روزنامه کائنات
2

سیاست

1404 سه‌شنبه 20 خرداد - شماره 4847

ماجرای مقایسه «محمد جواد ظریف» با ایلان ماسک

 معاون سیاسی رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه پدیده ترامپ به شکلی بی‌سابقه، نظم پیشین و حتی قواعد بین‌المللی کلاسیک را زیر سؤال برد، گفت: اگر لیبرالیسم و دموکراسی را از عناصر اصلی نظم پیشین بدانیم، ترامپ و ترامپیسم هر دو مفهوم را به چالش کشیدند. «مهدی سنایی» در نخستین «کنفرانس بین‌المللی مطالعات آمریکا و اروپا» در دانشگاه مطالعات جهان با اشاره به تحلیل‌هایی که اخیراً در رسانه‌ها مطرح و کناره‌گیری «محمد جواد ظریف» با ایلان ماسک مقایسه و تحلیل‌هایی ارائه شد، گفت: البته این مقایسه‌ها بی‌شباهت هم نیست، ولی واقعیت این است که وطن‌پرستی آقای ظریف، برخلاف ایلان ماسک اساساً مشهود است و فهم و شناخت عمیق او از سیاست خارجی و مسائل جهانی، مثال‌زدنی و شگفت‌انگیز است. بنابراین، سرمایه اصلی ایشان، این ازخودگذشتگی برای منافع و اهداف کشور است و این مبالغه نیست.کشور هم خادمان خود را، مطمئنم، فراموش نخواهد کرد. البته یک تفاوت دیگر هم این است که این کناره‌گیری به خواست رئیس‌جمهور یا دولت نبوده، بلکه بر دولت تحمیل شد. وطن‌پرستی آقای ظریف، اساساً مشهود است و فهم و شناخت عمیق او از سیاست خارجی و مسائل جهانی، مثال‌زدنی و شگفت‌انگیز است. سرمایه اصلی ایشان، این ازخودگذشتگی برای منافع و اهداف کشور است و این مبالغه نیست. کناره‌گیری آقای ظریف از دولت به خواست رئیس‌جمهور یا دولت نبوده، بلکه بر دولت تحمیل شد.در دوره بی‌نظمی به سر می‌بریم سنایی ادامه داد: وقتی صحبت از «اروپا و آمریکا» می‌کنیم، بحث بر سر غرب جمعی است. وقتی آمریکا و اروپا در کنار هم قرار می‌گیرند، قاعدتاً بحث، درباره غرب جمعی و جایگاه و نقش آن در جهان کنونی و در نظم آینده است. ما اکنون به‌طور کلی در دوره بی‌نظمی به سر می‌بریم. می‌توان گفت در جهان امروز یکی از بهترین تعبیرها را ریچارد هاوس ارائه داده؛ او می‌گوید: «جهان کنونی نه به قواعد گذشته پایبند است و نه آن‌ها را اجرا می‌کند؛ و نه قواعد جدیدی شکل گرفته‌اند.» این بی‌نظمی در سال‌های اخیر تشدید هم شده است. می‌توان گفت کاتالیزور اصلی این وضعیت و محرک آن، ویروس کرونا بود که روند جهانی‌شدن را معکوس و ملی‌گرایی و تمرکز بیشتر بر اقتصاد پایه را تشدید کرد. همچنین جنگ اوکراین، یکی از مهم‌ترین عوامل بود که باعث صف‌بندی مجدد در جهان شد. مثلاً گفته شد که اروپا، که پیش‌تر «دچار سکته مغزی» شده بود، دوباره متحد شد. بنابراین، جنگ اوکراین در تشدید این بی‌نظمی و در ترسیم آینده‌ای متفاوت نسبت به گذشته، بسیار مؤثر بود. وی ادامه داد: از دیدگاه من، جنگ غزه نیز از جمله عواملی بود که نظم پیشین را به‌طور جدی زیر سؤال برد. اینکه بازیگران غیردولتی توانستند نقشی در سطح جهانی ایفا کنند، آن هم به شکلی بی‌سابقه، قابل‌توجه است، بازیگرانی‌ که حتی به رسمیت شناخته نمی‌شوند، اما توانستند در سطح جهانی و نظم‌ساز ایفای نقش کنند. البته دولت‌های اروپایی بسیاری در این زمینه نمره قبولی نگرفتند، اما افکار عمومی دنیا به‌شکل بی‌سابقه‌ای متحد شد. این یکی از معدود موارد تاریخی بود که افکار عمومی جهانی در یک موضوع، به‌صورت منسجم واکنش نشان داد؛ نمونه‌اش راهپیمایی‌ها و همایش‌های گسترده در کشورهای اروپایی، آمریکایی و سایر نقاط جهان بود.
قدرت نرم آمریکا توسط ترامپ آسیب جدی دید
