گزارش
شهرام توللی- چندی پیش حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود:سرمایههایی در دست مردم است که عاطل و باطل ماندهاند و به کار گرفته نمیشوند. از جمله ارزی که مردم در خارج از فعالیتهای اقتصادی نگهداری میکنند که سرمایه راکد است یا طلای ذخیره شده؛ بر اساس خبرهای موثق مجموع اینها حدود 70 میلیارد دلار است. از سوی دیگر شایعه گم شدن ۶۱ تن طلا از ذخایر بانک مرکزی طی چند روز گذشته مطرح شده است اما محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی پیش از این در گفتگویی اعلام کرده بود که ۲۰ درصد ذخایر ارزی کشور به طلا تبدیل شده و در خزانه بانک مرکزی نگهداری میشود. محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در گفتگوی ویژه خبری در روز ۲۷ آذر با اعداد و ارقام آماری را ارائه کرده بود که میتواند پاسخدهنده این شایعه مطرح شده نیز باشد. فرزین بیان کرده بود که ۲۰ درصد ذخایر ارزی کشور به طلا تبدیل شده و در خزانه بانک مرکزی است. رئیس کل بانک مرکزی، بطور مستقیم اشاره کرد: در حال حاضر ایران در آمار خرید طلا توسط بانکهای مرکزی جهان، جزء پنج کشور اول در خرید طلاست و هماکنون (تا آذر ماه امسال) ۲۰ درصد ذخایر ارزی کشور را به طلا تبدیل کردیم و در خزانه بانک مرکزی است. این مقام مسئول درخصوص شایعات مطرح شده عنوان کرده بود: به اعتقاد بنده شاید به دلیل اینکه برخی واقعیات مطرح نمیشود، دشمن هر دروغی را مطرح میکند و با انتشار شایعات و تبدیل آنها به باور، در تلاشند بازار را بر هم زنند. وی در ادامه توضیح داد: بانک مرکزی یکی از بالاترین ذخایر طلا را ـ براساس خریدهای داخلی و خارجی ـ نسبت مجموع ذخایر ارزی داراست. یکی از دلایلی که طلا بخش زیادی از ذخیره ارزی کشور را به خود اختصاص میدهد نقدشوندگی بالای آن است. درواقع تبدیل بخشی از ذخایر ارزی به طلا با توجه به نقدشونگی بالای طلا در شرایط تحریمی، ایدهای مناسب در جهت تنوع بخشی به ذخایر محسوب میشود. طلا جانشین دلار آمریکا در ذخایرارزی بانکهای مرکزی سهم طلا از حساب ذخیره ارزی کشورهای جهان طی ۱۰ سال گذشته به شکل قابل توجهی افزایش یافته و در واقع شاهد آن هستیم که طلا در حال گرفتن جای دلار در دارایی کشورهای جهان است. میزان ذخیرهسازی طلا در حساب ذخیره ارزی و خارجی بانکهای مرکزی کشورهای جهان طی ماهها و سالهای گذشته همواره روندی افزایشی داشته و حالا به بالاترین میزان ۳۱ سال گذشته رسیده است. بنا به اعلام شورای جهانی طلا بانکهای مرکزی کشورهای جهان طی ۱۰ سال گذشته در مجموع ۴۵۰۰ تن طلا به ذخایر خود اضافه کرده و مجموعه ذخایر طلای بانکهای مرکزی کشورهای جهان به ۳۶ هزار تن رسیده است. این رقم نسبت به ۱۰ سال پیش ۱۵ درصد و از سال ۱۹۹۰ تا کنون بیشترین میزان به شمار میرود. نکته حائز اهمیت آنکه در حالی سهم طلا از حساب ذخیره خارجی کشورها افزایش یافته که به صورت همزمان سهم دلار در حساب ذخیره ارزی و خارجی کشورها نسبت به ۱۰ سال پیش بهشدت کاهش یافته است. در سال ۲۰۲۰ سهم دلار از حساب ذخیره ارزی کشورها به کمترین میزان در ۲۵ سال گذشته رسید. کارشناسان بر این باورند که بانکهای مرکزی کشورهای جهان در حال ادامه دادن به سیاست خود در ذخیره کردن طلا به جای دلار هستند که این مساله نشاندهنده نگرانیهای فزاینده جهانی نسبت به سیاستهای پولی مرتبط با دلار است. در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۱ تایلند ۹۰ تن، هند ۷۰ تن و برزیل هم ۶۰ تن طلا خریداری کردهاند. بهطور کلی از سال ۲۰۰۸ به بعد و وقوع بحران بزرگ اقتصادی در جهان بانکهای مرکزی کشورها و موسسات عمومی روند افزایش ذخایر طلای خود را آغاز کرده و این مساله موجب شده شاهد فاصله گرفتن آنها از اوراق بدهی دولتی آمریکا باشیم و همین مساله به کاهش ارزش داراییهای دلاری منجر شده است. بر اساس گزارش روزنامه نیکی ژاپن، ایتسائو تویوشیما، کارشناس بازار طلا معتقد است که اعتماد جهانی به دلار و داراییهای دلاری بهشدت کاهش یافته است. طلا سال ۲۰۲۱ را با قیمت بالای ۱۸۰۰ دلار به پایان رساند. چرا بانک های مرکزی طلا را جایگزین دلار آمریکا می کنند بانک جهانی (World Bank) یکی از مختصرترین و قانع کنندهترین توضیحات درباره دلارزدایی بانکهای مرکزی و خرید طلا را ارائه میدهد. کتاب راهنمای سرمایهگذاری طلا برای مدیران دارایی توسط کمول علیمحمداف، معاون مدیر عامل بانک مرکزی ازبکستان و یکی از اعضای کمیته سرمایه گذاری، تالیف شده است. این کتاب یک نمای کلی جامع از طلا به عنوان یک سرمایه گذاری، از جمله ساختار بازار و اعتبار داراییهای استراتژیک و همچنین فعالیتهای تجاری، نگهداری، تدارکات و حسابداری آن را ارائه میدهد. بسیاری از این مسائل برای افراد فعال در زمینه فلزات گرانبها آشنا خواهد بود، اگرچه گنجاندن آمار و مطالعات تا سال ۲۰۲۳ آن را به یک به روز رسانی ارزشمند حتی برای سرمایهگذاران باتجربه طلا تبدیل میکند. تجزیه و تحلیل واضح و سرسختانه این کتاب از روند رو به رشد بانکهای مرکزی برای کاهش داراییهای خود در اوراق خزانه داری ایالات متحده و در عین حال افزایش همزمان درصد ذخایر تخصیص یافته به طلا، نکته برجستهای است. علی محمداف در مقدمه خاطرنشان میکند: «در عصر مدرن، طلا همچنان نقش مهمی در سیستم مالی جهانی ایفا میکند و به عنوان پوشش ریسک در برابر تورم، دارایی امن و دارایی ذخیره برای بانکهای مرکزی عمل میکند. نقش طلا به عنوان یک دارایی ذخیره برای بانکهای مرکزی محرک قابل توجهی در تقاضا برای این فلز گرانبها بوده است. این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد. این دوره در مجموعه یوتوفارکس تهیه شده و نتیجه سالها تجربه در حوزه معاملهگری طلا و فارکس است. این دوره توسط مجموعهای از معاملهگران حرفهای یوتوفارکس تهیه شده است. با خرید این دوره از تجربه چندین معاملهگر بهرهمند خواهید شد. نویسنده چندین چالش اقتصادی و ژئوپلیتیکی را فهرست میکند که موقعیت طلا را به عنوان یک دارایی امن تقویت کرده است و با چالشی که باعث تحریک فشار فعلی به سمت دلارزدایی میشود، پایان مییابد. «اختلالات بازار ناشی از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ (GFC)، جنگ تجاری ایالات متحده و چین، برگزیت و همهگیری ویروس کرونا و همچنین یک دوره طولانی مدت نرخهای بهره واقعی منفی و عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی ناشی از تحریمهای مالی اعمال شده بر روسیه برای مسدود کردن ذخایر خارجی آن، اهمیت استراتژیک طلا را به عنوان محافظی در برابر بیثباتی مالی تقویت کرد. او همچنین به نتایج یک نظرسنجی شورای جهانی طلا (WGC) در سال ۲۰۲۲ اشاره کرد که در آن مدیران دارایی “موقعیت تاریخی” و “عملکرد در زمان بحران” را به عنوان قویترین دلایل خود برای نگهداری طلا انتخاب کردند. علی محمداف همچنین خاطرنشان میکند که از آغاز سال ۲۰۲۲، بانکهای مرکزی جهان به طور ناگهانی به افزایش نسبت ذخایر اختصاص یافته به طلا علاقه مند شدند. وی نوشت: بانکهای مرکزی در سال ۲۰۲۲ نیز نسبت به طلا به عنوان دارایی ذخیره خوشبینتر بودند و ۶۱ درصد از پاسخ دهندگان اظهار داشتند که انتظار دارند ذخایر جهانی طلا در ۱۲ ماه آینده افزایش یابد. مواضع بانکهای مرکزی در قبال طلا در دوره پس از GFC تغییر کرد و از آن زمان تاکنون، علیرغم افزایش روزافزون قیمت طلا، پس از فروش خالص در دورههای قبل، خریداران خالص بودهاند. البته روسیه تنها دو ماه پس از آغاز سال به اوکراین حمله کرد و ایالات متحده و متحدانش اولین موج مسدود کردن حسابها، توقیف داراییها و تحریمها را علیه مسکو در هفتهها و ماههای بعد وضع کردند. بخشی از این کتاب راهنما که به ملاحظات ژئوپلیتیکی اختصاص دارد به جزئیات بیشتری در مورد این که چگونه و چرا بانکهای مرکزی به طور فزایندهای دلارهای خود را به طلا تبدیل میکنند، میپردازد. علی محمداف خاطرنشان می کند که تحقیقات “رابطه مثبتی بین قیمت طلا و ریسک ژئوپلیتیکی، حتی زمانی که عدم اطمینان بازار مالی در نظر گرفته میشود” ایجاد کرده است. این تحقیق بین “ریسک ژئوپلیتیکی مورد انتظار یا درک شده و ریسک ژئوپلیتیک واقعی یا تحقق یافته” تمایز قائل میشود و به این نتیجه میرسد که دومی در افزایش قیمت طلا اهمیت بیشتری دارد. تحقیقات دیگر نشان میدهد که «مدیران ذخایر طلا را وسیلهای برای محافظت در برابر ریسکهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی میدانند و بنابراین تمایل دارند ذخایر طلای خود را در مواقع عدم اطمینان یا ریسک ژئوپلیتیک بالا افزایش دهند، در حالی که مدیران ذخایر در بازارهای نوظهور “تمایل به افزایش ذخایر طلای خود در صورت وجود ریسک تحریمهای مالی دارند.” نویسنده بار دیگر بر این نکته تاکید میکند. به گفته وی: «بزرگترین افزایش ذخایر طلا توسط بانکهای مرکزی اغلب زمانی رخ میدهد که بانکها تحریمهای مالی را پیشبینی میکنند یا با آن مواجه میشوند. تحلیل اقتصادسنجی این مطالعه نشان داد که حجم و ارزش ذخایر طلا در واکنش به تحریمهای اعمال شده توسط اقتصادهای بزرگ مانند منطقه یورو، ژاپن، بریتانیا یا ایالات متحده، در حال حاضر یا در سالهای قبل، در حال افزایش است.” او همچنین دادههای تاریخی مفصلی را ارائه میکند که از این ادعا حمایت میکند که در پی درگیری روسیه و اوکراین، بانکهای مرکزی که بیشتر از تحریمهای غرب میترسند، محرک خرید طلا هستند. علی محمداف مینویسد: «تحریمهای اخیر علیه روسیه این احتمال را افزایش داده است که بانکهای مرکزی سایر کشورها ممکن است ذخایر خود را از ارز خارجی به طلا منتقل کنند. این به این دلیل است که بر خلاف ذخایر ارزی که با تحریمها میتواند مسدود شود، طلا یک دارایی فیزیکی است که میتواند در داخل کشور ذخیره شود. در نیمی از ده بالاترین افزایش سالانه ذخایر طلا از سال ۱۹۹۹، کشور آسیب دیده طی یکی دو سال قبل تحریم شده است. موارد دیگر نشان میدهد که این افزایشها در واکنش به رویدادهای سیاسی غیرقابل پیش بینی مانند بحرانهای مالی یا تلاش برای کودتا رخ داده است که با یافتههای قبلی مطابقت دارد. وی افزود: «علاوه بر این، خرید طلا توسط «متنوعسازان فعال پورتفوها» اغلب با شوکهای سیاسی، اقتصادی یا مالی همزمان بوده است. این به این مفهوم اعتبار میدهد که رویدادهای ژئوپلیتیکی بر حرکت قیمت طلا تأثیر میگذارد و ممکن است با ترس از مجازاتهای آتی مرتبط باشد. علی محمداف عقیده دارد این تغییر به سمت طلا میتواند پیامدهای مهمی برای اقتصاد جهانی داشته باشد. او مینویسد: «اگر کشورهای بیشتری شروع به نگهداری طلا کنند، میتواند قیمت طلا را افزایش دهد و استفاده از طلا را برای کشورها به عنوان دارایی ذخیره گرانتر کند. او سپس به تحقیقاتی اشاره میکند که نشان میدهد این ممکن است با ظهور یک پارادایم مالی کاملاً جدید به پایان برسد. این استدلال وجود دارد که پس از بحران طرف عرضه روسیه و تحریمهای اعمال شده علیه روسیه، جهان در حال گذار از دوران برتون وودز (Bretton Woods) که توسط شمش طلا حمایت میشد، به برتون وودز II، که توسط پول داخلی (اوراق خزانه داری با ریسکهای مصادره غیرقابل پوشش) حمایت میشد به برتون وودز III، که توسط پول خارجی (شمش طلا و سایر کامودیتیها) حمایت میشود، است.” اعتقاد بر این است که تحریمهای روسیه انگیزههایی را برای بانکهای مرکزی ایجاد میکند تا دلار را به نفع طلا کنار بگذارند و دولتها ذخایر دلاری خود را برای سهام سایر کامودیتیها نقد کنند.» علی محمداف بخش ژئوپلیتیک را با اشاره به این که تحریمها علیه روسیه «اهمیت طلا به عنوان یک دارایی ذخیره را برجسته میکند، به پایان میرساند. به گفته وی: باید دید که آیا کشورهای دیگر نیز از روسیه پیروی خواهند کرد و ذخایر طلای خود را افزایش خواهند داد یا خیر. تغییر رویکرد اقتصادی از دلار به طلا طلا اخيرا توجه بسياري را به خود معطوف كرده و نرخ برابري اين فلز ارزشمند در هفتههای گذشته به يكي از بالاترين نسبتها در روند تاريخي خود رسيد. معمولا پس از رخ دادن بحرانهاي مالي و سقوط ارزش سهام، بسياري از سرمايهگذاران آرزو ميكنند كه اي كاش به جاي سرمايهگذاري در اوراق بهادار، نسبت به خريد طلا اقدام ميكردند؛ اما آيا اين واقعا ايده صحيحي است؟ اساسا موضوع اقبال به طلا و عموما فلزات گرانبها آن چیزی است که در کشورهای غربی امری معمول در سری سرمایهگذاریهای افراد تلقی میشود. اقبال به طلا همزمان با بروز اتفاقاتی همچون تصمیم برای اتخاذ یکسری از تصمیمات در بانکهای مرکزی که منجر به افزایش بهای فلزات گرانبها میشود، امری است که بسیار به وقوع میپیوندد. اما این جریان، زمانی که اساسا یک اتفاق خاص در کشورها به وقوع میپیوندد از یک جنبه ویژه برخوردار میشود. این اتفاق همان کاهش اعتماد عمومی به پشتوانه پول ملی و رایج است. در این شرایط اغلب هم دولت، هم شرکای تجاریاش و هم شهروندان معمولا اقبال خاصی به طلا نشان میدهند؛ زیرا این سریعترین و مطمئنترین راه برای حفظ دارایی و ثروت در بلندمدت است. این امر به خصوص زمانی رخ میدهد که دلار به عنوان یک ارز بینالمللی در آن کشور دستخوش نابسامانی و نوسانات شدیدی میشود. هرچند بسیاری بر این باورند که اساسا تغییر رویکرد از دلار به طلا یک ابزار اقتصادی برای تهدید ایالات متحده است و بهرغم واقعیت این امر در نظریه و عمل، نوع رویکرد افراد به طلا در شرایط بحران پول ملی یک حرکت غریزی نیز تلقی میشود؛ زیرا طلا ابزاری است که اساسا تغییرات عمدی در بهای آن یا غیر ممکن است یا به ندرت صورت میپذیرد. در حال حاضر شرایط در ایران تا حد زیادی به این سناریو شبیه است. البته موضوع کاهش ارزش پول کشور موضوعی مربوط به امروز و دیروز نیست و تورم بالا طی چندین سال به مرور ارزش ریال را دستخوش تنزل کرده است. موضوع تغییر و جایگزینی ذخایر ارزی کشور از سوی بانک مرکزی و رویکرد جایگزینی طلا به جای دلار، موضوعی است که هرچند رسما بیان نشد؛ اما به وضوح قابل رویت است. خرید طلا که در ماههای اخیر افزایش نیز یافته رویکردی است که اکنون شاید به شکل جدی در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار دارد. انگیزههای خرید طلا زمزمههایی نیز در بازارهای جهانی برای افزایش قیمت طلا مطرح میشود که البته به غیر از مسائلی که مربوط به افزایش هزینه استحصال طلا در معادن و خبرهایی از کشتار معدنچیان در آفریقا به گوش میرسد، مابقی از نوعی هیجان کاذب نشأت میگیرد که اساس آنها خوشبینی زودگذر به بهبود اوضاع اقتصادی در اروپا و آمریکا است. از جمله نشانههای آن هم نبود قطعیت در تداوم افزایش قیمت است. این نشان میدهد که انتظار جدی برای بالا ماندن قیمت طلا وجود ندارد.برخی از دلایل پایه آن البته به نوسان قیمت نفت مربوط است. در بازارهای جهانی قیمت نفت به دلیل نگرانی از کاهش عرضه در تقابل با افت تقاضا به بالاترین سطح خود در 2 ماه اخیر رسیده است. فارغ از کاهش تولید و فروش نفت ایران، اخبار آزاد سازی منابع بزرگی از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا که در روزهای اخیر در صدر اخبار رسانههای اقتصادی دنیا بود نیز نتوانست قیمت نفت را کاهش دهد. این در حالی است که برخی از کارشناسان داخلی نیز در تحلیلی امکان افت مدت دار قیمت نفت را حتی با این اقدام آمریکا چندان عملی نمیدانند. در این روزها کشورهای مصرفکننده نفت در حال تجمیع ذخایر نفتی برای مصارف فصل سرد هستند. در اروپا نیز اگرچه برخی خوشبینیها به فروش اوراق قرضه اسپانیا و سخنان خوشبینانه رییسجمهور ایتالیا قدری بازارهای بورس را به تحرک واداشت، اما واقعیت این است که اروپا آماده خروج یونان از یورو است و آلمان حداقل 80 میلیارد یورو از این بابت زیان خواهد دید. گرانی سوخت در اروپا مسالهای نگرانکننده است و افزایش نرخ بیکاری و تورم در این حوزه مسالهای جدی برای اقتصاد اروپا است. همان طور که پیشتر هم اشاره شده ادامه خواهد یافت. در این میان خبرهایی نیز از افزایش تمایل خرید در میان بانکهای مرکزی دنیا منتشر شده است که انتظار میرود بر افزایش قیمت طلا تاثیرگذار باشد. چرایی افزایش قیمت طلا در جهان نظر به اینکه چندی است قیمت طلا در جهان افزایش پیدا کرده است و به تبع آن قیمت سکه افزایشی بیش از 50درصد در کشورمان داشته است که جنجالهای زیادی در پی داشت. سه دلیل مهم برای این افزایش در نظر گرفته شده است: (1) همان طور که میدانید در اقتصاد همیشه تقاضای مازاد باعث افزایش قیمت هر چیزی میشود. در سال گذشته و هماکنون در بازار تقاضای بزرگی برای طلا بهوجود آمده که باعث افزایش قیمت این فلز شده است. در این افزایش تقاضا در سیر صعودی قیمت طلای سیاه بیتاثیر نبوده است. کشورهای صادرکننده نفت OPEC که روز بهروز ثروتمندتر میشوند و دارای منابع مازاد بر نیاز میشوند در حالی که آمریکا که یک مصرفکننده نفت است. هر روز از بابت این موضوع در تنگنای بیشتری قرار میگیرد و باید برای نفت زیادی که وارد کشورشان میکنند منابع مالی زیادی از دست بدهند، ولی کشورهای صاحب نفت این منابع را روی یک پشتوانه مالی مستحکم وبا ارزش افزوده مانند طلا که ریسک پایینی دارد سرمایهگذاری میکنند. پس دلیل اول برای افزایش قیمت طلا، افزایش قیمت نفت در جهان و سود زیادی است که نصیب کشورهای صاحب نفت میکند. (2) دلیل دوم افزایش رفاه اجتماعی در هند و چین است که اختلاف طبقاتی را کاهش داده و آنها را به طبقه متوسط و پولدار جامعه جهانی تبدیل کرده است. (3) دلیل سوم کم ریسک بودن سرمایهگذاری روی طلاست؛ به طوری که کمتر سرمایهگذاری وجود دارد که همگام با بحرانهای جهانی تغییر نکند، اما طلا هر چند ریسک دارد؛ ولی ریسک سرمایهگذاری روی آن پایین است. طلا و نرخ بهره اصولی وجود دارند که با توجه به آنها میتوان به دلایل بالا رفتن قیمت طلا پی برد، اگرچه به سختی میتوان گفت که این روند در آینده هم ادامه خواهد داشت یا خیر و اگر جواب مثبت است قیمتها تا چه حدی رشد خواهند کرد؟ در واقع یک استدلال دیگر هم برای بالا رفتن قیمت طلا وجود دارد که طبق آن این اوج گرفتن قیمت موقتی است. قیمت طلا حساسیت زیادی به نرخ بهره در سطح جهان دارد. نگهداری طلا هیچ بهرهای را متوجه صاحبان آن نمیکند و از سوی دیگر هزینه نگهداری هم دارد. امروز، به خاطر اینکه نرخ بهره در بسیاری از کشورها در پایینترین حد قرار دارد، خرید و نگهداری طلا از اوراق قرضه جذابتر است؛ اما هنگامی که نرخ بهره افزایش قابل توجهی بیابد، احتمالا یک روز این اتفاق خواهد افتاد، ارزش طلا میتواند سقوط کند. بیشتر بررسیهای اقتصادی نشان میدهد که پیشبینی قیمت طلا بسیار مشکل است. اینکه نوسانات کوتاه مدت را به میان مدت تعمیم دهیم خطرناک است. اما فارغ از چنین ملاحظاتی که تاثیر چندانی هم بر قیمت طلا نخواهند داشت، به نظر میرسد آنچه کیمیاگران در دوران باستان اعتقاد داشتند برای امروز هم صادق است: طلا و خرد آشتی ناپذیرند. تبديل ذخاير انتقالي به طلا از فرسايش ارز جلوگيري مي كند يك كارشناس اقتصادي معتقد است تبديل ذخاير ارزي انتقالي به داخل كشور به طلا به نفع اقتصاد است در صورتي كه بتوان آن را مديريت كرد. ابراهیم رزاقی گفت: شرایط کنونی اقتصاد جهان به گونه ای است که بحرانهای مالی همواره نرخ ارز را در معرض نوسان قرار می دهد. وی با اشاره به اقتصاد کشور ایالات متحده امریکا گفت: طی چند سال گذشته اقتصاد این کشور به سوی دلالی رانده شده و از مقوله تولید دور شده است. رزاقی ادامه داد: هم اکنون امریکا از طریق اقتصاد نظامی تلاش می کند مشکلات اقتصادی خود را کاهش دهد این در حالی است که کشور چین هم اکنون سه هزار میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد اما امریکا برای برون رفت از بحران ناچار است پول چاپ می کند. به گفته این کارشناس اقتصادی، اقتصاد امریکا قابل مقایسه با کشورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی و حتی هند که مبنای اقتصادی آنها بر محور تولید حرکت می کند، نیست. هم اکنون امریکا به دلیل اینکه بیش از حد دلار چاپ کرده و وارد بازار کرده است نمی تواند آن را جمع آوری کند . رزاقی معتقد است: با اینکه امریکا می خواهد نظیر کشور چین، اقتصاد خود را بر مبنای تولید متمرکز کند اما هیچگاه کارگر امریکایی نمی تواند نظیر کارگر چینی کار کند. وی گفت: تبدیل ارز به طلا می تواند به نفع اقتصاد کشور باشد اما شکی نیست در صورتی که نتوانیم طلا را مدیریت کنیم با ضرر و زیان جبران ناپذیری در اقتصاد کشور ، مواجه خواهیم شد. این کارشناس اقتصادی مدیریت طلا را نظیر مدیریت انرژی دانست و گفت: هر زمان که قیمت نفت افزایش یافت باید فروخت و هر زمان که قیمت آن کاهش یافت باید نفت خرید و ذخیره کرد.طلا هم از این قانون تبعیت می کند. وی در پایان با اشاره به درآمدهای حاصل از فروش نفت گفت: ارز حاصل از درآمد فروش نفت می تواند قاتل اقتصاد باشد. ارزی می تواند برای اقتصاد کشور سودمند باشد که از طریق تولید و صادرات حاصل شود.در صورتی که اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی باشد بی شک همواره ضربه پذیر خواهد بود. عربستان با ذخیره طلا به جنگ با دلار میرود به گزارش العربی الجدید، گرایش قابل توجه عربستان سعودی به سمت افزایش ذخایر طلا در ماههای گذشته، انگیزههای این کشور و بازتاب رویکرد آن بر عملکرد اقتصادی در کوتاه مدت و میان مدت را نشان میدهد؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای تاثیرگذار منطقهای و جهانی و در راس آنها چین، روسیه و ترکیه در همین راستا رقابت دارند. در حالی که دادههای بانکهای مرکزی دنیا حاکی از کاهش ذخایر کل جهانی بوده و در فوریه گذشته با ۲۷۶.۴ میلیارد دلار کاهش به ۱۲.۸۵۲ تریلیون دلار رسیده است، ذخایر عربستان سعودی به ارزش ۴۵۲.۶ میلیارد دلار افزایش یافت. عربستان سعودی تنها کشور عربی در فهرست ۱۰ ذخایر برتر بین المللی است و پس از چین، ژاپن، سوئیس، روسیه و هند در رتبه ششم قرار دارد. عربستان سعودی با ۳۲۳.۱ تن ذخایر طلا در صدر فهرست کشورهای عربی قرار دارد و لبنان با ۲۸۶.۸ تن در رتبه دوم قرار دارد. حسام عایش، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با العربی الجدید تاکید کرد که رتبه ششم عربستان سعودی در سطح ذخایر طلا در سطح جهان، با توجه به نقش رو به رشد بخش معدن در این کشور است که بر اساس چشم انداز ۲۰۳۰ ستونی برای اقتصاد این کشور به حساب میآید، به ویژه که عربستان ذخایر زیادی از آن را دارد. به گفته عایش، طلا به یکی از پناهگاههای مهم بانکهای مرکزی در جهان تبدیل شده است و میزان ذخایر آنها به ۳۶ هزار تن رسیده که بیشترین حجم ذخایر از سال ۱۹۷۴ تاکنون است. عربستان رتبه ششم ذخایر طلا در جهان را دارد وی افزود: عربستان مانند بسیاری از کشورهای جهان با طلا به عنوان یکی از ثروتهای معدنی مهم خود سروکار دارد که ارزش آن حدود ۱.۳ تریلیون دلار است. بر این اساس، در اختیار داشتن ششمین ذخایر طلای جهان توسط عربستان سعودی با ارزش تخمینی ۴۶۰ میلیارد دلار، نشان دهنده ثروت فراوان و نوعی حمایت از ریال سعودی است که از تبدیل آن به یک ارز جهانی حمایت میکند. این اقتصاددان افزود: ذخایر طلا نشان دهنده نوعی حمایت از عربستان سعودی در برابر مشکلات مربوط به قیمت دلار، نرخ بهره و وضعیت نامطمئنی است که اقتصاد جهانی از آن عبور میکند. عربستان قیمتگذاری نفت به دلار را صلاح نمیداند عایش تاکید میکند: قیمت نفت بر اساس توافقی که بین آمریکا و عربستان در این زمینه در سال ۱۹۷۳ انجام شد، با نام دلارهای نفتی به دلار قیمت گذاری میشود، اما اکنون واضح است که ایالات متحده به بزرگترین کشور تولیدکننده نفت در جهان تبدیل شده است و بنابراین قیمت گذاری نفت به دلار ممکن است دیگر به نفع عربستان نباشد. بنابراین عربستان سعی دارد با کشورهایی مختلف از جمله کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) رابطه برقرار کند تا داد و ستد نفت و غیره را به ارزهایی غیر از دلار یا در صورت امکان به طلا انجام دهد تا به این ترتیب اجازه ندهد که دلار ارز جهانی غالب باشد. از سوی دیگر عایش گفت که بانکهای مرکزی جهان ذخایر طلا را افزایش میدهند، زیرا این طلا حافظ ارزش است و در نتیجه پناهگاهی امن در برابر تورم و نوعی تنوع بخشیدن به ذخایر ارزی است تا دلار در بین ذخایر عنصر غالب باقی نماند، زیرا درصد آن در بین ذخایر در حال حاضر به حدود 60 درصد میرسد. عایش معتقد است که چنین روندی مستلزم ثبات اقتصادی است، به خصوص که طلا یکی از پناهگاههای امن چه برای افراد یا حتی شرکتها، صندوق های تامینی دولتی و بانکهای مرکزی است. این اقتصاددان تاکید کرد که دلار پیشتر با نرخ ثابت مبادلهای در برابر طلا مرتبط بوده و این پیوند در سال ۱۹۷۱ از طریق آنچه در تاریخ به عنوان «شوک نیکسون» شناخته می شد، قطع شد؛ زیرا ریچارد نیکسون، رئیسجمهور پیشین آمریکا، به دلایل و منافعی که به آمریکا مربوط میشود، اعلام کرد که ارتباط دلار را با طلا قطع میکند و این کشور شروع به چاپ دلاری بیش از مقدار طلای خود کرد. تلاش ریاض برای جدایی از دلار با ذخیره طلا به گفته عایش پس از بیش از 50 سال، کشورها از جمله عربستان سعودی در تلاش هستند تا حتی تا حدی از دلار جدا شوند و مهمترین ابزار در این زمینه ذخایر طلا به عنوان مقدمهای برای انتقال سایر ارزها به سمت ارزهای اصلی جهانی مانند یوان چین و سایر ارزها است. بنابراین منافع اقتصادی عربستان در میان مدت و بلندمدت، افزایش ثروت ذخایر طلا، فروش آنها و کسب درآمدهای اضافی در مقاطع زمانی خاص است و همچنین یکی از اشکال تشویق کننده برای پیشبرد سرمایه گذاری در بخش معدن بر اساس چشم انداز ۲۰۳۰ این کشور است. شکلگیری نظم جدید اقتصاد جهانی در این زمینه، محمد النایر، یک اقتصاددان دیگر در گفتوگو به العربی الجدید اشاره میکند که گرایش سعودیها به سمت افزایش ذخایر طلا متناسب با شکلگیری نظم جدید اقتصاد جهانی پس از جنگ روسیه و اوکراین و اصرار چین، روسیه و بسیاری از کشورها در برقراری تعادل و اجازه ندادن یه ایالات متحده برای تسلط بر سیستم مالی و اقتصادی جهان است. وقوع جنگ ارزی در این زمینه، انتظار میرود که در مرحله بعدی «جنگ ارزی» به وجود بیاید، یعنی بسیاری از کشورها دلار را به عنوان یک «ارز جهانی مقیاس اندازهگیری» که با آن طلا و نفت اندازه گیری میشود، به رسمیت نشناسند که به وضوح از سوی برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی آغاز شده است. این اقتصاددان می افزاید: جنگ ارزی با پذیرش یوان چین توسط صندوق بین المللی پول در میان ۵ ارز جهانی در کنار دلار، یورو، پوند استرلینگ و ین ژاپن در حال تقویت است. النایر انتظار دارد که افزایش ذخایر طلای کشورهای فعال اقتصادی جهان به تغییر معادله مرحله بعدی کمک کند: به این معنا که کسی که طلا دارد همان کسی است که معادله را تغییر میدهد.