روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 چهارشنبه 31 ارديبهشت - شماره 4811

کائنات از دورنمای جنگ تجاری امریکا و اثرات آن گزارش می دهد

سردرگمی های ترامپ در مقابل دنیا

  ابوالفضل شیدایی- «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا روز پنج‌شنبه ادعا کرد که چین پس از تصمیم واشنگتن برای اعمال تعرفه‌های جدید بر واردات از این کشور، برای گفت‌وگو تماس گرفته است و اشاره کرد که توافقی که شامل موضوع تیک‌تاک، اپلیکیشن محبوب چینی می‌شود، تا زمانی که مسائل تجاری حل نشود، به تعویق خواهد افتاد.رئیس‌جمهور آمریکا با گفتن اینکه پکن چندین بار پس از اعمال تعرفه‌های گمرکی ۱۴۵ درصدی بر واردات از آن با واشنگتن تماس گرفته است، گفت که طرفین در هر حال به یک‌توافق دست خواهند یافت اما این امر تا زمان حل‌وفصل مسائل تجاری به تعویق می‌افتد.
دنیا در حال تجربه جنگ جدیدی است که البته سابقه‌ای طولانی دارد و در طول قرن‌های اخیر بارها تجربه شده و روی اقتصاد و زندگی مردم دنیا هم تاثیرگذار بوده.بعد از انتخاب دوباره دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهوری جدید ایالات متحده، او با اعمال تعرفه‌های بالای واردات کالا به آمریکا برای بسیاری از کشورهای جهان، جنگ تجاری یا جنگ تعرفه‌ای جدیدی را در دنیا شروع کرده. جنگ تجاری یا جنگ تعرفه‌ای به چه معناست؟ چه تاثیری بر زندگی مردم دارد و آیا می‌تواند به جنگی سخت‌تر تبدیل شود؟
 «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا روز پنج‌شنبه ادعا کرد که چین پس از تصمیم واشنگتن برای اعمال تعرفه‌های جدید بر واردات از این کشور، برای گفت‌وگو تماس گرفته است و اشاره کرد که توافقی که شامل موضوع تیک‌تاک، اپلیکیشن محبوب چینی می‌شود، تا زمانی که مسائل تجاری حل نشود، به تعویق خواهد افتاد. خبرگزاری آناتولی با نتشار این مطلب گزارش داد: ترامپ در جمع خبرنگاران در اتاق بیضی گفت که پکن از زمان اعلام تعرفه ۱۴۵ درصدی بر برخی کالاهای چینی، «چندین بار» با او تماس گرفته است.او گفت: من رابطه بسیار خوبی با رئیس‌جمهور شی (جین‌پینگ) دارم و فکر می‌کنم این رابطه ادامه خواهد داشت. آن‌ها چندین بار تماس گرفته‌اند... ما با چین در حال گفت‌وگو هستیم. ترامپ همچنین گفت که معتقد است توافقی گسترده‌تر با چین ممکن است، اما افزود که حتی بدون چنین توافقی، ایالات متحده در مسیر خود پیش خواهد رفت.
 رئیس‌جمهور آمریکا بیان کرد: من معتقدم که ما به هر حال توافقی با چین خواهیم داشت، زیرا ما یک هدف مشخص خواهیم داشت و این همان خواهد بود.او در مورد تیک‌تاک گفت که توافقی در مورد این اپلیکیشن وجود دارد که عملیات آن در ایالات متحده به دلیل نگرانی‌های امنیتی با سخت‌گیری‌هایی مواجه شده اما نهایی‌سازی آن به تعویق خواهد افتاد.ترامپ اظهار کرد: ما یک توافق برای تیک‌تاک داریم اما این توافق به چین بستگی دارد. بنابراین، ما فقط توافق را تا زمانی که این موضوع حل شود به تعویق می‌اندازیم.او افزود: توافق تیک‌تاک بسیار خوب است. تیک‌تاک برای چین خوب است و من فکر می‌کنم آن‌ها دوست دارند که ما یک توافق انجام دهیم، به‌ویژه از نوع توافقی که تقریبا با برخی از بهترین شرکت‌های جهان انجام داده‌ایم.
آیا تعرفه‌های ترامپ، روابط اقتصادی آمریکا و چین را به بحران می‌کشد؟
در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، سیاست‌های تجاری متناقض و تاکتیک‌های پراکنده در قبال چین باعث سردرگمی استراتژیک در کاخ سفید شده است. ترامپ با اعمال تعرفه‌های سنگین تلاش می‌کند چین را به پذیرش توافقات تحمیل‌شده و کاهش وابستگی ایالات متحده به آن کشور وادار کند، اما این رویکرد روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور را به بحران می‌کشاند. در این میان، ترامپ با عدم هماهنگی در سیاست‌ها و برخورد‌های تنش‌آمیز با چین، روابط را به وضعیتی پیچیده و بحرانی رسانده است.
