جامعه
فریده عبدلامیری- در آستانه ماه مبارک رمضان و وداع با ماه شعبان هستیم و موضوع خودسازی مهمترین سرفصل اخلاقی و اجتماعی این زمان است. خودسازى به معناى تصحيح نيتها و انگيزهها و جهت دادن به رفتار و فعاليتهاى خود در راستاى هدف نهايى و قرب الهى است. برخلاف برداشتى كه از خودسازى مىشود، اين واژه هرگز به معناى محدود كردن تلاش و كوشش در دايره تنگ خود و تنها توجه به خود و بازماندن از صحنه فعاليتهاى اجتماعى و فرار از مسؤوليت نمىباشد. خودسازى ايجاد هماهنگى و تعادل ميان فعاليتهاى علمى و عملى و بسيج كردن آنها براى نيل به سعادت حقيقى و رستگارى راستين است. ما بعد از تأمل و انديشه عميق در وجود خويش به عوامل و ابزراى كه در فطرت ما براى رسيدن به هدف آفرينش به وديعت گذاشته شده پى مىبريم؛ گرايشها و كششهاى درونى و باطنى براى نيل به اوج تعالى روحى و معنوى را كشف مىكنيم و روابطى كه ما را با ديگران پيوند داده و تقويت و تحكيم آنها ما را براى تكامل و صعود آمادهتر مىسازد مىشناسيم، اكنون نوبت آن مىرسد كه ميان اين روابط و گرايشها و نيروهاى به ظاهر ناسازگار و حتّى متضاد همگرايى و آشتى و تعادل برقرار نماييم به گونهاى كه آينده آنها زمينهساز تكامل و عروج معنوى ما و جهت آنها در راستاى خروج از جاذبه خاك و ورود به مدار قرب پروردگار باشد. اين تنظيم و شكل دهى و جهت بخشى الهى به تلاشها و كشش، «خودسازى و تهذيب نفس» نام دارد. خودسازی در اسلام و به ویژه در قرآن کریم، نه تنها به عنوان یک توصیه اخلاقی، بلکه به عنوان یک الزام روحی و معنوی مطرح شده است. این فرایند، عبارت است از یک مسیر پیوسته و هدفمند برای رسیدن به پاکیزگی نفس و کمال اخلاقی، که انسان را در مسیر قرب الهی قرار میدهد. خودسازی در قرآن، با مفاهیمی چون تزکیه نفس، تقوا، و اصلاح درونی، عمیقاً پیوند خورده است. انجام اعمال عبادی مانند خواندن نماز یکی از راههای خودسازی است. در دوره چطور خانواده ای نماز خوان داشته باشیم؟ با انجام اعمال عبادی در مسیر خودسازی پیش روید. قرآن کریم با بیان آیاتی چون «قد أفلح من زكاها» (شمس: ۹) که میفرماید: «به راستی که رستگار شد آنکه نفس خود را پاک ساخت»، بر این حقیقت تاکید میورزد که پاکسازی و تهذیب نفس، کلید رستگاری و موفقیت انسان در دنیا و آخرت است. این آیات دلالت بر اهمیت اساسی خودسازی در اسلام دارند و انسان را به سوی اندیشهورزی و خودآگاهی سوق میدهند. خودسازی در قرآن، فقط به منظور بهبود اخلاقی و رفتاری انسان نیست، بلکه به عنوان یک وسیله برای نیل به قرب الهی و تحقق بخشیدن به هدف آفرینش انسان مطرح شده است. در واقع، قرآن کریم با توصیه به خودسازی، انسان را به خودشناسی و درک مقصود الهی از آفرینش دعوت میکند. اصولاً از ديدگاه اسلام، طرح اين پرسش، جاى تحقيق و تأمل دارد زيرا بين خدمت و خودسازى، منافاتى نيست. استفاده از زمينه ها و مقامهاى اجتماعى، براى خدا، نه تنها با خودسازى در تضاد نيست كه از بهترين راههاى خودسازى به شمار مى رود. آيا انفاق، ايثار، حل مشكلات ادارى، اقتصادى، اخلاقى، عقيدتى و بهداشتى يا خشنودسازى مؤنان و... از بالاترين عبادتها و ميدان خودسازى نيست؟ هنر تقواى مثبت هنگامى است كه انسان با هواى نفس مبارزه و جنگ كند و پيروز گردد. آرى، حضور در اجتماع به صحنه هاى گناهان اجتماعى و وسوسه رشوه، حرام خوارى، رياست پرستى و... نزديكتر است ولى هر كه بتواند از اينها بگذرد خندان بود و ترك گناه است كه انسان را به مدارج و معارج عالى مى رساند. ترك نگاه به نامحرم براى كور، هنر نيست، آن را تقواى منفى مى نامند و تلاش براى ترك گناه در فضايى كه فرصت گناه هست، تقواى مثبت مىباشد.كيفيت عملكردها نيز تابع انگيزه هاست. آن كه به نيت خدمت به خلق خدا و به قصد تقوا و تقرب به صحنه اجتماع مى آيد، به جاى رقابت، به رفاقت و به جاى حسدورزى به تلاش و غبطه و به جاى غرور به فروتنى و به جاى خودمحورى به بندگى و فداكارى و در يك كلمه: به جاى هوا به خدا مى پردازد به مقامات خودسازى خواهد رسيد.