روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 دوشنبه 25 فروردين - شماره 4807

کائنات از برآورد کارشناسان نسبت به مذاکرات هسته ای گزارش می دهد

پیشروی در یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های منطقه

 امیر محمد ملایری «تعیین دقیق و صریح هدف‌ها از شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق است. برخی اهداف آرمان‌های بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقه‌ای به شمار می‌روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همه‌ سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه‌ عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را به‌خوبی بدانند.»
مطلب فوق از سوی رهبر معظم انقلاب ۲۲ مرداد سال ۱۳۹۳ بیان شد، اما همچنان اظهارات ایشان تازگی دارد و از ارزش خبری بالایی برخوردار است. از آن جهت مهم ارزیابی می‌شود که دیپلمات‌های کارآزموده و با تجربه ایران قبل از آنکه عازم عمان شوند، اهداف دقیق و صریح مذاکرات را از قبل تعیین کردند تا نشان دهند دست برتر با جمهوری اسلامی ایران است. اهداف دقیق چه بود و چرا ایران دست برتر را در مذاکرات شنبه داشت؟
اگرچه طرف آمریکایی می‌کوشید، وانمود کند که در این شهرآورد سیاسی دست برتر و تعیین کننده را دارد، امّا واقعیّت آن است که برتری ما در لزوم محدود بودن مذاکرات به پرونده‌ی هسته‌ای، محلّ مذاکرات و غیرمستقیم بودن آن کاملا مشهود بود. آمریکایی‌ها تاکید داشتند که محل مذاکرات در امارات متحده عربی باشد، اما ایران از همان ابتدا عمان را مکان مذاکرات معرفی کرد و در نهایت آمریکا به درخواست طرف مقابل تن داد و هیأت خود را عازم مسقط کرد. این درحالی است که «آمریکای ترامپ» با عملیّات روانی و فشار رسانه‌ای تلاش می‌کرد تا القا کنند او هست که می‌تواند هم حرف آخر را برای تعیین مکان مذاکرات بزند و هم، چشم انداز گفت‌وگو را فراتر از موضوع هسته‌ای ترسیم کند، اما سرانجام با غیرمستقیم بودن مذاکرات موافقت کرد و در عین حال پذیرفت درباره یک موضوع و آن هم هسته‌ای پای میز مذاکره با نقش آفرینی ضلع سوم ـ عمان ـ بنشیند.
مذاکرات تحت تاثیر دروغ پردازی رسانه‌ها قرار نگرفت
مذاکرات هنوز آغاز نشده بود، اما شانتاژ رسانه‌های غربی شروع شده بود. هدف این بود، مذاکرات تحت الشعاع آدرس‌های غلط قرار گیرد، از این رو روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی مدعی شده بود: در جلسه تصمیم‌گیری درباره پاسخ به نامه دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا سران قوا و مقامات ارشد جمهوری اسلامی خواستار تغییر موضع رهبری انقلاب اسلامی نسبت به مذاکره مستقیم با آمریکا شده‌اند. رویترز دومین رسانه‌ای محسوب می‌شد که به دروغ پردازی روی آورد و ادعا کرد: مذاکرات با هدف کاهش تنش‌های منطقه‌ای و تبادل زندانیان انجام می‌شود! خبرسازی رسانه های خارجی به سرعت از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب و خنثی شد.
برغم خبرسازی‌های صورت گرفته، مذاکرات از ریل صحیح و هدفی که در نظر داشت خارج نشد و با کارگردانی به موقع تیم مذاکره کننده و کارشناسان سیاسی ایران مسیر خود را با آرامش و تدبیر ادامه داد.
باید بدانیم همواره اخبار کذب و جهت‌دار علیه ایران یک مشتری ثابت دارد. رژیم جنگ طلب صهیونیستی!
رژیم آپارتاید برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران را تهدیدی وجودی می‌داند و در برابر آن رویکردی چندجانبه شامل عملیات نظامی و خرابکاری را اتخاذ کرده است. دکترین «بگین»، که پس از حمله ۱۹۸۱ به راکتور «اوسیراک» عراق شکل گرفت، بیانگر تعهد اسرائیل به اقدام پیش‌دستانه علیه تهدیدهای هسته‌ای منطقه‌ای است.
برغم خبرسازی‌های صورت گرفته، مذاکرات از ریل صحیح و هدفی که در نظر داشت خارج نشد و با کارگردانی به موقع مذاکره کنندگان و کارشناسان سیاسی ایران مسیر خود را با تدبیر و آرامش ادامه داد.
نتانیاهو در گذشته بارها برجام را «اشتباهی تاریخی» خوانده و به شدت با آن مخالفت کرده است. او از خروج ترامپ از توافق در سال ۲۰۱۸ به‌عنوان یک «اقدام تاریخی» یاد کرد و از بازگشت دولت آمریکا به فشار حداکثری و تشدید تحریم ها حمایت کرده است.
نتانیاهو می‌گوید: «توافق‌هایی که زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را برنمی‌چینند، برنامه هسته‌ای‌اش را متوقف نمی‌کنند بلکه فقط پول در اختیار نیروهای مورد حمایت ایران قرار می‌دهند.» اسرائیل جنگ طلب خواهان اقدام نظامی است و معتقد است بدون همراهی و مشارکت ایالات متحده، حمله مؤثر به تأسیسات پراکنده و مستحکم ایران ممکن نیست.
باوجود اشتراک‌های بی پایان بین تل‌آویو و واشنگتن، اما این بار رژیم صهیونیستی در عمان و در میدان دیپلماسی در دستیابی به اهدافش مغلوب و مایوس شد و نتوانست آمریکا را قانع کند تا در مذاکره با ایران حاضر نشود.
سرانجام مذاکرات کلید خورد و نمایندگان سیاسی و مذاکره کنندگان کشورمان با اقتدار در صحنه دیپلماسی و گفت و گو ظاهر شدند و پیام صریح و قاطع عزت و اقتدار ایران را به آمریکایی‌ها منتقل کردند؛ پیام‌هایی که رد و بدل شد حاکی از احترام طرف آمریکایی بود. اکرام به هیأت ایران حائز اهمیت بود چرا که همین چندماه پیش زلنسکی در کاخ سفید توسط دونالد ترامپ تحقیر شد و صحنه‌های آن دیدار از ذهنمان پاک نخواهد شد؛ رئیس‌جمهور آمریکا حسابی برای همتای اوکراینی اش خط و نشان کشید، اما وقتی نمایندگان این کشور با هماهنگی کامل ترامپ به مسقط آمدند با زبان احترام سخن گفتند. آنها خوب می‌دانستند ریاست هیات ایرانی را فردی برعهده دارد که در مذاکرات برجام، خوش درخشیده و ثابت کرده است که هرگز یک ایرانی را نمی‌توان تهدید کرد.
گفت‌وگوهای غیرمستقیم دو نیم ساعت به طول انجامید و بعد از اتمام رایزنی‌ها، هر دو طرف به تشریح آنچه در مذاکرات گذشت پرداختند. نکته جالب ماجرا آنجاست که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در نخستین اظهار نظر پس از نخستین دور گفت‌وگوها در مسقط عمان اعلام کرد: گفت‌وگوها با ایران خوب پیش می‌رود. عمان هم به عنوان میزبان اعلام کرد: فضای مذاکرات مثبت و سازنده بود.
خبرنگار الجزیره نیز درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، گزارش داد: آنچه در مسقط پایتخت عمان انجام شد، «پیروزی بسیار بزرگ» برای دیپلماسی ایران و نفوذ در یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های منطقه بود.
وقتی نمایندگان آمریکا با هماهنگی کامل ترامپ به عمان آمدند با زبان احترام سخن گفتند. آنها خوب می‌دانستند ریاست هیأت ایرانی را فردی برعهده دارد که در مذاکرات برجام، خوش درخشیده و ثابت کرده که هرگز یک ایرانی را نمی‌توان تهدید کرد.
از مسکو ـ همسایه شمالی ایران ـ تا کشورهای منطقه به استقبال مذاکرات عمان آمدند؛ سفیر و نماینده دائم روسیه نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین، نتایج این مذاکرات را اطمینان بخش دانست. عربستان، قطر، کویت، عراق، بحرین، مصر، اردن هم چراغ سبزی به گفت‌وگوهای صورت گرفته در عمان نشان دادند و مواضع بیان شده بازخورد خوبی برای هیأت ایرانی خواهد داشت.
مذاکرات و هم‌صدایی سیاسیون در داخل کشور
فقط همسایگان و شرکای ما نبودند که به مذاکرات غیرمستقیم واکنش مثبت نشان دادند، در داخل نیز کنشگران و احزاب ـ با سلایق و دیدگاه‌های مختلف ـ به دفاع از تیم مذاکره کننده پرداختند. اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال سه جریان حاکم در سپهر سیاست ایران شناخته می‌شوند که از «موتلفه‌ای اصولگرا» گرفته تا جبهه اصلاحات و اعتدالی‌های نزدیک به حسن روحانی یک حرف مشترک می‌زدند؛ حمایت، دفاع و خداقوت به تیم مذاکره کننده ایران.
در همین راستا شخصیت‌های صاحب نام که دستی بر آتش دارند، همانند محمد جواد ظریف که سالها مسئولیت مذاکرات هسته ای را برعهده داشته است، در یادداشتی ضمن تشکر فراوان از عراقچی عزیز و همکاران او، مدیریت دور اول مذاکرات ایران و آمریکا را هوشمندانه ارزیابی کرد.
ختم کلام آنکه، مذاکرات عمان برگ برنده‌ای برای ایران بود، به این دلیل که از بازیگران و صحنه‌گردانان مذاکرات با درایت و تدبیر و با هدایت‌های داهیانه رهبر معظم انقلاب، در «میدان» اهداف یک دیپلماسی موفق و سازنده را اجرا کردند و کماکان این مسیر را ادامه خواهند داد تا بگویند نه تنها چشم بسته تسلیم زورگویی و قلدری نخواهیم شد بلکه با ادله‌های محکم حرف برای گفتن داریم.
فرصتی تازه برای ترمیم اعتماد ایران و آمریکا
به گزارش «پاتریک وینتور» (Patrick Wintour)، دبیر بخش دیپلماتیک روزنامه گاردین ، ایران و ایالات متحده مذاکرات غیرمستقیم خود را در عمان به پایان رساندند و توافق کردند که برای ادامه گفت‌و‌گو‌ها و جلوگیری از نظامی‌شدن برنامه هسته‌ای ایران، دوباره در تاریخ ۱۹ آوریل (۳۰ فروردین) ملاقات کنند. این مذاکرات که در فضایی آرام و محترمانه برگزار شد، به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، سازنده بوده و بدون هیچ‌گونه جدال لفظی پیش رفته است.
پایان سکوت دیپلماتیک؛ ایران و آمریکا با میانجی‌گری عمان بر سر میز مذاکره
پیش از این، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، از توافق هسته‌ای قبلی خارج شده و ادعا کرده بود که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای است. با این حال، ایران بر این نکته تأکید دارد که برنامه هسته‌ای این کشور تنها اهداف غیرنظامی را دنبال می‌کند. اکنون به نظر می‌رسد که ترامپ قصد دارد نسخه‌ای به‌روز شده از آن توافق را پیگیری کند.
در مذاکرات اخیر، وزیر امور خارجه عمان به‌عنوان میانجی عمل کرد و میان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، و استیو ویتکاف، نماینده دیپلماتیک ترامپ، نقش واسطه را ایفا کرد. اگرچه استیو ویتکاف اذعان کرد که تخصص فنی در زمینه برنامه‌های خلع سلاح هسته‌ای غیرنظامی ندارد، اما ترامپ به قضاوت او اعتماد کامل دارد. ویتکاف فضای مذاکرات را مثبت و سازنده توصیف کرد.
در حالی که احتمالاً دور بعدی مذاکرات در مسقط برگزار نخواهد شد، عمان همچنان نقش میانجی‌گری خود را میان دو تیم مذاکره‌کننده که در اتاق‌های جداگانه حضور دارند، حفظ خواهد کرد. همچنین گفته می‌شود که در پایان این روند، دو دیپلمات گفت‌وگویی کوتاه داشتند، اما این تبادل نظر به مرحله مذاکرات رسمی نرسید. ایران تأکید کرده است که تا زمان پابرجا بودن تحریم‌های اقتصادی آمریکا، هیچ مذاکره مستقیمی با این کشور نخواهد داشت.
مسأله‌ای که برای طرف ایرانی از اهمیت بالاتری برخوردار بود، این بود که آیا استیو ویتکاف از ایران خواهد خواست تا به طور کامل از غنی‌سازی اورانیوم دست بکشد و برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود را متوقف کند. همچنین نگرانی‌هایی وجود داشت مبنی بر این که ممکن است ترامپ خواسته‌هایی را مطرح کند که شامل توقف حمایت ایران از حزب‌الله و حماس باشد. ویتکاف برنامه‌ای ارائه داد که به‌نظر شبیه به هدف توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ می‌آمد، اما باید به این نکته نیز رسیدگی شود که ایران از سال ۲۰۱۸ تاکنون مقدار زیادی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ذخیره کرده است که فراتر از نیاز یک برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز است.
رافائل گروسی در آستانه سفر به تهران؛ امید به شفافیت در مذاکرات هسته‌ای
در دور بعدی مذاکرات، باید درباره نحوه حذف ذخایر اورانیوم غنی‌شده و راه‌های بازگرداندن یک نظام بازرسی مستقل به توافق رسید. بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) بار‌ها شاهد خاموش شدن دوربین‌های نظارتی در سایت‌های کلیدی هسته‌ای ایران بوده‌اند که عملاً امکان دسترسی دقیق به اطلاعات مربوط به میزان تولیدات هسته‌ای ایران را غیرممکن کرده است.
«رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، قرار است هفته آینده به ایران سفر کند، اما هنوز مشخص نیست که آیا وی با تیم مذاکره‌کننده کوچک و نسبتاً بی‌تجربه آمریکا هماهنگی داشته باشد یا خیر. بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، اظهار کرد که از میزبانی این مذاکرات در مسقط و ایفای نقش میانجی‌گرانه در این روند افتخار می‌کند. او هدف این مذاکرات را «فرایند گفت‌و‌گو و مذاکره با هدف مشترک دستیابی به توافقی عادلانه و الزام‌آور» دانست. وی تاکید کرد: «از همکاری دو همکارم برای این تعامل که در فضایی دوستانه و مساعد برای نزدیک کردن دیدگاه‌ها و نهایتاً دستیابی به صلح، امنیت و ثبات منطقه‌ای و جهانی صورت گرفت، سپاسگزارم. ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد و تلاش بیشتری خواهیم کرد تا به این هدف دست یابیم.»
فضای مثبت مذاکرات؛ تلاش ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق
«سینا طوسی»، پژوهشگر ارشد در مرکز سیاست بین‌الملل، در اظهاراتی اعلام کرد: «این نتیجه نشان‌دهنده پیشرفت است. احتمالاً چارچوبی که اکنون مطرح شده، بر عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای و لغو تحریم‌ها متمرکز است. احتمالاً هر دو طرف امروز سعی کردند با وجود تمرکز مذاکرات بر چارچوب و دستور کار، رویکردی مثبت نشان دهند، چرا که به تداوم این گفت‌و‌گو‌ها نیاز دارند. با این حال، اگر پیشرفت واقعی حاصل نشود، این رویکرد که در مذاکرات گذشته نیز پایدار بود، احتمالاً این بار به این اندازه دوام نخواهد داشت.»
«رایان کاستلو» (Ryan Costello)، مدیر سیاست در شورای ملی ایرانیان آمریکا در اظهاراتی بیان کرد: طرفین در این مذاکرات از یک استاندارد پایین عبور کرده‌اند. اکنون برای ایالات متحده و ایران مهم است که فضای مثبت کنونی مذاکرات را از دست کسانی که می‌خواهند حرکت به سمت توافق را مختل کنند، حفظ کنند. هر دو طرف باید خویشتنداری نشان دهند. برای ایالات متحده، این ممکن است به معنای کاهش تهدیدات نظامی باشد. ترامپ همچنین باید اطمینان حاصل کند که اسرائیل بدون اطلاع دولت آمریکا دست به اقدامات تحریک‌آمیز نزند که ممکن است مذاکرات را از مسیر خود خارج کند. برای ایران، نشان دادن آمادگی بیشتر برای مذاکرات مستقیم و متوقف کردن هشدار‌های مربوط به گزینه‌های تسلیحاتی می‌تواند به ایجاد شتاب برای دستیابی به پیشرفتی ملموس کمک کند.»
چالش‌های دوماهه ایران؛ دیپلماسی در سایه تهدید تحریم‌های مجدد
دونالد ترامپ نیز از لحن و احتمالاً حتی درخواست‌های خود عقب‌نشینی کرده و روز جمعه اظهار داشت: «من چیز زیادی نمی‌خواهم؛ آنها نمی‌توانند سلاح هسته‌ای داشته باشند»، و تاکید کرد: «من می‌خواهم آنها پیشرفت کنند. من می‌خواهم ایران یک کشور بزرگ، شگفت‌انگیز و خوشحال باشد.» ترامپ و استیو ویتکاف به‌شدت به یک دستاورد دیپلماتیک نیاز دارند؛ چرا که تلاش‌های صلح آنها در غزه و اوکراین تا کنون با شکست مواجه شده است. از سوی دیگر، جنگی جدید در خاورمیانه به‌شدت با مخالفت کشور‌های خلیج فارس از جمله عربستان سعودی روبه‌رو است.
بنیامین نتانیاهو این هفته در اظهاراتی بیان کرد که توافق تنها زمانی نتیجه‌بخش خواهد بود که تأسیسات هسته‌ای ایران تحت نظارت و اجرای آمریکا از بین بروند. او همچنین از یک توافق «به سبک لیبی» حمایت کرد که اشاره‌ای به خلع سلاح داوطلبانه برنامه هسته‌ای معمر قذافی تحت نظارت بین‌المللی دارد. با این حال، ایران احساس می‌کند که نفوذ نتانیاهو بر ترامپ در مورد پرونده هسته‌ای کاهش یافته است.
مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران، که در مذاکرات موازی با رهبران اروپایی نیز حضور دارد گفت: «اگر طرف آمریکایی مسائل و درخواست‌های نامربوط مطرح نکند و تهدید و ارعاب را کنار بگذارد، امکان خوبی برای رسیدن به توافق وجود دارد. جمهوری اسلامی ایران به گفت‌و‌گو و تعامل بر اساس احترام متقابل باور دارد و هرگونه زورگویی و تحمیل را از نظر ما غیرقابل قبول می‌داند.»
