روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 سه‌شنبه 6 خرداد - شماره 4838

کائنات جزئیات سفر پزشکیان به «عمان» را بررسی کرد؛

دیدار با میانجی در آستانه دور ششم مذاکرات

 فریبرز تهرانیان- عمان که این روزها نقش واسط مذاکرات غیر مسقیم ایران و آمریکا را به عهده دارد، از دیرباز روابط سیاسی حسنه با ایران داشته و از مناسبات گسترده اقتصادی و تجاری خوبی با تهران برخوردار است. توسعه روابط با عمان اساساً یکی از نقاط عطف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، فارغ از آمد و شد دولت‌ها است. در همین‌باره، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، خرداد ۱۴۰۲ در دیدار سلطان عمان فرمودند: «افزایش همکاری عمان و ایران حائز اهمیت است زیرا دو کشور در آبراه بسیار مهم تنگه هرمز دارای اشتراک هستند».
میانجیگری عمان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا، نمایانگر رویکردی عمل‌گرایانه و استراتژیک برای تقویت ثبات منطقه‌ای است. عمان با سابقه‌ای درخشان در دیپلماسی بی‌طرفانه، از طریق میزبانی مذاکرات غیرمستقیم در مسقط و رم، فضایی برای گفت‌وگو فراهم کرده و با ارائه ایده‌های ابتکاری، مانند چارچوب‌های موقت برای رفع تحریم‌ها، به کاهش تنش‌ها کمک کرده است. کشورهای عربی، به‌ویژه قطر، با حمایت از حصول توافق، منافع خود را در جلوگیری از درگیری‌های منطقه‌ای و تقویت همکاری‌های اقتصادی با ایران می‌بینند. این حمایت، ریشه در درک عمیق این کشورها از پیامدهای مخرب شکست دیپلماسی، از جمله تشدید تقابل نظامی و بی‌ثباتی اقتصادی دارد. با این حال، موفقیت این میانجیگری به توانایی عمان در ایجاد توازن بین فشارهای آمریکا و مواضع قاطع ایران در حفظ حق غنی‌سازی بستگی دارد. آینده این تلاش‌ها، که در دور ششم مذاکرات آزموده خواهد شد، می‌تواند الگویی برای دیپلماسی منطقه‌ای باشد.
روابط سیاسی ایران و عمان؛ از رکود تا توسعه
ایران و عمان تا سال‌ ۱۳۴۹ هیچ‏‌گونه‌ رابطه‌ سیاسی نداشتند اما در دی‏ ماه‌ همان‌ سال‌ یک‌ هیات‌ مطبوعاتی‌ از نمایندگان‌ ایران عازم‌ مسقط شدند و در شهریور ۱۳۵۰، دولت‌ وقت ایران‌ طی‌ یک‌ اطلاعیه‌ رسمی‌ استقرار روابط‌ سیاسی‌ بین‌ دو کشور را اعلام‌ کرد و اولین‌ سفیر دولت‌ ایران‌ در فروردین‌ ۱۳۵۱ در مسقط‌ مستقر شد.
پس از انقلاب اسلامی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عمان فراز و فرودهای بسیاری به خود دید. پس از انقلاب تا نیمه دهه شصت شمسی، روابط دو کشور در وضعیت رکود قرار داشت. اما در سال ۱۳۶۴ و همزمان با تصدی ریاست شورای همکاری خلیج‏ فارس از سوی عمان، سلطان قابوس در نطق افتتاحیه اجلاس در مسقط، از موضع عراق در جنگ تحمیلی حمایت نکرد. عمان از این تاریخ به بعد نقش بی‌طرفی و میانجی میان عراق و ایران را بر عهده گرفت.
از نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ بود که روابط دیپلماتیک میان ایران و عمان تقویت شد و پس از آتش‌بس میان ایران و عراق روابط ایران و عمان به سطح سفیر ارتقا یافت. پس از این رویداد، سلطنت عمان همواره تلاش کرد به نقش و جایگاه خود در سیاست‎‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران توسعه دهد.
روند صعودی اما پُر نوسان در مناسبات اقتصادی
کشور عمان جمعیتی بالغ بر ۵ میلیون نفر دارد که ۴۰ درصد آن خارجی است. با توجه به اینکه عمان کشوری نفت‌خیز است، اقتصاد این کشور وابستگی زیادی به این نفت دارد از این رو در سال ۲۰۲۰ به دلیل شیوع کرونا کاهش قیمت نفت، اقتصاد عمان کوچک‌تر شد.
با این حال، طی ۲۰ سال اخیر، صادرات عمان همواره بیشتر از واردات آن بوده، به‌طوری که تراز تجاری این کشور در سال‌های اخیر همواره مثبت بوده است. همچنین باید اشاره شود که میانگین کل واردات عمان، سالانه ۲۴ تا ۳۴ میلیارد دلار است که طبق اعلام کارشناسان، در بسیاری از کالاهای وارداتی به عمان، ایران مزیت رقابتی دارد اما متاسفانه، عمانی‌ها شناخت زیادی از کالاهای ما ندارند.
البته طی سال‌های اخیر روابط تجاری ایران و عمان، بهبود نسبی یافته است. به‌عنوان نمونه سال ۱۴۰۱ شاهد تجارت یک میلیارد و ۸۸۷ میلیون دلاری میان ایران و عمان بودیم که نسبت به تجارت ۲۲۱ میلیون دلاری سال ۱۳۹۲ جهش قابل توجهی را نشان می‌دهد. این را نیز باید اشاره کرد که هرچند تبادلات تجاری بین ایران و عمان روند صعودی داشته لیکن این روند به شدت پرنوسان و ناپایدار بوده است.
از عمده مشکلات تجارت ایران باید به چالش‌های بانکی و نقل و انتقال پول اشاره کرد که بخشی از این مشکلات در ارتباط با عمان، حل شده و توافق شده تا بخش دیگری از مشکلات این حوزه نیز حل شود.
سفر پزشکیان به «عمان»؛ نقطه عطفی در تحولات منطقه
سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در عمان، تاکید کرد: سفر رئیس جمهور به عمان در شرایط حساس کنونی، نقطه عطفی در تحولات منطقه خواهد بود.
مسعود پزشکیان امروز به عمان سفر خواهد کرد. روز گذشته دفتر سلطانی عمان با انتشار بیانیه‌ای  اعلام کرد سفر رئیس جمهور به این کشور دو روزه خواهد بود. هدف از انجام این سفر تقویت روابط دوستی و همکاری دو کشور مطرح شده است.
مسعود پزشکیان ‌ یکشنبه هفته گذشته در دیدار با بدر البوسعیدی وزیر امور خارجه عمان در حاشیه «مجمع گفت وگوی تهران ۲۰۲۵» بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای گسترش روابط با کشورهای اسلامی در زمینه های تجاری، اقتصادی، علمی و سیاسی تاکید کرد و اعلام کرد که سفر پیش روی من به عمان می تواند نقطه عطفی در تعمیق روابط دو کشور باشد.
  پزشکیان پنجمین رئیس جمهور ایران است که به عمان سفر می کند
حسین نوش آبادی ، با اشاره به سفر رئیس جمهور به عمان، بیان کرد: آقای پزشکیان پنجمین رئیس جمهور ایران است که به عمان سفر می کند و با توجه به شرایط منطقه‌ای و بین المللی،  این سفر از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است و علاوه بر تعمیق روابط دوستانه و برادرانه بین ایران و عمان، تاثیر زیادی بر تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت.
وی در ادامه اظهار کرد: اولین سفر رسمی رییس‌جمهور ایران، بعد از انقلاب اسلامی، در ۱۵ مهر ۱۳۸۳ در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی صورت گرفت و سه سال بعد، محمود احمدی‌نژاد، دومین رئیس‌جمهور ایران بود که در اردیبهشت ۱۳۸۶ به عمان سفر کرد. متعاقب آن، حسن روحانی در ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ راهی این کشور شد و چند سال بعد، شهید سید ابراهیم رئیسی، در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، چهارمین رئیس‌جمهور ایران بود که به عمان سفر کرد و بدون تردید، هر یک از این سفرها در نوع خود، نقش مهمی در تقویت مناسبات و استحکام روابط بین دو کشور ایران و عمان ایفا کرده  است.
سفر رئیس جمهور به عمان نقطه عطفی در تعمیق روابط دو کشور است
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: اکنون پس از ۲۱ سال از اولین سفر بالاترین مقام اجرایی کشور به مسقط، شاهد سفر پنجمین رئیس جمهور کشورمان به عمان خواهیم بود که قطعا تاثیر بسیار مثبتی در توسعه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو جانبه و مشورت و رایزنی پیرامون مسائل و موضوعات منطقه ای و بین المللی، خواهد داشت و نقطه عطفی در تعمیق روابط دو کشور بشمار می رود.
وی در ادامه تاکید کرد: در مقابل، سلطان قابوس پادشاه عمان، برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی، در تاریخ ۱۳ مرداماه ۱۳۸۸، به ایران سفر کرده و با رهبر معظم انقلاب، دیدار و مذاکره داشته است. در دوره جدید بعد از انتقال قدرت در کشور عمان، هیثم بن طارق آل سعید، سلطان این کشور در هشتم خرداد ۱۴۰۲، ضمن سفر به جمهوری اسلامی ایران با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیدار و گفت‌وگو می کند.
روابط ایران و عمان الگوی مناسبی برای توسعه روابط با همسایگان است
سفیر اسبق ایران در عمان، تصریح کرد: بر اساس بیانیه‌ی دیوان سلطنتی عمان، سفر رسمی دو روزه‌  پزشکیان به مسقط، روز سه شنبه ششم خرداد انجام خواهد شد و هدف از آن، تحکیم روابط دوستانه و تقویت همکاری ها میان دو کشور و گفتگو در خصوص  مسائل دوجانبه و موضوعات مشترک در راستای خدمت به منافع دو کشور ایران و عمان و بحث و تبادل نظر پیرامون موضوعات منطقه ای و بین المللی خواهد بود. روابط ایران و عمان همواره مبتنی بر اشتراکات تاریخی، دینی و فرهنگی و حسن همجواری بوده و می تواند الگویی مناسبت در توسعه روابط با سایر همسایگان و تاثیرگذار در معادلات منطقه باشد.