آیا تعرفه‌های ترامپ، روابط اقتصادی آمریکا و چین را به بحران می‌کشد؟فرارو– دیوید‌ای. سنگر (David E. Sanger) خبرنگار ارشد کاخ سفید و مسائل امنیت ملی در روزنامه نیویورک تایمز
به گزارش روزنامه نیویورک تایمز، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در آغاز ریاست‌جمهوری خود به گونه‌ای سخن می‌گفت که گویی آماده است تا با رئیس‌جمهور شی جین‌پینگ همکاری کند و مسائل بین دو ابرقدرت جهانی را حل‌وفصل نماید. او و تیم مشاورانش به وضوح پیامی به طرف چینی می‌فرستادند مبنی بر اینکه آماده‌اند اختلافات تجاری را برطرف کنند، تنش‌ها در مورد تایوان را کاهش دهند، تولید فنتانیل را محدود سازند و به توافقی درباره تیک‌تاک دست یابند. همچنین، آنها امید داشتند که در آینده بتوانند رقابت هسته‌ای جدیدی را مدیریت کرده و رقابت در زمینه هوش مصنوعی را به شکل سازنده‌ای پیش ببرند.
ترامپ و سردرگمی استراتژیک در جنگ تجاری با چین
دست‌کم برای یک سال آینده، تصور چنین پیشرفت‌هایی دشوار به نظر می‌رسد. تصمیم ترامپ برای تمرکز تمام‌عیار بر پیروزی در جنگ تجاری با چین، به گونه‌ای عمل کرده که عملاً این مذاکرات را پیش از آغاز، خفه کرده است. حتی اگر این مذاکرات آغاز شوند، احتمالاً ترامپ تنها در آنها حاضر خواهد بود، چرا که او هم‌پیمانانی را که در سال‌های اخیر به یک رویکرد مشترک برای مهار قدرت چین دست یافته بودند، از خود رانده است.
در طول ده روز گذشته، چندین مقام دولتی، با اشاره به اینکه قادر به اظهار نظر رسمی نیستند، از درون کاخ سفید پرده برداشتند که اختلافات جدی بر سر نحوه تعامل با پکن وجود دارد. جنگ تجاری پیش از آنکه بخش‌های مختلف دولت فرصت پیدا کنند تا مواضع خود را شکل دهند و اولویت‌های ضروری را مشخص کنند، به سرعت شعله‌ور شد. حاصل این رویکرد، سردرگمی استراتژیک بود.
برخی از مقامات در مصاحبه‌های تلویزیونی اظهار داشتند که تعرفه‌های ترامپ علیه چین با هدف وادار کردن دومین اقتصاد بزرگ جهان به پذیرش توافقات تحمیل‌شده وضع شده‌اند. در حالی که گروهی دیگر تأکید کردند که ترامپ در پی آن است تا اقتصادی مستقل برای ایالات متحده بسازد که دیگر به بزرگ‌ترین رقیب ژئوپلیتیکی خود وابسته نباشد، حتی اگر این هدف به معنای قطع ارتباط با ۶۴۰ میلیارد دلار تجارت دوجانبه کالا و خدمات باشد.
پیشنهاد دوشی و کمپبل: لزوم یک رویکرد استراتژیک منسجم برای مقابله با چین
راش دوشی، استراتژیست برجسته آمریکایی در حوزه چین و استاد فعلی شورای روابط خارجی و دانشگاه جورج‌تاون، در یک پرسش دقیق بیان کرد: «استراتژی کلی دولت ترامپ در قبال چین چیست؟» و در ادامه با صراحت پاسخ داد: «این استراتژی هنوز در قالب یک رویکرد منسجم شکل نگرفته است، بلکه تنها مجموعه‌ای از تاکتیک‌های پراکنده و بی‌ارتباط با یکدیگر را دنبال می‌کنند.» با این حال، دوشی همچنان به آینده امیدوار و معتقد است که ترامپ قادر است به توافقاتی با کشور‌های ژاپن، کره جنوبی، هند، تایوان و اتحادیه اروپا دست یابد؛ توافقاتی که این کشور‌ها را قادر می‌سازد تا به صورت هماهنگ با رویه‌های تجاری چین مقابله کنند، سرمایه‌گذاری‌های متحدان را در صنایع ایالات متحده جذب کنند و روابط امنیتی را تقویت نمایند.
او تاکید می‌کند: «در مواجهه با یک رقیب بزرگ، افزایش مقیاس ضروری است؛ به همین دلیل است که ما نیازمند حضور و حمایت متحدان خود هستیم.» دوشی اخیراً در مقاله‌ای که در مجله «فارین افرز» همراه با کورت‌ام. کمپبل، معاون سابق وزیر امور خارجه منتشر کرده، از ضرورت یک رویکرد جدید سخن گفت. این دو اندیشمند در آن مقاله آورده‌اند: «این دوره‌ای است که در آن برتری استراتژیک به کسانی تعلق خواهد گرفت که توانایی عمل در مقیاس وسیع را دارند. چین از چنین مقیاسی برخوردار است، اما ایالات متحده حداقل به‌طور منفرد از آن محروم است.»
آینده روابط تجاری آمریکا و چین: آیا ترامپ قادر به جلوگیری از بحران خواهد بود؟
دوشنبه گذشته، دونالد ترامپ با تأکید بر موفقیت شگرف سیاست‌های تعرفه‌ای خود، اشاره کرد که این تعرفه‌ها آن‌چنان مؤثر عمل کرده‌اند که ممکن است در آینده تعرفه‌های بیشتری علیه چین و سایر کشور‌ها وضع کند. تنها ۴۸ ساعت پس از آنکه معافیت‌هایی وسیع برای گوشی‌های همراه، تجهیزات رایانه‌ای و بخش بزرگی از قطعات الکترونیکی که تقریباً یک‌چهارم کل تجارت با چین را تشکیل می‌دهد اعلام شد، رئیس‌جمهور آمریکا به‌طور غیرمنتظره‌ای از احتمال اعمال تعرفه‌های جدید بر تراشه‌های وارداتی کامپیوتری و دارو‌ها سخن گفت. ترامپ با تأکید بر لزوم افزایش تعرفه‌ها اظهار داشت: «هرچه تعرفه‌ها بالاتر باشد، سرمایه‌گذاری‌ها سریع‌تر به کشور می‌آیند» و به شرکت‌هایی اشاره کرد که به منظور اجتناب از پرداخت مالیات‌های وارداتی، در ایالات متحده سرمایه‌گذاری‌های خود را افزایش می‌دهند.
واکنش چین تا کنون به‌طور حساب‌شده و کنترل‌شده‌ای شکل گرفته است. پکن در برابر هر دور جدیدی از افزایش تعرفه‌های ترامپ، با اقدام مشابهی واکنش نشان داده است، به‌طوری‌که این پیام را به واشنگتن منتقل می‌کند که چین قادر است این فشار‌ها را حتی بیشتر از ایالات متحده تحمل کند. در گامی که به گفته کارشناسان، از ماه‌ها پیش طراحی و برنامه‌ریزی شده بود، چین اعلام کرد که صادرات مجموعه‌ای از مواد معدنی و آهنربا‌های حیاتی که در صنعت خودروسازی، تولید نیمه‌هادی‌ها و ساخت تسلیحات استفاده می‌شوند را متوقف خواهد کرد. این اقدام به‌وضوح به واشنگتن یادآوری می‌کند که پکن ابزار‌های متعددی برای اختلال در زنجیره‌های تأمین جهانی در اختیار دارد.
نیکلاس برنز، که در ژانویه از سمت خود به‌عنوان سفیر ایالات متحده در چین کناره‌گیری کرد، این وضعیت را به‌عنوان «یکی از جدی‌ترین بحران‌ها در روابط میان ایالات متحده و چین از زمان ازسرگیری روابط دیپلماتیک کامل در سال ۱۹۷۹» توصیف کرد. او ادامه داد: «با این حال، آمریکایی‌ها نباید هیچ‌گونه همدردی با دولت چین داشته باشند که در این تقابل خود را به‌عنوان قربانی معرفی می‌کند. چین به‌عنوان بزرگ‌ترین اختلال‌گر در سیستم تجارت بین‌الملل شناخته می‌شود.» برنز بر لزوم بازسازی ارتباطات در بالاترین سطوح تأکید کرد و گفت: «چالش اصلی اکنون این است که ارتباطات را دوباره در سطح عالی برقرار کنیم تا از جدا شدن دو اقتصاد بزرگ جهان جلوگیری کنیم.»
با این حال، تا کنون هیچ‌کدام از طرفین نمی‌خواهند در دید عمومی آغازگر این ارتباطات باشند، چرا که نگرانی دارند که در این تقابل به‌عنوان طرفی ضعیف شناخته شوند. ترامپ بار‌ها بر این موضوع تأکید کرده است که «رابطه‌ای عالی» با شی جین‌پینگ دارد، اما او هیچ هشدار مستقیمی درباره تحولات پیش‌رو به رئیس‌جمهور چین نداده و راهی برای پیشگیری از آن نیز ارائه نکرده است. از سوی دیگر، شی جین‌پینگ با تأکید بر عدم تمایل به پیوستن به صف کشور‌هایی که کاخ سفید ادعا می‌کند آماده توافق هستند، از هرگونه همراهی با این رویکرد خودداری کرده است.