ایران که به‌عنوان یک مذاکره‌کننده دقیق و خستگی‌ناپذیر شناخته می‌شود، به گفته مقامات اروپایی، از مهلت دوماهه‌ای که در برابر آن قرار دارد، آگاه است. بریتانیا، آلمان و فرانسه باید تا پایان ژوئیه تصمیم‌گیری کنند که آیا تحریم‌های شدید سازمان ملل علیه تهران را دوباره اعمال خواهند کرد یا خیر. گزینه بازگرداندن این تحریم‌ها که در چارچوب توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ لغو شده بودند، تا ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) فرصت دارد.
تحت این شرط مذاکرات به نفع ایران می‌شود
نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و استاندار پیشین، در یادداشتی با عنوان «رایزنی ایران و امریکا و انعطاف حداکثری؟!» به مذاکرات  ۲۳ فروردین ایران و آمریکا به میزبانی عمان پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: رایزنی‌های روز شنبه ایران و امریکا در مسقط امکان‌سنجی تداوم مذاکره و تعاملات دیپلماتیک بین دو کشور، به عنوان یک نقطه عطف در روابط ایران و امریکا محسوب می‌شود که مورد توجه محافل سیاسی و خبری جهان قرار گرفت. در این دور از مذاکره که دیروز برگزار شد قرار نبود شق‌القمر شود! بلکه کافی بود با متصاعد شدن دود سفید، آرامش خیال و حمایت مردمی با انتخاب رویکردی دیپلماسی محور از میان استراتژی‌های موجود مانند ژئوپلیتیک محور یا اقتصادی محور و... اعتماد دو طرف به این رویکرد را نشان داد! و نقشه راه مشترکی تهیه شود که از طریق چک لیستی از پیش تهیه شده شامل ابهامات و دغدغه‌های طرفین تدوین شده باشد تا به رابطه آسیب دیده دو کشور طی پنج دهه گذشته فضای تنفسی داده شود!
طبق آنچه تا زمان زیر چاپ رفتن این یادداشت به رسانه‌ها درز پیدا کرده، این مذاکرات را می‌توان از چند جنبه مورد تحلیل قرار داد؛ نخستین جنبه، بار سنگینی است که بر دوش وزارت امور خارجه و به ویژه شخص وزیر به عنوان نقطه کانونی گردش اطلاعات و تصمیم‌گیری نخبگی و کارشناسی قرار دارد. در این راستا، باید به حجم کار دیپلماتیک که این وزارت انجام می‌دهد و همچنین نیاز به پشتیبانی از سوی نخبگان و ضرورت تمرکز و جلوگیری از پراکنده‌گویی مقامات غیرمسوول توجه کرد.
این موضوع به دلیل تاثیرات این مذاکرات بر امنیت ملی و منافع و مصالح مردم و کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. مذاکرات دیپلماتیک سخت‌ترین و تنش‌زا‌ترین بخش اجرای سیاست خارجی است. هم تیم مذاکره‌کننده دور میز و هم تیم پشتیبانش تحت فشار‌های عصبی قرار می‌گیرند! مخصوصا وقتی پای منافع ملی نه تنها جمعیت کنونی، بلکه نسل‌های آینده و کیان کشور هم درگیر تبعات مذاکرات کنونی است! ساعت‌ها صرف یک کلمه و جمله با بحث خودی و سپس جنگ با طرف مقابل! دوم باید به این نکته توجه کرد که این روز به معنای نقطه شروع یک روند طولانی دیپلماتیک و کار کارشناسی است نه پایان آن!
ولی مساله مهم‌تر این است که در این روز، دو طرف اراده سیاسی و واقعی خود را به یکدیگر نشان داده باشند تا ثابت کنند که قصد دارند مشکلات موجود بین دو کشور را از طریق تعامل دیپلماتیک حل و فصل کنند. این اراده می‌تواند به دو طرف کمک کند تا نقشه راهی را در این ملاقات ترسیم کنند. در این زمینه رویکرد انعطاف حداکثری در کنار اراده سیاسی برای تفاهم و رعایت منافع ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی ضروری است. نه ایران چنین زمینه‌ای دارد که به اردوگاه امریکا بازگردد و نه امریکا چنین انتظاری دارد، بلکه ایران با اتخاذ رویکرد ایجاد توازن در سیاست خارجی خود علاقه‌مند به بازگشت به جامعه بین‌المللی و شکوفا کردن اقتصاد خود است. سوم، ایمنی و امنیت مسیر و نقشه راه مذاکرات نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. باید توجه داشت که این مذاکرات در صورت تداوم، نباید تحت تاثیر تحولات لحظه‌ای خاورمیانه و مخالفان رابطه ایران و امریکا ازجمله رقبای ایران و امریکا همچون اعراب، اروپا، چین و روسیه قرار گیرد. وضعیت خاورمیانه و تحولات جهانی به‌گونه‌ای است که هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد.
 پس باید مسیری برای حل و فصل مسائل بین دو کشور پیدا کرد که مستحکم باشد، چراکه طی پنج دهه گذشته، بی‌اعتمادی شدیدی در روابط ایران و امریکا ایجاد شده است. این روابط در برخی مقاطع حتی به خصومت و روابط خصمانه نیز تبدیل شده است. بنابراین، اگر دوطرف بخواهند ترمیم اولیه‌ای در این روابط انجام دهند و اراده لازم را نشان دهند، خود این اقدام، آغاز رایزنی قدمی بزرگ به شمار می‌آید. در نهایت، این مسوولیت سنگینی است که بر دوش وزارت امور خارجه است و باید در طراحی استراتژی و ملزومات اجرای آن با دقت و تدبیر به آن پرداخته شود.
از منظر تحلیلگری، به عقیده من، نخبگان، تحلیلگران و رسانه‌ها باید به‌گونه‌ای عمل کنند که بدون ایجاد هیجان و فراهم کردن فضایی ملتهب، به چگونگی و روش نزدیک کردن دیدگاه‌های ایران و امریکا بپردازند. در حال حاضر، اختلافات میان دو کشور به صورت طولی و عرضی زیاد و قابل توجه است. از یک‌سو، ایران نگرانی‌هایی درباره موضع امریکا در زمینه مسائل هسته‌ای و تحریم‌ها و حذف ایران از گردونه بازار جهانی دارد و به دنبال کسب اطمینان برای خاتمه این روند است.
از سوی دیگر، امریکا نیز موضوعاتی را در دستور کار خود دارد، از‌جمله برنامه هسته‌ای و احتمالا مسائل موشکی و تنش‌های منطقه‌ای. در این شرایط، رسانه‌ها نیز باید به دقت اطلاعات را منتشر و از دامن زدن به شایعات و هیجانات پرهیز کنند. اهمیت روز شنبه در این بود که دو طرف باید به وضوح مشخص می‌کردند که قصد دارند به چه موضوعاتی ورود کنند و چه مسائلی به عنوان اولویت برایشان مطرح هستند.
همچنین از لحاظ ارزیابی شکلی یعنی بحث مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم نیز به باور من، دو کشور باید از این مرحله عبور می‌کردند و فضایی آرام و بدون تنش ایجاد می‌شد تا بتوانند مسائل خود را به‌طور موثر مطرح کنند. چنانکه پیش‌تر نیز ادعایی منتشر شده بود که این مذاکرات ممکن است در ابتدا به صورت غیرمستقیم آغاز شود، اما نباید بر این موضوع اصرار داشته باشیم. مهم این است که هرگونه مذاکره‌ای که برگزار شود، بتواند به نشان دادن اراده تعامل دیپلماتیک بین طرفین و حل مشکلات کمک کند، زیرا در نهایت، این رویکرد بود که می‌توانست زمینه‌ساز پیشرفت در مذاکرات و عبور از روابط خصمانه میان دو کشور باشد.
قبل از مذاکره دیروز، شاهد بودیم که برخی محافل و جناح‌ها به دلیل مسائل داخلی، تلاش می‌کردند خطوط قرمزی برای سیاست خارجی ایران تعیین کنند. به نظر من، سیاست خارجی باید به دیپلمات‌ها سپرده شود و به آنها اعتماد کرد. حال که مسوولیت از سوی مسوولان کشور به وزارت امور خارجه محول شده، آنچه منافع کشور ایجاب می‌کند، باید در طول زمان و با توجه به شرایط موجود طراحی شود و نمی‌توان یک فرمت پیش‌گفته را به عنوان قانون کلی برای همه مذاکرات و تعاملات در نظر گرفت.
اساسا مذاکره یک فرآیند و تعامل انسانی است و انسان‌ها با روانی پیچیده و متنوع در این روند شرکت می‌کنند، به خصوص در مذاکرات رو‌در‌رو، ابعاد مهم مشکلات و چالش‌ها نمایان می‌شود و روی میز قرار می‌گیرند. این تبادل‌نظر و بیان دیدگاه‌ها، انتظارات و دغدغه‌ها می‌تواند به شفاف‌سازی خطوط قرمز و نیاز‌ها کمک کرده و در‌نتیجه، مذاکره را به یک روند پربازده، سازنده و نتیجه‌بخش تبدیل کند.
در این میان، سخنان، مصاحبه‌ها و توییت‌پراکنی‌های بی‌مورد و بی‌موقع و غیرمسوولانه و ایجاد فضایی خشن و جنگ‌طلبانه از دو طرف و مخصوصا افتادن در دام روش‌های روانی مخالفان مذاکره همچون اسراییل می‌تواند به طور جدی مانع از موفقیت در مذاکرات و تعاملات دیپلماتیک شود. به جای این فضا، باید بر گفت‌و‌گو و تبادل نظر تاکید کرد تا زمینه‌ای برای همکاری و تفاهم فراهم شود. در نهایت، اعتماد به دیپلمات‌ها و ایجاد فضای مثبت برای مذاکرات می‌تواند به بهبود فضای حل و فصل مشکلات موجود کمک کند.
به عقیده من، بهتر بود دو طرف از مشکلات شکلی عبور می‌کردند و فقط اجازه داده می‌شد که دیدگاه‌های دوطرف به‌صورت مستقیم منتقل می‌شد. اینکه جزییات چگونه می‌شود، نیاز به زمان و کار کارشناسی دارد و به جلسات و نشست‌های بعدی بستگی دارد تا بتوانند مسائل را با یکدیگر حل کنند. ما البته تجربه خیلی خوبی از این روند در برجام داریم. فرآیند برجام نیز خود دوازده سال طول کشید.
برجام در حقیقت حاصل کار توان دیپلماتیک دنیا بود؛ یعنی همه قدرت‌های اصلی عضو سازمان ملل یعنی پنج کشور اصلی به اضافه آلمان و ایران، همه توان خود را گذاشتند و حاصل آن برجام شد. این یک تجربه خوب است. حالا اگر متن برجام نیاز به اصلاحاتی دارد، اما فرامتن آن تجربه دیپلماتیک دنیاست و این را نباید به راحتی از دست بدهیم.
بنابراین ما نیز چنین تجربه‌ای را داریم و می‌توانیم جلو برویم. اما اینکه پیش‌تر گفتم از سوی ایران وزارت امور خارجه مسوولیت بسیار سنگینی دارد، این است که باید به این موضوع نیز دقت کنیم که ترامپ اکنون با چند موضوع جلو آمده است. فارغ از واکاوی ابعاد شخصیتی او، ترامپ نیز با استفاده از روانشناسی اجتماعی تلاش می‌کند با تولید انبوه و در حقیقت شلوغ‌کاری و به نوعی هوچی‌گری، روایت‌های خود را با ابزار رسانه‌های اجتماعی برای هدایت افکار عمومی و ایجاد فشار بر ایران و امتیاز‌گیری جا بیندازد.
جدای از این مساله، در هر صورت، ایشان اکنون در دولت دوم خود ایده‌هایی را مطرح کرده که همچنان به نتیجه نرسیده‌اند، مثل اوکراین و غزه و تقریبا تعرفه‌ها. در همین مقوله تعرفه‌ها که اکنون شاید یکی از تیر‌های آخری است که در کمان می‌گذارد و می‌فرستد. یعنی اگر در مذاکره با ایران موفق باشد، بالطبع او دستاوردی برای نشان دادن به دنیا و اروپا و نیز شخص خودش خواهد داشت که بگوید ما این مساله را حل کردیم. اگر هم در مذاکره موفق نشود، باز همچنان تبعات خاص خود را بعد از چند شکست بالا برای فشار بر ایران به دنبال خواهد داشت.
اما جریان و ابعاد متفاوت جنگ تعرفه‌ای و نظم نوین اقتصادی جهان که تیم ترامپ به دنبال آن است، همچنین امنیت و قیمت انرژی می‌تواند سطح بازیگری ایران را افزایش داده و شرایط مذاکره را به نفع ایران کند.
بنابراین، علاوه بر مسائل و مشکلات دیگری که در ارتباط با این مذاکره داریم، چه شکلی و چه محتوایی، جنبه روانشناختی نیز در مورد این مساله وجود دارد و باید به آن توجه کنیم. قطعا باید نقشه راه ایمنی برای مراحل ابتدایی مذاکرات طراحی شود. این به این دلیل است که بسیاری از طرف‌های دیگر علاقه‌مند نیستند که ایران و امریکا مشکلاتشان حل شود، از جمله رژیم صهیونیستی و به‌ویژه شخص نتانیاهو. بنابراین، باید احتمال هرگونه اقدام نابخردانه را منتفی ندانیم.
اگرچه بسیاری از مطالبی که گفته می‌شود، بخشی به دلیل جنگ روانی است، اما نباید همه چیز را به عنوان جنگ روانی کنار بگذاریم و از آن عبور کنیم؛ زیرا ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. از طرفی کشور‌های رقیب ایران نیز هستند که خیلی علاقه‌مند به حل و فصل مسائل تهران و واشنگتن به آن شکلی که حداقل مدنظر ایران است، نیستند و بالطبع آنها نیز تحرکاتی خواهند داشت؛ لذا شرایط و اوضاع بسیار پیچیده‌ای پیش روی ماست.
از طرفی، خواسته‌های منطقی ایران نیز مطرح است و آن توانمندی بومی است که دارد. حال اگر مذاکرات روی مساله هسته‌ای متمرکز باشد، این توانمندی بومی به راحتی قابل از دست دادن نیست. این موضوع به دلیل وجود یک قطعنامه پشتیبان بین‌المللی است و ایران نمی‌خواهد به راحتی دستاورد‌های صنعت هسته‌ای خود را که بخشی از آن به خروج ترامپ از توافق برجام برمی‌گردد، از دست بدهد.
بنابراین این مساله‌ای است که بالطبع مورد نظر ایران نیز هست. دغدغه اصلی ایران در زمینه هسته‌ای، ساختن بمب اتمی نیست! بلکه زندگی کردن در محیط امن خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای است. اسراییل با داشتن کلاهک‌های هسته‌ای و عدم عضویت در ان‌پی‌تی توازن را به‌هم زده و ظرفیت و آمادگی تبدیل اختلافات سیاسی به درگیری نظامی را دارد و این موضوع بستر اصلی مذاکرات ایران و امریکاست!
در مذاکره روز شنبه که فقط دو طرف آمادگی خود برای شروع روند حل مشکلات از طریق دیپلماتیک را اعلام می‌کنند برای تدوین نقشه راه خیلی از مسائل باید روشن شود. استراتژی مذاکراتی دو طرف، موضوعات و جایگاه قانونی امریکا در این مذاکرات و نسبتش با برجام و...، چون ایران حاضر نیست به راحتی برجام را که رویکرد بین‌الملل‌گرایی‌اش بود و امید داشت با برجام بتواند به جامعه بین‌المللی برگردد و اقتصادش را شکوفا کند ازدست بدهد، ولی ترامپ با خروجش این فرصت را از مردم ایران گرفت! و این سطح از توسعه هسته‌ای ایران به دلیل این اقدام ترامپ و استفاده ایران از اسنپ‌بک در برجام است.
ایران قائل به از دست دادن این توانمندی نیست، اما با هر‌گونه مکانیسم نظارتی اطمینان‌بخش مشکلی ندارد. پس عدم آمادگی ایران برای کاهش درصد غنی‌سازی به دلیل برجام و تهدیدات هسته‌ای اسراییلی است الا اینکه منطقه به سوی خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای حرکت کند.
در نهایت من تصور می‌کنم خوشبختانه به دلایل مختلف و از‌جمله هزینه جنگ، هر دو طرف اراده‌ای برای حل مشکلاتی که مطرح شد، از طریق تعامل دیپلماتیک دارند. این خود یک بستر مناسب است تا به این فکر کنیم که اگر این مشکلات حل و تنش‌ها بر سر راه منطقه برداشته شود، منطقه وارد یک دوران سازنده و زیرساختی از تعامل بین‌المللی و منطقه‌ای خواهد شد.
اقتصاد منطقه می‌تواند به یک اقتصاد بزرگ مقیاس از همکاری توسعه زیرساختی تبدیل شود؛ به جای الگو‌های امنیتی، الگوی همکاری اقتصادی با استفاده از فناوری و دانش روز جهان و ظرفیتی که کشور‌های منطقه دارند، رقم خواهد خورد. بازار تشنه ایران که بهشت سرمایه‌گذاری است با نیروی انسانی جوان، جاه‌طلب و تحصیلکرده و با فرهنگ باز برای تعامل با فرهنگ خارجی برای ریل‌گذاری در توسعه و سازندگی در کشور که دسترسی به انرژی ارزان و... ایران را یک زمینه مناسب برای همکاری‌های اقتصادی ساخته است که با همکاری‌های بین‌المللی نیز می‌توان مشکلات داخلی این بازار و از‌جمله فساد را ریشه‌کن کرد!
بنابراین ضمن اینکه ما به شرایط سخت منطقه واقفیم، اما به نظر می‌رسد آینده نویدبخشی نیز در انتظار منطقه است، در یک جمع‌بندی کلی به نظر می‌رسد دو کشور تلاش کردند با در‌نظر گرفتن منافع دو‌طرف و منافع کشور‌های منطقه، با انعطاف حداکثری رایزنی دیروز را در راه تعامل دیپلماتیک قدم زده و در قدم اول با استراتژی کم در مقابل کم روی مساله هسته‌ای متمرکز شد. یعنی طرفین با کاهش تحریم‌های امریکا در ازای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران این دور از تعامل دیپلماتیک خود را آغاز کرده‌اند تا با حسن‌نیت و انعطاف حداکثری طرفین به سوی سایر مسائل جزیی مورد علاقه و از‌جمله کاهش تنش‌ها و تبادل زندانیان حرکت کنند. ان‌شاءالله!

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه