جامعه
امیلی سعادتی- ناترازی انرژی یکی از چالشهای اساسی در حوزه انرژی محسوب میشود که بهصورت مستقیم توسعه اقتصادی کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است. بهصورت سنتی راهحلهای مرتبط با رفع ناترازی انرژی در توسعه فناوری در افزایش عرضه یا افزایش راندمان مصرف (مترادف با کاهش تقاضا) طرح میشوند. اما به نظر میرسد راهحلهای فناورانه پاسخی نهایی و قطعی به این چالش نیستند و احتمالاً تنها رسیدن به نقطه بحرانی را به تعویق میاندازند. ناترازی انرژی در ایران باعث افزایش واردات سوخت و مواد اولیه برای تولید انرژی میشود که هزینههای مالی زیادی به دولت تحمیل میکند. در کنار این، عدمسرمایهگذاری کافی در انرژیهای نو و تجدیدپذیر، به بروز بحرانهای اقتصادی در بلندمدت منجر میشود. وابستگی بیش از حد به سوختهای فسیلی برای تولید انرژی باعث تولید گازهای گلخانهای و آلایندهها میشود که تاثیرات منفی زیادی بر محیطزیست و کیفیت زندگی شهروندان دارد. ناترازی انرژی در برخی از مناطق ایران به کمبود منابع انرژی، بهویژه برق، منجر شده است. این کمبود انرژی میتواند بر کیفیت زندگی مردم، بهویژه در فصلهای گرم سال، تاثیرگذار باشد و بحرانهایی مانند قطع برق گسترده را ایجاد کند. مصرف بیرویه انرژی و نبود سیستمهای انرژی کارآمد، هزینههای تولید در بخشهای مختلف اقتصادی را افزایش میدهد. این امر میتواند رقابتپذیری صنایع ایرانی را در بازارهای بینالمللی کاهش دهد. ایران بهعنوان یکی از کشورهای دارای ذخایر عظیم انرژی فسیلی (نفت و گاز)، با مساله ناترازی انرژی مواجه است. بخش زیادی از ناترازی به رفتار مصرفی مردم برمیگردد. استفاده بیرویه از وسایل گرمایشی و سرمایشی، روشن ماندن وسایل غیرضروری، یا عدم رعایت ساعات مصرف همگی به این مشکل دامن میزنند. اگر هر شهروند به سهم خود مصرف برق را بهینه کند، مشکل ناترازی تا حد زیادی قابل کنترل است.ناترازی انرژی یک بحران خاموش است که اگر به موقع برای آن چارهاندیشی نشود، میتواند ضربات سنگینی به اقتصاد، صنعت و زندگی مردم وارد کند. راهحل این مشکل، نیازمند نگاه ملی، سرمایهگذاری هدفمند، اصلاح الگوی مصرف و توسعه انرژیهای نو است.هرچند ناترازی انرژی یک چالش است، اما میتواند به فرصت تبدیل شود؛ فرصتی برای اصلاح زیرساختها، نوآوری در تولید و ارتقاء آگاهی عمومی. اگر تنها مزیت اقتصاد ایران، یعنی انرژی ارزان، از بنگاهها گرفته شود، سوال این است که چه امکان رقابتی برای تولید داخلی و صادرات باقی میماند؟ پاسخ روشن است: مزیت واقعی در بهرهوری، رشد تکنولوژی و رقابتپذیری بلندمدت است و تنها در تکیه بر انرژی ارزان نیست. یکی از مهمترین وظایف دولت در این شرایط، فراهمکردن محیطی برای افزایش بهرهوری و ارتقای فناوری در بنگاههای تولیدی است تا بتوانند در بازارهای داخلی و بینالمللی رقابت کنند. برای حل مشکلات ناترازی انرژی در ایران، نیاز است که راهکارهای مختلفی در سطح کلان و خرد اجرایی شوند. این راهکارها به دو بخش اصلی تقسیم میشوند: کوتاهمدت و بلندمدت. یکی از اولین گامها در بهینهسازی مصرف انرژی، اصلاح سیستم قیمتگذاری است. باید قیمتگذاری بهگونهای باشد که مصرفکنندگان برای استفاده بهینه از منابع انرژی تشویق شوند. این اصلاحات میتواند شامل کاهش یارانهها و افزایش تدریجی قیمتها به سمت قیمتهای واقعی باشد. البته باید مراقب تاثیرات منفی اجتماعی این تغییرات بر گروههای کمدرآمد بود. نوسازی و بهبود زیرساختهای انتقال و توزیع انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است. سیاست دیگر دولت باید بر کنترل مصرف و ساماندهی مدیریت ارزی متمرکز باشد، که این امر تنها با بازسازی سازوکار مناسب برای اصلاح قیمت انرژی و شکلدهی به بازار واقعی ممکن است. در شرایط فعلی، ثبات اقتصادی و صنعتی کشور و حتی آینده صنعت در اقتصاد ایران، به اجرای سیاستهای صحیح در حوزه قیمتگذاری انرژی وابسته است. همچنین، صنایعی که در حوزهی خدماتی و فناوریهای پیشرفته فعالیت میکنند، باید در دهه پیشِرو به سمت نزدیک شدن به متوسطهای جهانی در قیمت انرژی سوق داده شوند، اما این انتقال باید به گونهای انجام شود که حمایتهای هوشمندانه و هدفمند برای رشد بهرهوری و توانمندی رقابتی آنها فراهم شود. تنها از این طریق میتوان آیندهای پایدار برای اقتصاد ایران رقم زد.