جامعه
حجت میراب- امروز صنایع کشور با چالش ناترازی انرژی مواجههستند که به اعتقاد رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تأمین مالی اتاق ایران دلیل اصلی آن جذاب نبودن سرمایهگذاری در حوزه تولید انواع انرژی است که علت آن برمیگردد بهقرار گرفتن انحصار توزیع و نظام تنظیمگری بازار در دست نهادهای دولتی. اگر نظام تنظیمگری در بازار انرژی اصلاح شود، مقوله احداث نیروگاه هم جذاب میشود. این جذابیت، سرمایهگذاران جدید را دعوت میکند و به دنبالانمسئله ناترازی حل میشود. متأسفانه چون امروز تنها جذابیت حوزه انرژی در روند توزیعان است که به صورت انحصاری در اختیار دولت است، در نتیجه سرمایهگذاری اتفاق نمیافتد. مصرف زیاد و هدررفت انرژی به دلیل سیستمهایفرسوده، شبکههای توزیع ناکارآمد و ساختمانها و تأسیسات قدیمی نیز باعث میشود که بخش زیادی از انرژی تولیدی به هدر برود. این مسئله میتواند به شکلگیری ناترازیکمک کند.یکی از اصلیترین دلایل افزایش تقاضا برای انرژی در ایران، رشد جمعیت و توسعه اقتصادی است. بهویژهدر سالهای اخیر، نیاز به انرژی در بخشهای خانگی، صنعتی، کشاورزی و حملونقل به طور چشمگیری افزایش یافته است.همچنین تحریمهای بینالمللی علیه ایران باعث شده است واردات و صادرات انرژی دچار مشکل شود. این تحریمها بر روی تأمین مواد اولیه، تجهیزات فناوری و سرمایهگذاریهایخارجی تأثیر گذاشته و درنتیجه، ایران با مشکلاتی در تولید، انتقال و توزیع انرژی مواجه شده است. بنابراین لازم است این دولت که با شعار رفع تحریمها روی کار آمدهاست گام جدی برای رفع این مشکل بردارد. همچنین ساختار نامناسب تأمین و توزیع انرژی و وابستگی به انرژیهای فسیلی از جمله دلایل اصلی ایجاد ناترازی انرژی است. بخش عمدهایاز تأمین انرژی در ایران به سوختهای فسیلی (نفت وگاز طبیعی) وابسته است. این وابستگی باعث میشود که تغییر در قیمتها، نوسانات تولید و حتی بحرانها (مانندتحریمها) تأثیر زیادی بر تأمین انرژی بگذارد که نمونه این مشکلات را در موضوع واردات گاز از ترکمنستان و یا روسیه میتوان مشاهده کرد. مصرف زیاد و هدررفت انرژی به دلیل سیستمهایفرسوده، شبکههای توزیع ناکارآمد و ساختمانها و تأسیسات قدیمی نیز باعث میشود که بخش زیادی از انرژی تولیدی به هدر برود. این مسئله میتواند به شکلگیری ناترازیکمک کند. یکی دیگر از مشکلات اساسی کشور ما این است که بخش عمدهای از تولید انرژی در ایران به نفت وگاز محدود است و به منابع تجدیدپذیر(مانند انرژی خورشیدی، بادی، و هیدرو) کمتر توجه شده است بنابراین اگر سبد انرژی بهینهای داشتیم، میتوانستیم از انرژی الکتریکی و انرژی خورشیدی استفاده بیشتریداشته باشیم تا بخشی از ناترازی انرژی جبران شود. ایران در عین حال، حالا شانس هم آورده است. انرژی خورشیدی، با کاهش چشمگیر هزینههای تولید طی دهه گذشته، فرصتی طلایی برای ایراناست تا عقبماندگیهای خود در حوزه انرژی را جبران کند. امروز هزینه سرمایهای (CAPEX) برای احداث نیروگاه خورشیدی برای هر مگاوات طی ۱۰ سال گذشته به حدود یک دهم کاهش یافته است. این کاهش هزینه، در کنارتابش بالای خورشید در بسیاری از مناطق کشور، امکان دسترسی به یکی از ارزانترین و پاکترین منابع انرژی را فراهم کرده است. با استفاده از این فرصت، ایران میتواندوابستگی خود به سوختهای فسیلی را کاهش دهد، انتشار گازهای گلخانهای را محدود کند و زیرساختهای انرژی پایدار و رقابتی ایجاد کند. برنامهریزی برای انرژی خورشیدی در صنایع بزرگ یکیاز راهحلهای کلیدی است؛ اختصاص حداقل ۳۰۰۰۰ مگاوات برق خورشیدی به صنایع بزرگ طی سه سال آتی کاملاً میسّر است. این صنایع، با پرداخت هزینه واقعی برق مصرفی خود،از دست دولت رها شده و نقش کلیدی در توسعهی زیرساختهای خورشیدی ایفا میکنند و وابستگی کشور به نیروگاههای حرارتی را کاهش میدهند. برق تولیدی نیروگاههایحرارتی که هزینه سرمایهای و عملیاتی بالاتری دارند، را میتوان به مصرف خانوارها و اصناف اختصاص داد. در این مدل، با اصلاح تدریجی قیمتها و کاهش یارانهها در طولپنج سال آتی، امکان مدیریت بهتر منابع انرژی و هدایت آنها به سمت اولویتهای استراتژیک کشور فراهم میشود.