گزارش
نجمه عاشوری - مسیر آینده اوکراین اکنون پرابهام و خطرناک به نظر میرسد. فشارهای داخلی و خارجی برای استعفای زلنسکی یا برگزاری انتخابات احتمالاً افزایش خواهد یافت، هرچند نحوه اجرای چنین اقداماتی در میانه جنگ، بدون لغو قوانین نظامی و ایجاد بیثباتی بیشتر هنوز مشخص نیست. یکی از نمایندگان مخالف در اوکراین هشدار داد: «درگیر شدن در چنین گفتگویی با ترامپ هیچ شانسی برای او باقی نمیگذارد. من نگرانم که بهای این کار، کل کشورمان باشد.» دیدار ولودیمیر زلنسکی با دونالد ترامپ در دفتر بیضی، که با هدف تقویت همکاریها و حمایت از اوکراین برگزار شد، به یک مشاجره تلویزیونی پرتنش ختم شد. ترامپ و جی دی ونس، زلنسکی را به ناسپاسی و به خطر انداختن صلح متهم کردند، در حالی که زلنسکی به تعهدات نقضشده روسیه اشاره کرد. تنشها منجر به لغو کنفرانس خبری، شکست مذاکرات معدنی و تشدید اختلافات بین واشنگتن و کییف شد. زلنسکی بدون توافق به اوکراین بازگشت. کمین ترامپ برای زلنسکی در تاریخ 250 ساله آمریکا بی سابقه بوده است به گزارش نیوریورک تایمز، توماس فریدمن نویسنده آمریکایی در مطلبی نوشت که کمین برنامهریزی شده واضح از سوی رئیسجمهور دونالد ترامپ و معاونش جی دی ونس برای ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین، در تاریخ 250 ساله ایالات متحده سابقه نداشته است، زیرا به گفته وی«رئیسجمهور ما در مقابل دموکرات و مبارز برای آزادی و کسی که کشورش مورد تجاوز قرار گرفته به وضوح به سمت متجاوز و دیکتاتور و مهاجم متمایل شده است.» فریدمن از این که که ترامپ در مقابل زلنسکی ایستاده و با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه همکاری میکند ابزار تعجب کرد و تأکید کرد که کشورش در کنار آزادی و کسانی که برای آن در سراسر جهان میجنگند بوده است، حتی ما مجبور بودیم به طور موقت با دیکتاتورها ائتلاف کنیم تا از قضیه بزرگتر یعنی آزادی، در برابر دشمنان خطرناکی مانند آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی حمایت کنیم. به گفته فریدمن هیچ رئیسجمهوری آمریکایی از قبل اعلام نکرده است که رهبر منتخب دموکراتیک کشوری که آزادی را حفظ میکند «دیکتاتور» بوده که جنگ را با همسایهاش آغاز کرده است. وی از اینکه ترامپ بگوید هر آنچه که برای اوکراین انجام دادهایم فداکاری بوده است ابراز تعجب کرد و تصریح کرد «انگار که ما هیچ منافع واقعی در خطر برای سرنوشت و پیروزی آزادی آن کشور نداریم، در حالی که این کشور است که مرزهای اتحادیه اروپا را محافظت میکند، این اتحادیه بزرگ از بازارهای آزاد و ملل هوادار آمریکا.» نویسنده نتیجهگیری کرد که ترامپ برایش مهم نیست که چه بر سر اتحادیه اروپا و اوکراین میآید و به جای آن میخواهد زلنسکی بگوید «متشکرم» به خاطر فداکاری که برای کشورش انجام دادهایم و اینکه برای ما توافقی با مقادیر زیادی از مواد معدنی نادر اوکراین امضا کند. فریدمن مطلب خود با این جمله پایان داد که این یک تحریف کامل از سیاست خارجی آمریکاست که هر رئیسجمهوری از زمان جنگ جهانی اول آن را دنبال کرده است و به آمریکاییها هشدار داد که آنها «در سایه رهبری ترامپ در آبهای کاملاً ناشناختهای قرار دارند». فریدمن تأکید کرد که «من باور نمیکنم که او (ترامپ) یک مزدور روسیه باشد، اما قطعاً در تلویزیون نقش یک مزدور روسیه را بازی میکند». زلنسکی زیر تیغ ترامپ و ونس به گزارش نشریه اکونومیست، ولودیمیر زلنسکی در بیستوهشتم فوریه وارد کاخ سفید شد، در شرایطی که روابط میان اوکراین و ایالات متحده شکننده و نامطمئن به نظر میرسید. اما هنگام خروج او، این روابط عملاً از هم فروپاشیده بود. زلنسکی، پس از یک مواجهه تلویزیونی پرتنش که در آن دونالد ترامپ و جیدی ونس او را به ناسپاسی و به خطر انداختن صلح جهانی متهم کردند، تحت فشار به کییف بازگشت. امیدها برای رسیدن به یک توافق صلحآمیز، دورتر از همیشه به نظر میرسید. این فروپاشی در روابط، همراه با ادعای ترامپ مبنی بر عدم آمادگی اوکراین برای صلح، احتمال قطع کمکهای نظامی و مالی واشنگتن به کییف را افزایش داد. در همین حال، روسیه همچنان برتری خود در میدان نبرد را حفظ کرده است. بهسختی میتوان لحظهای دیپلماتیک را به یاد آورد که اینچنین به انحراف کشیده شده باشد. ترامپ در دفتر بیضیشکل، در کنار زلنسکی، ونس و چند تن از مشاورانش، تأکید کرد: «من با هیچکس هماهنگ نیستم. من با ایالات متحده آمریکا هماهنگم.» هنگامی که پرسشی دیگر مطرح شد، ونس حرف او را قطع کرد و افزود: «آنچه آمریکا را متمایز میکند، همین دیپلماسی است، و این دقیقاً همان چیزی است که رئیسجمهور ترامپ در حال انجام آن است.» در آن لحظه، زلنسکی شاید میتوانست مانند بازدیدکنندگان اخیر کاخ سفید، نظیر امانوئل مکرون از فرانسه یا کی یر استارمر از بریتانیا، با تحسین و دلجویی از ترامپ، او را آرام کند. اما بهجای این کار، او به بازگویی تاریخ درگیریهای اوکراین از سال ۲۰۱۴ پرداخت و تأکید کرد که ولادیمیر پوتین هرگز به توافقها پایبند نبوده است. با اینکه زبان زلنسکی کاملاً روان نبود، او طعنهآمیز پرسید: «آقای ونس، دقیقاً از چه نوع دیپلماسی سخن میگویید؟» این پرسش دقیقاً در راستای اهداف ونس بود که ظاهراً از ابتدا قصد تحقیر و حمله به زلنسکی را داشت. زلنسکی با دو مأموریت مشخص به واشنگتن آمده بود: نخست، اطمینان یافتن از ادامه حمایت نظامی ایالات متحده از اوکراین؛ و دوم، فراهمسازی شرایط لازم برای دستیابی به توافقی صلحآمیز و پایدار. اوکراین بر این باور است که یک آتشبس بدون تضمینهای امنیتی معتبر از سوی غرب، تنها فرصتی برای روسیه خواهد بود تا خود را مجدداً مسلح کرده و اوکراین را از درون بیثبات سازد. زلنسکی تأکید کرد: «ما هرگز تنها به یک آتشبس اکتفا نخواهیم کرد.» با این حال، انتخاب زمان نامناسب برای مطرح کردن این مواضع با رهبران آمریکایی، پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشت. وقتی لبخندهای دیپلماتیک جای خود را به فریادهای سیاسی داد جی دی ونس، معاون رئیسجمهور در واکنش به حضور زلنسکی در دفتر بیضیشکل، صراحتاً اظهار داشت: «بیاحترامی است که این مسئله را در برابر رسانههای آمریکایی مطرح کنید.» او سپس اتهاماتی علیه اوکراین مطرح کرد و ادعا نمود که این کشور نیروهای وظیفه را به اجبار به خطوط مقدم میفرستد. وقتی زلنسکی از او پرسید آیا تاکنون به اوکراین سفر کرده است، ونس بازدیدهای رهبران بینالمللی دیگر از این کشور را صرفاً «نمایشی تبلیغاتی» توصیف کرد. پیش از این دیدار، برخی تحلیلگران امید داشتند که روابط سرد میان زلنسکی و ترامپ تا حدی بهبود یابد. ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی خود با کی یر استارمر، زلنسکی را دیکتاتور نخوانده بود و حتی از او به عنوان فردی «بسیار شجاع» یاد کرده بود که برایش «احترام زیادی» قائل است. برنامهای نیز برای امضای توافقنامه بهرهبرداری مشترک از منابع معدنی در دستور کار بود. پیش از آغاز مذاکرات، یکی از مقامات اروپایی مستقر در کییف با خوشبینی گفت: «ما امیدواریم که آنها لبخند به لب از اینجا خارج شوند.» با آغاز دیدار، ترامپ نقش پلیس خوب را در برابر پلیس بدِ ونس ایفا میکرد. اما وقتی زلنسکی به دفاع از اوکراین و شرایط دشوار آن پرداخت، اوضاع تغییر کرد. زلنسکی با اشاره به امنیت جغرافیایی آمریکا گفت: «ایالات متحده، با داشتن اقیانوسی زیبا، در امان است، اما شما هم در آینده این را احساس خواهید کرد.» این سخن ترامپ را به شدت برآشفت. او با خشم گفت: «به ما نگویید که قرار است چه احساسی داشته باشیم.» نشست به آشوب کشیده شد و ترامپ با لحنی هشدارآمیز تاکید کرد: «اوکراین در وضعیت بدی قرار دارد و با وقوع جنگ جهانی سوم قمار میکند.» او اظهارات زلنسکی را «بیاحترامی بزرگ» به آمریکا توصیف کرد. در ادامه، ونس، به زلنسکی یادآوری کرد که در جریان انتخابات سال گذشته در پنسیلوانیا با دموکراتها ظاهر شده بود و از او خواست قدردان کمکهای دریافتی باشد. این مسئله خشم ترامپ را بیشتر کرد. ترامپ سپس صحبتهایی پراکنده درباره هانتر بایدن، پسر رئیسجمهور پیشین مطرح کرد و ادعا نمود که او بود که جاولینها را به اوکراین تحویل داد، در حالی که اوباما از ارسال کمکهای مرگبار خودداری کرده بود. او افسوس خورد: «در چنین شرایطی، معاملهگری بسیار دشوار خواهد بود.» ترامپ همچنان با کوچک شمردن زلنسکی و اوکراین، بحث را ادامه داد و عملاً هر فرصتی برای اصلاح روابط میان دو کشور را از میان برد. مدودف: زلنسکی در دفتر بیضی سیلی خورد! امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در ۲۴ فوریه و سر کی یر استارمر در ۲۷ فوریه به واشنگتن سفر کردند. این بازدیدها در اروپا بهعنوان موفقیتی بزرگ تلقی شدند، زیرا هر دو رهبر توانستند ترامپ را در مورد تضمینهای امنیتی تحت فشار قرار دهند و نتایجی مثبت به دست آورند. با این حال، شکست مذاکرات ۲۸ فوریه میان ترامپ و زلنسکی، نگرانیهای قابل توجهی در پایتختهای اروپایی ایجاد کرد. دونالد توسک، نخستوزیر لهستان، بلافاصله پیامی مبنی بر همبستگی با اوکراین منتشر کرد: «دوست عزیزم [زلنسکی]، دوستان اوکراینی عزیز، شما تنها نیستید.» این پیام مورد تأیید بسیاری از رهبران برجسته اروپایی قرار گرفت. رهبران اروپایی قرار است در ۲ مارس در لندن گرد هم آیند تا درباره استقرار نظامی در اوکراین پس از آتشبس احتمالی و همچنین تأمین هزینههای افزایش بودجه دفاعی به توافق برسند. این موضوعات اکنون از اهمیت بیشتری برخوردار شدهاند، اگرچه همچنان نقش ایالات متحده در تلاشهای جنگی اوکراین غیرقابل چشمپوشی است. اگرچه اروپا بیشترین سهم کمکها (۶۰ درصد در مقابل ۴۰ درصد ایالات متحده) را تأمین میکند، اما اوکراین به تجهیزات دفاع هوایی، جریان اطلاعات و قطعات یدکی برای تسلیحات آمریکایی وابستگی شدیدی دارد. در همین حال، واکنش روسیه با لحنی مغرورانه همراه بود. دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه، اظهار داشت: «این خوک گستاخ بالاخره یک سیلی درست و حسابی در دفتر بیضیشکل دریافت کرد. رژیم کییف دارد با وقوع جنگ جهانی سوم قمار میکند.» ترامپ پس از این درگیری در شبکههای اجتماعی خود نوشت: «شگفتانگیز است که چه چیزهایی از سر احساسات بیرون میآیند.» او زلنسکی را به عدم آمادگی برای صلح و بیاحترامی به آمریکا متهم کرد: «او میتواند زمانی که برای صلح آماده شد، بازگردد.» این تنش منجر به لغو کنفرانس خبری برنامهریزیشده شد و زلنسکی پیش از موعد کاخ سفید را ترک کرد، بدون آنکه توافق مورد انتظار در زمینه بهرهبرداری از منابع معدنی امضا شود. آیا ونس بهعمد مذاکرات را به شکست کشاند؟ مسیر آینده اوکراین اکنون پرابهام و خطرناک به نظر میرسد. فشارهای داخلی و خارجی برای استعفای زلنسکی یا برگزاری انتخابات احتمالاً افزایش خواهد یافت، هرچند نحوه اجرای چنین اقداماتی در میانه جنگ، بدون لغو قوانین نظامی و ایجاد بیثباتی بیشتر هنوز مشخص نیست. یکی از نمایندگان مخالف در اوکراین هشدار داد: «درگیر شدن در چنین گفتگویی با ترامپ هیچ شانسی برای او باقی نمیگذارد. من نگرانم که بهای این کار، کل کشورمان باشد.» حتی برخی از نزدیکان زلنسکی نیز اذعان کردند که این جلسه فاجعهبار بوده است. برخی بر این باور بودند که خستگی زلنسکی نقش مهمی در این حادثه ایفا کرده است. یکی از این نمایندگان گفت: «مشکل ونس بود. زلنسکی مجبور بود قدرت نشان دهد تا برای مذاکرات قابلاعتماد باشد، اما احساسات بیش از حد بر او غلبه کردند.» یک مقام ارشد امنیتی اوکراینی نیز اظهار داشت که ونس از عدم برگزاری مذاکرات رضایت داشت. او تاکید کرد: «ونس بهعنوان یک خرابکار به خوبی آماده شده بود. او کارش را حرفهای انجام داد.» در پایان این رویارویی لفظی، ترامپ با کنایه گفت: «این یک نمایش تلوزیونی عالی خواهد شد.» زلنسکی با حالتی جدی و دست به سینه نشسته بود، در حالی که ونس با یک پوزخند رضایتبخش به او نگاه میکرد. کار او تمام شده بود. چرا نشست کاخ سفید میان زلنسکی و ترامپ به تنش کشیده شد؟ جلسه زلنسکی و ترامپ که قرار بود روابط شکننده آنها را بهبود بخشد، به مشاجرهای بیسابقه انجامید. ترامپ، زلنسکی را تحت فشار گذاشت تا به توافقی معدنی با شرایط نامطلوب تن دهد، اما حمایتی امنیتی ارائه نکرد. در همین حال، واشنگتن بدون اطلاع اوکراین، با روسیه وارد مذاکره شده بود. زلنسکی که بر شعارهای ترامپ حساب کرده بود، نتوانست اعتماد او را جلب کند و کاخ سفید او را تحقیر کرد. اکنون، اوکراین در موقعیتی حساستر از گذشته قرار دارد. به گزارش روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز، جلسهای که برای تقویت اعتماد شکننده میان ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده ترتیب داده شده بود، نه تنها موفق به بازسازی این اعتماد نشد، بلکه به یک مشاجرهی بیسابقه در دفتر بیضیشکل کاخ سفید و در برابر رسانههای جهانی تبدیل شد. این دیدار که همزمان با سومین سالگرد تهاجم گستردهی روسیه به اوکراین و هفتههای دشوار برای کییف برگزار شد، از ابتدا با تنش همراه بود. اوکراین خود را در موقعیتی یافت که میان دو قدرت بزرگ آمریکا و روسیهقرار داشت و این تصور به وجود آمد که این دو قدرت بیشتر با یکدیگر همگرایی دارند تا با او. سیاست یکبام و دوهوای آمریکا در قبال اوکراین نشست در فضایی دیپلماتیک و ناخوشایند برگزار شد. واشنگتن بدون اطلاع کییف، گفتوگوهایی را با مسکو آغاز کرده بود. ترامپ، زلنسکی را تحت فشار گذاشت تا به توافقی ابتدایی و بهرهکشانه در زمینهی منابع معدنی تن دهد و حتی او را «دیکتاتور» خطاب کرد. در سازمان ملل نیز ایالات متحده از قطعنامهای حمایت کرد که جنگ را محکوم میکرد، اما مستقیماً روسیه را مقصر نمیشناخت. اگرچه پیشنویس توافق منابع معدنی نسبت به نسخهی اولیهاش تعدیل شده بود، اما نشانههای روشنی وجود داشت که ایالات متحده از حمایت جدی اوکراین سر باز میزند. تیم زلنسکی نیز اشتباهات استراتژیک مرتکب شد. از جمله، پیشنهادی به آمریکا ارائه کرد که در آن اشتراک منابع معدنی اوکراین بهعنوان بخشی از یک «طرح پیروزی» مطرح شده بود. این طرح، به هدف تقویت جایگاه کییف پیش از هرگونه مذاکره با مسکو و ایجاد یک سپر امنیتی پس از جنگ طراحی شده بود. اما اعتماد بیش از حد به شعار «صلح از طریق قدرت» ترامپ اشتباهی دیگر بود. زلنسکی و درسهای تلخ از واشنگتن ترامپزده کییف سیاست ترامپ را در تلاش برای کسب حداکثر امتیاز از توافق منابع معدنی و ارائهی حداقل حمایت به اوکراین نادیده گرفته بود. حتی نسخهی نهایی توافق که اندکی از نسخهی اولیه بهتر بود، هیچ تضمین امنیتی به همراه نداشت. ترامپ ادعا میکرد که حضور شرکتها و کارگران آمریکایی در اوکراین میتواند مانع حملات روسیه شود، اما این ادعا بیاساس بود. به یاد داشته باشیم که در فوریه ۲۰۲۲ نیز شرکتها و کارگران آمریکایی متعددی در اوکراین حاضر بودند. اکنون زلنسکی باید انگیزهها و رویکرد ترامپ را در دور جدید ریاستجمهوریاش بهدرستی تحلیل کند. نخستین درسی که او میآموزد، این است که «صلح» از دید ترامپ تنها به معنای توقف موقت درگیریها است. هدف او پاککردن تصاویر خونریزی از تلویزیونهای آمریکایی و کاستن از هزینههای حمایت نظامی، نه یافتن یک راهحل پایدار برای جلوگیری از وقوع دوبارهی جنگ است. درس دوم این است که ترامپ انگیزههای اقتصادی آشکاری دارد و سیاستهای او تا حد زیادی تحت تأثیر تمایلات شخصیاش قرار دارند. او همچنان از زلنسکی دلخور است، چراکه تلاش ترامپ برای فشار به او جهت تحقیق دربارهی هانتر بایدن، به استیضاح نخست او منجر شد. با این حال، ترامپ همچنان ولادیمیر پوتین را تحسین میکند و دیدگاههای روسیه دربارهی علل درگیری اوکراین را میپذیرد. این دیدگاه ناشی از نگاه کلی ترامپ به روابط بینالملل است، دیدگاهی که جهان را به سبک قرن نوزدهم در قالب رقابت قدرتهای بزرگ تعریف میکند. زلنسکی، برخلاف رهبرانی، چون امانوئل مکرون یا کییر استارمر، فاقد مهارتهای دیپلماتیک مشابه در سفرهای اخیر به واشنگتن است. او در نهایت در مواجهه با کاخ سفید غافلگیر و تحقیر شد. سه سال پس از تهاجم روسیه به اوکراین، زلنسکی در سختترین مرحلهی تلاش خود برای حفظ حاکمیت کشورش قرار گرفته است. آیا نظم جهانی نوین، آمریکا را به حاشیه میراند؟ نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ دچار تغییرات عمیقی شده است. ترامپ با رویکردی معاملهمحور، تلاش دارد تا نقش ایالات متحده را بازتعریف کند، اما این رویکرد بهجای ایجاد صلح، ناامنی و کاهش قدرت چانهزنی آمریکا را به همراه داشته است. در این میان، قدرتهای نوظهور نظیر چین و روسیه، به دنبال تثبیت جایگاه خود هستند و نظم نوین جهانی به سمت توافقات قدرتمحور پیش میرود. در نتیجه، آمریکا با تهدیدهای تازه و چالشهای استراتژیک روبهرو است. پیش از ۱۹۴۵ نظم جهانی یکپارچهای شکل گرفت که حالا ترکهای عمیقی در آن دیده میشود. این هفته در صحنه سازمان ملل، اتفاقات بیسابقهای رخ داد که تصویری تازه از تغییر قدرتهای جهانی را ارائه داد: آمریکا در کنار روسیه و کره شمالی، علیه اوکراین و اروپا موضع گرفت. فردریش مرتس، که احتمالاً بزودی صدر اعظم آلمان میشود، هشدار داده است که ممکن است تا ماه ژوئن ناتو فروبپاشد. پایان نظم لیبرال؛ جهان در قبضه قدرتهای بزرگ به گزارش اکونومیست، جهانی که با شتاب به سمت قدرتمحوری پیش میرود، اکنون در مرحلهای قرار دارد که قدرتهای بزرگ توافقات را بین خود تقسیم میکنند و کشورهایی با توان کمتر را به دنبالهروی از خود وادار میسازند. تیم ترامپ بر این باور است که رویکرد معاملهمحورشان میتواند به صلح ختم شود و آمریکا را از موقعیت یک کشور فریبخورده به جایگاهی برساند که از توان عظیم خود در راستای منافعش استفاده کند. اما در عمل، این رویکرد صرفاً منجر به تشدید ناامنی جهانی و ضعف اقتصادی خود ایالات متحده خواهد شد. شاید شما چندان متوجه نظم جهانی نباشید، اما این نظم جهانی است که شما را در نظر دارد. نمونهای از این رویکرد، سیاست به سبک «دن کورلئونه» آمریکا در اوکراین است. در ابتدا، مقامات آمریکایی از تزریق ۵۰۰ میلیارد دلار صحبت میکردند، اما سرانجام به یک توافق مبهم برای ایجاد یک صندوق دولتی مشترک به منظور بهرهبرداری از منابع معدنی اوکراین رضایت دادند. با این حال، همچنان مشخص نیست که آیا ایالات متحده تضمینهای امنیتی شفاف و قابل اتکایی ارائه خواهد کرد یا نه. دولت ترامپ مجموعهای متنوع از دیدگاهها و شخصیتها را گرد آورده، اما تمامی آنها در یک مسئله توافق دارند: نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ و ساختار قوانین و ائتلافهای آن، به زیان مردم آمریکا عمل کرده و آنها را در معاملات ناعادلانه و هزینههای سنگین جنگهای خارجی گرفتار کرده است. ترامپ معتقد است که با رویکردی چابک و مبتنی بر معاملات میتواند منافع ملی را بهتر پیگیری کند. از نظر او، همه چیز، از قلمرو و فناوری گرفته تا منابع معدنی، قابل معامله است. او در ۲۴ فوریه پس از ملاقات با امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه اظهار داشت: «تمام زندگی من بر اساس معاملات بنا شده است.» مشاوران تجاری نزدیک به ترامپ، از جمله استیو ویتکاف، بهطور مداوم میان پایتختهای مختلف در رفتوآمدند تا توافقهای گوناگون را بررسی کنند و اهدافی همچون تشویق عربستان به شناسایی اسرائیل و ایجاد تعامل با کرملین را به هم پیوند دهند. اقیانوسها دیگر سپر آمریکا نیستند؛ تهدیدها از آسمان و فضای سایبری میآیند این نظم تازه جهانی، سلسلهمراتب جدیدی را نیز تعریف کرده است. در رأس این هرم، ایالات متحده ایستاده است. در مرتبه بعد، کشورهایی قرار دارند که داراییهای راهبردی برای عرضه دارند، تهدیداتی را مطرح میکنند و رهبرانی را در رأس خود دارند که تحت فشار مکانیسمهای دموکراتیک عمل نمیکنند. ولادیمیر پوتین، در تلاش است تا جایگاه امپراتوری روسیه را بازگرداند؛ محمد بن سلمان، بهدنبال مدرنسازی خاورمیانه است؛ و شی جینپینگ، همزمان آرمانهای کمونیستی و ملیگرایی استواری را دنبال میکند که هدفش شکلدادن به جهانی همسو با قدرت چین است. در مرتبه سوم، متحدان آمریکا قرار میگیرند که وابستگی و وفاداریشان به این کشور، به نقاط ضعفی تبدیل شده است که میتوان از آنها بهرهبرداری کرد. به نظر میرسد که قلمروها به موضوعاتی قابل معامله تبدیل شده و قواعد پس از سال ۱۹۴۵ را بیاثر کردهاند. شاید مرزهای اوکراین دیگر نه بر اساس توافقات بینالمللی، بلکه به واسطه یک دستدادن میان ترامپ و پوتین تعیین شود. مرزهای اسرائیل، لبنان و سوریه نیز پس از ۱۷ ماه جنگ همچنان در وضعیت آشفتهای قرار دارند. در همین حال، قدرتهای خارجی بسیاری ترجیح دادهاند در برابر این تحولات سکوت کنند، اما ترامپ نگاه خود را به غزه و حتی گرینلند معطوف کرده است. در هر مذاکره میان چین و آمریکا نیز، شی جینپینگ ممکن است قلمروهایی را به عنوان ابزار معامله پیشنهاد دهد، مثلاً صادرات را محدود کند تا در ازای آن، امتیازاتی درباره تایوان، دریای چین جنوبی یا هیمالیا کسب نماید. مذاکرات اقتصادی اکنون از تعرفهها فراتر رفته و به آمیزهای از قدرت دولتی و تجارت تبدیل شده است. این تغییر جهت، مفهوم تجارت بر پایهی قواعد بیطرفانه را کنار گذاشته است. گفتوگوهای دوجانبه میان ایالات متحده، روسیه، عربستان سعودی و همچنین مدیران تایوانی و اوکراینی، دیگر فقط به تعرفهها و نرخها محدود نیست. این مذاکرات موضوعاتی متنوع را شامل میشود؛ از تولید نفت و قراردادهای ساختوساز گرفته تا تحریمها، کارخانههای اینتل، استفاده از سرویس ماهوارهای استارلینک ایلان ماسک و حتی برگزاری مسابقات گلف در صحرا. معاملهگران جدید ادعا میکنند که روش آنها به سود جهان خواهد بود. ترامپ نیز اصرار دارد که این رویکرد برای آمریکا مفید است. اما آیا واقعاً چنین است؟ ترامپ و رهبران کشورهای جنوب جهانی ممکن است درست گفته باشند که نظم پس از ۱۹۴۵ رو به افول نهاده است. وقتی دیپلماسی سنتی کارایی خود را از دست میدهد، شاید ایدههای غیرمعمول مانند توافقنامه ابراهیم بین اسرائیل و چند کشور عربی کارساز به نظر برسند. با این حال، تبدیل معاملهگری به یک اصل سازماندهنده جهانی، همچنان مسیر طولانی و دشواری را در پیش دارد. وضعیت بهطور فزایندهای پیچیده است: عربستان سعودی به دنبال توافق دفاعیای است که ایران را مهار کند، توافقی که آمریکا ممکن است در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی عربستان به آن تن دهد. اما این امر به توافق اسرائیل و فلسطینیها درباره یک راهحل دو کشوری وابسته است، مسئلهای که ترامپ قبلاً در طرح صلح خود برای غزه از آن چشمپوشی کرده بود. روسیه خواستار رفع تحریمهای نفتی است، اما این امر میتواند درآمد عربستان را کاهش داده و هزینههای هند را افزایش دهد. در چنین شرایطی، اگر مرزها به ابزاری برای چانهزنی تبدیل شوند، احتمال وقوع درگیریهای نظامی نیز افزایش مییابد. حتی هند، با تمام وسعت و قدرتش، ممکن است احساس ناامنی بیشتری کند. از سوی دیگر، ترامپ بهجای اتکا به نهادهای رسمی آمریکا، سیاستهای خود را بر مبنای روابط شخصی شکل داده است. این موضوع میتواند در جلب اعتماد همتایان خارجیاش برای پایداری توافقها، مشکلاتی ایجاد کند و این یکی از دلایلی است که او را با هنری کیسینجر قابل مقایسه نمیسازد. ترامپ و بازی خطرناک با اعتبار جهانی آمریکا جهان و خود ایالات متحده از این شرایط آسیب خواهند دید. ترامپ بهخوبی درک نمیکند که سیاستهایش چه زیانهایی به کشور وارد میکنند. اگرچه نقش جهانی آمریکا هزینههای نظامی سنگینی به همراه داشته و برخی صنایع داخلی را با چالشهایی مواجه کرده است، اما مزایای این نقش بهمراتب بیشتر از این هزینهها بودهاند. تجارت جهانی به مصرفکنندگان داخلی و صنایع وارداتی سود قابلتوجهی رسانده است. علاوه بر این، موقعیت مرکزی آمریکا در سیستم مالی مبتنی بر دلار، سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار صرفهجویی در هزینه بهره به همراه داشته و به واشنگتن این امکان را داده است که کسری بودجههای سنگین را تحمل کند. همچنین، شرکتهای آمریکایی در خارج از کشور ارزشی حدود ۱۶ تریلیون دلار دارند. موفقیت این شرکتها بیشتر مدیون ثبات و بیطرفی نسبی قوانین تجاری جهانی است، نه استفاده از رشوه و امتیازات موقتی که با شیوههای چینی و روسی سازگاری دارد. دونالد ترامپ معتقد است که آمریکا میتواند تا حد زیادی اروپا و شاید حتی متحدان آسیایی خود را کنار بگذارد. او بر این باور است که اقیانوسها همچون سپرهای طبیعی، کشور را از تهدیدها مصون میکنند. اما امروزه تهدیدها در فضا و فضای سایبری به وقوع میپیوندند، جایی که فاصلههای فیزیکی دیگر بیاثرند. از سوی دیگر، آمریکا برای نمایش قدرت نظامی و حفاظت از مرزهای خود، به پایگاهها و امکانات متحدانش وابسته است؛ از پایگاه هوایی رامشتاین در آلمان و ایستگاه ارتباطی پاینگپ در استرالیا تا تأسیسات ردیابی موشک در قطب شمال کانادا. در صورتی که سیاستهای ترامپ ادامه یابد، آمریکا ممکن است دسترسی آزادانه به این زیرساختهای حیاتی را از دست بدهد. طرفداران سیاست معاملهگری تصور میکنند که آمریکا میتواند از طریق چانهزنی به اهداف خود برسد. اما هر بار که ترامپ از اتحادهای دیرینه سوءاستفاده میکند، قدرت چانهزنی آمریکا کاهش مییابد. متحدانی که احساس خیانت میکنند، در اروپا و فراتر از آن به دنبال تأمین امنیت از طریق همکاریهای جدید خواهند بود. در صورت گسترش هرجومرج، آمریکا با تهدیدهای تازهای مواجه خواهد شد، در حالی که ابزارهای کمتری برای مقابله خواهد داشت؛ مانند رقابت تسلیحات هستهای در آسیا، در شرایطی که اتحادهای آمریکا ضعیفتر و سیستم کنترل تسلیحات شکننده یا نابود شده است. در این دوران پرمخاطره، دوستان، اعتبار و قوانین پایدار ارزش بسیار بیشتری از منافع کوتاهمدت دارند. شاید کنگره، بازارهای مالی یا رأیدهندگان ترامپ را به عقبنشینی وادار کنند، اما جهان خود را برای دورانی بدون نظم و قواعد آماده میکند. طرفداران سیاست معاملهگری بر این باورند که آمریکا میتواند با چانهزنی به اهداف خود دست یابد. اما هر بار که ترامپ اتحادهای دیرینه را زیر سؤال میبرد یا از آنها سوءاستفاده میکند، قدرت چانهزنی آمریکا کاهش مییابد. متحدانی که احساس خیانت میکنند، نه تنها در اروپا بلکه در سایر مناطق جهان، به دنبال گزینههای امنیتی جدید و همکاریهای متفاوت خواهند بود. با افزایش هرجومرج، آمریکا با تهدیدهای جدیدی مواجه خواهد شد، در حالی که ابزارهای کمتری برای مقابله در دست خواهد داشت؛ از جمله ظهور رقابت تسلیحات هستهای در آسیا، در شرایطی که اتحادهای واشنگتن ضعیفتر شده و سیستمهای کنترل تسلیحاتی نیز شکننده یا کاملاً نابود شدهاند. در چنین دوران پرمخاطرهای، دوستان قابل اعتماد، اعتبار بینالمللی و قوانین پایدار بسیار ارزشمندتر از منافع زودگذر هستند. شاید کنگره، بازارهای مالی یا حتی رأیدهندگان ترامپ را به بازنگری وادار کنند، اما جهان خود را برای دورهای بدون نظم و قواعد آماده کرده است. ترامپ دستور بررسی توقف کمکهای تسلیحاتی به اوکراین را صادر کرد منابع آگاه از تصمیم احتمالی رئیسجمهور آمریکا مبنی بر توقف ارسال تمام محمولههای تسلیحاتی به اوکراین پس از مجادله لفظی او با همتای اوکراینیاش پرده برداشتند. روزنامه واشتگتنپست پس از مشاجره خارج از کنترل دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و ولودیمیر زلنسکی، همتای اوکراینیاش در کاخ سفید، در گزارشی نوشت که ترامپ قصد دارد تا ارسال تمام محمولههای تسلیحاتی به اوکراین را متوقف کند. به گزارش تاس، به نوشته این روزنامه، «این تصمیم در صورت تأیید نهایی، محمولههای تسلیحاتی و تجهیزاتی آماده به ارسال حاوی رادار، زرهپوش، مهمات و موشک که ذیل اختیارات ریاست جمهوری به اوکراین تخصیص داده شده است را در بر میگیرد.» واشنگتنپست به نقل از یک مقام دولتی که نخواست نامش فاش شود، این گزارش را منتشر کرده است. اتحادیه اروپا: جهان به رهبری جدید نیاز دارد مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به حمله لفظی دونالد ترامپ به ولودیمیر زلنسکی در جریان نشست شب گذشته، ۱۰ اسفندماه، کاخ سفید گفت: «جهان آزاد به یک رهبر جدید نیاز دارد.» کایا کالاس، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا، در شبکههای اجتماعی نوشت: اوکراین اروپاست! ما در کنار اوکراین ایستادهایم. ما حمایت خود را از اوکراین افزایش خواهیم داد تا آنها بتوانند به مقابله با متجاوز ادامه دهند. امروز، روشن شد که جهان آزاد به یک رهبر جدید نیاز دارد. این به ما، اروپاییها بستگی دارد که این چالش را انجام دهیم.&l