کائنات ظرفیت نقشآفرینی ایران و چین در صحنه جهانی را بررسی می کند
کلیدی برای گشایش های جدید
سپیده عامریان- انتشار متن چینی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسابهای رسمی ایشان در فضای مجازی، درباره ظرفیت نقشآفرینی ایران و چین در صحنه جهانی و لزوم عملیاتی نمودن توافق راهبردی دو کشور، از سوی تحلیلگران مسائل سیاست بینالملل موضوع بسیار مهمی ارزیابی شده است. نشر این دیدگاه به زبان چینی همزمان با سفر رئیسجمهور مسعود پزشکیان به پکن، حاوی دلالتهای روشنی درباره نوع نگاه عالی ترین رکن سیاسی ایران به موضوع ارتباط دو کشور است.
اهمیت این موضوع تاجایی است که برخی گفتهاند این متن کوتاه را میتوان در حکم پیام کتبی رهبر انقلاب برای رهبران، دولت و ملت چین تلقی کرد، نه صرفاً یک اقدام رسانهای یا تبلیغاتی؛ نشانهای از عزم تهران برای ارتقای روابط به سطحی نوین و پایدار است. در این متن کوتاه آمده است: «ایران و چین با سابقه کهن تمدنی در دو سوی آسیا، قدرت تحولآفرینی در صحنه منطقهای و جهانی را دارند. عملیاتی نمودن تمامی ابعاد توافق راهبردی، این راه را هموار میکند.»
در عین حال، دریابان علی شمخانی، در توییت مهمی به این نکته اشاره کرد که اکنون فرصتهای مهمی برای گشایش گرههای راهبردی جدید ایجاد شده است. مشاور سیاسی رهبر انقلاب در متن پست خود به سابقه نقشآفرینی چین در حل مناقشات اشاره کرده و نوشته است: «به عنوان نماینده ایران در مذاکرات سه جانبه با چین و عربستان در سال 1401، نقش پکن در گشودن گره 7 ساله در روابط تهران – ریاض را بسیار مؤثر دیدم. اکنون با سفر رئیس جمهور به پکن و تأکید رهبری بر فعال شدن توافق ایران و چین، فرصتهای مهمی برای گشایش گرههای راهبردی جدید ایجاد شده است.»
تمدنهای کهن؛ سرمایهای برای آینده مشترک
ایران و چین در دو سوی قاره آسیا، حامل دو تمدن دیرپا و کهناند که قرنها در شکلگیری مسیر تاریخ جهانی نقشآفرین بودهاند. از جاده ابریشم که بازرگانان، اندیشمندان و فرهنگها را به هم پیوند میداد، تا تعاملات سیاسی و فرهنگی میان سلسلههای پادشاهی، این دو ملت همواره بخشی از حافظه تمدنی مشترک بشر را ساختهاند. یادآوری این ریشهها در پیام رهبر انقلاب، تأکید بر این نکته است که روابط ایران و چین نباید صرفاً بر مبنای منافع کوتاهمدت اقتصادی تعریف شود؛ بلکه باید بر بستری از هویت تاریخی و ظرفیتهای تمدنی بنا گردد.
در شرایطی که نظم بینالملل در حال دگرگونی است و قدرتهای آسیایی در پی افزایش سهم خود در معادلات جهانیاند، ایران و چین میتوانند با تکیه بر پیشینه تمدنی خود، الگویی تازه از همکاری و همبستگی ارائه کنند؛ الگویی که در برابر هژمونیهای غربی، بر استقلال، عدالت و چندجانبهگرایی استوار است. پیام رهبری به روشنی تأکید میکند که عملیاتی کردن توافق جامع ۲۵ ساله ایران و چین، کلید عبور از وضعیت کنونی و رسیدن به جایگاه واقعی در نظم آینده است.
این توافقنامه ابعاد مهم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی دارد: در حوزه سیاسی، تقویت پیوندهای راهبردی میتواند پشتوانهای برای حمایت متقابل در مجامع بینالمللی باشد؛ چه در شورای امنیت و چه در سازمانهای منطقهای همچون شانگهای و بریکس.
در حوزه اقتصادی، توافق ظرفیت سرمایهگذاریهای مشترک در انرژی، حملونقل، زیرساخت و فناوریهای نوین را فراهم میکند. اتصال ایران به طرح «یک کمربند–یک راه» چین میتواند حلقهای حیاتی در شبکه تجارت جهانی باشد. و در حوزه بینالمللی، همکاری ایران و چین پیامی است به قدرتهای جهانی که نظم آینده الزاماً بهدست بلوکهای غربی رقم نخواهد خورد.
ضرورت اراده سیاسی و اعتماد متقابل
با این حال، همانطور که رهبر انقلاب یادآور شدند، صرف امضای توافق کافی نیست. سالهای اخیر نشان داده که اگر برنامههای جامع در سطح اجرایی پیاده نشوند، ظرفیتهای توافق به فرصتی از دسترفته بدل خواهند شد. تجربه تاریخی روابط ایران با قدرتهای بزرگ، نشان داده که نبود اراده سیاسی یا تأخیر در عملیاتی کردن توافقها، در نهایت به بیاعتمادی و فرسایش ظرفیتها منجر میشود.
امروز ایران و چین هر دو در نقطهای حساس ایستادهاند. ایران با چالش تحریمهای یکجانبه و فشارهای غربی روبهرو است و نیاز دارد مسیرهای تازهای برای توسعه اقتصادی و تعامل جهانی بگشاید. چین نیز در مسیر تثبیت جایگاه خود بهعنوان قدرت نخست اقتصادی جهان، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تأمین مطمئن انرژی و یافتن شرکای سیاسی همسو در برابر فشارهای آمریکا است.
در چنین شرایطی، عملیاتی شدن توافق ۲۵ ساله نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی راهبردی برای هر دو کشور است. اگر تهران و پکن بتوانند با ارادهای جدی و اعتماد متقابل، این توافق را به میدان عمل بیاورند، روابط آنها از سطح همکاریهای سنتی فراتر خواهد رفت و به شراکتی پایدار و چندبعدی بدل خواهد شد.
ایران و چین هر دو نقش مهمی در تحولات منطقهای ایفا میکنند. ایران بهعنوان قدرتی ژئوپلیتیک در خاورمیانه، دارای نفوذ سیاسی و فرهنگی گسترده در غرب آسیاست. چین نیز با مشارکت در کریدورها منطقهای و نیز حضور اقتصادی پررنگ در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد جهانی بدل شده است. پیوند راهبردی میان این دو قدرت، میتواند دستاوردهای مهمی به همراه داشته باشد که برخی از آنها از این قرارند:
- افزایش امنیت انرژی برای چین و تقویت جایگاه ایران بهعنوان تأمینکننده اصلی انرژی شرق.
- توسعه کریدورهای ترانزیتی که ایران را به حلقهای کلیدی در اتصال شرق و غرب بدل کند.
- همسویی در مجامع بینالمللی برای تقویت چندجانبهگرایی و مقابله با تحریمها و فشارهای یکجانبه.
با همه این ظرفیتها، نباید از چالشهای پیشرو غافل شد. غرب بیتردید تلاش خواهد کرد با فشارهای اقتصادی و تبلیغاتی مانع نزدیکی بیشتر ایران و چین شود. از سوی دیگر، بوروکراسیهای سنگین و گاه کمتحرکی دستگاههای داخلی نیز میتواند روند اجرای توافقها را کند سازد. برای عبور از این موانع، لازم است چند اقدام اساسی در دستور کار قرار گیرد:
- تدوین نقشه راه مشترک با زمانبندی مشخص برای هر بخش از توافق؛ از انرژی و فناوری تا آموزش و فرهنگ.
- ایجاد نهادهای مشترک نظارتی و اجرایی برای پیگیری پروژهها و جلوگیری از تعللهای اداری.
- تقویت همکاریهای فرهنگی و آموزشی برای نزدیکتر شدن ملتها، از طریق تبادل دانشجو، تولیدات رسانهای مشترک و پروژههای علمی.
- گسترش همکاریهای منطقهای با استفاده از ظرفیتهای سازمانهای چندجانبهای چون شانگهای و بریکس، که هر دو کشور عضو آن هستند.
ایران و چین امروز در آستانه تصمیمی تاریخی ایستادهاند. انتشار چینی بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره ظرفیت نقشآفرینی ایران و چین در صحنه جهانی و لزوم عملیاتی شدن توافق راهبردی دو کشور، که همزمان با سفر رئیسجمهور به پکن منتشر شد، نقشه راهی روشن را ترسیم میکند: روابط دو کشور باید از سطح شعار و توافق روی کاغذ فراتر رود و در میدان عمل به همکاریهای ملموس و پایدار بدل شود.
تحریم و فشار علیه تهران نتیجه نمیدهد
««ژونگ پیوو» سفیر چین در ایران در پاسخ به سه پرسش درباره تحولات بینالمللی، موضع پکن نسبت به پرونده هستهای ایران و همچنین چشمانداز روابط تهران ـ پکن، مواضع کشورش را در این زمینه تشریح کرد.
ژونگ پیوو با اشاره به تحولات جهانی گفت: «در حال حاضر تغییرات بزرگی که طی یک قرن گذشته دیده نشده، با شتاب در حال وقوع است و کشورهای جنوب جهان بهطور قابل توجهی رشد میکنند؛ اما در مقابل، هژمونها و قدرتهای زورگو در مسیر مخالف حرکت میکنند.»
او افزود: «پیوستن ایران به عنوان کشوری در حال توسعه و برخوردار از نفوذ منطقهای و بینالمللی مهم به سازمان همکاری شانگهای و بریکس، نیروی تازهای به این دو سازوکار بزرگ همکاری تزریق کرده است. این امر ظرفیت همکاری کشورهای جنوب جهان را بیش از پیش برانگیخته و نظم بینالمللی را به سمت مسیر عادلانهتر و معقولتری سوق داده است.»
سفیر چین که با خبرگزاری صداوسیما گفتوگو میکرد، با تاکید بر اهمیت نقش ایران در این سازوکارها تصریح کرد: «سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان منطقهای جامع با بیشترین جمعیت، وسیعترین قلمرو و ظرفیت عظیم، روز به روز توجه جامعه بینالمللی را بیشتر به خود جلب میکند و میتواند نقش مهمتری در حفظ صلح و ثبات منطقهای و ارتقای توسعه ایفا کند.»
او با اشاره به سخنان «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین افزود: «این سازمان باید مسیر درست را در شرایط آشفته جهانی شناسایی کند، اعتماد به نفس خود را تقویت نماید، مؤثر عمل کند و انرژی مثبت بیشتری به جهان تزریق کند.»
ژونگ ادامه داد: «از زمانی که چین ریاست دورهای سازمان همکاری شانگهای را بر عهده گرفته، بیش از ۱۱۰ فعالیت مهم در حوزههای مختلف طراحی شده که موجب ارتقای همکاریهای امنیتی، توسعهای و سازوکاری شده است. اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای نیز از ۳۱ اوت تا یکم سپتامبر در تیانجین برگزار خواهد شد و رهبران بیش از ۲۰ کشور و ۱۰ سازمان بینالمللی در آن حضور خواهند داشت.»
موضع چین درباره پرونده هستهای ایران
سفیر چین در پاسخ به پرسشی درباره رویکرد پکن نسبت به پرونده هستهای ایران گفت: «ما موضع خود را روشن اعلام کردهایم. چین به تعهد ایران مبنی بر عدم توسعه سلاح هستهای اهمیت میدهد و به حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای احترام میگذارد.»
او تاکید کرد: «اقدام نظامی هیچگاه راهحل نبوده و تجربه نشان داده است که تحریم و فشار هم نتیجهای نداشته است. چین از حلوفصل سیاسی و دیپلماتیک موضوع هستهای ایران حمایت میکند و ارتباطات خود را با همه طرفها، از جمله ایران، ادامه میدهد. همچنین از ایران برای حفظ حقوق و منافع مشروعش از مسیر گفتوگو و دیپلماسی حمایت خواهیم کرد.»
ژونگ در بخش دیگری از سخنان خود به روابط دوجانبه پرداخت و گفت: «چین و ایران دارای مشارکت راهبردی جامع هستند و این روابط از آزمون تحولات بینالمللی سربلند بیرون آمده است. توسعه این روابط یک انتخاب استراتژیک مشترک است و دو ملت با تمدنهای باستانی و تبادلات دوستانه دوهزار ساله، امروز نیز همکاری نزدیکی دارند.»
او روابط دو کشور را در چهار محور توضیح داد: «موضعگیری راهبردی» که در آن روابط چین و ایران تحت هدایت رهبران دو کشور، با اعتماد متقابل سیاسی عمیقتر و تبادلات مستمر در همه سطوح همراه بوده است. «همکاری عملی» که چین همچنان بزرگترین شریک تجاری و مقصد صادراتی ایران است. صادرات محصولات کشاورزی ایران مانند مرکبات، سیب و عسل به چین گسترش یافته و همکاریهای محلی به شاخص تازهای در روابط تبدیل شده است. پکن همچنین تسهیلات سفر و صدور ویزا برای شهروندان ایرانی را پیگیری میکند. «همکاری چندجانبه« به این معنا که دو کشور در مجامع بینالمللی همکاری نزدیکی دارند و علیه یکجانبهگرایی و هژمونی موضع مشترک اتخاذ میکنند و در نهایت «حمایت سیاسی» که چین به عنوان شریک راهبردی جامع، از ایران در دفاع از حاکمیت و عزت ملی، مقاومت در برابر فشارها و همچنین توسعه روابط با همسایگان حمایت میکند.
اجرای سند همکاری جامع ایران و چین
سفیر چین درباره میزان رضایت پکن از اجرای سند همکاری جامع میان دو کشور گفت: «بهطور کلی چین از اجرای این توافقنامه راضی است. با وجود تحولات منطقهای و چالشهای مختلف، همکاریهای دو طرف گسترش یافته و حوزههای جدیدی به آن افزوده شده است. همکاریهای محلی نیز بهشکل ویژهای رشد داشته و میان استانها و شهرهای دو کشور ارتباطات و پروژههای مشترک متعددی شکل گرفته است.»
نقش چین در مهار اقدامات ضدایرانی اروپا
تحلیلگر مسائل چین تاکید کرد: ایران باید از ظرفیتها و فرصتهای موجود در اجلاس شانگهای استفاده کند، ضمن اینکه فرصت خوبی فراهم آمده تا از ظرفیت پکن برای مهار بخشی از اقدامات کشورهای اروپایی استفاده شود.
«حامد وفایی» در ارزیابی خود از سفر رئیسجمهور به پکن اظهار داشت: سفر دکتر پزشکیان به چین در شرایط فعلی منطقه به خصوص بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه کشورمان از ابعاد مختلف بسیار سفر با اهمیتی است. این سفر سه حوزه « دوجانبه»، « چندجانبه با کشورهای مختلف» و «سازمانهای منطقهای مانند شانگهای» را پوشش میدهد.
وی افزود: هر چند مبنای انجام این سفر شرکت در یک برنامه چندجانبه است، اما براساس اطلاعاتی که وجود دارد چینیها برای دکتر پزشکیان دیدارهای دوجانبه با مقامات ارشد این کشور را تدارک دیدهاند که این موضوع در کنار دیگر ملاقاتهای حاشیهای این اجلاس در شرایط کنونی ایران و منطقه غرب آسیا از اهمیت بالایی برخوردار است.
این کارشناس ارشد مسائل چین همچنین بیان کرد: در این سفر رئیسجمهور کشورمان در اجلاس «شانگهای» و «شانگهای پلاس» شرکت خواهد کرد که هر دو این نشستها رویدادهایی مهم هستند آن هم با توجه به این که شانگهای به لحاظ ماهیتی مجموعهای امنیتی و مهم بوده و در حال حاضر مهمترین دغدغه کشورها نیز مساله امنیتی است و لذا حضور دکتر پزشکیان در این اجلاس اهمیتی دو چندان مییابد.
دعوت بیسابقه از رئیسجمهور ایران برای شرکت در مراسم رژه ارتش چین
وفایی ادامه داد: موضوع دیگری که در کنار شرکت در اجلاس شانگهای مهم بوده و در عین حال بی سابقه است؛ دعوت از رئیسجمهور کشورمان برای شرکت در مراسم رژه ارتش چین به مناسبت پیروزی چین بر ژاپن در جنگ جهانی دوم است. علاوه بر ایران، رهبران کشورهایی چون روسیه، کره شمالی، کشورهای آسیای مرکزی و ... نیز در کنار شیجینپینگ این رژه را تماشا کرده و آخرین تجهیزات نظامی چین را از نزدیک رویت خواهند کرد.
وی خاطرنشان کرد: در واقع دعوت از رئیسجمهور کشورمان برای شرکت در چنین مراسمی با توجه به دفاع جانانه ایران در برابر تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی قابل توجه است و طی هفتههای اخیر این رژه در مرکز توجهات چینیها قرار دارد، البته در نظر داشته باشیم اگرچه حضور در این مراسم مهم است، اما چنین برداشت نشود که ایران سریع به دنبال خرید سلاح از چین میرود بلکه حضور در چنین برنامهای بیشتر به لحاظ نمادین و ارسال پیامهای دیپلماتیک پساجنگ حائز اهمیت بوده و بنابراین نفس حضور ایران در کنار کشورهای دیگر در این شرایط مهم و اثرگذار است.
پاتک حقوقی در چارچوب سازمانهای بینالمللی
این تحلیلگر مسائل چین در پاسخ به این سوال که «چه توقعی از روسیه و چین برای ادامه تبادلات با ایران پس از اسنپبک میتوان داشت؟»، گفت: موضوع اسنپبک مسالهای است که در چارچوب برجام و مفاد حقوقی آن اتفاق میافتد؛ توجه داشته باشید لازمه مواجهه صحیح با رفتار غیرحرفهای کشورهای اروپایی در این خصوص شکلدهی به یک پاتک حقوقی در چارچوب سازمانهای بینالمللی است که در این مورد از ظرفیت چین و روسیه میتوان استفاده کرد البته این دو کشور مواضع اروپاییها را مورد انتقاد قرار دادهاند و سخنگوی وزارت خارجه چین نیز اخیرا ابراز داشته که موضع اروپاییها در این رابطه غیر سازنده است.
وفایی ادامه داد: چینیها در واقع مساله هستهای ایران و تحول اخیر آن را اینگونه تحلیل کردهاند که اقدام به اسنپبک به منزله خروج از ریل گفتوگوهای سیاسی است و لذا میتوان از این منظر با آنان وارد گفتوگو شده و از ظرفیت ایشان در مهار بخشی از اقدامات کشورهای اروپایی استفاده کرد.
ایران به دنبال طرحی نو با چینیهاست
وی در ادامه درباره جایگاه چین در سیاست خارجی ایران هم اظهار داشت: مسالهای که سالهاست در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، عدم تعیین جایگاه دقیق و صحیح برای چین میباشد در حالی که این کشور اصلیترین شریک ایران است. به هر حال امروز اجماعی در داخل کشور برای کارکردن با چینیها و ظرفیتی که دارند احساس میشود و در شرایطی هم که بعد از جنگ اتفاق افتاده این پیام با صراحت به چینیها باید داده شود که جمهوری اسلامی ایران دنبال این است که در رابطه با چین یک طرح نو در اندازد و کار با این کشور به صورت راهبردی و واقعی دنبال شود.
این کارشناس مسائل چین همچنین ابراز عقیده کرد: تا زمانی که رابطه با چینیها در کانال عادی و روزمره پیگیری شود اتفاق خاصی نمی افتد، بارها گفتهایم که باید کار با چینیها وارد کانال راهبردی و حقیقی خودش شود و در این چارچوب زنجیره ارزش چینی مساله مهمی است که باید در فرآیندی چند مرحلهای ضمن تثبیت جایگاه چین در سیاست خارجی ایران و تعریف سهمی برای کشور از زنجیره ارزش چینی، به بازتعریف مناسبات تهران -پکن در فضای اعتماد راهبردی پرداخته شود. در نتیجه این سفر فرصت خوبی برای دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم است که این پیام اساسی و حساس را بیواسطه به عالیترین مقامات چینی برسانند که تهران با اتخاذ تصمیمی بنیادین به انتخابی راهبردی رسیده و در نظر دارد در فضایی غیر از روزمرگی سابق با پکن وارد تعامل شود.
ایران ظرفیت درگیر کردن چین در معادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود را دارد
وفایی یادآور شد: بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اثبات شد که چنانچه در پی ایجاد بازدارندگی از طریق طرفهای ثالث باشیم باید نوع رابطه ما کشورها از حالت سنتی به فضای ژئواستراتژیک جدید در نظام بین الملل تغییر ماهیت داده باشد و در غیر این صورت از هیچ کشوری نمیتوان انتظار ورود به مقولاتی که به طور مستقیم با امنیت ملیاش در ارتباط نیست را داشت. جمهوری اسلامی ایران ظرفیت درگیر کردن چین در معادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود را دارد و چنانچه متناسب با فضای جاری در نظام بینالملل و ملزومات رقابتهای کریدوری در جهان وارد معامله راهبردی با پکن شود توانایی ایجاد بازدارندگی در حوزههای امنیتی را از این رهگذر به دست خواهد آورد. در نظر بگیریم این انگاره که جمهوری اسلامی ایران دیوار امنیتی غربی برای چین محسوب میشود سالهای پیش زمینه ذهنی تهران برای رابطه با چینیها بوده که این انگاره به دلایل مختلف در ذهن چینیها کمرنگ شده و ما باید با چینیها وارد گفتوگوهای راهبردی شویم و دادهها و فضای مرتبط با این انگاره را در ذهن طرف چینی به روزرسانی کنیم.
باید از فرصت شانگهای برای هماندیشی درباره تحولات اخیر منطقه بهرهبرداری کرد
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: این سفر میتواند برای طرح مباحث اساسی و نه جزئیاتی چون پروژههای اقتصادی یا مباحث جاری در روابط مورد بهرهبرداری قرار بگیرد؛ هر چند مسائل دو جانبه نیز با برنامهریزی که چینیها ترتیب دادهاند در این سفر مجال طرح خواهد داشت، اما از این فرصت محدود باید برای هماندیشی در حوزههای کلان و تحولات اخیر منطقه و نسبت آن با منافع طرفین بهرهبرداری شود. رئیسجمهور کشورمان با رهبر چین میتواند گفتوگو داشته باشد همچنین مقامات ارشد این کشور که راه را برای مذاکرات و گفتوگوهای آتی در موضوعات مختلف هموار کند.
این تحلیلگر مسائل چین همچنین در ادامه درباره جایگاهی که ایران در سیاست خارجی طرف مقابل دارد، گفت: چینیها سالهاست نکته قابل توجه این است که در این سفر که با چارچوب چندجانبه و برای شرکت در یک اجلاس منطقهای ترتیب داده شده، دو کانال مذاکرات دوجانبه و گفتوگوهای چندجانبه (به ویژه با چینیها) نیز برای تهران باز شده که با توجه به شرایط کشور باید بهترین برنامهریزی و بهرهبرداری را از این فرصت انجام داد. چین مدتهاست که در غرب آسیا تمرکز کرده و با کشورهای منطقه از جمله عربستان، ایران، مصر و یا امارات متحده عربی وارد رابطه راهبردی شدهاند. سیاست خارجی چین دو خصیصه دارد؛ یکی پراگماتیسم (عملگرا) و دیگری رئالیسم (واقعگرا) است یعنی وقتی چیزی را میگویند در آن چارچوب عمل میکنند و واقعگرایی هم بدان معناست که شعار نمیدهند؛ به این نتیجه رسیدهاند که براساس واقعگرایی جمهوری اسلامی ایران این ظرفیت را دارد و لذا سالهاست این حوزه را برای خود تعریف کردهاند.
ایران در حلقه سوم اولویتهای چینیها قرار دارد و این جایگاه مهمی است
وی یادآور شد: سیاست خارجی چین به لحاظ اولویتهای آن دارای چند حلقه متداخل است؛ نخستین حلقه آمریکا قرار دارد، بعد هند و روسیه و سپس محیط پیرامونی چین که در یک دهه اخیر کشورهایی مانند ایران و حوزه غرب آسیا نیز به آن وارد شدهاند و این یعنی ایران در حلقه سوم اولویتهای چینیها قرار دارد و این جایگاه مهمی است.
وفایی همچنین بیان کرد: در خصوص شکلدهی به رابطهای راهبردی در سیاست خارجی و روابط بینالملل، اگر یک هرم را در نظر بگیریم، کف آن شناخت و معرفت جای میگیرد، مرحله بعدی اعتماد و سپس شکلگیری رابطه راهبردی در نتیجه دومرحله قبل محقق میگردد، فراموش نکنیم یکی از مسائلی که ما در ایران با آن مواجه هستیم این واقعیت است که ما هنوز چینیها را نشناختهایم و در نتیجه فضای اعتماد راهبردی بین دو طرف شکل نگرفته، در نتیجه رابطه راهبردی ای هم شکل نمیگیرد درحالی که اگر این سه مسیر طی شود دو کشور ظرفیت بزرگی در حوزههای ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک دارند.
ایران از فرصت به وجود آمده در اجلاس شانگهای نهایت استفاده را ببرد
این کارشناس مسائل چین در ادامه با تاکید بر این که سفر رئیسجمهور کشورمان به پکن یک سفر در ابعاد چند جانبه است، گفت: همانطور که ذکر شد به رغم چندجانبه بودن سفر کانالهای دیگری نیز برای ایران در این فرصت باز شده و چینیها گفتوگوهای دو جانبه را نیز با ایران در نظر گرفتهاند و این فضا فراهم است که ابتدا در دیدار با شی جین پینگ که اغلب جنبه تشریفاتی دارد فرصت رساندن پیام موجز و اساسی به رهبر چین وجود دارد. علاوه بر آن دیدار فرصتی هم برای گفتوگوی مفصلتر مقامات کشورمان با سران حزب کمونیست چین تعریف شده که به نوبه خود در شرایط کنونی منطقه و کشور مهم است و جمهوری اسلامی ایران باید از این فرصت نهایت استفاده را ببرد.
وی تاکید کرد: در چارچوب این سفر که سویههای دو جانبه، چند جانبه و همچنین سازمانهای منطقهای از نوع امنیتیاش را دارد، نیاز داریم یک فضای با ثباتی را برای کشورها ایجاد کنیم و این حاصل نمیشود مگر با استفاده از ظرفیت کشورهایی که در این سه حوزه حضور دارند.
با بهرهگیری از فرصتها، هزینه وحشیگری رژیم صهیونیستی را بالا ببریم
وفایی خاطرنشان کرد: ما اکنون در شرایط نه جنگ و نه صلح هستیم و این وضعیت قابل قبولی برای کشور نیست زیرا با یک رژیم متخاصم، وحشی و غیر انسانی مواجه هستیم که بازیگر عادی نظام بینالملل نبوده و باید تمام تلاش خود را به کار ببریم برای این که فضای امنیتی کشور در ابعاد خارجی با ثبات شود، اگر حتی به اخذ تضمین از قدرتهایی چون چین موفق نشوند، میتوان با بهرهگیری از این فرصت اقداماتی را ترتیب داد که حداقل هزینه وحشیگری احتمالی آتی رژیم صهیونیستی علیه ایران عزیز را بالا ببریم که شاید به تجدید نظر او در برخی تحرکاتش منجر گردد.
آیا روابط ایران و چین رو به رشد است؟
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روابط تهران و پکن را بسیار خوب و رو به رشد دانست و گفت: آرمانهای رهبران سازمان همکاری شانگهای بر حفظ حاکمیت قانون در سطح بینالمللی و ارزشهای مشترکی استوار است.
اسماعیل بقائی در گفت وگوی اختصاصی با خبرگزاری شینهوای چین به تبیین روابط ایران و چین، برگزاری اجلاس شانگهای در پکن و حضور مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران در این رویداد بین المللی پرداخت.
سخنگوی وزارت امور خارحه در این مصاحبه از سازمان همکاری شانگهای (SCO) به عنوان یک گروهبندی بینالمللی نوظهور یاد کرد و آرمانهای رهبران سازمان همکاری شانگهای را بر حفظ حاکمیت قانون در سطح بینالمللی و ارزشهای مشترکی استوار دانست.
بقائی همچنین بر عزم رهبران ایران و چین برای تقویت مناسبات دوجانیه تاکید کرد و گفت، قرارداد ۲۵ ساله دو کشور در حال اجرا و پیشرفت است.
سخنگوی وزارت امور خارجه، تروریسم را تهدیدی نگران کننده برای همه اعضای سازمان همکاری شانگهای معرفی کرد و گفت معتقد است سازمان همکاری شانگهای میتواند چارچوب بسیار مؤثری برای همکاری میان کشورهای جنوب باشد.
بقائی سفر مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران به پکن را نقطه عطفی در توسعه روابط دوجانبه و تثبیت جایگاه و موضع تهران در سازمان همکاری شانگهای عنوان کرد.
قسمتی از مصاحبه اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با خبرگزاری شینهوای چین بدین شرح است:
مجری: شرایط کنونی و جنبه های توسعه روابط ایران و چین را چگونه ارزیابی می کنید؟
بقائی: همانطور که گفتم، توافقات دوجانبه زیادی در حوزههای مختلف از جمله تجارت، اقتصاد، انرژی، کشاورزی و گردشگری داریم. نکته مهم این است که رهبران هر دو کشور مصمم هستند روابط دوجانبه را تقویت کنند.
توانستهایم درک عمیقی بین دو کشور ایجاد کنیم که بر پایه پیوندهای دیرینه تاریخی، تمدنی و فرهنگی بنا نهاده شده است. روابط دوجانبه ایران-چین بر اعتماد متقابل و فهم مشترک استوار است که قرنها بین دو ملت وجود داشته است.
بر این اساس، پایهها و مبانی روابط دوجانبه ما بسیار محکم است و هر دو ملت مصمم هستند این روابط عالی را برای تحقق منافع مشترک ادامه دهند.
مجری: در ارتباط با بعد فرهنگی چطور؟
بقائی: این یک بعد بسیار مهم روابط است. شما میدانید، ایران بخشی از جاده ابریشم بوده است و اگرچه این موضوع به تاریخ مربوط میشود، اما میراث فرهنگی تمدنی به همراه ظرفیتهای نوین، فرصتهای زیادی برای توسعه روابط دوجانبه فراهم میکند. در همه ابعاد روابط دوجانبه، فرصتهای زیادی وجود دارد که ما مصمم به شناسایی و بالفعل کردن آنها هستیم.
مجری: در سال های اخیر تهدیدات امنیتی نامتقارن مانند تروریسم، جرایم سایبری و قاچاق مواد مخدر در سطح فراملی در منطقه سازمان همکاری شانگهای در حال توسعه بوده است. دولت های عضو چگونه می توانند برای افزایش امنیت منطقه ای با یکدیگر هماهنگ شوند؟
بقائی: همانطور که گفتید، تروریسم تهدیدی است که برای همه اعضای سازمان همکاری شانگهای نگرانکننده است. تروریسم یک پدیده فرامرزی است، مشابه جرائم سازمانیافته فراملی همچون قاچاق مواد مخدر. بنابراین، اگر بخواهیم این چالشها و تهدیدهای قدیمی و نوظهور را حل کنیم، نیازمند همکاری هستیم.
همانطور که میدانید، یکی از ستونهای همکاری میان اعضای سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تروریسم است. مبارزه با تروریسم نیازمند همکاری گسترده، همکاری اطلاعاتی، همکاری در حوزه اجرای قانون و همچنین همکاری در زمینه معاضدت قضایی و استرداد مجرمان است.
بنابراین، این یکی از حوزههایی است که ایران و شرکای آن در سازمان همکاری شانگهای در حال فعالیت برای افزایش همکاری هستند.
شما همچنین به جرائم سایبری اشاره کردید. من میتوانم موارد دیگری مانند اطلاعات نادرست، اخبار جعلی و همکاری های رسانهای را اضافه کنم. اینها همگی حوزههایی هستند که فکر میکنم ایران، چین و دیگر کشورهای مشارکتکننده تمایل دارند در مورد آنها همکاری کنند.
مجری: من پست شما را دیروز در شبکه ایکس مشاهده کردم که در مورد شروع فرآیند موسوم به "مکانیسم ماشه" توسط سه کشور اروپایی بود. آیا می توانید موضع ایران را در این خصوص شرح دهید؟
بقائی: آنچه انجام دادند، نقض تعهدات آنها وفق برجام (JCPOA) و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است. سه کشور اروپایی از سال ۲۰۱۸ که ایالات متحده به صورت یکجانبه از برجام خارج شد، به تعهدات خود عمل نکردهاند. بنابراین، نمیتوانند ادعا کنند که طبق برجام، حق قانونی برای توسل به ساز و کار حل اختلافی که در برجام تعیین شده است، دارند.
دیدگاه ما این است که اروپاییها - سه کشور اروپایی -صرفاً بر اساس دستورالعمل ابلاغی ایالات متحده عمل کردهاند. آنها در واقع، به شدت به دیپلماسی آسیب زدهاند. این کار آنها فاقد حسن نیت بوده و ناقض نص و روح برجام است. آنها با این کار اعتبار خودشان را بهعنوان طرفهای مذاکراتی زیر سوال بردهاند.
سه کشور اروپایی به جای تلاش برای احیای قطعنامههای لغو شده شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، باید حملات غیرقانونی علیه تأسیسات هستهای ایران را محکوم میکردند، نه اینکه در کنار متجاوزان قرار گرفته و تلاش کنند فشار ناعادلانهای بر ایران وارد کنند.
این یک نقطه عطف بسیار مهم است. ما در تماس با روسیه و چین هستیم که هر دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند.
کل توطئهای که از سال ۲۰۰۶ به بهانه موضوع هستهای علیه ایران آغاز شد با تصویب قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در بازه زمانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ واقعاً غیرقانونی، نامشروع و بیپایه بود. ما امیدواریم که چین، روسیه و دیگر بازیگران مسئول در شورای امنیت، مواضع مناسبی در مقابل این حرکتهای غیرقانونی و بیپایه سه کشور اروپایی اتخاذ کنند، که همانطور که گفتم، واقعاً برخلاف روح و متن برجام (JCPOA) است.
مجری: آیا فکر می کنید این حرکت اروپایی ها از سوی اعضای شورای همکاری شانگهای در اجلاس محکوم گردد؟
بقائی: هر سازمان بینالمللی و هر ترتیبات چندجانبهای، برای اینکه معتبر، مؤثر و کارآمد تلقی شود، باید در وضعیتهایی که اعضایشان با چالشی مواجه میشوند از آنها حمایت و حفاظت کند. همانطور که از بریکس و سازمان شانگهای انتظار محکوم کردن حملههای غیرقانونی اسرائیل و ایالات متحده به ایران وجود داشت، الان هم انتظار میرود که در این رویداد پیش رو، سازمان شانگهای با صدای واحد مخالفت خود را با سوءاستفاده از قدرت توسط سه کشور اروپایی ابراز کند. چون به نظر من، این موضوع برای همه، از جمله اعضای سازمان شانگهای، شامل روسیه و چین، کاملاً واضح است که سه کشور اروپایی صرفاً در صدد وارد کردن فشار غیرقانونی و ناموجه علیه ایران هستند.
اگر نگاهی به تحولات سه چهار ماه گذشته بیندازید، میبینید که ما فرآیند دیپلماتیک با ایالات متحده را با حسن نیت شروع کردیم و ادامه دادیم. ما به این روندد دیپلماتیک متعهد ماندیم،
اما دو روز قبل از ششمین دور مذاکرات، متحد اصلی آمریکا یعنی رژیم اسرائیل، به ایران حمله کرد. این حمله تنها زیرساختهای ما را هدف قرار نداد؛ بلکه یک حمله غیرقانونی همهجانبه، و تجاوز نظامی هماهنگ، شامل اقدامات تروریستی و ترور شهروندان ما بود.
سپس ایالات متحده با حمله به تأسیسات هستهای صلحآمیز ما، با اسرائیل همکاری کرد. ایران در حین یک فرآیند مذاکراتی مورد تعرض قرار گرفت؛ آمریکا با استفاده غیرقانونی از نیروی نظامی به دیپلماسی خیانت کرد. واضح است که این یک اقدام تجاوزکارانه ناموجه بود که با هدف نابودکردن دیپلماسی طراحی شده بود.
هر کشوری که برای حاکمیت قانون و اصول سازمان ملل ارزش قائل است، باید خواستار پاسخگویی ناقضان حقوق بینالملل شود. چین، روسیه و دیگر اعضای شورای امنیت و سازمان ملل نباید اجازه دهند که بدعتهای بدی در شورا شکل بگیرد.
مجری: شما سی روز پیش رو تا پایان مهلت اجرایی شدن قطعنامه های سازمان ملل متحد مبتنی بر مکانیسم ماشه را چگونه ارزیابی می کنید؟
بقائی: اعتبار اعضای شورای امنیت سازمان ملل در معرض یک آزمون خطیر است. ایران هرگز تسلیم خواستههای غیرقانونی آن کشورهای خواهان این مکانیسم نخواهد شد. ما نشان دادهایم که یک ملت با مواضع اصولی هستیم. ما عضو معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) هستیم و تا زمانی که عضو این معاهده باشیم، باید بتوانیم از حقوق خود، از جمله حقوق مندرج در ماده ۴ معاهده، بهرهمند شویم.
بنابراین همه اعضای سازمان ملل باید در مقابل چنین رفتاری که برخلاف اصول سازمان ملل، حاکمیت قانون و غایت آن است، ایستادگی کند و از حقوق غیرقابل سلب کشوری که عضو معاهده متع اشاعه است دفاع نماید