دیپلمات کشورمان با اشاره به اینکه در درون خود آمریکا نیز، اندیشمندان لیبرال، ترامپ را یک استثنا تلقی می‌کنند اما برخی دیگر او را نماینده نوعی واقع‌گرایی جدید در سیاست آمریکا می‌دانند که احتمالاً این خلأ را عمیق‌تر خواهد کرد، توضیح داد: آنچه مسلم است این است که تصویر و قدرت نرم آمریکا توسط ترامپ آسیب جدی دیده و باز هم آسیب خواهد دید. امروز آمریکا با این پرسش بنیادین مواجه است که آیا می‌خواهد هزینه‌های حفظ رهبری جهانی خود را بپردازد، یا به‌جای آن بر مسائل داخلی تمرکز کند. رقبای آمریکا از این وضعیت ناخشنود نیستند. چین از این تزلزل و بی‌ثباتی در آمریکا خوشحال است و به همین دلیل نیز در مذاکراتی مانند بحث تعرفه‌ها، دست برتر را دارد. البته چین تلاش می‌کند با حوصله و انعطاف، ضمن اجتناب از امنیتی شدن روابطش با آمریکا و اروپا، منافع اقتصادی خود را همچنان حفظ کند.
روابط اروپا با ایران
نیز تا اندازه‌ای امنیتی شده است
معاون سیاسی رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه روابط اروپا با روسیه  جنبه امنیتی پیدا کرده است، توضیح داد:  روابط اروپا با ایران نیز تا اندازه‌ای امنیتی شده و متأسفانه این روند در حال تشدید است. شاید این اتفاق هنوز در روابط با چین رخ نداده اما نشانه‌هایی از امنیتی شدن در روابط با چین نیز در حال ظهور است. بخشی از این عدم تشدید امنیتی شدن در روابط با چین، به دلیل تحمل بیشتر چین بوده است. بنابراین، این وضعیت دستاوردی برای اروپا محسوب نمی‌شود و صرفاً منجر به تضعیف بیشتر موقعیت اروپا خواهد شد. سنایی با بیان اینکه چین و روسیه طبیعتاً از نظم چندقطبی جهانی حمایت می‌کنند، گفت. اگر روسیه می‌توانست جنگ اوکراین را به‌صورت قاطع و در چند هفته به پایان برساند، شاید یک نظم دوقطبی مبتنی بر ژئوپلیتیک شکل می‌گرفت و روسیه به‌عنوان طرف اصلی در برابر غرب در نظم جهانی شناخته می‌شد اما با بروز مشکلات و طولانی شدن این جنگ، تحلیلگران روسیه بیش از پیش به نظم چندقطبی تمایل پیدا کرده‌اند. در صورت شکل‌گیری یک نظم دوقطبی، محور اصلی در برابر غرب به‌طور طبیعی چین خواهد بود و روسیه در کنار چین قرار خواهد گرفت. مفهومی که این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته، بحث «جنوب جهانی» و «اکثریت جهانی» است. در این چارچوب، کشورهای آسیایی، چین، روسیه و اخیراً ایران نیز جای گرفته‌اند. این موضوع قابل توجه و تحلیل‌پذیر است.
مذاکرات ایران و آمریکا
 مسیر روشنی را دنبال می‌کند
وی درباره روابط ایران و اروپا هم توضیح داد: متأسفانه روابط ایران و اروپا در وضعیت مناسبی نیست و مسیر مطلوبی را طی نمی‌کند. بخش عمده‌ای از این وضعیت به این برمی‌گردد که روابط اروپا با ایران به تابعی از روابط اروپا با آمریکا تبدیل شده است. به نظر من، به نفع هر دو طرف است که گفت‌وگوهای مستقیم و جدی‌تری در خصوص روابط دوجانبه صورت گیرد و آمریکا نیز نباید در دام امنیتی شدن روابط با ایران بیافتد؛ چرا که این روند نه به نفع اروپا خواهد بود و نه به نفع جامعه جهانی. باید امیدوار بود که اروپا از عملکرد خود در قبال غزه و در کل منطقه خاورمیانه درس بگیرد و نگاهی مستقل‌تر به مسائل جهان، به‌ویژه آسیا و ایران، پیدا کند. معاون سیاسی رئیس‌جمهور در زمینه مذاکرات آمریکا و ایران هم گفت: این مذاکرات مسیر روشنی را دنبال می‌کند. هم بر تحقق و به نتیجه رسیدن یک توافق تمرکز دارد و هم در عین حال، بر حقوق خود ایستادگی می‌کند. سال جاری و ماه‌های پیش‌ِ رو، ماه‌هایی حساس برای کشور هستند. به نظر من، همه دست‌اندرکاران، کارشناسان و صاحب‌نظران می‌توانند به دولت و نظام سیاسی کشور کمک کنند تا تصمیمات درستی اتخاذ شود. چرا که حفظ عزت ملی و استقرار کشور، در کنار قرار گرفتن در مسیر رفع تحریم‌ها، توسعه اقتصادی و خروج از مشکلات معیشتی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه