جامعه
محبوبه رهگذر - امام حسین(ع) در هنگام عزیمت به کربلا عدهای از بستگان خود را به همراه زن و فرزندان با خود میبرد، گرچه این زنان نقش نظامی و جنگی در کربلا نداشتند و در واقعه کربلا به صورت مستقیم دخیل نبوده و شهید نشدند اما حضور این بانوان در نهضت عاشورا به منزله نقش زن مسلمان در حوادث را نشان میدهد. حضور پر رنگ و تاریخی این زنان در حقیقت بیانگر جایگاه یک زن مسلمان در برابر جریان باطل و جانبداری از جریان حق است که این همان تداوم خط فکری و سیاسی حضرت زهرا(س) و افشاگری علیه حاکمان ستمگر را نشان میدهد. حضور حضرت زینب(س) نیز در کنار امام حسین(ع) تداوم این خط فکری را نشان میدهد، برای همین امام حضرت زینب(س) را از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا میآورند تا نقش و جایگاه یک زن مسلمان را به گوش جهانیان برسانند. گام دوم انقلاب حسینی، با شهادت سیدالشهداء و اسارت خانواده ایشان و حضرت زینب (س) آغاز گردید. عصر روز عاشورا، وقتی خیمه های اهل حرم غارت شد، رسالت بازماندگان جریان عاشورایی آغاز گردید. امام سجاد(ع) و زینب کبری(س)، دو فرمانده جنگ نرمی بودند که میدان آن پس از نبرد سخت کربلا، پدیدار گشت. و بار مسئولیت ایشان را در دو حوزه نمایان ساخت: نخست استقامت درونی و حفظ روحیه خود و اطرافیان در برابر دشمنی که عرصه را برای تحقیر خاندان رسول خدا مهیا دیده بود. و می خواست هرگونه جایگاه اجتماعی و ارزشی را از اهل بیت نبوی بزداید. دوم آگاهی بخشی در جنگ روایت ها در برابر دشمنی که راه تکفیر را باز دیده و قصد دارد حسینیان را به مردم، خارجی و بی دین معرفی کند. و این گونه وانمود نماید که خروج در برابر حاکم – ولو حاکم ظالم – همسان با کفر است زینب کبری(ع) که به تصریح امام سجاد (ع)، «عالمه غیر معلّمه» [دانایی که آموزگار نداشته؛ الاحتجاج طبرسی ج ۲ ص ۳۰۵.] عصر خود بود، با علم به وضعیت موجود و با علم به نیاز جامعه، نقش انقلابی و رسانه ای خود را در هر دو بخش به بهترین وجه ایفا نموده و اجازه نداد تا دشمن به اهداف سیاسی و اجتماعی خود دست یابد. این در حالی بود که آن حضرت پیش از شهادت امام حسین(ع)، در مدیریت بانوان کاروان و نیز یاری برادر در لحظات دشوار، نقش بی نظیر خود را اثبات نموده بود. بیانات عاطفی ایشان تا حدی اثرگذار بود که لشکر دشمن را به قساوت و پلیدی رفتار خویش آگاه ساخت و اشک عمر سعد را نیز در برابر رفتاری که سپاهیانش انجام می دهند جاری میساخت. [ با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، ج ۴ ص ۳۸۰.] گریه دشمن هرچند ارزشی نداشت اما اثباتگر این نکته بود که خود آن ها نیز به عمق ظلم و جنایتی که در حال وقوع است، پی برده بودند؛ هرچند طمع ها و ترس ها مانع اثرگذاری این اشک ها در رفتار آنان بود. بنیامیه قصد داشت در کوفه و شام بر روی جنایات خود پرده بپوشد. در این برهه از تاریخ زنان قهرمان عاشورا بهویژه حضرت زینب(س) با شهامت به ایراد خطبه پرداختند و در میان مردم پرده از چهره امویان کنار زدند. و آنها را رسوا کردند و بیان ظلمها و جنایتهای اموی به آلالله موجب رسوایی آنها شد. اگر افشاگریها و بیان وقایع و پیامرسانیهای عاشورا نبود چه بسا خون شهدا هدر میرفت و مردم از عمق واقعه با خبر نمیشدند. زنان عاشورایی و در رأس آنها حضرت زینب(س) حقایق و اهداف خونهای ریخته در کربلا را بیان میکرد. ایشان همچنین نگذاشت غبار فراموشی بر روی این خونها بنشیند و از این طریق خفتگان را بیدار میکرد. یکی از رسالتهای مهم حضرت زینب(س) در واقعه عاشورا پرستاری و مدیریت پشت جبهه بود. ایشان با پرستاری از امام سجاد(ع)، مداوای مجروحین، امدادگری و تخصیص سهم خود به کودکان در ساماندهی و مدیریت پشت جبهه نقش مؤثری داشت. ایشان همچنین از این طریق امور زنان و کودکان را مدیریت میکرد. حضور مادران و همسران سپاهیان امام حسین(ع) باعث قوت قلبی برای رزمندگان بود. حضور این افراد در تنها نگذاشتن امام زمانشان نقش مؤثری داشت نمونه این مادران و همسران شهدا را اموهب، مسلم بن اوسجه، همسر خولی و مادر حضرت قاسم را میتوان نام برد.