیمیایی کشته شدند و بسیاری دیگر که با جراحات مادامالعمر دستبهگریبان ماندند؛ جراحاتی که هنوز هم بازماندگان و خانوادههایشان را میآزارد. بنابراین، برای ما ایرانیان، سلاحهای کشتار جمعی یادگاری از گذشتهای دور نیستند؛ بلکه اهریمنانیاند که هنوز هم زندگی و کرامت قربانیان را، مدتها پس از خاموشی تفنگها، میفرسایند. خیالپردازیهای ترامپ درباره برنامه هسته ای ایران واقعیت ندارند درس دوم که ایالات متحده باید عمیقاً درک کند این است که توانمندیهای هستهای ایران برخلاف خیالپردازیهای ترامپ قابل «نابودی» نیست. ظرفیت واقعی نه در سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم غنیشده، بلکه در عرصه دانش علمی، تخصص فنی و نوآوری نهفته در ذهن دانشمندان ایرانی است. اسرائیل و آمریکا تلاش کردند بهترینِ این دانشمندان را از میان بردارند، اما زیرساخت فنی و علمی را نمیتوان «نابود» کرد. بنابراین، به سود ایالات متحده است که از خیال تسلیم بیقید و شرط ایران دست بردارد و بهسوی مذاکرات واقعی حرکت کند. هدف باید دستیابی به توافقاتی باشد که تضمین کند این ظرفیت پیشرفته هستهای، شفاف و صرفاً صلحآمیز باقی بماند. جهان دست از تهدید انگاری ایران بردارد بنبستی که به این تجاوز بیدلیل و شکستخورده در میانه مذاکرات دیپلماتیک انجامید، از یک «نقص یا ناآگاهی شناختی» سرچشمه میگیرد؛ در قلب آن، «شکاف کرامت» نهفته است: شکافی میان تصوری که غرب از ایران دارد و تصوری که ایرانیان از خود دارند. هر راهحل پایدار مستلزم آن است که با ایران نه به عنوان تهدیدی دائمی که باید مهار شود، بلکه به عنوان شریکی برابر در امور جهانی با منافع مشروع و سهمی ارزشمند رفتار شود. این تحول نیازمند ساختن چارچوبی نوین برای تعامل است؛ چارچوبی مبتنی بر احترام متقابل، شفافیت و رفاه مشترک.