افزایش تنش‌ها در روابط آمریکا و چین: از رزمایش‌های نظامی تا بالون جاسوسی
تاریخ اخیر نشان می‌دهد که انجماد در روابط ایالات متحده و چین می‌تواند به یک وضعیت بلندمدت بدل شود و روابط هیچ‌گاه به وضعیت پیشین خود باز نخواهند گشت. در آگوست ۲۰۲۲، سفر یک هیأت از کنگره به تایوان به رهبری نانسی پلوسی، نماینده دموکرات از کالیفرنیا و رئیس وقت مجلس نمایندگان، چین را به واکنشی شدید واداشت؛ به‌طوری‌که نیرو‌های هوایی و دریایی این کشور را به برگزاری رزمایش‌های نظامی در نزدیکی «خط میانی» تنگه تایوان فرستاد. اکنون، تقریباً سه سال پس از آن حادثه، این رزمایش‌ها تنها شدت بیشتری به خود گرفته‌اند.
در زمستان همان سال، یک بالون ارتفاع‌بالا که چین آن را بالون هواشناسی معرفی می‌کرد، اما مقامات اطلاعاتی ایالات متحده معتقد بودند که این بالون با تجهیزات جاسوسی برای شناسایی و مکان‌یابی انتقالات ارتباطی مجهز شده است، بر فراز خاک ایالات متحده به پرواز درآمد. رئیس‌جمهور جو بایدن در نهایت دستور داد که این بالون در سواحل کارولینای جنوبی ساقط شود. با این حال، ماه‌ها طول کشید تا از جریانات متقابل و تبادل سرزنش‌ها عبور شود و نهایتاً نشست‌هایی بین شی جین‌پینگ و بایدن برگزار شد.
این دیدار به توافقاتی محدود در خصوص کاهش تولید مواد اولیه فنتانیل و انتشار یک بیانیه مشترک مبنی بر این که فناوری‌های هوش مصنوعی نباید در سیستم‌های فرمان و کنترل هسته‌ای به‌کار گرفته شوند، انجامید. اما خطرات ناشی از این تقابل‌ها به هیچ‌وجه با تهدیدات جنگ تجاری نوظهوری که قادر است هر دو کشور را به آستانه رکود بکشاند یا با نمایش‌های قدرت مداوم در اطراف تایوان، دریای جنوبی چین و نزدیکی سواحل فیلیپین قابل مقایسه نیست.
ترامپ و کشمکش‌های درونی بر سر استراتژی چین: آیا سیاست‌های کنونی پایدار خواهند بود؟
یکی از سوالاتی که اکنون بر سر دولت ترامپ سایه افکنده، این است که آیا این دولت قادر است در زمانی که اعضای کلیدی حلقه داخلی ترامپ به‌طور علنی در خصوص استراتژی مناسب بحث می‌کنند، رویکردی منسجم و هماهنگ در قبال چین اتخاذ کند. ایلان ماسک، که چین را به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی شرکت‌های تسلا و اسپیس‌ایکس خود می‌شناسد، پیتر ناوارو، مشاور ارشد تجاری کاخ سفید را «احمق» و «کم‌عقل‌تر از یک کیسه آجر» توصیف کرد.
ناوارو نیز با خونسردی در برنامه روز یکشنبه «دیدار با مطبوعات» شبکه ان‌بی‌سی پاسخ داد: «به من بدتر از این هم گفته‌اند.» در همین حال، اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری، روز دوشنبه به یک مقام تجاری چینی که تعرفه‌ها را «شوخی» قلمداد کرده بود، واکنش نشان داد و با قاطعیت گفت: «این‌ها شوخی نیستند.» او در حین سفر به آرژانتین تاکید کرد که تعرفه‌ها آنقدر بالا هستند که «هیچ‌کس فکر نمی‌کند این وضعیت پایدار بماند.».
اما اینکه آیا این تعرفه‌ها پایدار خواهند بود یا نه، با سوال پیچیده‌تری روبه‌رو است: آیا ترامپ یا شی جین‌پینگ از آنها به‌طور سیاسی عقب‌نشینی خواهند کرد؟ همچنین، دولت ایالات متحده باید تصمیم بگیرد که اولویت‌هایش در قبال چین چیست. آیا واشنگتن به‌طور رسمی اعلام خواهد کرد که از تایوان دفاع خواهد کرد؟ (اظهارات عمومی ترامپ نشان می‌دهد که او در این خصوص تردید‌هایی دارد.) آیا آمریکا در نظر دارد پروژه‌های مشترک همکاری با پکن را دنبال کند؟ اینکه یک دولت ماه‌ها و شاید حتی بیش از یک سال، زمان صرف کند تا درباره نحوه مدیریت رابطه‌ای به پیچیدگی روابط با چین تصمیم‌گیری کند، امری غیرعادی نیست.
رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون و هنری کیسینجر، سال‌ها زمان گذاشتند تا رویکرد خود را نسبت به آنچه که هنوز «چین سرخ» نامیده می‌شد، طراحی کنند. نتیجه این تلاش‌ها، سفر تاریخی نیکسون به چین و آغاز دوران گشایش دیپلماتیک بود. بیل کلینتون، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، پس از آنکه در دوران کارزار انتخاباتی‌اش از «قصاب‌های پکن» (اشاره‌ای به کشتار میدان تیان‌آنمن و سرکوب‌های بعدی) انتقاد کرده بود، دوره ریاست‌جمهوری خود را با الحاق چین به سازمان تجارت جهانی به پایان رساند. جورج دبلیو. بوش نیز رهبران چین را به پیوستن به مبارزه علیه تروریسم فراخواند.
جو بایدن نیز پس از عبور از بحران کرونا، ناگزیر شد تا توجه خود را معطوف به استراتژی‌ای کند که دسترسی پکن به نیمه‌رسانا‌ها و دیگر فناوری‌های حیاتی را محدود سازد. با این حال، هیچ‌یک از رؤسای جمهور پیشین، از جمله بایدن تلاش نکردند تا بر چالش‌هایی که ترامپ با آن مواجه است، فائق آیند. ترامپ با اتخاذ یک رویارویی اقتصادی به‌قدری گسترده، روابط ایالات متحده با کشوری که اقتصادش به شدت درهم تنیده با اقتصاد آمریکا است را به وضعیتی بحرانی کشانده است. در نهایت، او ممکن است با انتخابی دشوار روبه‌رو شود: پذیرش یک اتحاد ناخواسته یا مواجهه با یک جدایی تند و غیرمنتظره.
قمار تعرفه ای رئیس جمهوری جمهوریخواه
علی بمان اقبالی زارچ در یادداشتی می نویسد: بازار آمریکا بزرگتر از آن است که سرمایه گذاران را به طور انبوه از دست بدهد، که در غیر این صورت اقتصاد آمریکا ضربه اساسی خورده و به  فروپاشی در بازار جهانی منجر می شود.
با گذشت سه ماه از حضور ترامپ در کاخ سفید پیگیری تمام عیار خود و نزدیکانش برای موفقیت در یکی از 4 هدف مهم اعلامی یعنی توقف منازعه اوکراین، آتش بس در غزه، وضع تعرفه ها و جلوگری از ایران در توانایی دفاعی هسته ای ادامه دارد و هنوز در هیچ مورد به پیروزی شگرف دست نیافته و در بین 4 هدف اعلامی موضوع تعرفه ها بیشتر به جنگ جهانی تعرفه ها اشتهار یافته است.
در همین راستا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی در باغ  رز کاخ سفید، طرحی را برای وضع عوارض گمرکی سختگیرانه بر بیش از 100 کشور در تاریخ دوم آوریل، ارائه کرد. این یک مالیات جهانی 10 درصدی است که بر همه کشورهایی که ایالات متحده با آنها روابط تجاری توامان با کسری تجاری دارد، اعمال می شود البته این دول توسط ترامپ به اقدامات تجاری ناعادلانه متهم شده اند، وی همچنین این روز  را روز آزادی و یکی از مهم ترین روزهای تاریخ ایالات متحده و روز اعلام استقلال اقتصادی آمریکا نامید.
در نتیجه این تصمیم و هفته ای بعد از آن بازارهای بین المللی سقوط کرد، اما هیچ کدام به اندازه بازار سرمایه آمریکا در مدت زمان بسیار کوتاهی زیان چند ده تریلیون دلاری را ثبت نکرد امری که موجب شد سرمایه‌گذاران و میلیاردرهای نگران که دارایی‌هایشان به شدت کاهش یافته بود علناً سیاست‌های مالیاتی دولت را محکوم کرده و خواستار عقب‌نشینی آن‌ها شده‌اند همچنین اعلام بعدی افزایش تعرفه های گمرکی چین به 145 درصد، نشانه ای از آغاز جنگ تجاری تمام عیار بین دو اقتصاد بزرگ جهان و واکنش چین مبنی بر اعمال مالیات 125 درصدی بر محصولات آمریکایی، تنها بی اعتمادی جهانی را تشدید کرد.
موضوع مهم این که سقوط بازار سهام؛ ترامپ را ترساند و در نتیجه تنها یک هفته پس از تصمیم اولیه توقف 90 روزه اعمال شدیدترین تعرفه ها را اعلام کرد، در حالی که تعرفه 10 درصدی همچنان به قوت خود باقی است، همچنان که تعرفه های 25 درصدی اعمال شده بر کانادا و مکزیک و همچنین تعرفه های بخشی و قطعات خودرویی و فولادی مانند تعرفه های فلزی یا آلومینیومی بر روی قطعات خودرو به قوت خود باقی است؛ به هر حال روز به اصطلاح آزادی حداقل سه ماه یا حداکثر بسته تصمیمات جدید ترامپ غیر قابل پیش بینی به تعویق افتاده است.
آنچه به وضوح از وقایع دو هفته اخیر برمی آید این است که فرآیند تصمیم گیری در کاخ سفید به رغم تلاش های سخنگویان دولت برای توصیف آن به عنوان رویه ای اندیشیده شده، عمیقاً آشفته است که در آن مقامات دارای مسئولیت اقتصادی و یا مشاورین که به رئیس جمهور مشاوره می دهند آگاهانه، متوازن، حرفه ای و متوازن نیست؛ چرا که تصمیم گیری واقعی و عقلانی در هیچ موضوعی نمی تواند دور از حقیقت باشد. به‌طور کلی مشاوران ترامپ به دو دسته طرفدار تعرفه‌ها و ضد تعرفه‌ها تقسیم می‌شوند اما هیچ‌کدام جرات کافی برای حمایت از دیدگاه‌های خود را ندارند، حتی در صورت لزوم علیه رئیس‌جمهور، همانطور که در دوره اول او اتفاق افتاد. به هر حال هیچ کس در مقابل خواسته رئیس جمهور که در نهایت تصمیم می گیرد؛ نمی ایستد. و ترامپ تعرفه‌ها را نه به این دلیل می‌خواهد که تأثیر آن برای اقتصاد آمریکا مثبت خواهد بود، بلکه به این دلیل که او احساس می‌کند که خوب خواهد بود.
یکی از اشتباهات محاسباتی ترامپ این است که فکر می کند که صنایع آمریکایی از سرگردانی خود در سرزمین های دیگر به خانه بازخواهند گشت و آمریکا بار دیگر رهبر جهانی در تولید صنعتی و تولیدی خواهد شد ولی دقیقاً این سیاست مبتنی بر احساس ترامپ است که بازارهای جهانی را می ترساند. به عنوان مثال، دو روز پس از اعلام افزایش تعرفه گمرکی چین، همین ترامپ اعلام کرد که گوشی های هوشمند، رایانه ها، نیمه هادی ها، تراشه ها و سایر محصولات الکترونیکی از آن معاف می شوند در نتیجه  این تصمیم را می توان بیشتر تصمیم اپل نامید، زیرا آیفون ها و بخش بزرگی از قطعات کامپیوتر اپل در چین تولید می شوند لذا واضح است که بسیاری از شرکت‌های آمریکایی با فناوری پیشرفته که تولید خود را به چین منتقل کرده‌اند، از افزایش اعلام شده آسیب جدی خواهند دید و لذا ترامپ مجبور شد یک گام به عقب بردارد.  شایان ذکر است که ارزش کل صادرات ۳۰۱۱ میلیارد دلار آمریکا که شامل نفت، ماشین‌آلات، تجهیزات الکتریکی، وسایل نقلیه و داروست و ارزش کل صادرات چین  ۳۷۱۵ میلیارد دلار که شامل تجهیزات پخش دیجیتال، ماشین‌آلات الکتریکی، کامپیوتر، مبلمان و منسوجات است. بر اساس جدیدترین داده‌ها، مکزیک در سال گذشته بزرگ‌ترین شریک تجاری آمریکا بود و حجم تجارت دوجانبه‌ی آنها به ۷۷۶ میلیارد یورو (فقط کالا) رسید که ۱۵.۹درصد از کل تجارت آمریکا را تشکیل می‌دهد. در رتبه‌ی دوم، کانادا با سهم ۱۴.۳ درصد قرار داشت و پس از آن چین با ۱۰.۹ درصد و آلمان با ۴.۴ درصد جای گرفتند. در مجموع اگر چه یکی از دلایل حمایت ترامپ از تعرفه‌ها، حمایت از مشاغل و شرکت‌های آمریکایی است. لذا وی در کارزار انتخاباتی خود بارها گفته بود تحت برنامه‌ی من، کارگران آمریکایی دیگر نگران از دست دادن شغل خود به کشور‌های خارجی نخواهند بود. در عوض، این کشور‌های خارجی خواهند بود که نگران از دست دادن مشاغلشان به آمریکا خواهند شد؛ ولی برنامه های رئیس جمهوری ایالات متحده بازارهای سهام جهانی را متزلزل کرده و باعث اختلافات شدید با بزرگترین شرکای تجاری ایالات متحده شده است و در این دوران بسیار آشفته، سرمایه‌گذاران اعتماد خود را به اقتصاد آمریکا از دست می‌دهند، که می‌تواند به نرخ ارز لطمه زند در نتیجه ارزش دلار در برابر سایر ارزها به سرعت در حال کاهش است، زیرا سرمایه گذاران به ارزهایی مانند یورو، ین ژاپن یا فرانک سوئیس پناه برده اند. در چنین شرایطی بازار آمریکا بزرگتر از آن است که سرمایه گذاران را به طور انبوه از دست بدهد، که در غیر این صورت اقتصاد آمریکا ضربه اساسی خورده و به  فروپاشی در بازار جهانی منجر می شود؛ و در نهایت پیش بینی مهم انکتاد مطرح است که افول بیش از2 درصدی رشد جهانی را در نتیجه تصمیمات اقتصادی نامتوازن ترامپ را اعلام می کند.
اژدها کوتاه نمی آید!
ترامپ احتمالا دچار یک اشتباه محاسباتی مهلک درباره چین شده است.کاخ سفید روی تعجیل مقامات چینی برای مذاکره با آمریکا حساب کرده اما مقامات چینی سریع مقابله به مثل کرده و می گویند تا آخر با «باج خواهی» آمریکا خواهند جنگید.
وبگاه اندیشکده آمریکایی « شورای آتلانتیک» در مقاله ای، درباره جنگ تجاری و تعرفه ای ترامپ با چین نوشت: چینی ها حاضرند سختی چنین جنگی را تحمل کنند اما آیا آمریکایی ها هم چنین آمادگی را دارند؟
در این مقاله که به قلم « دکستر تیف روبرتس» از تحلیلگران «مرکز جهانی چین» شورای آتلانتیک نوشته شده، آمده است:
سیاست اعمال تعرفه‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، به جنگ تجاری ایالات متحده و چین تبدیل شده است. ترامپ با صدور فرمانی جدید اعمال تعرفه علیه دیگر کشورها را به مدت 90 روز معلق کرد، اما در برابر چین عقب نشینی نکرد و تعرفه های کالاهای چینی را به 145 درصد افزایش داد.
چه چیزی احتمالا در آینده رخ می دهد؟ به نظر می رسد کاخ سفید در این فکر که رهبران چین «می خواهند به توافق برسند» و به سمت میز مذاکره هجوم خواهند آورد، به شدت اشتباه محاسباتی کرده است.
وزارت بازرگانی چین روز سه‌شنبه اعلام کرد: «تهدید ایالات متحده برای تشدید تعرفه‌ها بر چین، اشتباهی بیش از یک اشتباه است و بار دیگر ماهیت باج‌خواهی آمریکا را آشکار می‌کند... چین هرگز این را نخواهد پذیرفت. اگر آمریکا بر راه خود پافشاری کند، چین تا آخر خواهد جنگید.”
تقریبا یک سال پیش، در گفتگوهایی که در پکن در مورد چشم انداز جنگ تجاری ایالات متحده و چین در زمان رئیس جمهوری آینده ایالات متحده داشتم، مقامات چینی مکررا به سلاحی مخفی اشاره کردند که آماده استفاده از آن بودند: توانایی چین و مردمش در «تلخ خوردن» یا «چیکو”.
این به چه معناست؟ چیکو مرتبا توسط چینی ها برای توصیف توانایی آنها در تحمل سختی ها در زمان های دشوار، از جمله در راستای خدمت به تحقق بخشیدن یک هدف ملی بزرگ تر، مطرح می شود.
 در دوران «مائوتسه تونگ» در طول راهبرد جهش بزرگ به جلو، سیاست وحشتناکِ اشتباهی که هدف آن پیشی گرفتن چین از بریتانیا در تولید فولاد بود و در نهایت منجر به قحطی شد، به نمایش گذاشته شد. اخیرا نیز این نگرش در طول کارزار ملی چین برای جلوگیری از گسترش» کووید -19 «مشاهده شد.
این واقعیت برای رهبران اقتدارگرا در پکن از بین نرفته است که اگر همانطور که انتظار می‌رود، جنگ تجاری به تورم و از دست دادن مشاغل در دو کشور منجر شود، دولت ترامپ باید با فشار فزاینده مردم آمریکا مقابله کند، در حالی که چین احتمالا با فشار عمومی کمتری مواجه خواهد شد.
در نشانه ای از اینکه چین چقدر چشم انداز جنگ تجاری را جدی می گیرد، یک مقام چینی عزم این کشور را - هرچند به طور غیرمستقیم - با آنچه در جریان درگیری مسلحانه نشان داده می شود، مقایسه کرده است.
در 9 آوریل نیز «لیو پنگیو» سخنگوی سفارت چین در واشنگتن، ویدئویی از «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین را به اشتراک گذاشت که به طور رسمی گفت که «ارعاب یا فشار هرگز بر ملت چین کارساز نخواهد بود»، کلیپی از یک سخنرانی که شی در سال 2020 به مناسبت هفتادمین سالگرد ورود چین به جنگ کره ایراد کرده بود.
دلیل دیگری که بعید به نظر می رسد پکن با عجله با امتیازاتی به واشنگتن بیاید: بسیاری از مقامات چینی اعتقاد قوی دارند که آنها درگیر یک مبارزه وجودی با ایالات متحده هستند و هر دو کشور برای برتری اقتصادی، سیاسی و نظامی رقابت می کنند.
در حالی که این رقابت سال‌ها پیش آغاز شد، آنها جنگ تجاری را آخرین حلقه این جنگ می‌دانند و معتقدند که هر گونه امتیازی ناگزیر با فشار بیشتری مواجه خواهد شد. به نظر می رسد آنها بر این باورند که تسلیم شدن در برابر خواسته های ایالات متحده احتمالا شهرت شی را که با دقت ساخته شده است به عنوان یک رهبر قدرتمند جهانی تضعیف می کند که برای جایگاه او در داخل و خارج از کشور مهم است.
چین برای مدت طولانی برای این درگیری آماده شده است، از جمله با تنوع بخشیدن به تجارت خود با کشورهای مختلف دنیا.
در سال 2024 صادرات چین به ایالات متحده 14.7 درصد از کل صادرات این کشور را تشکیل می دهد؛ در حالی که در سال 2018 این رقم 19.2 درصد بود، همزمان به گفته پکن، صادرات چین به کشورهای آسیای جنوب شرقی و کشورهای در طول مسیر «یک کمربند و یک راه» رشد کرده است.
بر اساس آمارها، در مجموع، حدود 30 درصد از صادرات چین در سال گذشته به کشورهای ثروتمند گروه هفت (G7) اختصاص داشت که در مقایسه با 48 درصد سال 2000 کاهش قابل توجهی یافته است. در عین حال، سهم چین از کل صادرات جهانی در واقع از دوره اول ترامپ با یک درصد رشد به 14 درصد رسیده است.
پکن نیز به لحاظ راهبردی وابستگی خود را به کالاهای مهم ایالات متحده، مانند دانه سویا، که اکثریت آن اکنون از برزیل خریداری می شود، کاهش داده است، و برای خوداتکایی بیشترغذایی تلاش کرده است.
روزنامه رسمی «پیپلز دیلی» چاپ پکن، روز دوشنبه در تفسیری در صفحه اول خود نوشت: «ما 8 سال است که درگیر جنگ تجاری با ایالات متحده بوده‌ایم و تجربیات غنی در این مبارزه انباشته‌ایم. ما در را به روی مذاکرات نبسته‌ایم، اما شانسی هم نخواهیم داشت، در عوض، ما انواع آمادگی‌ها را برای مقابله با شوک‌ها انجام داده‌ایم.” در روزهای اخیر، پکن با اعمال تعرفه‌های جدید بر گندم، گوشت گاو، گوشت خوک و سویا، صنایعی مانند کشاورزی را که عمدتا در ایالت‌های قرمز مورد حمایت ترامپ قرار دارند، هدف قرار داده است و محدودیت هایی را برای صادرات مواد معدنی کمیاب به آمریکا اعمال کرده است که برای تولید همه چیز از گوشی های هوشمند و خودرو گرفته تا تراشه های نیمه هادی پیشرفته و سیستم های موشکی ضد بالستیک استفاده می شود.
همزمان، چین مجموعه‌ای از شرکت‌های جدید آمریکایی، از جمله سازنده هواپیماهای بدون سرنشین « اسکای دیو» را به فهرست کنترل صادرات خود اضافه کرده، فهرست نهادهای غیرقابل اعتماد خود را گسترش داده و قانون ضد تحریم‌های خارجی خود را تقویت کرده است که همه این اقدامات بخشی از ابزار رو به رشد برای مقابله به مثل اقتصادی است.
در همین حال، شرکت‌های آمریکایی که برای تامین منابع جهانی عمیقا به چین متکی هستند، مانند «والمارت»، فراخوانده شده‌اند و به آنها هشدار داده شده است که بر تامین‌کنندگان چینی برای کاهش قیمت‌ها فشار وارد نکنند، در حالی که آژانس برنامه‌ریزی دولتی چین به شرکت‌های چینی گفته است که هر گونه سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی شده در ایالات متحده را به تاخیر بیندازند.
در نهایت، پکن ممکن است جدایی ناگهانی از ایالات متحده را ناخوشایند ببیند، اما همچنین به هدف بلندمدت خود برای ایجاد تعادل مجدد در اقتصادش به سمت اقتصادی که به مراتب بیشتر به مصرف داخلی متکی است، متعهد است، هدفی که بارها در نشست‌های قانونگذاری سالانه مجلس ملی خلق چین در ماه مارس گذشته بر آن تاکید شد.
روزنامه «پیپلز دیلی» در تفسیر خود می‌گوید: «در مواجهه با تعرفه‌های بالا که همچنان فضای تجارت با آمریکا را کوچک می‌کند، ما باید افزایش تقاضای داخلی را به عنوان یک راهبرد بلندمدت در نظر بگیریم و تلاش کنیم تا مصرف داخلی را به نیروی محرکه اصلی رشد اقتصادی تبدیل کنیم و به مزیت‌های بازار مصرف داخلی بزرگ خود تکیه کنیم.”
در چنین وضعی، این سوال برای واشنگتن پیش می‌آید: آمریکایی‌ها حاضرند در ازای جنگ تجاری با چین تا چه میزان سختی را تحمل کنند؟

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه