صفحه اول
آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات ایران در نامهاى به رئیس جمهور ضمن در نظر گرفتن سه وضعیت محتمل در انتظار ایران طى روزها و ماههای آینده، بسته پیشنهادی راهبردی خود براى عبور از بحران و نجات ایران را به شرح زیرارائه کرد. مستندسازی جنایات رژیم صهیونیستی و رسیدگی فوری به قربانیان پیش از هرچیز دولت باید به مستند سازی جنایات رژیم صهیونیستی و ثبت خسارات ناشی از تجاوز اخیر اقدام کند. پنهانکاری و عدم اطلاع رسانی در باره خسارات و تکرار روایتسازیهای کاذب با توجیه حفظ روحیه مردم چنان که همواره شاهد بودهایم جز بی اعتمادی عمومی و افزایش ضریب نفوذ رسانههای بیگانه در افکار عمومی نتیجهای نخواهد داشت. خسارات وارده سند مظلومیت ایران در این جنگ و محکومیت این رژیم یاغی در مراجع بین المللی خواهد بود. همزمان باید با استفاده از تمام امکانات موجود به جبران خسارات وارد آمده به قربانیان و درمان سریع و کامل مصدومان این تجاوز اقدام کرد. شعار و اصل راهنمای دولت در خدمت رسانی باید این باشد که این بخش از جامعه جز اندوه از دست دادن عزیزان خود رنج دیگری را متحمل نشوند. ضرورت خروج سریع از حالت بی تصمیمی تجربه جنگ دوازده روزه، ناکارآمدی روندهای گذشته را آشکار ساخته است. عدم پیش بینی وضعیت حاضر و فقدان آمادگی برای مواجهه با آن کشور را دچار وضعیت تعلیق کرده و فعالیت و برنامه ریزی در عرصه اقتصاد و اجرا را متوقف نموده است. مدیریت عالی کشور هرچه سریعتر باید میان ادامه مسیر گذشته یا انتخاب راهبردی جدید در اداره کشور تصمیم بگیرد. حتی تصمیم اشتباه نیز کم هزینهتر از بی تصمیمی است. به کارگیرى راهبرد توسعه به جای راهبرد ستیز اصلاحات جزئی و قطره چکانی در چارچوب راهبردهای گذشته گرهی از مشکلات کشور نمیگشاید. امروز کشور نیازمند انتخابها و تصمیمات سخت و شجاعانه است. مواضع قابل تحسین شما در مصاحبه اخیر با فاکس نیوز و پیام به ایرانیان خارج کشور اگرچه نشانهای از درک این ضرورت است، اما مادام که نشانههایی از عزم و اراده بخشهای دیگر حاکمیت برای چنین تصمیمی مشاهده نشود، امید و اعتماد عمومى را در پی نخواهد داشت. نقش تاریخی شما بهعنوان رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی در هماهنگسازی این تصمیمسازی بسیار کلیدی است. اقدامات عملی برای تحقق آشتی ملی و تقویت بنیادهای مشارکت اجتماعی مردم ایران به رغم انتظارات برآورده نشده و نارضایتی سیاسی، با همبستگی ملی و مدنی در جنگ ١٢ روزه اخیر، صبوری، بلوغ سیاسی و انسجام اجتماعی بی نظیری از خود نشان دادند. این سرمایه ملی را نباید به وفاق یک جانبه تقلیل داد و با روایت سازیهای کاذب آن را به نفع سیاستهای گذشته مصادره کرد، بلکه باید با اقدامات عملی از آن برای تحقق آشتی ملی و تقویت بنیادهای مشارکت اجتماعی بهره برد. اصلاح سیاستهای داخلی، پایان دادن به رویکردهای امنیتی در اداره کشور، اصلاح سازمان گزینش براساس کفایت و توانمندی و نه ارادت و ایدئولوژی، اعلام عفو عمومی، اصلاح فوری صدا و سیما و استفاده از نیروهای آشنا با مقوله رسانه و راه اندازی کارزار گفت و گوی ملی در این رسانه، رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی، تأمین آزادیهای سیاسی و مدنی، پایان دادن به تنگنظریهای بی مورد و توهم آلود از جمله فیلترینگ و ... از جمله اقداماتی است که علاوه بر بسیج این سرمایه ملی به سوی اتحاد میهنی علیه تهدید خارجی، و فعال کردن ظرفیتهای عظیم اجتماعی، دولت و حاکمیت را از پشتوانه اجتماعی لازم برای اتخاذ تصمیمات راهبردی و حرکت آرام و مطمئن در این مسیر بهره مند خواهد ساخت. انسداد ساختارمند مجاری نفوذ و محدود سازی نقش آفرینی نفوذیها با توجه به خلاءهای ساختاری در سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پیگیری و شناسایی عناصر نفوذی اگرچه اقدامی لازم، اما نتیجهای بیش از دستگیری عوامل دست چندم نخواهد داشت. بنابراین در کنار این اقدام و فراتر از آن باید با تصمیمات و ابتکارات قانونی و سیاسی، مجاری نفوذ را مسدود و امکان نقش آفرینی نفوذیها را محدود کرد. در کوتاهمدت، انسجام در فرماندهی اجرایی کشور و ممانعت از مداخلات و اقدامات مخرب نهادهای غیرپاسخگو ضروری است. در میان مدت نیز با اصلاح سازمان گزینش کشور، جایگزینی ارزشهای شایسته سالاری، کارآمدی و پاکدستی به جای معیارهای ایدئولوژیک مجاری نفوذ را مسدود نمایید. تهدید مقامات کشورهای مختلف به قتل و ترور در رسانه ملی و منابر نماز جمعه که با توجه به جایگاه این نهادها در ساختار نظام میتواند در مجامع بین المللی علیه کشور مورد استناد قرار گیرد، مصوبه قطع همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی که میتواند حرکت به سوی خروج از ان پی تی تلقی شود، فحاشی و بی نزاکتی مستمر در رسانه ملی علیه سران و مقامات کشورهای مختلف و ... نمیتواند با نفوذ پیچیده و مستقیم و غیر مستقیم سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نسبتی نداشته باشد. در شرایط حساس کنونی اعمال وحدت مدیریت و کنترل مراکز و مراجع مذکور و سازگار ساختن آنها با راهبردهای کلان نظام، ضمن تأمین انسجام گفتمانی حاکمیت در سطح سیاست خارجی و داخلی، نقش آفرینی و تأثیر نرم افزاری سرویسهای اطلاعاتی بیگانه را به شدت محدود میکند. وحدت فرماندهی دیپلماسی کشور یکی از اتفاقات زیانبار طی سالیان گذشته، انتقال فرماندهی سیاست خارجی از دستگاه دیپلماسی رسمی کشور به نهادهای فاقد صلاحیتهای لازم و مداخلات مؤثر نهادهای غیر مسئول درعرصه سیاست خارجی بوده است. تجربه چند ساله اخیر نشان داده است که نظامیان و نیروهای امنیتی دیپلماتهای خوبی نیستند و مداخلات آنها خسارات زیادی به کشور وارد میکند. اکنون فرصت مناسبی است به این مداخلات پایان دهید و دستگاه دیپلماسی رسمی کشور را به جایگاه اصلی آن بازگردانید. لزوم مذاکره همه جانبه با آمریکا مذاکرات ایران و عراق پس از پایان جنگ، مذاکره با آمریکاییها در باره افغانستان، مذاکرات برجام همگی شاهدی بر این مدعا هستند که ایران هیچگاه از مذاکره زیان نکرده است. در تجربه اخیر نیز تصمیم درست ایران برای مذاکره با آمریکا و تجاوز رژیم صهیونیستی همزمان با این مذاکرات، عامل مهمی در ایجاد همبستگی ملی و محکومیت قاطع رژیم صهیونیستی و استواری موضع ایران در مجامع بین المللی بود. از این رو ترک مذاکره با آمریکا به بهانه تجاوز اسرائیل فاقد توجیه منطقی است. لازمه انتخاب راهبرد توسعه همه جانبه به جای راهبرد بقا و ستیز، مذاکره با آمریکا و دول اروپایی به منظور حل مشکلات فیمابین، لغو تحریمها، اخذ تضمینهای امنیتی لازم است. تجدید نظر در سیاستهای داخلی به شرحی که گذشت ضمن تقویت همبستگی ملی قدرت چانه زنی ایران در این مذاکرات را افزایش خواهد داد. ضرورت اتخاذ موضع فعال و روشن در قبال تحولات منطقهای در حال حاضر ایران به دلیل موضع کاملاً منفرد نسبت به مسئله فلسطین در سطح تحرکات دیپلماتیک منطقه برای حل این مسئله، تنها و منزوی است. جمهوری اسلامی ایران باید با پیوستن به تلاش های دیپلماتیک کشورهای مهم منطقه مانند عربستان و مصر برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی، ضمن خروج از انزوای سیاسی علیه توسعه طلبیها و جنایات رژیم صهیونیستی نقش مؤثری ایفا کند.