روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 يکشنبه 21 ارديبهشت - شماره 4826

سایه اقدامات آمریکا بر میز مذاکرات

 مراد رضاپوریان- دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سه ماه نخست دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش به‌جز سفری کوتاه به واتیکان برای شرکت در مراسم خاکسپاری پاپ «فرانسیس»، از کشور خارج نشده است. این روند اما از ۱۳ مه تغییر خواهد کرد، زمانی که رئیس‌جمهور سفر سه‌روزه‌ای به خاورمیانه آغاز می‌کند تا در مجموعه‌ای از نشست‌ها با رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شرکت کرده و احتمالاً در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس نیز حضور یابد. اما او برای مذاکرات با ایران چه نقشه ای در سر دارد؟
در حالی که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ایالات متحده وارد مرحله‌ای حساس شده و دور چهارم آن برای امروز تعیین شده است، برخی تحلیل‌گران از به‌کارگیری تاکتیک «دیپلماسی تأخیری»  از سوی واشنگتن سخن می‌گویند؛ راهبردی که نه بر مبنای اختلال‌های اداری، بلکه در چارچوب فشارهای روانی هدفمند طراحی شده است. اکنون به خوبی روشن شده است که بحث آشفتگی در تیم ترامپ شاید از واقعیت دورتر است و بازی نقش پلیس بد و خوب توسط دو تیم چیده شده در کاخ سفید به واقعیت نزدیک‌تر باشد‌، تا جایی که واشنگتن‌پست نیز تلویحا به آن اذعان کرد.
چه به جا عراقچی می گوید که مواضع ما در مذاکرات یک مواضع اصولی است و مبنای خود را دارد، بنابراین تغییرناپذیر است و ما در مسیر اصولی که طراحی شده حرکت می‌کنیم. اما حق با شماست، از طرف مقابل ما پیام‌های ضد و نقیض دریافت می‌کنیم، افراد مختلف صحبت‌های مختلف بیان می‌کنند، حتی بعضاً حرف‌هایی که یک نفر زده همان روز یا فردای آن حرف خود را نقض می‌کند. این از مشکلات کار هست. برخی معتقدند که به خاطر شروع به کار دولت جدید در امریکا است و اینکه هنوز مستقر نشدند یا هنوز مواضع خود را درست طراحی نکرده‌اند. بعضی‌ها به حساب حیله‌های مذاکراتی می‌گذارند.
در هفته‌های اخیر، لغو نشست برنامه‌ریزی‌شده در رم (بدون تعیین جایگزین مشخص، این گمانه را تقویت کرد که آمریکا در پی استفاده از زمان به‌عنوان اهرمی فشارزا است. برخی تحلیل گران اموربین الملل معتقدند، «تاخیرها بخشی از استراتژی آمریکاست تا طرف ایرانی را در موقعیتی قرار دهد که تصمیم‌گیری‌هایش تابع زمان‌بندی طرف مقابل شود.»
در حالی‌که تحلیلگران پیش از این از تاکتیک «ابهام راهبردی» سخن می‌گفتند، اما مصاحبه اخیر دیوید ویتکاف، مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا و فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، نشان داد که واشنگتن گاه به‌جای ابهام، صراحت حداکثری در مطالبه‌گری را برمی‌گزیند. او در گفت‌وگویی با «بریتبارت نیوز» تصریح کرد که:
«ایران باید سه سایت اصلی نطنز، فردو و اصفهان را به‌طور کامل جمع‌آوری کند، غنی‌سازی را متوقف کرده و مواد هسته‌ای را به خارج منتقل نماید... اگر مذاکرات یکشنبه آینده به نتیجه نرسد، مسیر گفت‌وگو متوقف خواهد شد.»
این سخنان از راهبردی پرده برمی‌دارد که در آن دیپلماسی، نه برای تفاهم، بلکه ابزاری برای پیشبرد هدف انهدام کامل زیرساخت هسته‌ای ایران تلقی می‌شود. چنین صراحتی، بخشی از همان مهندسی ذهنی طرف ایرانی است که واشنگتن با بازی هم‌زمان تهدید و گفت‌وگو دنبال می‌کند.
صحبت‌های نماینده رئیس‌جمهور آمریکا در خاورمیانه، عبور رسانه‌ای از خط قرمز ترسیم شده توسط جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.مقامات مختلف همواره بر این موضوع تاکید کرده‌اند که ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای با ایالات متحده، چند خط قرمز مشخص دارد: مذاکره فقط در موضوع هسته‌ای خواهد بود و گفتگویی درباره برنامه موشکی و منطقه‌ای صورت نمی‌گیرد. غنی‌سازی صفر پذیرفته نیست و تحریم‌ها باید به صورت موثر برطرف شود.
هم‌زمان با توقف مقطعی در مذاکرات، لفاظی‌های تهدیدآمیز نیز افزایش یافته‌اند. دونالد ترامپ با صراحت اعلام کرده که «در صورت لزوم تأسیسات ایران را به شدت هدف قرار خواهیم داد». هم‌سویی این تهدید با سخنان ویتکاف درباره عدم تحمل توافق ضعیف، نشان از راهبرد فشار ترکیبی دارد که ترکیبی از تهدید، روان‌پراکنی و اخلال در زمان‌بندی را به‌کار می‌گیرد.
علاوه بر اینتحولات دو هفته اخیر به ویژه اخباری درباره تصمیم رئیس‌جمهور ایالات متحده برای به رسمیت شناختن نامی مجعول برای خلیج فارس و ادعاهای جدید پیرامون وجود «یک سایت هسته‌ای» اعلام نشده در ایران، نه تنها از پیچیدگی این مذاکرات نکاسته که بر آن اضافه کرده است.
نقطه کانونی در این راهبرد، ایجاد نوعی تابع‌سازی روانی  است؛ وضعیتی که طی آن، طرف ایرانی ناخواسته در چارچوب زمانی و ذهنی طراحی‌شده از سوی آمریکا حرکت می‌کند. واشنگتن می‌کوشد در ظاهر مذاکره کند، اما در باطن ساختار فکری تیم مذاکره‌کننده ایران را دچار انفعال، تردید و واکنش‌پذیری کند.
اگرچه «بازی با زمان» ابزار آشکار قدرت سخت نیست، اما با ترکیب عناصر تهدید، تعلیق و مطالبه‌گری افراطی، می‌تواند اثرات سنگینی بر فرآیند تصمیم‌سازی ایران بگذارد. آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد، تعریف چارچوب مستقل ذهنی و زمانی، تقویت تاب‌آوری استراتژیک و تمرکز بر ظرفیت‌های بومی قدرت چانه‌زنی است؛ راهی برای مقابله با فشار نامرئی اما مؤثر واشنگتن.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه