روزنامه کائنات
8

صفحه آخر

1404 سه‌شنبه 11 شهريور - شماره 4902

مدیرکل دفتر موسیقی خبر داد؛

تلاش برای بازگرداندن پیکر احمد پژمان به ایران

 مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تلاش این دفتر برای بازگرداندن پیکر احمد پژمان به ایران خبر داد.  بابک رضایی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: استاد احمد پژمان از مفاخر موسیقی کشورمان محسوب می‏‌شود که متاسفانه خبردار شدیم بر اثر بیماری در امریکا دار فانی را وداع گفت. بی‏‌تردید فقدان این هنرمند تاثیرگذار برای جامعه موسیقی ایران ضایعه‏‌ای بزرگ محسوب می‏‌شود و جای خالی ایشان به این زودی‏‌ها پر نخواهد شد.  او در ادامه افزود: با صحبت‏‌ها و مشورت‏‌هایی که با دوستان و جامعه موسیقی داشتیم، تصمیم گرفتیم تا تمام تلاش‏مان را برای بازگرداندن پیکر این هنرمند تاثیرگذار به میهن انجام دهیم. ما رایزنی‏‌هایی را با خانواده‏ محترم ایشان انجام داده‏‌ایم و در تلاش هستیم تا در صورت فراهم شدن شرایط لازم، پیکر استاد احمد پژمان در اولین فرصت به ایران انتقال پیدا کند.  مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین درباره محل دفن پیکر احمد پژمان بیان کرد: البته هنوز محل دفن پیکر ایشان قطعی نشده و بدیهی ا‏ست که برنامه مراسم تشییع و تعیین محل خاکسپاری استاد با صلاح‌دید خانواده ایشان و همچنین منطبق با جایگاه این هنرمند تعیین خواهد شد.


تجربه «شکارگاه» از زبان مهدی حسینی‌نیا؛
تلویزیون از ذهنیت امروز مردم فاصله گرفته است
 مهدی حسینی‌نیا ـ بازیگر نقش «بهادر» در سریال «شکارگاه» ـ درباره دشواری نزدیک شدن به فضای تاریخی، شیوه مواجهه با متنی که کمترین امکان تغییر را داشت و تجربه ایفای نقشی ساده و صمیمی همچون یک باغبان را توضیح می‌دهد.
حسینی‌نیا همچنین با نگاهی تحلیلی به تفاوت‌های نمایش خانگی و تلویزیون، تأکید می‌کند که روایت قصه‌های نزدیک به زندگی مردم امروز در رسانه‌های جدید آسان‌تر و اثرگذارتر است.
با «بهادر» ـ باغبان ساده اما پر از پیچیدگی قصه «شکارگاه» ـ شروع می‌کنیم و طرح این پرسش که ایفای چنین نقشی در قصه‌ای که زمان آن چندان نزدیک نیست، چه دشواری‌هایی داشت؟ مهدی حسینی‌نیا پاسخ می‌دهد: به نظر من هر نقشی جذابیت‌های خودش را دارد و نمی‌توان بین بازی در زمان حال یا در فضای تاریخی مرزی قطعی کشید. در نهایت، ما بازیگر نقش انسانی را بر عهده می‌گیریم که در شرایط اجتماعی، اقلیمی و تاریخی خاصی زندگی می‌کند. تفاوت انسان‌ها چندان زیاد نیست، اما شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دوره، نوع مواجهه و سبک زندگی آن‌ها را تغییر می‌دهد. همین مسئله باعث می‌شود ایفای نقش در چنین آثاری چالش‌ها و جذابیت‌های خاص خود را داشته باشد.
حسینی‌نیا در پاسخ به این پرسش که چطور به فضای تاریخی سریال «شکارگاه» نزدیک شد؛ چراکه مقطعی که قصه در آن روایت می‌شود، چندان ملموس نیست، چنین اظهار می‌کند: «از همان ابتدای کار جلساتی با آقای جاویدی داشتم. ایشان هم کارگردان و هم نویسنده متن هستند و راهنمایی‌های دقیقی به من دادند. علاوه بر آن، پیش از شروع فیلمبرداری بار دیگر به تماشای آثار سینمایی و سریال‌هایی پرداختم که درباره آن دوران ساخته شده بود. تلاشم این بود که فضای اجتماعی و زیست‌جهان آن دوره را بهتر لمس کنم. البته باید بگویم کار خارق‌العاده‌ای نمی‌توان انجام داد، چراکه ما نه آن آدم‌ها را دیده‌ایم و نه کسی از آن نسل باقی مانده تا بتوانیم مستقیم با او گفت‌وگو کنیم. بنابراین بیشترین تکیه ما بر تحقیقات، بازبینی آثار گذشته و البته هدایت‌های کارگردان بود.»
او قصه «شکارگاه» را یکی از نقاط قوت اصلی این سریال برشمرد و درباره دلایل آن توضیح داد: جذابیت آن در این است که صرفاً محدود به گذشته نیست. این داستان اگرچه در بستر تاریخی روایت می‌شود، اما ساختار و مفاهیم آن به‌گونه‌ای است که می‌تواند در زمان حال هم رخ دهد. در واقع، اگر همان قصه را با تغییر جزئیات در دوران معاصر روایت کنیم، باز هم برای مخاطب باورپذیر خواهد بود. این ویژگی سبب شد متن برایم بسیار جذاب باشد. من اصولاً کمی در خواندن فیلمنامه تنبلی می‌کنم، اما «شکارگاه» جزو معدود کارهایی بود که متن آن را خیلی سریع و با علاقه خواندم.
اما تجربه همکاری با نیما جاویدی پرسش دیگری است که با او در میان می‌گذاریم و اینکه چقدر در دیالوگ‌ها و متن، امکان تغییر و یا ارائه پیشنهاد داشت؟

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه