روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 يکشنبه 17 فروردين - شماره 4801

کائنات از اهمیت های سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی کشور گزارش می دهد

«عقلانیت حداکثری» در مقابل « فشار حداکثری»

  آبسالان ورزی- دولت چهاردهم برای تعامل خردمندانه با جهان مسیرهای جدیدی پیش‌ رو دارد؛ مسیرهایی که طی سال‌های گذشته بعضا مغفول ماندند حال آن که ظرفیت‌های قابل توجهی برای تنش‌زدایی و البته تامین منافع ملی پیش روی سیاست خارجی کشورمان قرار می‌دهند.
روی کار آمدن دولت چهاردهم با امیدهایی برای تغییر مسیر و متنوع‌تر و متوازن‌تر کردن جهت‌گیری سیاست خارجی کشورمان همراه شد. ایده تنش‌زدایی و بهره‌گیری از دیپلماسی برای تعامل با جهان به ویژه غرب، خوش‌بینی‌ها برای گشوده شدن زنجیر چندساله تحریم از پای اقتصاد کشورمان و بهبود شرایط زندگی عزتمندانه افزایش داد.
با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ژانویه ۲۰۲۵، فضای جهانی دستخوش تغییرات جدیدی شد. یکی از مهم‌ترین تحولات، مذاکرات آمریکا و روسیه در عربستان بر سر بحران اوکراین بود. سیاست ترامپ در قبال ایران نیز همچنان بر فشار حداکثری و به حداقل رساندن فروش نفت ایران و همزمان باز گذاشتن درهای مذاکره استوار است.
با توجه به سابقه تقابل ترامپ با ایران، اعمال دوباره سیاست «فشار حداکثری» که به اذعان مقامات و کارشناسان آمریکایی، یک سیاست شکست‌خورده بوده است، دوباره بر سر زبان‌ها افتاد که در پی آن، عراقچی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: نسخه اول سیاست «فشار حداکثری» لاجرم با «مقاومت حداکثری» مواجه شد و نهایتاً به «شکست حداکثری» برای آمریکا منجر گردید. مدرک می‌خواهید؟ به عنوان فقط یک مثال کافی است وضعیت برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را قبل و بعد از به اصطلاح سیاست «فشار حداکثری» مقایسه کنید. تلاش برای اِعمال «نسخه دوم فشار حداکثری» تنها به «نسخه دوم شکست حداکثری» منجر خواهد شد. ایده بهتر آن است که «عقلانیت حداکثری» را امتحان کنید - به نفع همه است.
ترامپ چند هفته پس از به قدرت رسیدن، یادداشتی را امضا و از احیای سیاست فشار حداکثری علیه ایران خبر داد؛ سیاستی که به ادعای مقامات آمریکایی، یکی از هدف از آن به صفر رساندن صادرات نفت ایران است.
مقام‌های آمریکایی از جمله رئیس‌جمهور این کشور در عین تهدید به گزینه نظامی، بارها خواستار برگزاری مذاکرات برای رسیدن به یک توافق درباره موضوع هسته‌ای ایران شده‌اند و مدعی شده‌اند که درخواست آن‌ها فقط این است که ایران سلاح هسته‌ای نداشته باشد. این موضوع با سابقه آمریکایی‌ها از جمله اقدامات دولت اول ترامپ در خروج از برجام و عدم پایبندی به تعهدات خود، جای ابهام زیادی دارد.
عراقچی در روز بیست‌ودوم بهمن ماه گفت: چرا باید تحت فشار با آمریکا مذاکره کنیم؟ کدام انسان آزاده‌ای قبول می‌کند تحت فشار و زور وارد مذاکره شود؟ منظور مذاکره ترامپ و آمریکا، مذاکره تسلیم است.
وزیر خارجه ایران در اولین گفت‌وگوی تلویزیونی خود در دوم شهریور ماه گفته بود: ما می‌توانیم تحریم‌ها را از طریق شرافتمندانه رفع کنیم. برجام به آن شکل فعلی که وجود دارد، قابل احیا نیست و حتما باید این سند دوباره باز شود و قسمت‌هایی از آن مورد تغییر واقع شود.
او تاکید کرده فرمولی که از نظر ایران وجود دارد، همان فرمول سابق برجام است؛ یعنی اعتمادسازی درباره برنامه هسته‌ای ایران در مقابلِ رفع تحریم‌ها. ما بر همین مبنا آمادگی مذاکره را داریم.
ایران بارها اعلام کرده تحت فشار حداکثری و تهدیدهای گاه‌وبی‌گاه آمریکا، به صورت مستقیم مذاکره نخواهد کرد اما راه را کاملا نبسته است.
سید عباس عراقچی گفته است: ما تحت فشار حداکثری و تهدیداتی که هر روز انجام می‌شود وارد مذاکره مستقیم با آمریکا نمی‌شویم و این سیاست روشن ما است، تا زمانی که تحولی در رویکرد طرف مقابل نسبت به ایران و مردم ایران ایجاد نشود.
وزیر خارجه ایران تاکید کرد: با اتهاماتی که هر روز از سوی آمریکایی‌ها علیه ایران زده می‌شود، سیاست‌هایی که هر روز اعلام می‌شود، با درخواست‌های غیر معقول و غیرقابل پذیرشی که هر روز گفته و درخواست می‌شود ما وارد هیچ مذاکره مستقیمی با طرف‌های آمریکایی نخواهیم داشت، البته راه برای مذاکرات غیر مستقیم باز است و ما از کانال‌های مختلف امکان آن را داریم.
ترامپ در اسفند ماه و در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که نامه‌ای به ایران نوشته است. «انور قرقاش» مشاور دیپلماتیک رئیس امارات روز ۲۱ اسفند به تهران سفر و این نامه را به عراقچی تقدیم کرد.
عراقچی در واپسین لحظات سال ۱۴۰۳ درباره این نامه گفت: نامه بیشتر جنبه تهدید دارد، ولی فرصت‌هایی را نیز به اصطلاح ادعا می‌کند که وجود دارد. ما روی زوایای نامه کار کرده‌ایم و روی همه نکات آن دقت کرده‌ایم. پاسخی که تهیه خواهد شد، با در نظر داشتن همه این زوایاست و هر دو بعد تهدید و فرصت را خواهیم دید و به تعبیر سردار شهید سلیمانی، در دل هر تهدید فرصتی هم وجود دارد و ما إن‌شاءالله فرصت‌های آن را هم مدنظر قرار خواهیم داد.
پاسخ ایران به نامه ترامپ روز هفتم فروردین و از طرق عمان داده شده و عراقچی در این خصوص گفت: جمهوری اسلامی ایران با نگاهی مسئولانه و با پایبندی به عرف دیپلماتیک، پاسخ نامه رئیس‌جمهور آمریکا را از طریق مقتضی به طرف آمریکایی منعکس کرده است.
داستان ایران اتمی
درباره موضوع هسته‌ای نیز رویکرد خصمانه اروپا همچنان ادامه دارد. معاونان وزرای خارجه ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام تاکنون دو بار درباره موضوعات مختلف از جمله موضوع هسته‌ای در ژنو رایزنی کرده‌اند اما شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با صحنه‌گردانی اروپا و آمریکا علیه ایران قطعنامه صادر کرده و ضمن درخواست از مدیرکل آژانس برای تهیه گزارش جامع درباره برنامه هسته‌ای ایران، آن‌را به‌عنوان مقدمه‌ای برای کلید زدن «اسنپ‌بک» و تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داده است.
در آخرین ساعات جلسه اول آذر ۱۴۰۳ شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با فشار و اصرار سه کشور اروپایی و آمریکا و به‌رغم عدم حمایت حدود نیمی از دولت‌های عضو، قطعنامه‌ای غیر اجماعی در مورد برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را با تکیه بر ادعاهای واهی از جمله عدم همکاری ایران، تصویب کرد.
وزارت خارجه ایران و سازمان انرژی اتمی ایران پس از تصویب این قطعنامه در بیانیه‌ای مشترک اعلام کردند: دولت چهاردهم ادامه و ارتقای همکاری‌ها با آژانس را با هدف حل و فصل موضوعات فی مابین در دستور کار خود قرار داده است. در چارچوب همین رویکرد اصولی، ایران از سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران استقبال کرد و برنامه‌ریزی لازم برای فراهم نمودن زمینه تعاملات بیشتر و موفقیت سفر را انجام داد.
در این بیانیه آمده است: سفر مدیرکل آژانس به ایران، دیدارهای وی با مقام‌های عالی جمهوری اسلامی ایران و بازدید از مجتمع‌های غنی‌سازی شهید دکتر علی‌محمدی و شهید مهندس احمدی روشن و مذاکرات صورت گرفته، زمینه مناسبی برای تقویت تعاملات ایران و آژانس ایجاد کرد.
ایران در ادامه این بیانیه اعلام کرد: در چنین شرایطی سه دولت اروپایی و آمریکا به جای کمک به تداوم فضای سازنده ایجاد شده بین ایران و آژانس، حتی منتظر نتایج سفر مدیر کل آژانس هم نمانده و در یک اقدام تقابلی و ناموجه، قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای حکام ارائه کردند. چنین اقدامی بار دیگر ثابت کرد که سه دولت اروپایی و آمریکا در ادعای خود مبنی بر حفظ اعتبار آژانس به هیچ وجه صداقت ندارند و موضوع هسته‌ای ایران صرفا بهانه و دستاویزی برای پیشبرد اهداف نامشروع آنها است.
در این بیانیه همچنین آمده است: مراجع صلاحیت‌دار جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف پیش‌تر اعلام کرده بودند که اتخاذ هرگونه اقدام تقابلی و سوء استفاده از شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای پیشبرد اهداف نامشروع و سیاسی، با پاسخ متقابل ایران مواجه خواهد شد. مختصات پاسخ احتمالی ایران از قبل نیز به مدیرکل آژانس اطلاع‌رسانی شده است. بر همین اساس، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دستور انجام اقدامات موثر، از جمله راه‌اندازی مجموعه‌ معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.
با این حال، ایران بارها تاکید کرده به همکاری با دیدبان هسته‌ای سازمان ملل متعهد است.
وزیر خارجه ایران گفته است: راهبرد صبر ما مبتنی بر یک صبر انفعالی نیست، بلکه صبر همراه با ابتکار عمل است. ما اصلاً یک سیاست منفعلانه نداریم که بنشینیم نگاه ‌کنیم چه تصمیمی برای ما می‌گیرند؛ نه، حتی درخصوص مذاکرات احتمالی هسته‌ای هم طراحی داریم و برنامه‌ریزی کرده‌ایم. مذاکرات که به صورت غیرمستقیم جریان دارد. کانال سه کشور اروپایی برقرار است. با آقای گروسی و آژانس هسته‌ای همکاری داریم و یک ایده جدید برای حل مسائل مطرح است که در حال بررسی آن هستیم.
اعتقاد به دیپلماسی
عراقچی در آخرین کنفرانس خبری سخنگوی وزارت خارجه ایران، به میان خبرنگاران آمد و گفت: یک سال پر هیجان، پرماجرا همراه با سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم. غم‌ها و شادی‌هایی وجود داشت که غم‌ها بیشتر بود، شهادت آیت‌الله رئیسی و وزیر امور خارجه آقای امیرعبداللهیان از وقایع تلخ سال گذشته بود، همچنین وقایعی که در منطقه اتفاق افتاد.
او گفت: دعا می‌کنم در سال جدید که شروعش با شب‌های عزیز قدر مصادف است خداوند قدر بهتری را برای مردم ایران مقدر کند و بهترین‌ها را برای همه مردم ایران و مسلمانان تقدیر کند و سال آینده را با همین شور و انرژی در خدمت شما باشیم و به اتفاق حرکت کنیم.
عراقچی همچنین در پیام نوروزی خود تصریح کرد: ما معتقد به دیپلماسی هستیم و معتقدیم دیپلماسی جایگزین مناسب‌تری برای سیاست‌های یکجانبه، فشارهای ناعادلانه، تحریم‌های ظالمانه و تهدید و ارعاب است. ایران همواره آماده گفت‌وگو بوده اما مذاکره‌ای که از موضع برابر صورت بگیرد و تامین‌کننده منافع ملت ایران است.
وزیر خارجه ایران با بیان اینکه «ملت ایران، یک ملت شریف و با عزت است و جز در برابر خداوند متعال، سر خم نمی‌کند»، گفت: ما بر اساس همین منطق، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با کمک خداوند به پیش خواهیم برد و ذره‌ای از منافع ملت ایران کوتاه نخواهیم آمد.
دیپلمات عالی‌رتبه ایران در پایان گفت: سال جدید را با امید فراوان آغاز می‌کنیم و با تلاش بیشتر حرکت می‌کنیم و من اطمینان دارم که با همت و غیرت و صبر مردم و با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری و مدیریت رئیس‌جمهور محترم، سال جدید، سال شکوفایی بیشتر برای ایران عزیز ما خواهد بود.
سال خیلی حیاتی ۱۴۰۴ برای ایران و مذاکره برای خروج از تحریم ها
دکتر مهدی سنایی، معاون سیاسی رئیس جمهور در گفت و گویی راه خروج ایران از چالش ها را «وفاق ملی و سیاست خارجی متوازن» ذکر کرده و در این دو بخش وضعیت ایران و جهان را به تحلیل نشسته است. سنایی سیاستمدار اصلاح‌طلب و دیپلمات ایرانی (سفیر پیشین ایران در روسیه و نماینده حوزه انتخابیه نهاوند در دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی) است. او در دولت چهاردهم از شهریور ۱۴۰۳ معاون امور سیاسی دفتر رئیس‌جمهور و از آبان ۱۴۰۳ مشاور سیاسی رئیس‌جمهور است. سنایی تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران را از سال ۱۳۸۲ خورشیدی در گروه روابط بین‌الملل آغاز و سپس با شکل‌گیری گروه مطالعات منطقه ای، دو دوره و تا سال ۱۳۹۲ عضو وابسته این گروه بود. وی گروه مطالعات روسیه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۶ و مرکز مطالعات غیردولتی ایران و اوراسیا با عنوان ایراس را در سال ۱۳۸۳ خورشیدی بنیان گذاشت.
سنایی در این گفت و گو در بخش نخست به معنای وفاق در نگاه پزشکیان و حوزه تحقق آن می پردازد. سپس از نظر فلسفه سیاسی تمایز مردم، جامعه و ملت با سوابق تاریخی آن در اندیشه لاک، تبیین کرده و پایین ترین و بالاترین سطح وفاق را به بررسی می نشیند. او برای درک درست از وفاق، تاکید اساسی روی تمایز میان رویکرد و روش و گفتمان با یکدیگر و سپس به چالش های تحقق وفاق می پردازد. او در بخش چالش های وفاق تاکید می کند که نارضایتی بخشی از جامعه که در انتخابات شرکت نکرده اند، و اختلافات سیاسی در هیات حاکمه، موانع اصلی بر سر راه تحقق وفاق هستند.
 در بخش خارجی، سنایی به طرح اسکلت سیاست خارجی دولت پزشکیان می پردازد. از نظر او پزشکیان بر سیاست آشتی جویانه و وحدت بین جوامع اسلامی تاکید دارد. اما با ایجاد تمایز میان سیاست های غیرمترقبه ترامپ ۲ در برابر ترامپ ۱، چالش های او را برمی شمارد. از این منظر او نقش روسیه و شیوه پرداختن آمریکا به برجام را بسیار با اهمیت می داند. اما برای تحقق اهداف جمهوری اسلامی بر نیاز ایران به یک سیاست خارجی چند وجهی و متوازن بر پایه رابطه با همه دنیا و کنار گذاری سیاست خارجی تک سویه را مطرح می کند. او معتقد است ایران هراسی تا اندازه زیادی منتفی شده ولی دشمنان بر روی ایران ضعیف دارند مانور می دهند. و در آخر تاکید می کند که تاب‌آوری و مقاومت مردم در گرو خروج از تحریم‌ها است و دولت باید مردم را نسبت به سیاست‌های کشور قانع و به رفع تحریم‌ها امیدوار کند زیرا خروج از تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی، از اولویت‌های اصلی کشور است.
هفته‌های آتی حساس در روابط ایران و آمریکا
به گفته عبدالرضا فرجی‌راد استاد ژئوپلیتیک در حالی که دونالد ترامپ پاسخ نامه خود به تهران را دریافت کرده، به نظر می‌رسد چند هفته آینده وضعیت روشنتری را در رابطه با این تنش‌ها و نیز مکاتبات شاهد خواهیم بود. هم در داخل کشور، هم کشورهای منطقه و به‌ویژه کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، هم اروپا و هم چین و روسیه، همگی منتظرند تا واکنش ترامپ به پاسخ نامه ایران به‌طور روشن اعلام گردد.
خبرهایی به گوش می‌رسد که دونالد ترامپ مخالفتی با پیشنهاد ایران مبنی بر مذاکرات غیرمستقیم ندارد، هرچند که در نهایت ممکن است این مذاکرات را مقدمه‌ای برای مذاکرات مستقیم ارزیابی کند. به‌علاوه، برخی مقامات سیاسی شناخته‌شده ایرانی نیز در مصاحبه‌های خود بیان کرده‌اند که مذاکرات غیرمستقیم برای شناخت درخواست‌های طرف آمریکایی است و می‌توان از این سخنان این‌گونه برداشت کرد که در صورت تمرکز ترامپ بر مسئله هسته‌ای و پیگیری نوعی مذاکرات برابر و نه از موضع بالا، مذاکرات غیرمستقیم می‌تواند به مذاکرات مستقیم تبدیل شود.
هرچند به نظر می‌رسد در درون دولت آمریکا در رابطه با مواجهه با ایران اختلاف نظرهایی وجود دارد. مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع از جمله کسانی هستند که خواهان فشار حداکثری و برخورد سخت با جمهوری اسلامی هستند، در حالی که شخص ترامپ و نماینده خاورمیانه‌ای او بر مذاکره تأکید دارند.
در این میان، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه که جزو افراد تندروی دولت به حساب می‌آید، یکی دو هفته‌ای است که کمتر سخنی در این رابطه مطرح کرده و احتمالاً او در وسط این دو دیدگاه ایستاده و اگر هم مذاکراتی شروع شود، به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی از سیاست رئیس‌جمهور و روند دیپلماسی حمایت خواهد کرد.
نکته قابل توجه در این رابطه سخنان وزیر خارجه اسرائیل است که در آخرین مصاحبه خود بیان کرده است: «ما فقط نمی‌خواهیم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و اگر از طریق دیپلماسی این امر محقق شود، با آن مخالفتی نخواهیم داشت.» این اولین بار است که فردی در دولت نتانیاهو چنین سخنانی را به زبان می‌آورد، زیرا تا کنون اسرائیل با هر گونه مذاکره‌ای با جمهوری اسلامی در رابطه با موضوع هسته‌ای مخالفت کرده و در تبلیغات منفی علیه مذاکرات، مقامات اسرائیلی اعلام می‌کردند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای است و از طریق مذاکره به دنبال خرید زمان است.
به احتمال قوی، این سخنان وزیر خارجه اسرائیل به این دلیل است که اطلاعاتی از درون دولت آمریکا و شخص ترامپ دارند که وی تصمیم به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران گرفته است. هرچند که این احتمال نیز وجود دارد که طرف آمریکایی به اسرائیل اطمینان داده باشد که در صورتی مذاکرات نتیجه‌بخش خواهد بود که دیگر مسأله غنی‌سازی در ایران خطری برای تولید سلاح نداشته باشد.
در این وضعیت تنش‌زا، کشورهای عربی خلیج فارس نیز بیکار نیستند و نگرانی خود را ابراز کرده‌اند. بویژه اینکه هر روز خبرهایی می‌رسد که آمریکا بر میزان ناوها و هواپیماهای خود در منطقه می‌افزاید. در خبرها آمده بود که کشورهای عربستان، کویت و قطر به جمهوری اسلامی اطلاع داده‌اند که به هیچ‌وجه اجازه نخواهند داد که از خاک آنها به کشور همسایه شمالی حمله‌ای صورت پذیرد.
کشورهای مهم اروپایی نیز به افزایش تنش بین ایران و آمریکا حساسیت نشان داده‌اند. آنها دیپلماسی را تنها راه حل مشکل هسته‌ای ایران دانسته و وزیر خارجه فرانسه اعلام کرده است که اگر گفت‌وگو بین ایران و آمریکا آغاز نشود، مسیر غیر از دیپلماسی جنگ بین آمریکا و ایران را اجتناب‌ناپذیر می‌داند. به همین جهت، مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، یک جلسه کابینه را به موضوع ایران اختصاص داده است.
البته به نظر می‌رسد که فرانسه نیز مانند بسیاری از کشورهای اروپایی با درگیری بین ایران و آمریکا مخالف است، اما در عین حال بی‌میل نیست که فشارها بر ایران افزوده گردد تا در صورت آغاز مذاکرات، جمهوری اسلامی در رابطه با موضوع هسته‌ای دستاورد چندانی نداشته باشد. در مذاکرات قبلی نیز فرانسوی‌ها در مواقعی سنگ‌اندازی کرده‌اند و ضمن اینکه فرانسه نسبت به مسأله توسعه فعالیت‌های موشکی ایران حساسیت نشان داده است.
روشن است که اعضای اروپایی گروه ۵+۱، همراه با چین و روسیه، موضع یکسانی با آمریکا ندارند و همگی حمله به ایران را رد می‌کنند. هرچند روسیه و چین در اظهارات علنی خود، ترامپ را مسئول بهم‌خوردن توافق هسته‌ای (برجام) دانسته و سیاست تهدیدآمیز اروپا برای فعال کردن مکانیزم ماشه را نمی‌پسندند.
به نظر می‌رسد کندی مذاکره با اروپا، در حالی که زمان زیادی تا اکتبر و موضوع اسنپ بک باقی نمانده، بی‌ارتباط با تعیین تکلیف وضعیت روابط ایران و آمریکا نباشد. احتمالاً در صورت آغاز مذاکرات ایران و آمریکا، مذاکرات با اروپا و همچنین مشورت با چین و روسیه نیز تسریع خواهد یافت.
نکته قابل توجه این است که توافق شده آقای گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در روزهای آینده سفری به ایران داشته باشد و با مقامات سیاسی و هسته‌ای ایرانی ملاقات کند. سفر گروسی به تهران در این مقطع حساس از اهمیت خاصی برخوردار است و می‌تواند بر افزایش یا کاهش تنش‌ها تأثیرگذار باشد. هرچند که به نظر می‌رسد احتمال کاهش تنش‌ها بیشتر است و وی دست خالی تهران را ترک نخواهد کرد.
گسترش روابط با کشورهای غیرمعاند اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است
کارشناس مسائل بین‌الملل، در  نشست خبری تحلیلی ۱۵ فروردین ۱۴۰۴ با موضوع بررسی مهم‌ترین اولویت‌های سیاست خارجی کشورمان و جایگاه میدانی ایران در عرصه تحولات بین‌الملل و پاسخ به پرسشی در خصوص کشورهای آفریقایی و تحولات اخیر سودان شرکت و مطالبی مطرح نمود.
سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل بین‌الملل ،  در پاسخ به اولویت‌های سیاست خارجی و اهمیت سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی، گفت: «در جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین رکن‌ها در طول ۴۶ سال گذشته همواره موردتوجه ویژه مردم و مقامات ارشد کشور بوده است. اسناد بالادستی و قانون اساسی سه مؤلفه «عزت، حکمت و مصلحت» را برای رسیدن به منافع ملی تعریف کرده‌اند که باید در همه امور مربوط به آنها توجه شود که خوشبختانه تاکنون با اولویت‌های مختلف این‌چنین بوده است.»
وی با اشاره به برنامه پنج‌ساله هفتم ابراز کرد:  در سال اول این برنامه (۱۴۰۴)، اولویت‌هایی مانند برقراری ارتباط با کشورهای همسایه و اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. او افزود: «هیچ‌یک از کشورهای همسایه از این راهبرد مستثنی نبوده و این مسیر همه آنها را شامل می‌شود، حتی کشورهایی مانند مالزی و اندونزی و هند را در بر می‌گیرد."
کشورهای غیرهمسایه و غیرمسلمان
کارشناس بین‌الملل در مورد سؤال از وضعیت کشورهای غیر همسایه و غیرمسلمان گفت: " گسترش و تعمیق روابط با همه کشورهای غیرمعاند به‌خصوص در قاره آفریقا و آسیا، در اولویت‌ دوم دیپلماسی ایران قرارداد." وی خاطرنشان کرد: «شرایط این کشورها در ایجاد ارتباطات گوناگون با جمهوری اسلامی، به‌ویژه در حوزه اقتصادی، منجر به تسهیل تعاملات در حوزه‌های دیگر خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است.»
وی همچنین به ارتباط با کشورهای اروپایی اشاره کرد و آن‌ها را بخشی از اولویت‌های دیگر سیاست خارجی نام برد و به تلاش‌های دیپلماتیک در ماه‌های اخیر اشاره کرد.
صدرالحسینی برقراری ارتباط با تمامی کشورهای پنج قاره به جز رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و آمریکا را به‌عنوان بخش دیگری از مُحکمات سیاست‌ خارجی ایران شمرد.
کارشناس مسائل بین‌الملل در ادامه صحبت‌های خود، به اهمیت اجرایی‌کردن توافقات راهبردی با چین و روسیه پرداخت و گفت: «تأکید بر اولویت اقتصادی در ابعاد پولی، تجاری، بانکی، بیمه‌ای، بندری، گمرکی و امثال آن حتماً در تقویت ابعاد دیگر مانند سیاسی، فرهنگی، دفاعی، امنیتی، علمی، پارلمانی و گردشگری می‌تواند تأثیر مستقیم داشته باشد."
صدرالحسینی در خصوص وسعت خاک و ژئوپلیتیک ایران که می‌تواند در خصوص کریدور یا گذرگاه‌های اقتصادی منطقه و جهان تأثیرگذار باشد گفت: در گام اول، گذرگاه‌ شمال جنوب و شرق به غرب می‌تواند آورده قابل‌توجهی در خصوص شکوفایی اقتصادی و تأمین امنیت پایدار برای ملت ایران به دنبال داشته باشد و این مهم از مسیر دیپلماسی فعال و پویا با کشورهای منطقه می‌گذرد که شاهد آن هستیم.
سه مسیر پیش روی سیاست خارجی دولت چهاردهم
اینکه مهم‌ترین مسیرهای تغییر در سیاست خارجی ایران در چند سال پیش رو چه خواهد بود، محل بحث است. در این ارتباط، الهام رسولی ثانی آبادی در پژوهشی با عنوان «بررسی مسیرهای تغییر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در کابینه چهاردهم بر اساس مدل ترکیبی تغییر سیاست خارجی» که پاییز ۱۴۰۳ در مجله رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی منتشر شد، با ارایه مدلی ترکیبی، مسیرهای تغییر در سیاست خارجی دولت چهاردهم را تبیین کرد.
مفهوم «فرصت‌گرایی» را می‌توان یکی از مفاهیم جدید در گفتمان سیاست خارجی کابینه چهاردهم دانست؛ مفهومی که کمتر در عرصه سیاست خارجی ایران مطرح شده است
بر اساس این مطالعه، برای تغییر سیاست خارجی ایران در کابینه چهاردهم سه مسیر کلی وجود دارد؛ ورودی‌های جایگزین جدید از منابع داخلی یا بین‌المللی، راهیابی ورودی‌های از قبل موجود به دستگاه تصمیم‌گیری سیاست خارجی و نهایتا تغییر «درون روایتی» از سوی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی.
در ادامه با استفاده از مسیرهای پیشنهادی این پژوهش، تغییر و تداوم احتمالی در سیاست خارجی کابینه چهاردهم مورد بررسی قرار گرفته است:
تغییرات احتمالی در سیاست خارجی کابینه چهاردهم از طریق ورودی‌های جایگزین جدید
الف) ورودی های جدید از منابع داخلی
روی کار آمدن افراد و نخبگان جدید تصمیم‌گیرنده به عنوان مهم‌ترین ورودی جدید می‌تواند در نظر گرفته شود که به طور بالقوه می‌تواند زمینه‌ساز تغییر در سیاست خارجی کابینه چهاردهم باشد.
بر این مبنا ما می‌توانیم انتظار تغییراتی را در سیاست خارجی ایران به واسطه ادراکات و طرز نگرش‌های متفاوت شخص رئیس‌جمهوری، وزیر امور خارجه، اعضای تیم مذاکره‌کننده یا دبیر شورای عالی امنیت ملی داشته باشیم. چنان که «مسعود پزشکیان» در مقاله انگلیسی خود در روزنامه «تهران تایمز» با عنوان «پیام من به جهان جدید» خطوط اصلی برنامه و جهت‌گیری دولتش را «اصلاحات تقویت وحدت ملی و تعامل سازنده با جهان» عنوان کرد. نوشتن مقاله به زبان انگلیسی، خود می‌تواند نشانگر ایده «تعامل با جهان بر اساس زبان اصلی» باشد.
بر این اساس می‌توان مفهوم «فرصت‌گرایی» را یکی از مفاهیم جدید در گفتمان سیاست خارجی کابینه چهاردهم دانست؛ مفهومی که کمتر در عرصه سیاست خارجی ایران مطرح شده است. پزشکیان در مقاله‌اش تاکید کرد: دولت من قصد دارد سیاستی «فرصت گرا» را پیگیری کند که با ایجاد تعادل در روابط با همه کشورها، منطبق با منافع ملی، توسعه اقتصادی و نیازهای صلح و امنیت منطقه و جهان باشد .
ب) ورودی‌های جایگزین جدید از منابع بین‌المللی
در این مسیر اولین متغیر شوک‌ها و بحران‌های بیرونی در ۲ سطح بین‌المللی یا منطقه‌ای است که به عنوان ورودی جدید وارد دستگاه تصمیم‌گیری کشور می‌شوند و ممکن است موجب تغییراتی در سیاست خارجی شوند.
به عنوان مثال در سطح منطقه می‌توان به مواردی چون وقوع جنگ در خاورمیانه، منازعات اسراییل با فلسطین و گروه‌های مقاومت، تغییر موقعیت گروه‌های مقاومت، تغییرات قیمت نفت، وقوع انقلاب و تغییر نظام سیاسی در هر یک از کشورهای منطقه، ظهور جنبش‌ها و بازیگران غیردولتی تروریستی در منطقه، درگیر شدن روسیه در جنگ منطقه‌ای جدید، درگیری چین در منطقه و ... اشاره کرد که وقوع هر یک از این عوامل می‌تواند موجب تغییراتی در سیاست خارجی ایران شود.
در سطح بین‌المللی نیز می‌توان به مواردی چون تغییر قطبیت نظام بین‌الملل، تغییر ریاست جمهوری در آمریکا و تغییر سیاست‌ها نسبت به ایران، تغییر قواعد محیطی یا نهادی نظام بین‌الملل، وقوع بحران‌های بین‌المللی (اقتصادی، سیاسی، محیط زیستی و ...) اشاره کرد که همگی می‌توانند موجب تغییرات سیاست خارجی ایران در کابینه چهاردهم شوند.
«پنجره‌های فرصت» نیز می‌توانند ذیل ورودی‌های این مسیر قرار گیرند. در این حوزه بایستی چارچوب شناختی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی را به عنوان متغیر مداخله‌گر در نظر بگیریم که تغییرات ساختار بیرونی بین‌المللی و داخلی را درک کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهد.
در زمینه تغییر سیاست خارجی از طریق روایت‌ها باید گفت تصمیم‌گیرندگان از طریق دستکاری عناصر خاصی از روایت اصلی (طرد و برجسته‌سازی)، بیان می‌کنند که چه چیزی احتیاج است که تغییر کند و چرا باید تغییر کند
استقبال کشورهای اروپایی و آمریکا برای مذاکره با ایران، منازعات احتمالی میان آمریکا با چین و روسیه یا قدرت‌های اروپایی، منازعات میان کشورهای عربی منطقه یا افول قدرت آمریکا در مقایسه با چین نیز می‌تواند به عنوان پنجره‌های فرصتی برای تغییر سیاست خارجی کابینه چهاردهم در نظر گرفته شود.
در زمینه تغییر سیاست خارجی از طریق روایت‌ها هم باید گفت، تصمیم‌گیرندگان از طریق دستکاری عناصر خاصی از روایت اصلی (طرد و برجسته‌سازی)، بیان می‌کنند که چه چیزی احتیاج است که تغییر کند و چرا بایستی تغییر کند
متغیری دیگری که ذیل این مسیر قرار می‌گیرد، فشارهای محیطی در قالب سیاست چماق و هویج است که می‌تواند موجب تغییر در سیاست خارجی کابینه چهاردهم مثلا تغییر از سیاست سازش‌ناپذیری مطلق به سیاست تعامل نسبی در مواجهه با غرب شود. در همین زمینه رئیس جمهوری در مقاله خود به حوزه‌های منازعه با آمریکا به عنوان فشارهای محیطی تاکید می‌کند و خواهان اتخاذ سیاستی جدید از سوی آمریکا در قبال ایران است.
تغییرات احتمالی در سیاست خارجی کابینه چهاردهم از طریق ورودی‌های از قبل موجود در دستگاه تصمیم‌گیری
به عنوان مثال گزینه مذاکره با غرب به عنوان گزینه‌ای از پیش موجود که توسط روسای جمهور خاتمی یا روحانی نیز دنبال می‌شده، می‌تواند در این مسیر مورد توجه قرار گیرد. این مذاکره می‌تواند بر سر مسائل مورد منازعه ایران با این کشورها یا مسائل و حوزه‌های دیگر باشد. در همین زمینه پزشکیان بر آماده بودن دولت خود برای مشارکت در گفت‌وگوهای سازنده با کشورهای اروپایی بر پایه ایجاد روابط احترام متقابل و اصل برابری در حوزه‌های مختلف تاکید می‌کند. در مورد مذاکره با دولت آمریکا نیز پزشکیان مذاکره با این کشور را منوط به پیش شرط تغییر رفتار و سیاست آن می‌داند.
از دیگر گزینه‌های از پیش موجود در سیاست خارجی ایران که پزشکیان در مقاله خود به دنیا اعلام کرده، گزینه مواجهه با ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی از طریق هنجارسازی است. در همین راستا پزشکیان بیان می‌کند که «همکاری برای توسعه و شکوفایی منطقه‌ای اصل راهنمای سیاست خارجی ما خواهد بود .
از دیگر گزینه‌های از پیش موجود در سیاست خارجی ایران که در کابینه سیزدهم نیز به جد دنبال می‌شد، تاکید بر همراهی و پیوند با چین و روسیه است. پزشکیان هم این دو کشور را همپیمانانی راهبردی و ارزشمند برای ایران عنوان کرده و بر تقویت همکاری‌های دوجانبه و چند جانبه با این دو کشور در قالب سازمان‌ها و پیمان‌های منطقه ای تاکید می‌کند. ادامه روابط و ایجاد روابط قوی با دولت‌های نوظهور از جمله کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین نیز از دیگر گزینه‌های از قبل موجود است که دولت چهاردهم بر آن تاکید دارد.
تحلیل تغییرات احتمالی در سیاست خارجی کابینه چهاردهم از طریق تغییرات «درون روایتی»
رئیس‌جمهوری بایستی به اصول قانون اساسی و نقش ملی تعریف شده در این قانون برای خود و نظام پایبند باشد. بنابراین، تغییر کلی روایت جمهوری اسلامی ایران (تغییر از یک روایت کلی به یک روایت کلی دیگر) و مفروضه‌های اساسی آن و همچنین تغییر در نقش ملی تعریف شده و تعریف یک نقش ملی جدید غیر ممکن است.
مطابق با اصل ۱۵۲ قانون اساسی، سیاست خارجی ایران بر اساس نفی هرگونه «سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان» و «عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه گر» و «روابط صلح آمیز متقابل با دولت‌های غیر محارب استوار است.
مطابق با اصل ۱۵۴ نیز ایران در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.
برخی سیاست‌های ما در قبال جهان خارج می‌تواند تغییر کند به این دلیل که ما در روایت بیوگرافیک، خود را به عنوان یک دولت خوب یا دولت متمدن و یک دولت صلح‌جو بازنمایی می‌کنیم
بر پایه همین اصول اصلی شکل دهنده به روایت جمهوری اسلامی ایران است که پزشکیان نیز در مقاله خود صراحتا پایه‌های سیاست خارجی دولتش را بر اصولی چون عزت، حکمت و مصلحت و با تاکید بر بر حفظ عزت و شان بین‌المللی ایران بیان می‌کند.
بنابراین تغییر از طریق این مسیر صرفا می‌تواند با «تغییر درون روایتی» و همچنین «تغییر در نحوه متفاوت ایفا و اجرای نقش ملی» در نظر گرفته شود. به این معنا که در کنار حفظ روایت کلی نظام، تصمیم‌گیرندگان جدید از طریق فعال کردن پیام‌های خاص در درون این روایت کلی برای توجیه تغییر سیاست و غیر فعال کردن عناصری از روایت که با تغییر سیاست همخوان نیستند، به تغییر سیاست خارجی می پردازند.
برخی سیاست‌های ما در قبال جهان خارج می‌تواند تغییر کند به این دلیل که ما در روایت بیوگرافیک، خود را به عنوان یک دولت خوب یا دولت متمدن و یک دولت صلح‌جو بازنمایی می‌کنیم. بنابراین از طریق روایت‌های بیوگرافیک است که مشخص می‌شود یک دولت به عنوان کارگزار اصلی در سیاست خارجی به دنبال چه چیزی است، برای چه چیزی بایستی ایستادگی کند و چه نقشی برای خود در عرصه بین‌المللی تعریف می‌کند.
در همین راستا افراد تصمیم‌گیرنده جدید در کابینه چهاردهم از طریق فعال کردن پیغام‌های خاص در درون روایت کلی نظام و غیر فعال کردن عامدانه سایر عناصر این روایت، می‌توانند به باز تعریف تهدیدات امنیتی و چگونگی مواجهه با آن بپردازند و برخی از سیاست‌ها را در مواجهه با این تهدیدات مشروع، ممکن و موجه سازند.
نتیجه‌گیری
جهت حرکت سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری پزشکیان می‌تواند در سه مسیر یاد شده ترسیم شود. ذیل هر یک از آنها متغیرهای مادی و معنایی اثرگذاری در سطوح داخلی و بین‌المللی قرار دارند که مسیرهای تغییر را تعیین می کنند.
در مقام نتیجه‌گیری توجه به دو نکته بسیار مهم است. اول آن که برای تحلیل دقیق تغییر و تداوم احتمالی سیاست خارجی کابینه چهاردهم بررسی و در نظر گرفتن هر سه مسیر به صورت هم زمان ضروری است.
دوم آن که هر یک از این مسیرهای تغییر، منجر به خروجی‌های جدیدی در جهت گیری سیاست خارجی ایران می‌شوند. این خروجی‌های جدید می‌توانند تغییراتی در اهداف / ابزار یا هر ۲ باشند. از سوی دیگر گستره تغییر می‌تواند از یک یا چند حوزه خاص یا تمامی حوزه‌ها، گسست چشمگیر از رفتار گذشته یا تغییرات جزئی را شامل شود.
تغییرات همچنین می‌تواند دربردارنده تغییرات نرمال و به قاعده (تدریجی، آرام و مرتبط با بخش‌های خاصی از سیاست خارجی) یا شامل تغییرات رادیکال و تجدید نظرطلبانه (سریع و مرتبط با بخش‌های وسیع‌تری از سیاست خارجی و دارای هزینه‌های بیشتر) باشد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه