صفحه اول
نیکو سلامی - چشمانداز ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، بهویژه پس از مناقشه قرهباغ در سال ۲۰۲۰، دستخوش تحولات اساسی شده و چالشها و فرصتهای جدیدی را برای ایران و جمهوری آذربایجان به همراه آورده است. این منطقه که همواره به دلیل موقعیت راهبردی خود توجه بسیاری از قدرتهای جهانی را جلب کرده، اکنون در کانون رویدادهایی قرار دارد که پیامدهای گستردهای برای ثبات، امنیت و روابط دوجانبه کشورهای هممرز، بهویژه ایران و آذربایجان، ایجاد کرده است. با انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۴۰۳، دولت چهاردهم با رویکردی نوین و سازنده، تقویت روابط با کشورهای همسایه را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است. پزشکیان با تأکید بر پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی با همسایگان، بهویژه جمهوری آذربایجان، این کشور را «پارهای از پیکر ایران» توصیف کرده و بر لزوم همکاریهای متقابل برای تحقق منافع مشترک تأکید ورزیده است. این نگاه مثبت، که ریشه در اشتراکات تمدنی و جغرافیایی دارد، نویدبخش فصلی جدید در روابط دوجانبه است و نشاندهنده عزم جدی ایران برای کاهش تنشهای گذشته و ایجاد فضایی مبتنی بر اعتماد و دوستی است. سیاست خارجی دولت پزشکیان، با تمرکز بر دیپلماسی همسایگی، نهتنها به دنبال تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی است، بلکه درصدد تعمیق پیوندهای فرهنگی و انسانی میان ملتهای منطقه است. سفر رسمی پزشکیان به باکو در ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، نقطه عطفی در مسیر گسترش روابط ایران و جمهوری آذربایجان به شمار میرود. این سفر که با همراهی هیئتی ۱۲۰ نفره، شامل استانداران استانهای مرزی اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و گیلان انجام خواهد شد، نشاندهنده جدیت ایران در عملیاتی کردن دیپلماسی فعال با همسایگان است. دولت چهاردهم ایران به ریاست مسعود پزشکیان با اتخاذ رویکردی عملگرایانه در دیپلماسی همسایگی، گامهای مؤثری برای بهبود روابط با جمهوری آذربایجان برداشته است. این رویکرد که بر کاهش سوءتفاهمها و تقویت اعتماد متقابل متمرکز است، زمینهساز ایجاد فضایی برای همکاریهای پایدار در حوزههای کلیدی مانند گردشگری، تبادلات فرهنگی و پروژههای مشترک مرزی شده است. بهویژه پس از بازگشایی سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در سال ۱۴۰۳، که نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب میشود، نشانههای مثبتی از تمایل دو طرف برای گسترش مناسبات مشاهده میشود. این تحولات، بهویژه در پرتو اشتراکات تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی دو کشور، چشماندازی روشن و امیدوارکننده برای آینده روابط تهران-باکو ترسیم کرده است. تأکید پزشکیان بر منافع مشترک و تقویت پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی با جمهوری آذربایجان، بستری مناسب برای همکاریهای گستردهتر فراهم کرده است. در حوزه اقتصادی، پتانسیلهایی مانند تجارت مرزی، پروژههای مشترک زیرساختی و همکاری در بخش انرژی وجود دارد که میتواند به توسعه هر دو کشور کمک کند. در زمینه فرهنگی نیز، برنامههایی نظیر تبادلات دانشگاهی، برگزاری جشنوارههای مشترک و تقویت گردشگری مذهبی و تاریخی، قادر است پیوندهای مردمی میان دو ملت را عمیقتر کند. این همکاریها نهتنها به نفع ایران و آذربایجان است، بلکه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی دو کشور، میتواند به ثبات و توسعه منطقه قفقاز جنوبی کمک کند. ادامه این رویکرد مثبت و عملگرایانه از سوی دولت چهاردهم، ایران و جمهوری آذربایجان را در مسیر تبدیل شدن به الگویی موفق از همکاری منطقهای قرار داده است. این الگو که بر پایه احترام متقابل، بهرهمندی از ظرفیتهای مشترک و تمرکز بر منافع دوجانبه بنا شده، میتواند دوستیهای دیرینه میان دو ملت را تحکیم بخشد، دیوار بی اعتمادی را کوتاه کرده و آیندهای مثبت را برای تهران و باکو رقم بزند. از منظر اقتصادی، ایران و آذربایجان میتوانند با بهرهگیری از مزایای نسبی و ظرفیتهای موجود، زمینههای مناسبی برای همکاری و توسعه اقتصادی فراهم آورند. همکاریهای اقتصادی بهعنوان ابزاری قوی برای کاهش تنشها و ایجاد روابط دوجانبه پایدار عمل میکند. توسعه پروژههایی نظیر «کریدور ارس» که بهعنوان یک مسیر ترانزیتی مهم منطقه نخجوان را به ایران متصل میسازد، نشانگر این پتانسیل است. این پروژه میتواند علاوه بر بهبود زیرساختها، منجر به تقویت تبادلات تجاری و افزایش تعاملات اقتصادی بین دو کشور شود. سرمایهگذاریهای مشترک در حوزههای حملونقل، انرژی و صنعت، فرصتهایی برای ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و کاهش اختلافات سیاسی فراهم میکند. همچنین، با ایجاد چارچوبهای حقوقی و مالی شفاف و قابل اعتماد، ایران و آذربایجان میتوانند بستر مناسبی برای سرمایهگذاریهای دوجانبه و تقویت تجارت منطقهای ایجاد کنند. این همکاریهای اقتصادی به دو کشور امکان میدهد تا از ظرفیتهای اقتصادی یکدیگر بهرهمند شوند و از چالشهای سیاسی فاصله بگیرند.