سیاسی
نشریه اکونومیست گزارش تفصیلی درباره سوریه بعد از اسد نوشته است. نویسنده گزارش نوشته در آغاز امسال، درست پس از اینکه الشرع اعلام کرد که «رئیسجمهور موقت» خواهد بود، من و همکارانم در اکونومیست فرصتی برای ملاقات با الشرع پیدا کردیم. وقتی وارد کاخ ریاستجمهوری شدیم، از اینکه او چقدر تنها و غمگین به نظر میرسید، تعجب کردیم. من انتظار داشتم که سالنی که فرش قرمز ۱۰۰ متری در آن پهن شده پر از مشاورانش باشد. اداره یک کشور چندمذهبی و بزرگ کار پرزحمتی است. اما آنجا به طرز عجیبی خالی بود. اکونومیست در توصیف مصاحبه این نشریه با الشرع نوشته: ما به اتاق کناری منتقل شدیم و در نهایت دو مرد وارد شدند. یکی کوتاه و چاق که بعد فهمیدیم وزیر امور خارجه جدید، اسد الشیبانی است و با نگاهی سرد به ما نگاه میکرد. همراه او مردی بلند و باریک و به طور عجیبی فروتن بود؛ رئیسجمهور جدید سوریه. آنها مرا به یاد لورل و هاردی انداختند. خبرنگار اکونومیست نوشته: از تماشای سخنرانیهای الشرع میدانستم که ال-شرعاء صدای نرمی دارد، اما انتظار داشتم که این صدا در مقابل دیگران اقتدار آرامی داشته باشد. در واقع، صدایش تنها بیاعتماد به نظر میرسید. فرماندهای که مردان جوان را متقاعد میکرد تا خودشان و دیگران را به کشتن بدهند کجا بود؟ جنگسالاری که در دیگر گروههای شبهنظامی ترس ایجاد میکرد کجا بود؟ ایدئولوگی که ابوبکر البغدادی او را مسئول فتح سوریه کرده بود کجا بود؟ او کتوشلوار نخی شیک و ریشی مرتب داشت، انگار که برای گذراندن شبی در بیروت آماده شده باشد. سه بار در طول مصاحبه به لباسهایش اشاره کرد؛ «نظر شما در مورد پوششم چیست؟ « شوخی میکرد. با وجود خوشبرخوردی، به نظر نمیرسید که راحت باشد. بین سوالات دستوپا میزد و بینیاش را میخاراند. پاهایش تکان میخوردند. زمانی که احساس میکرد تحت فشار است، آنها را زیر صندلیاش پنهان میکرد. همکارانم و من بارها از او درباره دموکراسی پرسیدیم و در نهایت او موافقت کرد که سوریه «به این سمت خواهد رفت”. آنها زیاد از سوالات ما خوششان نیامدند. رئیسدفتر وزیر امور خارجه وقتی از او درباره زنان پرسیدیم، زیر لب گفت «کلیشهای! تهاجمی!» زمزمه کرد. وقتی بحث اسرائیل مطرح شد، دستیار او صحبت را قطع کرد و گفت که مصاحبه باید ظرف پنج دقیقه به پایان برسد. او قطعاً از وزیر امور خارجهاش حرف شنوی دارد. او به زبان انگلیسی عذرخواهی کرد و گفت باید برود، و اسد الشیبانی تقریباً او را از صندلی بلند کرد و به سرعت او را از اتاق بیرون برد. برخی از ناظران بر این باورند که الشرع در حال آمادهسازی زمینه برای یک سلسله حکومتی جدید است. بلافاصله پس از تصرف دمشق، او یکی از برادرانش، ماهر، را به عنوان وزیر بهداشت خود منصوب کرد. یکی از شوهرخواهرهایش، ماهر مروان، به فرمانداری دمشق منصوب شد. دولت انتقالی که او پس از به دست گرفتن قدرت در دسامبر تشکیل داد، پر از وفاداران به هیات تحریر الشام است و هیچ علوی، کردی یا دروزی در آن حضور ندارد. به نظر میرسد او به زرق و برق علاقه پیدا کرده است. در فوریه، بخش روابط عمومیاش تصاویری از او منتشر کرد که بر اسب سیاه اسد سوار بود. علاقهمندان به ساعت متوجه شدند که او ساعت سادهاش را با یک ساعت لوکس پاتک فیلیپ عوض کرده است. همزمان مردم عادی سوریه در زمستان سردی با تقریباً بی برقی سپری میکنند. اکونومیست در ادامه گزارش مفصلی از نحوه به قدرت رسیدن الشرع منتشر کرده است. این گزارش جزییات جدیدی درباره خانواده الشرع و چگونگی تعامل او با نیروهای غربی قبل و بعد از به قدرت رسیدن ارائه کرده است. مرد هزار چهره سوریه صبح یک روز تابستانی سال ۲۰۲۱، مردی خوش قیافه به نقطه مرزی منتهی به مناطق تحت کنترل شورشیان در سوریه نزدیک شد. خالد احمد، ترکیه را با قلبی فشرده ترک کرد. او یکی از اعضای فرقه علوی بود، اقلیتی که خاندان اسد به آن تعلق داشتند. تا سال ۲۰۱۸، او مشاور نزدیک بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، بود. او قصد داشت وارد قلمرویی شود که تحت کنترل شورشیان اسلامگرای سنی قرار داشت. گروهی که از دیدن امثال او خوشحال نمیشدند و احتمالاً او را اعدام میکردند. نگهبانان او را به منطقهای بیطرف هدایت کردند. در آنجا مردانی با نقابهای سیاه در خودروهای شاسیبلند منتظرش بودند تا او را به مقصد ببرند. بررسی اولیهای مدارک او انجام شد و آنها با سرعت از کنار اردوگاههای پرجمعیت پناهجویان عبور کرده و به خانهای بتنی چندطبقه در حومه ادلب رسیدند. این شهر مقر اصلی قدرتمندترین گروه شبهنظامی اسلامگرای سوریه بود. رهبر این گروه، احمد الشرع – که در آن زمان خود را ابومحمد الجولانی مینامید – انتظار او را میکشید. در آن زمان اطلاعات کمی درباره الشرع در دست بود، اما او همان زمان به داشتن یک مهارت شهرت داشت؛ مهارت بازی قدرت. او اغلب ملاقاتکنندگان را منتظر نگه میداشت. بسیاری معتقد بودند که این کار را برای نشان دادن اهمیت خود انجام میدهد. اما زمانی که احمد، مرد علوی، وارد مقر او شد، الشرع مستقیماً به سمت او رفت و سه بار گونههایش را بوسید؛ خالد احمد و احمد الشرع از دوستان دوران کودکی هم بودند. خالد احمد سال ۲۰۲۱ از طریق واسطههای ترک با فرمانده شورشیان ارتباط گرفته بود، زیرا اعتقاد داشت که رژیم اسد در آستانه فروپاشی است. دولت دمشق در اثر جنگ داخلی ورشکسته شده بود و بهجز فروش غیرقانونی ماده مخدر کاپتاگون، منبع درآمدی نداشت. احمد میخواست قبل از آنکه جنگجویان اسلامگرا به دروازههای شهرهای علوی برسند، راهی برای تعامل با آنها بیابد. دو دوست تمام روز را در مقر الشرع در ادلب گذراندند، کباب خوردند، از خاطرات دوران کودکی گفتند و درباره آینده پس از اسد صحبت کردند. الشرع کاملاً به پیروزی خود اطمینان داشت: او حتی معماری بازسازی دمشق را به احمد نشان داد. احمد زمان خداحافظی قول داد که با افراد بیشتری صحبت کند تا آیندهای برای سوریه ترسیم کنند. ایده اولیهاش نوعی فدرالیسم بود که در آن الشرع در ادلب بماند و یک نظم جدید در دمشق شکل بگیرد. رهبری بدون ایدئولوژی، با عطش قدرت سه سال پس از آن ملاقات، جنگجوی سابق القاعده به کاخ ریاستجمهوری دمشق راه پیدا مرد. اسد در دسامبر ۲۰۲۴ سقوط کرد و الشرع بلافاصله خود را رئیسجمهور موقت اعلام کرد. اما هیچکس به درستی نمیداند که او دقیقاً چه کسی است. شرع مهارت فوقالعادهای در متقاعد کردن افراد از طیفهای مختلف دارد. اسلامگرایان و لیبرالها هر دو بعد از دیدار با الشرع به این نتیجه میرسند که او طرفدار آنهاست. یک تاجر نفت که اخیراً او را در دمشق دیده بود، گفته: «او در باطن کاملاً سرمایهدار است.». اما بررسی گذشته او سؤالات بیشتری ایجاد میکند. در طول زندگیاش، او به همان اندازه که نام و هویت خود را تغییر داده، ایدههای سیاسیاش را نیز عوض کرده است. او با نام احمد الشرع به دنیا آمد، اما با نامهای اسامه العبسی الوحیدی و عدنان علی الحاج شناخته شده است. نام مستعار معروف او، ابومحمد الجولانی بود و تا سال ۲۰۱۳ تنها دو نفر دیگر نام واقعیش را میدانستند. تنها ویژگی ثابت در او انعطافپذیری است؛ عاملی که او را به آخرین بازمانده در میان گروههای شورشی سوریه تبدیل کرد. آرون زلین، کارشناس جهادگرایی، درباره او میگوید: «من فکر نمیکنم او ایدئولوژی خاصی داشته باشد – تنها معیار او قدرت است. او به این دلیل زنده ماند که هیچ ایدئولوژی مشخصی نداشت.». اما اکنون مردم سوریه از او انتظار دارند که به یک راه مشخص متعهد باشد. کشور جنگزدهای که او بر آن حکومت میکند، پر از گروههای مختلف مذهبی و قومی مسلح است که آیندهای نامعلوم در پیش دارند. دیپلماتهای خارجی او را تحت فشار گذاشتهاند تا هر چه زودتر انتخابات برگزار کند و به اقلیتهایی مانند علویان و مسیحیان تضمین نمایندگی بدهد. اما متحدان جهادیاش، دموکراسی را گناه میدانند و تمایلی به تقسیم قدرت ندارند. اینکه الشرع چگونه میان این درخواستهای متناقض دست به انتخاب خواهد زد، آینده خاورمیانه را شکل خواهد داد. الشرع تاکنون با تغییر چهره خود دوام آورده است: از یک جوان جین پوش، به یک جهادی عمامهبهسر و در نهایت به یک شورشی ملیگرا در لباس نظامی. اگر نتواند مهارت واقعی در رهبری نشان دهد، ممکن است آخرین نقش او، یک دولتمرد با کتوشلوار باشد.