روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 سه‌شنبه 17 تير - شماره 4865

تبدیل رويای شوم نتانياهو به كابوس

  مریم صابری - غرب به تأسی از سیاست جهانی امریکا مبنی بر تبدیل اسراییل به ژاندارم و قدرت بی رقیب منطقه که همزمان توان رویارویی تهاجمی با همه کشورهای اسلامی را داشته باشد، در پی آن است؛ تا با تقسیم واحدهای بزرگ اراضی وسیع کشورهای اسلامی که از قضا سرشار از انرژی نفت و دیگر پتانسیل های برتری بر اسراییل هم هستند، از ضریب و احتمال قدرت گیری آنها در آینده بکاهند و در نهایت زمینه را برای استیلای بی چون و چرای رژیم اسراییل بر کل منطقه، فراهم سازند. اما اين روياي شوم نتانياهو به كابوس بدل خواهد شد، چراكه جنگ غزه و لبنان و ایران با تقويت حس وحدت قوي‌تر در سراسر جهان اسلام وعرب و در ميان نيروهاي مقاومت منطقه در مخالفت با جنايات اسراييل، از هم‌اكنون نيز منطقه را دستخوش تغيير كرده است.
جنگ ۱۲ روزه صهیونیست‌ها علیه ایران اسلامی درحالی پایان یافت که رژیم اشغالگر صهیونی و ایالات متحده نتوانستند اهداف و برنامه‌های خود را محقق کنند. هرچند تعدادی از فرماندهان بلندپایه نیروهای مسلح، دانشمندان هسته‌ای و مردم عزیزمان را در این تجاوز وحشیانه از دست دادیم اما ایران هسته‌ای همچنان با اقتدار ایستاده است و خللی در فرایند غنی سازی ایجاد نشد. همه این‌ها نشان دهنده پیروزی مردم با هدایت و رهبری هوشمندانه و مدبرانه فرمانده معظم کل قوا است.
اصطلاح «خاورمیانه جدید» در ژوئن سال ۲۰۰۶ توسط کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، در تل‌آویو به‌جای واژه قدیمی‌تر «خاورمیانه بزرگ» مطرح شد و علت آن هم این بود که بعد از حوادث یازده سپتامبر، حوزه‌های مختلفی در منطقه غرب آسیا درگیر جنگ و کشمکش شدند، در نتیجه طرح بالکانیزه‌کردن و شکل‌گیری کشورهای موزائیکی در منطقه خاورمیانه از سوی آنها دنبال شد.
در برهه زمانی پیش از بهار عربی در سال ۲۰۱۱، ایده «خاورمیانه بزرگ» که به طرح «خاورمیانه جدید» تغییر ماهیت داده بود، بر ایجاد قوسی از نا‌آرامی شکل گرفته بود که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع و به سمت عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان گسترش می‌یافت.
 در آن مقطع این هرج‌ومرج ساختاری شرایط جنگ و درگیری را در کل منطقه ایجاد می‌کرد که فرصت مناسب را در راستای بهره‌برداری اسرئیل، آمریکا از وضعیت شکننده منطقه فراهم می‌کرد تا بتوانند نقشه خاورمیانه را از نو براساس نیازها و اهداف ژئوپلیتیک خود ترسیم کنند. در برهه پس از بهار عربی، ساختار و بافتار در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به شکلی تغییر پیدا کرد که با از میان رفتن برخی از هم‌پیمانان منطقه‌ای واشنگتن، طرح خاورمیانه جدیدی در قالب آشوب‌سازی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نه با حضور مستقیم آمریکا بلکه با استفاده از نیروهای گریز از مرکزی مانند القاعده، داعش، جبهه النصره و... دنبال شد. این طرح مشخصا با اوج‌گیری درگیری‌های داعش در سوریه و عراق به شکل جدی در دستور کار بود.
با وجود تفاوت عملکرد آمریکا در قبال اجرای طرح خاورمیانه جدید در دوره‌های بوش پسر، اوباما و ترامپ، مخرج مشترک همه دولت‌های ایالات متحده روی روند تنش‌زایی در منطقه با ابزارهای مختلف بود که بسته به اقتضائات مکانی و زمانی، نحوه بهره‌گیری از ابزارها و بازیگران تفاوت می‌کرد. در همان دوره‌ای که کاندولیزا رایس از خاورمیانه جدید گفته بود، غرب آسیا جنگ لبنان و اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ را تجربه کرد و قبل‌تر از آن حمله آمریکا به عراق و پیش‌از‌‌آن افغانستان صورت گرفته بود؛ بنابراین منطقه در یک التهاب کم‌سابقه به سر می‌برد تا جایی که رایس، جنگ ۳۳‌روزه را درد زایمان تولد خاورمیانه جدید دانست.
با وجود آنکه ۲۰ سال از طرح کلید‌واژه «خاورمیانه جدید» می‌گذرد، تا‌کنون این طرح محقق نشده است؛ چرا‌که هم پیش از سال۲۰۱۱ و هم پس از آن، نگاه غایی برای تحقق این خاورمیانه نوین، روی «تنش‌زایی» استوار بود. در همین راستا تصوری که منشأ اثر بود، بر این گزاره تأکید داشت که با ایجاد ناامنی در خاورمیانه می‌توان برای اسرائیل، «امنیت» خرید.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه