جامعه
گیلانه عروجیان- شعار محوری دولت چهاردهم، وفاق ملی بهعنوان پیشران توسعه کشور است و بر همین اساس از ظرفیت اقوام و مذاهب مختلف در مدیریت اجرایی بهرهبرداری شده است. مواردی مانند انتصاب استانداران اهل سنت و عرب در برخی استانها و استفاده از ظرفیت نخبگان بلوچ در سیستان و بلوچستان، بیانگر التزام عملی دولت به عدالت قومی است. رخلاف فشارهای داخلی و هجمه جریانهای افراطی، دولت تاکنون از مسیر اعتدال خارج نشده است. رئیسجمهور تلاش کرده با حفظ آرامش، وحدت و انسجام را تقویت کند؛ هرچند برخی گروههای سیاسی هنوز درک درستی از مفهوم وفاق ندارند و آن را صرفاً به معنای پیروی مطلق از خواستههای خود تفسیر میکنند. امروز «وفاق ملی» نقطه اصلی اتکای ما برای حل نه تنها مسائل سیاست خارجی، بلکه تمامی مشکلات گریبانگیر در کشور است، دولت برای اینکه بتواند در عرصه سیاست خارجی و نظام بینالملل پشتوانه محکمی داشته باشد، ابتدا باید بتواند وفاق ملی را در داخل کشور و در میان مردم تقویت کند. اگر تصویر روشنی از ثبات و امنیت اقتصادی ایران به جهان مخابره شود، بسیاری از سرمایهگذاران حتی با وجود تحریمها، راه خود را برای ورود به بازار ایران پیدا خواهند کرد. بنابراین موفقیت در این حوزه نیازمند استمرار سیاستهای اعتمادساز در داخل و دیپلماسی هوشمندانه در خارج است. دولت پزشکیان توانسته در یک سال گذشته نشان دهد که ظرفیت عبور از بحرانها و موانع را دارد. استمرار این رویکرد و حمایت همهجانبه جریانهای داخلی از دولت، میتواند به تقویت جایگاه ایران در منطقه و عرصه بینالملل بینجامد. این تنها رییسجمهور نیست که بهروزی کشور و کاهش مسائل و مشکلات مردمش را در گروی نوعی همزیستی، هممسئلگی و همکاری میبیند. «وفاق» و مفاهیم همخانوادهاش سالیان درازیست که ذهن بسیاری از متفکران توسعه ایران را به خود مشغول کرده است. با این وجود، در سالهای سخت و پرچالش اخیر کمتر کسی پیشبینی میکرد که فرصت و مجالی برای «وفاق» بهوجود بیاید. با رییس جمهور شدن دکتر مسعود پزشکیان پنجره فرصت ویژهای برای باورمندان به این راه توسعه و بهروزی پدید آمده است.حال بعد از سالها، متفکران و دغدغهمندان شاهد برآمدن دولتی هستند -و البته بسیاری به پدید آمدنش کمک کردند- که میخواهد دوره جدیدی در سپهر سیاسی کشور رقم بزند؛ دوره جدیدی که در آن پرداختن به مسائل و مشکلات کشور محوریت پیدا میکند و مجادلات بیپایان سیاسی به حاشیه میرود. وفاق را نه یک شعار سیاسی بلکه میتوان یک راهکار برای عبور از مشکلات و بحرانها دانست، ضرورت پایان دادن به دوقطبی سازی های کاذب اعم از سیاسی و اجتماعی بزرگترین آفت و آسیب برای کشور است به ویژه در روزهایی که دشمنان افکار و خیالات باطل در سر می پرورانند، بیش از همیشه احساس می شود و باید به دستور کار اصلی همه دلسوزان نظام و انقلاب تبدیل شود. به هرحال پزشکیان از زمانی که دولت را در پاستور تشکیل داد تا به امروز همواره بر وفاق تاکید کرده و میکند. به عبارت دیگر این کلید واژه، ریل حرکت دولتمردان برای آبادانی و پیشرفت ایران است. اکنون در نیمه دوم سال ۱۴۰۴ دولت با آهنگ وفاق باید چه برنامههایی را در اولویت قرار دهد؟ پاشنه آشیل وفاق چیست؟و وفاق تا به اینجا چه نتایجی به همراه داشت؟ اگر وفاق، دو یا چندجانبه باشد و تمامی طرفها تصمیم بگیرند که اختلافات خود را کنار بگذارند و بر روی یک محور مشترک، یعنی منافع ملی و مصلحت مردم، تمرکز کنند، این امر میتواند به حل بسیاری از مشکلات کمک کند. بهویژه اگر فزونطلبی و انحصارطلبی کنار گذاشته شود، وفاق میتواند نقش مهمی در حل بحرانها و پیشرفت کشور ایفا کند.