باید از تمام ظرفیت کشورهای اسلامی برای حل مسائل منطقه کمک گرفت
وی افزود: همچنین سوابق تاریخی دو کشور ایران و عمان نشان دهنده این است که هر دو کشور خواهان ثبات، آرامش و امنیت در منطقه هستند و توسعه روابط این دو کشور، به نفع کشورهای همسایه و منطقه نیز خواهد بود و بر اساس سیاست اصولی و همیشگی جمهوری اسلامی ایران، باید از تمام ظرفیت ها و توانمندی های کشورهای اسلامی و مسلمان برای تحقق همگرایی و همکاری واقعی در حل و فصل مسائل منطقه کمک گرفت و قطعا موجب تحکیم، تثبیت و تقویت  همکاری های منطقه ای و بین المللی خواهد شد.
عمان حسن نیت خود را برای کاهش تنش های منطقه ای نشان داده است
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به مدیریت مشترک اداره تنگه استراتژیک هرمز به عنوان یکی از مهمترین و حساس ترین آبراهای بین المللی، تصریح کرد: امنیت منطقه حساس و  استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان، لزوم تقویت روابط دفاعی و نظامی را میان ایران و عمان مضاعف می سازد و اجرایی شدن توافقات کمیته مشترک دفاعی میان دو کشور، بیش از گذشته اهمیت پیدا می کند.با توجه به رویکرد مثبت و خیرخواهانه و سیاست تنش زدایی عمان در موضوعات و مسائل منطقه ای و بین المللی،تلاش آنان طی سال های اخیر در حوزه رفع تحریم های ظالمانه و میزبانی اخیر آنان در مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا، نشانه حسن نیت دولت عمان در کاهش تنش های منطقه ای است.
تاسیس کمیته مشترک دفاعی میان ایران و عمان نوید بخش افق روشنی است
وی بیان کرد: تاسیس کمیته راهبردی بین ایران و عمان، تشکیل کمیته مشترک اقتصادی و کمیته های ‌دفاعی، امنیتی و همچنین کمیته های علمی، فرهنگی و قضایی، گویای سطح روابط رو به گسترش دو کشور است و نوید بخش افقی روشن در توسعه روابط و مناسبات دو کشور دوست و برادر است و می تواند ظرفیت های خوبی را در زمینه های مختلف اقتصادی، تجاری، فرهنگی و سیاسی ایجاد کند.
تحلیل اثرگذاری تلاش‌های عمان بر کاهش تنش‌ها و گشودن مسیر دیپلماتیک
تلاش‌های عمان در میانه‌داری تهران و واشنگتن تاکنون در کاهش تنش‌ها و باز کردن مسیرهای دیپلماتیک جدید مؤثر بوده است. از سوی دیگر، برخی ناظران معتقدند تأکید عمان بر دیپلماسی می‌تواند قطب‌های جنگ احتمالی را کاهش دهد. همان‌گونه که یک مقام عمانی گفته است، این کشور «علاقه‌مند به کاهش تنش‌ها» و جلوگیری از گسترش بحران‌های منطقه‌ای است.
به‌طور خلاصه، می‌توان گفت میانجی‌گری عمان باعث شده دیپلماسی هسته‌ای دوباره احیا شود و از رویارویی نظامی دوری شود. هرچند مذاکرات هنوز به توافق قطعی نرسیده، اما گشایش مجدد کانال عمانی منجر به دیدارهای مکرر، ارائه طرح‌های ملموس و ایجاد اجماع اولیه بین تهران و واشنگتن شده است. کارشناسان تأکید می‌کنند ادامه این روند دیپلماتیک می‌تواند فرصت‌های تازه‌ای برای کاهش تحریم‌ها و پایدارسازی برجام فراهم آورد. در نهایت، نقش عمان در این فرآیند، تداوم سنت دیپلماتیک منطقه‌ای این کشور را نشان می‌دهد که هدف آن «کاهش تعارض و پیشبرد گفت‌وگو» در خاورمیانه است.
 عمان، بیش از یک میانجی‌گر
نقش عمان در مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، صرفا به تسهیل‌گری یا انتقال پیام‌ها محدود نمی‌شود. مسقط در دهه‌های گذشته، نه‌تنها میزبان گفت‌وگوهای محرمانه و زمینه‌ساز گشایش‌های دیپلماتیک بوده، بلکه به ‌دلیل اعتماد دوجانبه و استقلال سیاسی‌اش، توانسته تأثیرگذار بر جهت‌گیری کلی روابط تهران و واشنگتن باشد.  
برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه که واسطه‌گری‌شان آغشته به رقابت‌های ژئوپلیتیکی یا وابستگی‌های ائتلافی است، عمان با پیروی از سیاست «بی‌طرفی فعال» توانسته جایگاهی منحصربه‌فرد به ‌دست آورد - جایگاهی که نه‌ فقط میانجی، بلکه به‌مثابه معمار فضای گفت‌وگو عمل می‌کند. عمان در عمل نقشی ترکیبی ایفا کرده: از تسهیل انتقال پیام تا طراحی مسیرهای ابتکاری برای خروج از بن‌بست دیپلماتیک.
از نگاه ایران، مسقط نه ‌فقط یک واسطه، بلکه شریک دیپلماتیکی است که منافعش در ثبات منطقه و کاهش فشارهای تنش‌آفرین با غرب تعریف می‌شود. از نگاه آمریکا نیز عمان یک درگاه معتبر برای سنجش نیت‌های تهران و آزمودن ابتکارهای تازه دیپلماتیک است. در این چارچوب، می‌توان گفت عمان نه فقط میانجی‌گر که نقش‌آفرینی مؤثر در شکل‌دهی به الگوی تعامل ایران و آمریکا دارد - نقشی که اگر به‌ درستی حمایت شود، می‌تواند از دل بحرانی فرسایشی، فرصتی پایدار برای صلح و توافق بسازد.
چرا عمان همیشه مطمئن‌ترین محل مذاکرات برای ایران است؟
روابط ایران و عمان همواره در تاریخ منطقه ما جایگاهی ویژه داشته است. در منطقه‌ای که عمدتا درگیر رقابت‌های سیاسی، ایدئولوژیک و نظامی بوده، پیوند ایران و عمان جلوه‌ای از رویکرد عملگرا و متوازن را نشان می‌دهد. این رویکرد به‌ویژه پس از روی‌کارآمدن سلطان قابوس بن سعید در سال ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۴۹ شمسی) بارزتر شد.
عمان یکی از کهن‌ترین دولت‌های مستقل جهان عرب، در جنوب شرقی شبه‌جزیره عربستان قرار دارد و با دسترسی به اقیانوس هند و دریای عرب، پیشینه‌ای درخشان در دریانوردی دارد. دریانوردان عمانی از دیرباز به سواحل هند، شرق آفریقا و حتی چین سفر کرده‌اند. این تاریخ پرفراز، عمان را به گذرگاه فرهنگ‌ها و ادیان بدل کرد و روحیه‌ای تسامح‌گرا در سیاست و جامعه‌اش ریشه دواند. برخلاف برخی کشور‌های عربی، عمان از تک‌بعدی شدن پرهیز کرد و فضایی باز برای همزیستی اقوام و مذاهب پدید آورد؛ ویژگی‌ای که بعد‌ها بر دیپلماسی‌اش نیز سایه انداخت.
از سده شانزدهم، قدرت‌های استعماری، چون پرتغال و بریتانیا به آب‌های عمان چشم دوختند. مسقط زمانی در چنگ پرتغالی‌ها بود و سپس بریتانیا نفوذ خود را گستراند. اما خاندان آل‌بوسعیدی از میانه قرن هجدهم، این سلطه را به چالش کشیدند و عمان را به قدرتی منطقه‌ای رساندند. نفوذ عمان تا زنگبار در آفریقا رسید و تجارتش با غرب و آمریکا گسترش یافت.
سرزمین عمان مدت‌ها به دو بخش «مسقط» و «عمان» تقسیم می‌شد. این تقسیم‌بندی به تمایز میان ساحل (مسقط) و درون سرزمین (ناحیه کوهستانی و صحرایی) برمی‌گشت؛ به‌نحوی‌که بخش درونی ساخت قبیله‌ای عمیقی داشت و تمایل مردم آن به حفظ سنت‌های مذهبی و سیاسی اباضیه بود. اما بخش ساحلی تحت تاثیر تجارت دریایی، روابط بازرگانی و تماس بیشتر با خارجیان بود.
دوران سلطنت سلطان سعید بن تیمور و انزوای داخلی
سلطان «سعید بن‌تیمور»، پدر سلطان قابوس، که از دهه چهل تا سال ۱۹۷۰ بر عمان فرمانروایی کرد، فردی مرتجع و عقب‌مانده بود که با مدرن‌سازی این کشور مخالف بود و به همین دلیل کشور عمان در سال‌های حکمرانی او اوضاع اقتصادی و بهداشتی وخیمی داشت. در نتیجه‌ی چنین شرایطی شمار زیادی از عمانی‌ها برای تحصیل و کار به خارج مهاجرت کردند. تنها بیمارستان عمان به وسیله مبلغین مسیحی کلیسای آمریکا اداره می‌شد، تا سال ۱۹۷۰ هفتاد و پنج درصد کودکان در بدو تولد فوت می‌کردند، تراخم، بیماری‌های آمیزشی و سوء تغذیه بسیار زیاد بود، فقط سه مدرسه و ۱۰ کیلومتر جاده آسفالته در کشور وجود داشت، هیچ محصلی حق نداشت از کلاس ششم بالاتر برود، کودکان و دختران از هرگونه تعلیم و تربیت محروم بودند، و در مجموع ۵ درصد از کل جمعیت قادر به خواندن و نوشتن بودند.
در حکومت سعید بن تیمور کشیدن سیگار، بازی فوتبال و والیبال، پوشیدن کفش و شلوار (همه باید دشداشه عربی و صندل می‌پوشیدند) عینک به چشم گذاشتن، برق، ورود دارو، غذاخوردن در ملا عام و بیش از پانزده دقیقه صحبت کردن ممنوع بود. سعید بن تیمور شخصیتی پارانویایی داشت و حتی پسرش قابوس را در کاخ خود زندانی کرده بود.
بحران اقتصادی، سیاست‌های سختگیرانه و محدودیت‌های اجتماعی در دوران سلطان سعید موجب نارضایتی گسترده مردم عمان شد؛ نارضایتی عمده‌ای که به‌ویژه در استان ظفار مشهود بود.
ظهور سلطان قابوس بن سعید و آغاز «رنسانس عمانی»
در سال ۱۹۷۰ میلادی قابوس بن سعید با یک کودتای بدون خونریزی پدر خود را از قدرت کنار زد و خود بر جای او نشست. وی بر خلاف پدرش فردی مدرن بود و در نتیجه اصلاحات گسترده‌ای را در کشور آغاز کرد؛ تا حدی که دوره سلطنت قابوس به «رنسانس عمانی» مشهور شد. زمانی که قابوس علیه پدرش کودتا کرد سی سال بیشتر نداشت و عمان یکی از فقیرترین کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس بود. قابوس با مدرن‌سازی سریع کشور، توسعه زیرساخت‌ها، گسترش آموزش و بهداشت و ساخت مناطق محروم اوضاع کشورش را دگرگون کرد و با افزایش فروش نفت و جذب سرمایه‌گذاری خارجی تمام شاخص‌های توسعه را در عمان بالا برد.
سلطان قابوس نام کشور را از «سلطان‌نشین عمان و مسقط» به «سلطان‌نشین عمان» تغییر داد و پرچم و پول این کشور را عوض کرد. همچنین به شهروندان آزادی‌های مذهبی اعطا کرد و به نزاع‌های مذهبی خاتمه داد. قابوس بیش از همه چیز به دنبال ثبات سیاسی بود و با اتخاذ سیاست بی‌طرفی در بسیاری از منازعات منطقه‌ای و ایفای نقش میانجی در بحران‌های بین‌المللی، تصویری از یک پادشاهی معتدل و میانه‌رو را از خود به نمایش گذاشت. در کل نیز موفق شد در عرصه اجتماعی و سیاسی نوعی ثبات توام با اصلاحات محافظه‌کارانه را دنبال کرده و کشورش را به یکی از کشور‌های ثروتمند منطقه بدل کند.
اما رویدادی با نام شورش ظفار سلطنت قابوس را به چالش کشید و در همین نقطه بود که ایران وارد ماجرا شد که جلوتر به آن خواهیم پرداخت.
روابط ایران و عمان
پیشینه مناسبات ایران و عمان به دوره‌های کهن برمی‌گردد. اما در دوره صفویان، پرتغالی‌ها در مسقط حضور داشتند و گاه درگیری‌هایی با نیرو‌های ایرانی رخ می‌داد. بعد‌ها در حکومت نادرشاه افشار ایرانی‌ها مدتی سواحل عمان را تصرف کردند. این مسئله تا چند قرن باعث ایجاد ذهنیت منفی نسبت به ایرانیان شده بود. اما دوران معاصر شاهد چرخشی کلی در روابط دو کشور بود و نقط عطف این چرخش به شورش ظفار بازمی‌گردد.
شورش ظفار که در سال ۱۹۶۳ آغاز شد، در ابتدا یک شورش کوچک قبیله‌ای بود که توسط جنبش آزادی‌بخش ظفار علیه سعید بن تیمور، پدر سلطان قابوس، ایجاد شده بود. عقب‌ماندگی عمان در دوره سلطان سعید، به‌ویژه در استان جنوبی ظفار، که از نظر فرهنگی و قومی با بقیه عمان متمایز بود، بسیار مشهود بود. تا مدتها، شورشیان با نیرو‌های دولتی زد و خورد‌های محدودی داشتند. سلطان عمان دوهزار نیروی نظامی داشت و افسران بریتانیایی رهبری اصلی این نیروی دو هزار نفره دولت عمان را بر عهده داشتند. بریتانیایی‌ها که از سال ۱۶۴۶ به سلطان‌نشین عمان آمده بودند، می‌خواستند حکومت سلطان را حفظ کنند. اهمیت عمان همچنین به دلیل ذخایر انرژی و موقعیت جغرافیایی آن بود؛ موقعیتی که بر سواحل جنوبی تنگه هرمز مشرف است. اما در کل دخالت بریتانیا در عمان همچنان محدود بود.
ماجرا وقتی خطرناک شد که در کشور همسایه عمان، یعنی یمن، انقلاب کمونیستی رخ داد و دولت کمونیستی جمهوری دموکراتیک خلق یمن، مشتاق به حمایت از شورشیان ظفاری بود و آنها را با اسلحه، منابع مالی و نیروی انسانی پشتیبانی می‌کرد. علاوه بر این، جمهوری دموکراتیک خلق یمن برای جلب حمایت از دیگر دولت‌های کمونیستی نیز تلاش کرد. چینی‌ها رهبران شورشی را در چین آموزش می‌دادند و مشاوران چینی در عملیات نظامی با شورشیان همراه بودند. کره شمالی نیز به ظفاری‌ها کمک می‌کرد. اتحاد جماهیر شوروی و کوبا نیز برای آنها سلاح می‌فرستادند.
در واقع این تاسیس جمهوری دموکراتیک خلق یمن بود که ماهیت ایدئولوژیک جنبش چریکی ظفار را به طور اساسی تغییر داد. این تغییر در سال ۱۹۶۸، زمانی که شورشیان نام گروه خود را به «جبهه مردمی برای آزادی خلیج عربی» تغییر دادند، علنی شد. این گروه دیگر به آزادسازی ظفار اکتفا نمی‌کرد، بلکه قصد داشت کمونیسم را در سراسر خلیج فارس گسترش دهد. با دسترسی به تسلیحات مدرن، تعداد آنها اکنون به حدود ۶۰۰۰ نفر رسیده بود. در سال ۱۹۶۹ درگیری‌های پراکنده بین نیرو‌های دولتی و شورشیان از یکی دو مورد در هفته در سال ۱۹۶۷، به دو یا سه مورد در روز افزایش یافت. جبهه مردمی... تا سال ۱۹۷۰، حدود ۸۰ درصد از ظفار را تحت کنترل خود داشت و بریتانیایی‌ها تردید داشتند که سلطان بتواند این استان را تا سال بعد حفظ کند.
در همین نقطه بود که سلطان قابوس از ایران کمک خواست و ارتش شاهنشاهی ایران به داد سلطان رسید. سلطان قابوس رسما و به صورت کتبی از ایران درخواست کمک کرد و تا سال ۱۳۵۴ بیش از سه هزار نیروی ایرانی در عمان می‌جنگیدند؛ از جمله آنها یک تیپ زرهی و ۱۶ جنگنده جت بود. ایرانی‌ها در مقایسه با نیرو‌های مسلح سلطان قابوس بسیار مجهز بودند.
اما چرا قابوس از ایران کمک گرفت و نه از کشور‌های عربی؟ هنگامی که قابوس به تخت نشست عمان از نظر دیپلماتیک منزوی بود، زیرا بسیاری از کشور‌های عربی سلطان را عروسک خیمه‌شب‌بازی بریتانیا می‌دانستند و به همین دلیل کمک اعراب منطقه به عمان با پیچیدگی‌هایی همراه بود. فقط در مراحل پایانی جنگ ظفار بود که دیپلمات‌های بریتانیایی و عمانی توانستند قابوس را با سعودی‌ها آشتی دهند و عمان با حمایت عربستان سعودی توانست در سپتامبر ۱۹۷۱ به اتحادیه عرب و سپس به سازمان ملل بپیوندد.
نجات عمان توسط ارتش ایران
محمدرضاشاه پهلوی در بهمن ماه سال ۱۳۵۱ به منظور آزمایش توان نظامی ارتش پیشرفته خود، شش هلیکوپتر ارتش ایران را برای تامین تدارکات پادگان نیرو‌های مسلح سلطان قابوس به منطقه دورافتاده «سرفیت» اعزام کرد؛ پادگانی که در معرض بمباران و تسخر به دست شورشیان بود. این عملیات سرآغاز مداخله گسترده ایرانی‌ها در جنگ داخلی عمان بود. پیش از ورود ایران به ماجرا، هلیکوپتر‌های سلطان قابوس فرسوده شده بودند و از اینرو تعیین‌کننده‌ترین نقش ایرانیان توانایی حمل‌ونقل هوایی بود که از طریق هواپیما‌های سی-۱۳۰ و هلیکوپتر‌های شینوک انجام می‌گرفت. نیروی دریایی شاهنشاهی ایران نیز در کنار نیروی دریایی عمان فعالیت می‌کرد تا خطوط تامین شورشیان در طول ساحل را قطع کرده و همچنین برای نیرو‌های مستقر در خشکی پشتیبانی دریایی فراهم کند.
این حمایت خارجی به قابوس اجازه داد تا بالاخره روند جنگ را به نفع خود تغییر دهد. تا سال ۱۹۷۵، سلطان قابوس ۱۱۰۰۰ سرباز تحت فرمان خود داشت. ابتکار عملی که صحنه را به نفع نیرو‌های سلطان قابوس تغییر داد تشکیل یک خط دفاعی به نام «هورنبیم» بود که با کمک مهندسان و نیرو‌های ویژه ایرانی ساخته شد.
این خط دفاعی شامل هشت جایگاه در اندازه دسته و گروهان بود که به طول ۶۰ کیلومتر از خلیج فارس تا صحرای داخلی کشیده شده بود. بدین ترتیب انقلابیون مجبور شدند برای تامین تدارکات و مهمات خود به جای کاروان‌های شتر، از نیروی انسانی استفاده کنند. پس از موفقیت هورنبیم، ایرانی‌ها خط دفاعی دیگری در جبهه غرب ساختند که به «دماوند» معروف شد. همچنین نیرو‌های چترباز ایرانی در سال ۱۳۵۱ موفق شدند جاده‌ای را که استان ظفار را به مابقی خاک عمان متصل می‌کرد باز کنند و سپس نیرو‌های ویژه اردن به برای پشتیبانی و حفظ این جاده استراتژیک به میدان آمدند.
علاوه بر این، ایران همچنین نقشی دیپلماتیک در بقای سلطان قابوس داشت. با پادرمیانی ایران، مصر در دوره ریاست‌جمهوری سادات حمایت خود از انقلابیون ظفار را کنار گذاشت. عراق نیز پس از امضای توافق‌نامه الجزایر با ایران در سال ۱۹۷۵، حمایت خود از مبارزان ظفار را قطع کرد. چین نیز با تلاش برای بهبود روابط با محمدرضاشاه، به فرایند تعلیم و ارسال سلاح به ظفار پایان داد.
یگان‌های نظامی ایران مجموعا سه سال در عمان بودند و نهایتا پس از تصرف شهر صلاله و شکست انتقلابیون ظفار به ایران بازگشتند. محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۴ یعنی چند ماه پس از پایان نبرد ظفار، تعداد سربازان ایرانی کشته شده در این عملیات سه ساله را ۵۰ نفر ذکر کرد. با این حال برخی منابع تعداد کشته شده‌های نیرو‌های ارتش شاهنشاهی در این نبرد را بیش از ۷۲۰ نفر ذکر کرده‌اند.
محمدرضاشاه پهلوی همچنین در پاسخ به خبرنگارانی که که دلیل حضور ارتش ایران در عمان را پرسیده بودند، گفته بود که بدون دخالت ایران، عمان به «آنگولا» تبدیل می‌شد و درباره سلطان قابوس نیز چنین گفته بود: «سلطان عمان کاملا تنها بود و هیچ‌کس به وی کمک نمی‌کرد. در آنجا وحشی‌های بدبخت ظفاری وجود داشتند که به خود، نام ارتش آزادیبخش داده بودند» از سوی دیگر سلطان قابوس در یک نشست خبری در ابتدای خرداد ۱۳۵۳ گفت: «عمان حق داشته است که از ایران چنین کمکی را دریافت کند؛ زیرا ایران یک کشور اسلامی و علاوه بر آن، کشوری دوست و همسایه است و قبول کمک از چنین کشوری، بسیار عاقلانه و منطقی بوده است.»
سلطان قابوس پس از پایان جنگ ظفار همواره خود را مدیون ارتش ایران و ایرانیان می‌دانست. بسیاری از مردم عمان نیز جنگ ظفار را دوران «خون دادن مشترک» ایرانیان و عمانی‌ها در میدان نبرد می‌دانند و به همین دلیل ایرانیان را تکریم می‌کنند.
سیاست خارجی عمان پس از جنگ ظفار
سلطان قابوس پس از جنگ ظفار مشغول امور داخلی کشور خود بود. وی سیاست خارجی عمان را بر اصل «دوستی با همه، دشمنی با هیچ‌کس» قرار داد و با این سیاست توانست در مناقشات منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله در مسائل مربوط به اسرائیل و اعراب و تنش‌های ایران و غرب، موضعی بی‌طرف و مصالحه‌جویانه اتخاذ کند و گاه به‌عنوان میانجی نقش‌آفرینی کند. این رویکرد به عمان این امکان را داد که در دنیای پرتلاطم خلیج فارس و در مواجهه با بحران‌های مختلف، به‌عنوان بازیگری مستقل و معتبر شناخته شود.
انقلاب اسلامی ایران و موضع ویژه عمان
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برای بسیاری از کشور‌های منطقه، از جمله عمان، شوک‌آور بود. ناگهان حکومتی که با سلطان عمان رابطه نزدیک داشت، سقوط کرد و نظامی بر پایه ایدئولوژی اسلامی ـ انقلابی بر سر کار آمد که شعار صدور انقلاب هم مطرح می‌کرد. بیشتر همسایگان ایران و به‌طور خاص کشور‌های عربی خلیج فارس، با نگرانی به تحولات تهران نگاه می‌کردند. اما عمان، مطابق رویکردی که پیشتر ذکر شد، خیلی زود هیئتی رسمی را برای دیدار با آیت‌الله خمینی و حاکمان جدید ایران فرستاد و اعلام کرد که توافق‌های پیشین درباره امنیت تنگه هرمز را محترم می‌شمارد، مشروط بر آنکه دولت جدید ایران نیز حسن‌نیت خود را نشان دهد. جالب اینکه آیت‌الله خمینی و مسئولان جمهوری اسلامی ایران نیز تاکید کردند که باوجود مخالفت با رژیم شاه، تعهدات مشروع بین ایران و عمان قابل استمرار است و هدف ایران برهم‌زدن نظم همسایگان نخواهد بود.
با آغاز جنگ ایران و عراق بیشتر اعضای شورای همکاری خلیج فارس عملا جانب عراق را گرفتند؛ چه از منظر ایدئولوژیک (عربی در برابر ایرانی) و چه از موضع راهبردی (مقابله با صدور انقلاب). اما عمان در این ماجرا نیز موضعی متفاوت اتخاذ کرد. سلطان قابوس ضمن ابراز امیدواری برای پایان سریع جنگ، تلاش کرد راه میانجی‌گری را باز نگه دارد. او سیاست انزوای ایران را مفید نمی‌دانست و معتقد بود باید راه مذاکره میان تهران و همسایگان عرب حفظ شود. ازسوی‌دیگر نیز نمی‌خواست با حمایت صریح از ایران، خشم رهبران عرب منطقه را برانگیزد. این موازنه دشوار سبب شد عمان نقش روشنی در تسهیل تبادل پیام میان ایران و غرب ایفا کند و درعین‌حال روابط سیاسی‌اش را با عراق نیز قطع نکند. عمان تنها بر تامین امنیت تنگه هرمز تاکید داشت و از درگیری قدرت‌های بزرگ در منطقه نیز استقبال نمی‌کرد. با وجود این، عمان بار دیگر اجازه داد در مواقع نیاز، ایالات متحده از پایگاه‌های این کشور (مانند پایگاه مصیره) استفاده لجستیکی کند؛ زیرا بیم آن می‌رفت که بسته‌شدن تنگه هرمز یا تشدید تنش در خلیج فارس، مستقیما به اقتصاد عمان لطمه بزند. در آن زمان نفت، بخش حیاتی اقتصاد عمان بود و هرگونه مختل‌شدن صادرات نفت از خلیج فارس، به بودجه این کشور آسیب وارد می‌کرد.
پایان جنگ ایران و عراق و نقش فعال عمان در دیپلماسی ایران
پس از پایان جنگ ایران و عراق و آغاز ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، عمان بیش از پیش سعی کرد زمینه‌ساز بازگشت تدریجی ایران به مناسبات عادی با منطقه و جهان شود. در واقع عمان بر این باور بود که انزوای طولانی ایران می‌تواند به تشدید تنش‌ها و رقابت‌های خطرناک منجر شود و راه‌حل بلندمدت برای امنیت خلیج فارس، ادغام ایران در ترتیبات منطقه‌ای است. بر این اساس، مسقط در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی از هرگونه گفتگوی دسته‌جمعی با تهران استقبال می‌کرد. زمانی که برخی اعضای شورای همکاری همچنان از نزدیکی به ایران هراس داشتند، عمان مخالف خط تحریم گسترده ایران بود. افزون‌برآن، سفر‌های رسمی متقابل سران دو کشور نیز رشد چشمگیری داشت. در دهه‌های بعد موضوع برنامه هسته‌ای ایران و بروز مناقشه میان ایران و قدرت‌های جهانی، به چالشی فراگیر در عرصه بین‌المللی بدل شد و ایران دوباره، و اینبار با اهدافی متفاوت، به انزوای بین‌المللی تن داد. در این شرایط، عمان با حفظ رابطه نزدیک خود و، از سوی دیگر، ارتباطات ویژه با آمریکا، به‌عنوان پلی ارتباطی میان ایران و بلوک غرب مطرح گردید.
در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳، مذاکراتی محرمانه میان نمایندگان ایران و ایالات متحده در مسقط شکل گرفت و عمان میزبانی این مذاکرات را برعهده داشت. گفته می‌شود میانجی‌گری عمان و اطمینان‌بخشی این کشور به هر دو طرف نقش بسزایی در آغاز رسمی گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای ایفا کرد. سپس روند گفت‌و‌گو‌ها در چارچوب گروه ۱+۵ ادامه یافت و سرانجام در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای (برجام) به امضا رسید. این موضوع نقطه عطفی بود که اهمیت مسقط را به‌عنوان میانجی‌گر و تسهیل‌کننده دیپلماسی نشان داد.
عمان همواره کوشیده ضمن پایبندی به تعهدات خود در چارچوب شورای همکاری، مجرایی برای حفظ گفت‌و‌گو با ایران باز بگذارد. برای نمونه، زمانی که اعضای شورای همکاری می‌خواستند به دلایل مختلف روابطشان را با ایران کاهش دهند (نظیر دوره‌ای که مسئله مداخله ایران در امور منطقه مطرح بود)، عمان به قطع رابطه تن نداد. حتی در بحران یمن (که از سال ۲۰۱۵ شکل جدیدی گرفت)، عمان از پیوستن به ائتلاف نظامی به‌رهبری عربستان خودداری کرد و درعوض کوشید کانال مذاکره میان حوثی‌ها و دولت مستعفی یمن را باز نگه دارد. همین استقلال سیاسی مسقط باعث شده است که ایران، عمان را دوست مطمئن‌تری در منطقه بداند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه