روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 دوشنبه 5 خرداد - شماره 4837

سفته بازی خوب یا بد!

 الیاس قابدار- چنانچه سفته‌باز باور داشته باشد که ارزش دارایی خاصی افزایش پیدا خواهد کرد، تاحدی‌که امکان دارد آن دارایی را خریداری می‌نماید. این عمل (به علت افزایش درخواست‌ها)، سبب بالا رفتن هزینه آن دارایی خاص می‌گردد.در صورتی که این عمل سفته‌باز در تمام بازار به‌عنوان نشانه‌ی مثبت محسوب می‌شود، باعث مبادرت دیگر سرمایه‌گذاران به خرید آن دارایی شده سرانجام، باز نیز بهای آن بالاتر خواهد رفت. این موقعیت سبب ایجاد حباب سفته می‌گردد، به عبارتی فعالیت سفته‌بازی موجب می‌شود تا قیمت آن دارایی، بیش از گذشته و ارزش واقعی آن در همان زمان باشد.
اگر در هر بازار سرمایه گذاری، سفته بازی به صورت خیلی گسترده رایج شود و سفته بازها فقط اشخاص خاص با دارایی‌ها و امتیازهای خاص باشند، آن بازار از نظر سلامت لطمه‌ای بزرگ خواهد خورد. پس می‌توان گفت سفته بازی در واقع یک نوع آفت برای بازارهای مالی به حساب می آید. دلالی و سوداگری دو عامل تخریب بازار و از موانع اصلی جهش تولید در کشور ما هستند. فعالیت هایی که متأسفانه به دلیل وجود سیاست های غلط و بینش های نادرست شکل گرفته اند و حرکت به سوی تحقق شعار سال را دچار انحراف اساسی کرده اند. سود این فعالیت ها بیشتر از سود تولیدات داخلی و انجام آن‌ها بدون هیچ گونه محدودیت و دردسری است و اینگونه است که سرمایه گذار دیگر انگیزه ای برای سرمایه گذاری ندارد پس برای از بین بردن از روند و اصلاح آن به سمت جهش تولید باید همه دست به کار شده و قوانین اصلاح و سیاست ها تغییر کنند.
مساله رشد بالای نقدینگی در اقتصاد ایران و عدم تناسب آن با نرخ رشد اقتصاد منجر شد تا در سال‌های اخیر موضوع «هدایت رشد نقدینگی» یا «هدایت اعتبار» به واژه‌ای پرتکرار نزد سیاسیون تبدیل شود. به‌طور خلاصه، هدایت اعتبار سازوکار دخالت در تخصیص اعتبار در جهت تامین مالی توسعه است. با این وجود، اجرای چنین سیاستی مستلزم فراهم‌سازی پیش‌نیازهایی است که بدون وجود آنها ممکن است اجرای آن با شکست مواجه شود و منابع از مسیر درست خود منحرف شوند.
سفته بازی همواره وجود داشته، پدیده لزوما منفی نیز نبوده و در سطح متعادل می‌تواند عامل کمکی برای تولید جامعه نیز باشد اما به دلایل ساختاری این سفته‌بازی می‌تواند تبدیل به رقیب و مانع تولید شود، یعنی به دلایل ساختاری که تولید را سخت نموده، سفته‌بازی تبدیل به رقیب تولید و انتخاب اول افراد برای کسب سود گردد و می‌دانیم که بدون افزایش تولید و صرفا با گسترش سفته‌بازی، کیک اقتصاد بزرگ نخواهد شد. برای ادامه بحث، فردی را که در بازار ملک سفته‌بازی می‌کند در نظر بگیرید. چنانچه این فرد اول سال، دارایی و مثلا ملکی را خریداری کند و در انتهای سال به قیمت بالاتر متناسب با تورم آن دارایی را بفروشد، ضمن کسب درآمد متحمل برخی هزینه‌ها نظیر پیدا کردن ملک، انتقال سند، مالیات و... نیز می‌شود. همین جا باید به نقش ابزارهایی همچون مالیات بر عایدی سرمایه توجه داشته باشیم که هزینه جانبی و غیر مستقیم سفته‌بازی را بالا می‌برد و می‌دانیم در برخی از کشورها به شکل موثر اجرا می‌شود. بنابراین فرد مورد بحث ما محاسبه خواهد کرد اگر وام بگیرد (یا اگر بانک باشد به بنگاه زیرمجموعه خودش وام بدهد) و دارایی مثل ملک خرید و فروش کند، پس از کسر انواع هزینه‌های جانبی آیا سودآور خواهد بود یا نه و نتیجه را با سود انتظاری سایر فعالیت‌های تولیدی نیز مقایسه کرده و تصمیم نهایی را برای انجام فعالیت تولیدی یا سفته‌بازی روی دارایی خواهد گرفت. بنابراین در این فضای تصمیم‌گیری مرتبط با بحث هدایت اعتبار، مولفه سود انتظاری فعالیت‌های تولیدی نیز بسیار تعیین‌کننده خواهد بود، لذا اگر اولا برای فعالیت تولیدی مشوق‌هایی وجود داشته باشد که هزینه‌های جانبی فعالیت تولیدی کاهش یابد و ثانیا چنانچه با کمک ابزارهایی اختلاف بین مازاد تورم انتظاری از نرخ بهره (درآمد انتظاری سفته بازی) و هزینه سفته‌بازی کاهش یابد، از این طریق ‌انگیزه‌های سفته‌بازی با استفاده از خلق رانت محدود شده و اعتبار خلق شده در نظام بانکی برای تولید صرف خواهد شد، در غیر این صورت هدایت اعتبار اثربخشی لازم را نخواهد داشت. پس شما از یک‌سو باید هزینه مبادله سفته‌بازی را افزایش و هزینه تولید را کاهش دهید (تغییر ساختاری) و از سویی دیگر با تنظیم نرخ بهره سیاستی و کنترل انتظارات تورمی بتوانید اهداف هدایت اعتبار را پیگیری کنید.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه