صفحه اول
شراره نوذری- کاربران برای دسترسی به سرویسهای مسدود (فیلتر/تحریم) شده، ناچار به نصب ابزارهای دور زدن فیلترینگ، ویپیان و… میشوند و در شرایطی که عمده لاین ابزارها با روشهای مختلف مختل می شوند، کاربر برای فعالیتهای روزمره عادی به ناچار هر ابزاری که در این مسیر به کمک او بیاید (هر چند ناشناس) را از هر منبع ناشناس و ناامنی نصب میکند و این فرصت مناسبی در اختیار نشر دهندههای بدافزارهاست که به راحتی به گوشی و سایر دیوایسهای کاربرها ورود کنند. این بدافزارها در آینده ممکن است از نظر امنیتی به روشهای مختلف به خود کاربر آسیب بزند (سرقت اطلاعات و…) یا ممکن است در ابعادی گستردهتر به عنوان اجزای یک شبکه بزرگتر از میلیونها دستگاه و گوشی در جهت حملات DDOS به کل شبکه یا برخی سرویسهای خاص استفاده شوند. بنابراین فیلترینگ باعث شده کاربرها به ناچار به سمت ابزارهای بروند که نظر امنیتی یک ریسک بسیار جدی هستند. خیلی از این ابزارها در راستای جمع آوری اطلاعات با اهداف مختلف هم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. از جنگ 12روزه به اینسو که قطعی و اختلال اینترنت شدیدتر شده، دودستگیها و اختلافاتی میان دستگاهها و نهادهای سیاستگذاری و اجرایی درباره درستی برداشتها و نگرشها درباره کارایی سیاست فیلترینگ ایجاد کرده است. حالا صحبت از این میشود که دیواری که قرار بود ما را حفظ کند، خودش راه نفوذ شده و سپری که امنیت ملی را پشت آن میدیدیم، شکسته است؛ از رکود اقتصاد دیجیتال تا ریزش نخبگان، از بدافزارها تا قطع ارتباطات و افت سرمایه و اعتماد عمومی، همه پازلهای واقعیت فیلترینگ هستند که این روزها بیش از هر زمان دیگری درباره آن میشنویم. درنتیجه محدودیتهای گسترده و سیاستهای سختگیرانه فضای مجازی، بهویژه در دولت سیزدهم، شبکه اطلاعات کشور به یکی از آلودهترین شبکههای جهان بدل شده است. بسیاری از کارشناسان امنیت اطلاعات معتقدند که شبکه تلفن همراه ایران اکنون به بستر اصلی حملههای سایبری داخلی به زیرساختهای کشور تبدیل شده؛ خطری که شاید از هر تهدید دیگری جدیتر باشد. بهعبارتدیگر، فیلترینگ بهجای رفع تهدیدات، هزینههای امنیتی جدیدی را به جامعه و حاکمیت تحمیل کرده است. سیاست مسدودسازی موفق نبوده و شبکه را بهشدت آلوده کرده است. ما نیازمند شفافیت و انتشار عمومی گزارشهای دقیق فنی هستیم. گزارشهای فعلی نه شفافاند نه برای تحلیلگران مفید هستند مقابله با فیلترشکنها عملا امکانپذیر نیست و کیفیت شبکه و اکوسیستم را تخریب میکند و از سوی دیگر شبکه را به بستر بدافزار تبدیل کرده است. فیلترینگ قطعا ابزار مناسبی برای مقابله با فیشینگ و مواردی مثل این است، ولی وقتی از این ابزار بیش از حد استفاده میشود، به ضد خودش تبدیل میشود. ما مدتهاست درگیر فیلترینگ پلتفرمها هستیم و عدهای هم لو رفتن اطلاعات کشور را به این پلتفرمها تقلیل میدهند. شما حتی اگر کل شبکه اینترنت را ببندید، تا مادامی که مردم گوشی هوشمند دارند، این موبایلها قابلیت هکشدن دارد. دوگانه قطع یا وصل منسوخ شده است. این سادهانگاری است که یا ببندیم یا باز کنیم. باید بین نظارت و آزادی، امنیت و فرصت اقتصادی و اتصال جهانی و حاکمیت سایبری تعادل ایجاد کنیم. فیلتر کردن اینستاگرام در ۱۴۰۱ یک اشتباه واضح بود. خاموش کردن سرویسهایی مثل اینستاگرام بدون ارائه راهحل نتیجهای ندارد. اگر تصمیمات بدون در نظر گرفتن ذینفعان و اثرات واقعیشان اتخاذ شوند، نهتنها مشکلات حل نمیشوند بلکه تخریب اکوسیستم نیز تشدید میشود.