روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ شنبه ۴ اسفند - شماره 4781

کائنات در مورد عوامل گسست نسل جدید با جامعه و دولت گزارش می‌دهد

مشروعیت بخشیدن به مطالبات جوانان

سمیه بهمنش- در مورد مسئله بودن یا نبودن پدیده «اختلاف نسلی» در بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد؛ اما در جوامعی همچون ایران که تغییرات ساختاری و ارزشی وسیعی را تجربه می کنند، عدم مدیریت صحیح تضاد های حاصل از این تغییرات در بخش های مختلف جامعه به طور بالقوه زمینه را برای بروز مسئله «شکاف نسلی» و در شدیدترین حالت «گسستگی بین نسلها» و بحران هویت ناشی از این امر فراهم می سازد.
اختلاف نسلی در انواع مختلف آن از مباحث مهم جامعه ماست که دارای جمعیت جوان حجیم و تغییرات پرشتابی است. بسیاری بر این عقیده اند که انتقال فرهنگ نسل قبلی به نسل جدید با مشکلات جدی مواجه بوده و به علل مختلف بسیار ناقص صورت میگیرد، به طوری که نسل جدید تا حد زیادی پایبند ارزش ها و هنجارهای نسل والدین خود نیست، و شکاف عمیقی بین دو نسل ایجاد شده است.
هر چند مساله فقط این نسل نیست؛ این است که در جامعه اصولا شیوه‌های خاصی از سبک زندگی دارای مشروعیت شناخته می‌شود و برخی از سبک‌های زندگی نه تنها مشروعیت ندارد بلکه سرکوب هم می‌شوند. ما باید سیستم را به نقطه‌ای برسانیم که یک سیاست بازشناختی داشته باشد. سبک‌های مختلف زندگی را مورد شناسایی قرار و آن‌ها را مورد تعریف دوباره خود قرار دهد. از طرف دیگر می‌تواند زمینه گفت‌وگو را فراهم کند. در واقع سیستم حکمرانی باید به این تکثرات مشروعیت دهد و با آن گفت‌وگو کند
وزیر علوم: باید زبان نسل جدید را متوجه شد
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: باید زبان نسل جدید را متوجه شد تا گسستی که بین ما و نسل جوان پیدا شده است از میان برود.
حسین سیمایی صراف افزود: جوانان ایرانی متعلق به این مرز و بوم و تاریخ و جغرافیا هستند و از این رو اولویت آنها مهاجرت نیست بلکه به دنبال ماندگاری در کشورشان هستند.
وی ادامه داد: آنها دارای منطق و زبانی شده‌اند که برای خیلی از مدیران سنتی کشور ناآشناست، اما در وزارت علوم سعی شده است تا به این موضوع توجه شود.
وزیر علوم در پاسخ به الزامات آموزشی نسل زد (Z) و همچنین نسل‌های آینده جامعه که باید توسط وزارت علوم برنامه ریزی آموزشی آکادمیک شود گفت: در حوزه آموزش دانشگاهی و در مسیر به روز بودن مطالب، باید تغییراتی در دروس عمومی و تخصصی دانشگاه ها، ایجاد شود و از این رو در حال مطالعه تخصصی و بررسی دروس با نگاه کارشناسی هستیم که امیدوارم این موضوع نیز به زودی به نتیجه برسد.
سیمایی با اشاره به تعامل دانشجویان نسل جدید و منطقی بودنشان ادامه داد:آنان بسیار منطقی هستند و به عنوان مثال می‌توانم به نشست با دانشجویان پس از ماجرای قتل مرحوم خالقی اشاره کنم که آنان با درایت تمام، بدیهی‌ترین مطالبه خود به عنوان حق مسلم شهروندی که همانا، داشتن امنیت است را بیان کردند و ما نیز به جای انکار و سلب مسوولیت و فرافکنی از خود، مسوولیتمان را پذیرفتیم و اقدامات انجام شده را نیز توضیح دادیم.
وی ادامه داد: ما به عنوان دولت مسوولیت داریم و از نظر شهروندان و ذی نفعان جامعه، مهم این است که دولت مسوولیت خود را بپذیرد و برای برطرف کردن مشکلات اقدام کند.
شکاف بین نسل ها چیست
خانواده اولین نهادی است که اولین پایه های ارزشی افراد را شکل می دهد و به همین علت نقش اساسی و حیاتی در شکل دادن به گرایش ارزشی نسل بعد را به عهده دارد . انتقال ارزش های خانواده به فرزندان در دنیای مدرن به صورت کامل و همه جانبه صورت نمی گیرد و علت آن هم تغییرات سریع و شدید و حوادث بزرگ و تاریخی مانند جنگ ها و انقلاب ها است که در نتیجه آن شکاف وسیع و عمیقی بین اجتماع سنتی دیروز و امروز به وجود آمده است . مسئله شکاف بین نسل ها در ایران از دهه 70 و با اهمیت یافتن نسل جوان مورد توجه متخصصان قرار گرفت . امروزه جوانان از مسائل جدی جامعه هستند و با وجود جمعیت زیادشان از نظر جایگاه با طبقات میانسال و سالمند فاصله دارد این گروه هم استقلال کمتری دارند هم موقعیت اجتماعی –اقتصادی پایین تری دارند . در این مقاله به بررسی شکاف بین نسل ها می پردازیم .
تعریف شکاف نسلی
مفهوم “ شکاف “ در جامعه شناسی به آن دسته از تمایزات و تفاوت های پایداری اشاره دارد که در جریان تقابل های سیاسی –اجتماعی بروز می کنند که اصلی ترین صورت آن شکاف زندگی مدرن و سنتی است . یکی از مهم ترین ویژگی های شیوه زندگی جدید شورش بر ضد چیزی است که از نظر جوانان سنت تلقی می شود . شکاف بین نسلی به معنی وجود تفاوت های دانشی ، رفتاری بین دو نسل گفته می شود . در جوامع مدرن که تغییر و تحولات اجتماعی بسیار سطحی و کند است پسران مانند پدران و دختران مانند مادران زندگی می کنند حال با توجه به این که در ایران در حال طی کردن روند نوسازی در روابط اجتماعی است . این مسئله باعث شکاف ارزشی بین نسل ها شده است . در فرهنگ آکسفورد شکاف بین نسل ها به مفهوم اختلاف در نگرش یا رفتار جوانان و افراد سالمند تعریف شده است که باعث نبود درک متقابل آن ها از یکدیگر می شود و فرهنگ وبستر شکاف بین نسلی را اختلاف گسترده در خصلت ها و نگرش های میان نسل ها تعریف کرده است .
تعارض بین نسلی
وقتی منابع هویتی نسلی تقویت کننده یکدیگر باشند و پیوستگی نسلی را به دنبال نداشته باشد زمینه برای ظهور و بروز تعارض نسلی فراهم می گردد . به گونه ای که اعضای جامعه وضعیت هویت خود را در نفی و تعارض با گذشتگان خود می بیند . تعارض میان نسل ها زمانی به وجود می آید که تحولاتی مانند تحولات اجتماعی و سیاسی در جامعه ایجاد شود . در واقع تعارض بین نسلی به علت اختلاف در باورها ، ارزش ها و هنجارهای میان نسل ها به وجود می آید .
شکاف نسلی و واژگونی‌های خانوادگی
شکاف نسل‌ها در میان اعضای خانواده اختلاف و پرخاشگری به وجود می‌آورد و بحران‌های بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده می‌کشاند. «رابطه شکاف نسلی با آسیب‌های اجتماعی در نوجوانان شهر تهران» عنوان مقاله‌ای است که «زینب مینقی‌اقدم» دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی، «خلیل میرزایی» استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد واحد رودهن، «خدیجه سفیری» استاد جامعه‌شناسی دانشگاه الزهرا(ع) و «عالیه شکربیگی» استاد جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران به رشته تحریر در آورده‌اند.
این پژوهش از نوع پژوهش توصیفی تحلیلی و از لحاظ روش، کمّی و از نوع پیمایش و با در نظر گرفتن معیار زمان، مقطعی است. جامعه آماری شامل خانواده‌های دارای فرزند ۱۰ تا ۱۹ ساله شهر تهران است که با نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای چندمرحله‌ای در بازه زمانی ۹ ماهه (خرداد تا اسفند ۱۳۹۹) به تناسب خانواده‌های ساکن در مناطق ۲، ۹ و ۱۶ با بهره‌برداری از فرمول کوکران، تعداد ۳۷۴ نفر انتخاب شدند.
شکاف نسلی یا تفاوت نسلی
محمود مشفق استاد دانشگاه درباره تفاوت مفهوم شکاف نسلی و واژه‌های مشابه آن گفت: برخی محققان از واژه‌ای به نام شکاف نسلی و برخی از تفاوت نسلی یا (Generation Difference) استفاده می‌کنند. در برخی مواقع نیز کارشناسان از واژه جانشین نسل‌ها یا (Generation Replacement) استفاده می‌کنند که همه این‌ موارد نشان دهنده این است که برداشت‌های مختلفی از مساله نسل می‌شود.
این استاد دانشگاه گفت: نتایج تحقیقات و پژوهش‌ها گاه حاکی از وجود شکاف نسلی و گاه حاکی از عدم وجود آن است. به عبارتی باید گفت مطالعات نتیجه مشخص و واحدی را نشان نمی‌دهد که آیا به راستی شکاف نسلی وجود دارد یا تفاوت نسلی؟ آنچه مسلم است این است که شکاف نسلی یک مساله کاملا طبیعی است. زیرا نسل‌های مختلفی که از پی هم می‌آیند در هنجارها، ارزش‌ها و نگرش‌ها متفاوت هستند.
وی ادامه داد: شکاف نسلی زمانی تبدیل به یک تضاد و بحران می‌شود که اختلافات درون خانوادگی به خصوص بین والدین و فرزندان از یک طرف و بی اعتقادی نسل‌های جوان به ارزش‌های خانوادگی یا ارزش‌های ریشه دار تاریخی  از سوی دیگر حاصل گردد.
جهانی بودن بحث شکاف نسلی
مشفق در خصوص شکاف نسلی گفت: بحث شکاف نسلی یک مساله عام جهانی هم هست یعنی نمی توانیم بگوییم که بومی و مختص ایران است. هر جامعه‌ای که در مسیر نوسازی و تحولات اقتصادی قرار گیرد و شدت این تحولات زیاد باشد، خواه ناخواه با مساله تفاوت نسلی و در شکل حادتر آن با شکاف نسلی و تعارض نسل‌ها مواجه می‌شود. مساله این است که ما بتوانیم آن را تشخیص داده و راهکارهای متناسب با آن را در نظر بگیریم. کما اینکه این امر از طریق سیاست‌های اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی قابل جرح و تعدیل است.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: شکاف نسلی اگرچه امروزه بیشتر به چشم می‌خورد اما موضوعی کهن و جزیی از زندگی بشر محسوب می‌شود. شکاف نسلی از تمایزهای دوقطبی و شدید بین نسلی حکایت دارد که صورت بیرونی آن به شکل کشمکش و تعارض‌های بین نسلی حکایت می‌کند. همچنین باید گفت این پدیده تنها مختص ایران نیست بلکه در همه کشورها خصوصا جوامعی که وارد مرحله نوسازی شده‌اند، بیشتر دیده می‌شود.
پیامدهای شکاف نسلی در جامعه
مشفق در خصوص پیامدهای شکاف نسلی در جامعه گفت: اختلافات خانوادگی، ترک تحصیل، فرار از خانه، اعتیاد و مواردی دیگر از مهمترین پیامدهای شکاف نسلی است. زمانیکه جوانان می‌پندارند که از سوی والدین و اطرافیان خود درک نمی‌شود، انگیزه انجام کارهای نابهنجار و ضد قانونی در آنها چندبرابر می‌شود. این استاد دانشگاه گفت: البته شدت این پیامدها با توجه به جامعه و تحولات آن و نیز نوع خانواده (سنتی، مدرن یا بینابین بودن) متفاوت است.
شکاف نسلی چیست؟
شکاف نسلی مفهومی بسیار گسترده و پیـچیده است که محدوده تحلیل و بـررسی آن شامل اختلاف‌های روانی، اجتماعی و فرهنگی از یک طرف و تفاوت در بینش و آگاهی، اعتقادها، پندارها، انتظارها، جهت‌گیری‌های ارزشی و الگوهای رفتاری میان دو یا چند نسل از طرف دیگر است کـه ایـن امور را به طور همزمان در یک جامعه مورد بررسی و کاوش قرار می‌دهد.
از دیرباز تاکنون این موضوع از سوی بیشتر جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، روان‌شناسان اجتمـاعی، مردم‌شناسان فرهنگی، صاحبان اندیشه‌های سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در صورتی که انتقال فرهنگ و ارزش‌ها با مشکل مواجه شود یکی از پیامدهای آن، شکل‌گیری پدیده تلخ اجتماعی شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسل‌ها خواهد بود.
هم‌تراز نبودن سطح تحصیلات والدین با فرزندان، نبود درک مقابل میان فرزندان و والدین و ناآشنایی والدین با ویژگی‌های شخصیت و نیازهای دوران بلوغ فرزندان از مهمترین مصادیق شکاف بین نسلی استشکاف نسلی با خانواده و جامعه چه می‌کند؟
شکاف نسل‌ها، جامعه را از تکاپو و اشتیاق نسل‌های جوان و تازه‌نفس محروم کرده و عرصه را بر خلاقیت و نوآوری تنگ می‌کند. جامعه را از تبدیل شدن به یک پیکر واحد بازمی‌دارد و انسجام سازنده آن را برهم می‌زند. تجربه‌های پر سابقه و مهارت‌های ارزشمند رفتاری و عملکردی نسل‌های زنجیروار را عقیم می‌گذارد و راه‌های پیشرفت را مسدود می‌کند. فضای اعتماد را از بین می‌برد و منافع فرد را بر مصالح جمعی مقدم جلوه می‌دهد.
همچنین شکاف نسل‌ها در میان اعضای خانواده، اختلاف و پرخاشگری به وجود می‌آورد و بحران‌های بیرونی را به محیط امن و آرام خانواده می‌کشاند. بر عصبیت اجتماعی می‌افزاید و موضع‌گیری افراد و گروه‌های سنی علیه یکدیگر را در عرصه‌های مختلف موجب می‌شود. پیوندهای عاطفی را که لازمه حیات اجتماعی انسان است به تدریج ضعیف می‌کند و بیگانگی افراد یک خانواده، فامیل، محله و شهر را با یکدیگر رقم می‌زند. به طور کلی می‌توان گفت شکاف نسل‌ها بحرانی است که بحران می‌آفریند و بروز آسیب‌های اجتماعی را سرعت بخشیده و تسهیل می‌کند. بنابراین نگاه نافذ و بلندمدت، همراه با برنامه‌های مدون و کارشناسی شده از جمله راه‌های کاهش آسیب‌های تربیتی و اخلاقی شکاف بین نسلی است.
آمارهایی درباره آسیب‌های نسلی
برخی از مسئولان بر این باورند ۶۵ درصد کودکان بزهکار، از خانواده‌های نابسامان، ازهم‌پاشیده و طلاق گرفته برخاسته‌اند. طبق آمار سازمان پزشکی قانونی، شایع‌ترین علل مرگ‌ومیر جوانان و نوجوانان زیر ۲۵ سال در ایران، در مرتبه اول، تصادفات رانندگی و سپس مسمومیت‌های ناشی از الکل، مواد مخدر و خودکشی بوده است.
شهر تهران نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران، از این امر جدا نیست و نتایج برخی مطالعات در این شهر نشان می‌دهد میانگین بزهکاری با مؤلفه‌های وندالیسیم، خشونت، سرقت و تقلب، استعمال مواد مخدر، الکل و کجروی‌های فرهنگی، ۴۵ درصد است.
البته وجود شکاف نسلی در جوامع یک امر غیرعادی محسوب نمی‌شود. مهم این است که چگونه از طریق راهبردها و سیاستگذاری‌های مناسب این شکاف‌ها و ازهم‌گسیختگی‌ها را بتوان آشتی داد و مدیریت کرد. عدم مدیریت شکاف بین نسل‌ها از یک سو زنگ خطری است برای فروپاشی نظام خانواده که در آیین اسلام و فرهنگ ایرانیان از جایگاه خاصی برخوردار است و از سویی دیگر این شکاف همراه با بروز آسیب‌های اجتماعی یکی از موانع اصلی توسعه اجتماعی ایران خواهد بود.
تاثیر شکاف نسلی بر وقوع رفتار بزهکارانه
شکاف نسلی، درک و فهم والدین و نوجوانان را از هم کم می‌کند و اختلاف‌ها بین آنان را دامن می‌زند. از طرف دیگر این شرایط سبب افزایش احساس تنهایی، انزوا، افسردگی، بزهکاری و انحراف‌های اجتماعی نوجوانان می‌شود و آنان را دچار انواع مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی می‌کند.
بر اساس محاسبه‌های آماری انجام شده و یافته‌های به دست آمده، با توجه به تاثیر انکارناپذیر شکاف نسلی بر وقوع رفتار بزهکارانه، می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که افراد زمانی که در رسیدن به اهداف و آرزوهای خود احساس محرومیت و ناکامی می‌کنند، در چنین وضعیتی، برای تامین نیازهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود، مرتکب رفتارهایی می‌شوند که از سوی جامعه مناسب تلقی نمی‌شود.
شکاف ارزشی میان خانواده چگونه و به چه شکل اتفاق می‌افتد؟
همان‌گونه که اشاره شد، شکاف ارزشی درون خانواده و بین نسل‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که انتقال فرهنگی بـا مشکل روبرو شود. آسیب‌های اجتماعی، مساله‌ای نگران‌کننده و از موضوع‌هایی است که زیرساخت‌های جامعه را هدف قرار داده؛ آسیب‌هایی همچون اعتیاد، سرقت، پرخاشگری، خودکشی و ... همگی می‌توانند اساس جامعه را دچار اشکالات و تنش کنند. بر همین اساس، طبق نظریه یادگیری اجتماعی، نقطه شروع این فرایند، یادگیری ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارها در تماس مستقیم با دیگران مهم است که اینها عناصر اصلی جامعه‌پذیری به شمار می‌روند. در این میان، خانواده، حلقه واسط فرد و جامعه است و تعاملات خانوادگی و روابط والدین و فرزندان، کلید اصلی فهم رفتار بزهکارانه جوانان است.
بنابراین با توجه به نتایج پژوهش و مطالب یادشده، باید گفت آموزش والدین به منظور افزایش توانایی ایجاد ارتباط با فرزندان، به ویژه در مواجهه با تفاوت‌های دیدگاهی نسل‌ها، می‌تواند گام بسیار مهمی در جلوگیری از ظهور بسیاری از انحراف‌ها باشد.
همتراز نبودن سطح تحصیلات والدین با فرزندان، نبود درک مقابل میان فرزندان و والدین و ناآشنایی والدین با ویژگی‌های شخصیت و نیازهای دوران بلوغ فرزندان، از مهمترین مصادیق شکاف بین نسلی است. این شکاف موجب شده رفتارهای مناسب و متناسب با انتظارها و توقع‌ها میان والدین و فرزندان حاصل نشود و فرزندان با سرکوب غرایز و خواسته‌های خود روبرو شوند و گفتمانی منطقی میان والدین و فرزندان در جریان نباشد.
کاهش شکاف نسلی می‌تواند احتمال بروز آسیب‌های اجتماعی از جمله وقوع سرقت، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر، خودکشی، ترک تحصیل، فرار از منزل را کاهش دهدهمچنین فرزندان در این ناکامی‌ها از محیط پیرامون خود الگوگیری کنند و عواملی از جمله ترس، آرزو، تخیل، تهدید، مسائل عاطفی، روانی، اقتصادی و فرهنگی موجب می‌شود تا فرد در اقدامی هیجانی و برای نجات خود از این شرایط اقدام به خودکشی کند که متأسفانه در این اقدام راهی برای پشیمانی و بازگشت نیز باقی نمی‌ماند.
توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها بیانگر این است که وجود شکاف نسلی می‌تواند به وقوع آسیب‌های اجتماعی منجر شود و کاهش شکاف نسلی نیز می‌تواند احتمال بروز آسیب‌های اجتماعی از جمله وقوع سرقت، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر، خودکشی، ترک تحصیل و فرار از منزل را کاهش دهد.
از طرف دیگر شواهد رو به رشدی نیز وجود دارد که درمان خانواده‌محور، کارکرد خانواده را بهبود می‌بخشد و در این زمینه نسبت به رویکردهای دیگر برتری دارد.
یافته‌ها و پیشنهادها
شکاف نسلی با بروز آسیب‌های اجتماعی در بین نوجوانان شهر تهران ارتباط معنادار و مستقیمی دارد. همچنین، شکاف نسلی با بروز آسیب‌های پرخاشگری، سرقت، ترک تحصیل، خودکشی، مصرف مواد و فرار از منزل نیز ارتباط معنادار و مستقیمی دارد.
بنابراین، برای کاهش بروز آسیب‌های اجتماعی در جامعه موارد زیر پیشنهاد می‌شود:
_ تعامل و گفت‌وگوی نسل قدیم و نسل جدید (جوانان) و مذاکره بر سر ارزش‌های مورد منازعه این دو نسل بر اساس الگوهای منطقی
_ اهمیت دادن نسل قدیم و بزرگسال به انتظارها و ارزش‌های نسل جدید
_ انتقال ارزش‌ها و هنجارهای جهت‌دهنده به نسل‌های حاضر توسط بزرگسالان با قراردادن خود به عنوان الگوی مناسب
_ کاهش شکاف ارزش‌های دو نسل با استفاده از کارگاه‌های فرهنگی و آموزشی برای ایجاد هدفی مشترک برای داشتن زندگی سالم و مفید
_ با توجه به معناداری رابطه همنشینی با همسالان و دوستان منحرف با شکل‌گیری رفتار انحرافی و یادگیری رفتارهای پرخطر در جوانان، نظارت بر تعاملات اجتماعی فرزندان، بسیار مؤثر است و می‌توان با رویکردی منطقی، عواقب تعاملات اجتماعی با افراد منحرف را به جوانان گوشزد کرد. برای جلوگیری از این فرایند آسیب‌زا (همنشینی و تأثیر دوستان نایاب و منحرف)، کنترل و اقناع جوانان از طریق مذاکره و استدلال، کارایی مطلوبی دارد.
عوامل ایجاد فاصله نسلی
اما در پاسخ به این سؤال که: «به لحاظ جامعه‌شناختی، چه عامل یا عواملی موجب می‌شوند تا فاصله نسلی بین نسل جوان و بزرگ‌سال ایجاد شود؟» می‌توان به عامل «تغییرات اجتماعی» اشاره کرد. منظور از تغییرات اجتماعی تغییراتی هستند که در طول زمان قابل رؤیت‌اند، ولی موقتی و کم‌دوام نیستند. روی ساخت یا وظایف سازمان اجتماعی یک جامعه اثر می‌گذارند و جریان تاریخ آن را دگرگون می‌سازند [روشه. تغییرات اجتماعی می‌توانند بنا به دلایل متفاوتی چون جنگ، مهاجرت، انقلاب و صنعتی شدن، ظهور رسانه ارتباطی با برد سریع رخ دهد. هرچه در جامعه تغییرات اجتماعی سریع‌تر، وسیع‌تر و عمیق‌تری روی بدهد، فاصله بین دو نسل بیشتر می‌شود و اختلافات و مسائل بین نسلی بیشتری وجود خواهد داشت.
در جوامعی که دچار تغییر و تحول می‌شوند، شرایط اجتماعی طوری دگرگون می‌شود که دیگر نسل گذشته نمی‌تواند مدل مناسبی برای زندگی نسل بعدی باشد و هر دو نسل می‌پذیرند که وضع زندگی آنان نمی‌تواند مشابه هم باشد. به‌عبارت دیگر، هر یک از دو نسل به ناچار در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنند. در چنین وضعی، انتقال فرهنگی از نسل قبل به نسل بعد بسیار ناقص صورت می‌پذیرد و فرهنگ قبل نمی‌تواند عیناً ادامه یابد و پاسخ‌گوی نیازهای نسل بعدی باشد. در این حالت نسل جدید برای یادگیری سبک زندگی و وضع مناسب حال و آینده خود به اعضای دیگر هم‌نسل خود رو می‌کند و آن را الگوی زندگی خود قرار می‌دهد
مهم‌ترین عواملی که در دنیای امروزی توانسته‌اند سریع‌ترین و عمیق‌ترین تغییرات اجتماعی و به تبع آن، فاصله بین‌نسلی را به‌وجود آورند، رسانه‌های ارتباطی و اطلاعاتی هستند. رسانه‌هایی چون اینترنت، شبکه‌های اجتماعی مجازی چون توئیتر، واتس‌آپ و تلگرام، و کانال‌های ماهواره‌ای روزانه حجم انبوه و بسیار گسترده‌ای از اطلاعات را به‌وجود می‌آورند و آن‌ها را انتقال می‌دهند. به‌طوری‌که عصر حاضر را عصر «انفجار اطلاعات» دانسته‌اند.
انفجار اطلاعاتی و سرعت افزایش تغییرات فنی به مسئله فاصله نسل‌ها دامن زده و الگوهای رفتاری را تحت‌تأثیر قرار داده است. به این معنا که انتظارها، ارزش‌ها، عقاید و رفتار یک نسل کمتر به نسل بعدی منتقل می‌شود. چرا که تا انتقال ارزش‌های نسل قبلی به نسل جوان، ارزش‌های جدیدی ایجاد می‌شوند و جای آن‌ها را می‌گیرند. نسل‌های جدید به فراخور علاقه و اقتضای سنی، سریع‌تر از پیشرفت‌ها، اختراع‌ها و ابداع‌های جدید آگاه می‌شوند و دنیای فکری خویش را براساس آن پایه‌ریزی می‌کنند. امروزه جوانان در دسترسی به اطلاعات، تغییر، شناخت و یادگیری آن تغییرات در جامعه پیشرو هستند و بزرگ‌سالان غالباً از این‌گونه مسائل غافل‌اند و یا در این‌باره دست به عصا حرکت می‌کنند. این موضوع زمینه‌ساز فاصله نسلی شده است. همین امر موجب می‌شود نسل جوان در سردرگمی و تقابل با نسل قبلی قرار گیرد و به پرسش از نسل قبل بپردازد. بنابراین، اگر نسل بزرگ‌سال نتواند پاسخ‌های قانع‌کننده و با زبانی قابل فهم به پرسش‌های بی‌شمار نسل جوان بدهد، بر فاصله و گسست نسلی بین آنان در جامعه افزوده می‌شود.
فاصله نسلی هنجاری و ارزشی
با توجه به مطالبی که بیان شد، وقتی از فاصله نسلی صحبت می‌شود، باید نوع آن را مشخص کرد. زیرا مفهوم فاصله نسلی را می‌توان ازلحاظ کیفی با توجه به مفاهیم ارزش و هنجار به دو نوع فاصله نسلی هنجاری و فاصله نسلی ارزشی تقسیم‌بندی کرد. فاصله نسلی هنجاری اختلاف و شکاف بین هنجارهای یک نسل با نسل بعدی است، در حالی که فاصله نسلی ارزشی وجود اختلاف و شکاف قابل توجه بین ارزش‌های یک نسل با نسل بعدی است. البته باید توجه داشت که فاصله نسلی ابتدا همواره از نوع هنجاری است و اگر این فاصله تحمل و اصلاح نشود، به فاصله و گسست ارزشی تبدیل می‌شود .
درباره فاصله نسلی هنجاری باید گفت که بروز آن در جامعه تا حدود زیادی امری طبیعی است. چرا که اساساً با توجه به تغییر شرایط محیطی، تغییر مناسب در هنجارهای انسانی امری ضروری است و اگر هنجارها متناسب با دگرگونی‌های اجتماعی تغییر داده نشوند و انتظار این باشد که جوانان در شرایط بسیار متفاوت با بزرگ‌سالان زندگی و رفتار کنند، بخورند، بپوشند، و ... در این صورت، تدریجاً و به ناچار، هیمنه و ابهت بزرگ‌سالان چون والدین زیر سؤال می‌رود. لذا وقتی فاصله نسلی هنجاری بین نسل جوان و بزرگ‌سال بروز پیدا می‌کند، تا زمانی که هر دو طرف از مسئله آگاهی لازم را نداشته باشند و توافقی روی آن پیدا نکنند، نمی‌توان راه به جایی برد.
اگر مثلاً والدین این واقعیت را نپذیرند که جوان آنان در شرایطی متفاوت از آن‌ها زندگی می‌کند، دارای نیازهای متفاوتی است و شخصیت خاص خود را دارد که باید او را با این ویژگی‌ها پذیرفت و با او رابطه متعادل‌تری برقرار کرد، و اگر نپذیرند که با اقتدارگرایی و تحمیل نمی‌توان جوان را تغییر داد، راه برای برخورد مناسب با اختلاف نسلی بسته می‌شود. بنابراین با پذیرش مسئله از طرف هر دو نسل است که می‌توان فاصله بین نسلی را از طریق گفت و شنود و هم‌فکری کاهش داد و پل‌های ارتباطی نیرومندی بر مبنای احترام متقابل و درک شرایط و نیازهای طرفین ایجاد کرد.
یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی در این زمینه «روش الگویی و القای پیام به‌صورت غیرمستقیم» است. در این روش، مخاطبان خود فرصت می‌یابند با انگیزه و تمایل قلبی به موضوع موردنظر توجه کنند و بدون کمترین فشار ذهنی و روانی پذیرای پیام شوند.
بنابراین نیازهای انسانی اساساً با توجه به تغییر شرایط محیطی، بدون تغییر مناسب در هنجارها نمی‌تواند ارضا شود. لذا بزرگ‌سالان، خصوصاً مسئولان و اندیشمندان جامعه، باید تغییر شرایط را درک و به موقع تغییر هنجاری مناسب را تسهیل کنند تا اولاً سرکوب نیازها پیش نیاید، ثانیاً ارزش‌های اساسی جامعه زیر سؤال نروند . با وجود این باید گفت که فاصله نسلی همیشه منفی و مضر نیست، بلکه می‌تواند مثبت باشد و منشأ رشد و کمال افراد شود. زیرا جنبه‌هایی از رشد و کمال افراد در سایه تفاوت‌ها، اختلاف و ناسازگاری‌ها، و تضادها شکل می‌گیرند و هویت فرد را شکل می‌دهند.
فاصله نسلی ارزشی در مقایسه با فاصله نسلی هنجاری بسیار مشکل‌آفرین و تداوم آن برای جامعه زیانبار است. زیرا هم‌بستگی اجتماعی افراد جامعه و جامعه‌پذیری نسل جوان را دشوار می‌کند و جامعه را دچار آنومی، بی‌هنجاری و سرگشتگی ارزشی می‌سازد. اما این موضوع نیز نباید چنین ترسیم شود که با رواج فاصله ارزشی در جامعه، آن جامعه قطعاً رو به زوال و نابودی خواهد رفت. چرا که همه ارزش‌های اجتماعی از یک نوع نیستند و از لحاظ درجه اهمیت با توجه به شرایط زمانی و گاه مکانی، به شکل‌های متفاوتی اولویت‌بندی می‌شوند. به عبارت دیگر، برخی ارزش‌ها مطلق هستند، اما شماری ارزش‌ها اموری مطلق، فرازمانی، فرامکانی، عام، ازلی و تغییرناپذیر نیستند، بلکه در طول زمان و عرض مکان، اموری زمانمند، زمینه‌مند، مکانمند و تغییرپذیر می‌شوند.
برای مثال، در گذشته تشکیل خانواده ارزشی مثبت و در مقابل آن، طلاق ارزشی بسیار منفی تلقی می‌شد. به‌طوری که به افراد مطلقه به چشم دیگری نگریسته می‌شد و از اعتبار اجتماعی چندانی برخوردار نبودند. اما امروزه هرچند طلاق امری مثبت تلقی نمی‌شود، اما غیرقابل‌پذیرش نیز به‌شمار نمی‌رود. زیرا انسان امروزی به این تجربه و ذهنیت تاریخی دست‌یافته است که هرچند طلاق موجب جدایی دو زوج از هم و انحلال خانواده مشترکشان می‌شود، اما در عوض، آن‌ها از یک زندگی سراسر تلخ، رنج و درد خلاص می‌شوند و شاید بتوانند زندگی دیگری را شروع کنند که تبعات مثبتی برای خود و جامعه به‌بار آورد.
لذا، در درک انسان امروزی، آزادی فردی ارزشی بسیار ارزشمند‌تر از ارزش‌ زندگی مشترک تلخ است. به‌عبارت دیگر، در درک انسان امروزی، در مقایسه اهمیت و اولویت دو ارزش «آزادی فردی» و «زندگی مشترک»، اولی بر دومی ارجحیت و برتری دارد. براساس برتری ارزش آزادی فردی بر ارزش زندگی مشترک است که طلاق امری ناپسند و منفی شمرده نمی‌شود. زیرا از طریق طلاق است که فرد به ارزش والای آزادی فردی نائل می‌آید. در حالی‌که در گذشته، انسان‌ها چنین نمی‌اندیشیدند و ارزش زندگی مشترک را بسیار بالاتر و برتر از ارزش آزادی فردی می‌دانستند. بر همین اساس نیز زوجین با وجود نارضایتی و نفرت‌ از هم، مجبور به ادامه زندگی مشترک بودند. ناچار می‌شدند از اختیار و آزادی فردی خود صرف‌ نظر کنند و به زندگی تلخ اما مشترک تن بدهند.
بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که فاصله ارزشی در همه زمان‌ها و همه مکان‌ها امری کاملاً منفی و ناپسند محسوب نمی‌شود. چرا که ارزش‌ها مظهر درک و تصور انسان‌ها از مفاهیم خوب و بد هستند و شماری از خوبی‌ها و بدی‌ها نیز اموری مطلق، فرازمانی و فرامکانی و لایتغیر نیستند و می‌توانند در طول زمان و مکان دچار تغییر و تحول شوند. حتی ارزش‌های مطلق هم وقتی از عالم انتزاع به زمین می‌آیند، زمینی و زمانی می‌شوند و رنگ محیط به خود می‌گیرند و بر حسب موقعیت‌ها درک می‌شوند. همچنین همه ارزش‌ها از یک نوع نیستند و به لحاظ اهمیت و رتبه از یکدیگر متفاوت هستند. به همین دلیل نیز گاهی برخی از ارزش‌ها به لحاظ اهمیت، فروتر از ارزش‌های دیگر قرار می‌گیرند و در نتیجه مورد توجه قرار نمی‌گیرند و مهم تلقی نمی‌شوند. در این صورت ما با فاصله ارزشی بین دو نسل مواجه می‌شویم.
شکاف فرهنگی یا شکاف نسلی؟
شکاف، تضاد و گسست نسلی را نتیجه تحولات سریع اجتماعی دانسته‌اند که از میان گسترش آموزه‌های مدرن و تغییرات شتابان جوامع درحال توسعه ازجمله ایران این جوامع را مستعد بروز پدیده‌هایی همچون شکاف بین‌نسلی می‌کند.
در ادبیات اجتماعی و تاریخی مربوط به ایران، از جامعه ایران به‌عنوان جامعه‌ای که در گذار تاریخی خود در مواجهه با حوادث و مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، تعبیر شده است. کودتا، انقلاب، شورش، جنبش‌های اجتماعی، اعتصاب، مهاجرت داخلی و خارجی، بحران‌های اجتماعی، تعارض در حوزه قدرت و تحولات فرهنگی هر کدام در مراحلی از تاریخ تحولات ایران ثبت شده است.
الهام عزیزی در روزنامه شهروند نوشت: اما آنچه مبین طرح و اهمیت مباحث نسلی در ایران است همان‌طور که پیش از این اشاره شد قرارگرفتن ایران در مرحله گذار تاریخی اجتماعی خود است. جامعه‌ای که در مرحله گذار قرار می‌گیرد استعداد و آمادگی بیشتری برای تولید شکاف‌های اجتماعی ازجمله تفاوت و شکاف نسلی دارد.
اگر بخواهیم به‌طور بنیادی به طرح مسأله بپردازیم ابتدا باید به این مسأله بپردازیم که اصولا معنای شکاف نسلی چیست و علت آن چیست؟
ارزش چیست؟
ارزش عبارت است از اعتقاد کلی فرد درباره رفتارهای مطلوب و نامطلوب، اهداف یا حالت‌های غایی. ارزش‌ها در مرکز خودمفهومی قرار دارند و بر تفکر و عمل به‌طریق مختلف تأثیر می‌گذارند. ارزش‌ها؛ استانداردها و معیارهایی برای ارزیابی اعمال و پیامدها، قضاوت‌کردن درباره ایده‌ها و اعمال، طرح‌ریزی و هدایت اعمال، تصمیم‌گیری بین شقوق، مقایسه‌کردن خود با دیگران و مدیریت‌کردن بر تعاملات اجتماعی فراهم می کند.
ارزش‌ها ادراک غالب از رفتارهای ایده‌آلی در موقیعت‌های خاص را تعریف می‌کنند، آنها لزوما در رفتارهای واقعی انعکاس نمی‌یابند.
به‌طور کلی می‌توان گفت: ارزش‌ها؛ معیارها، استانداردها و عنصر مرکزی در جهت‌دهی به رفتار افراد در جامعه هستند.
ویژگی‌های ارزش‌ها:
ارزش‌ها نیز بسان سایر پدیده‌های فرهنگی دارای ویژگی‌های معینی هستند که هم به وسیله آنها توصیف و شناخته شده و در عین حال موجودیت پیدا می‌کنند. ارزش‌ها در میان مردم مشترکند و شمار کثیری از افراد درباره اهمیت آنان به توافق رسیده‌اند و به قضاوت شخصی بستگی ندارد. هر چیزی که مردم صرفا برای خود بخواهند ارزش نیست. ارزش‌ها خصوصیات فردی نیستند، بلکه مشخصه‌های اجتماعی در افراد هستند که در دنیایی از معنا سهیم‌اند.
نظام ارزش‌ها:
یعنی واحد‌هایی که به‌طور خاص با هم ترتیب یافته‌اند و ارتباطی نظام‌مند با هم دارند تا هدف خاصی را ایفا کنند یا به کارکرد ویژه‌ای بپردازند.
عبالطیف خلیفه کارکرد ارزش‌ها را در چهار دسته بیان می‌کند:
۱) کارکرد انگیزشی:
از کارکرد مستقیم ارزش‌ها و همسانی ارزش‌ها، جهت‌دهی کارهای بشری به موقعیت‌هایی است که در مسیر زندگی، در معرض آن قرار می‌گیرند. کارکردهای درازمدت دیگری هم دارد که در بیان نیازهای اساسی افراد ظاهر می‌شود. ارزش‌ها پایه و اصل انگیزش قوی‌ای هستند، همچنان که اصول و پایه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری نیز دارند.
۲) کارکرد توافق ارزش‌ها:
رشد نظام ارزش‌های فرد، به تحقق روانی-اجتماعی وی منجر می‌شود. هر دوره سنی نظامی ارزش‌های مخصوص به خود دارد که از دیگر دوره‌ها، بنا به ویژگی‌های شناختی، عاطفی و رفتاری آن متمایز است. این نظام در حالت توازن خود، به تحقق فرد به قوانین و معیارهای اجتماعی و اخلاقی رایج در جامعه منجر می‌شود.
۳) کارکرد دفاع از خود: ارزش‌ها فرد را در کار توجیه‌پذیر‌کردن خاصی برای تأمین زندگی خود، یاری می‌نمایند.
۴) کارکرد معرفت یا تحقق من: کارنز، این کارکرد را به معنای پژوهش از معنا و نیاز به فهم و میل به عمل برتر و تنظیم ممکن به قصد وضوح و توازن، تعریف می‌کند.
ارزش‌ها آرما‌ن‌های انتزاعی هستند، حال آن‌که هنجارها اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار می‌رود آنها را رعایت کنند. هنجارها نشان‌دهنده بایدونبایدها در زندگی اجتماعی هستند.
اما هنجارها از طرف عموم پذیرفته شده‌اند، ضمانت اجرایی یا ممنوعیت‌هایی برای رفتار، اعتقادات یا احساسات دیگران درنظر گرفته شده‌اند. ارزش‌ها را یک نفر می‌تواند حمل کند؛ اما هنجارها این‌گونه نیستند. هنجارها همیشه ضمانت اجرایی دارند؛ اما ارزش‌ها نه.
مفهوم نسل:
یک نسل به افرادی که در یک دوره تاریخی یکسان متولد شده‌اند، اشاره دارد؛ کسانی که در یک فضای اجتماعی و تاریخی یکسان زندگی می‌کنند و از تجربیات جوانی مشابهی در سال‌های شکل‌گیری‌شان آگاهی دارند. این مفهوم‌سازی به این نکته اشاره دارد که اعضای نسل به لحاظ ذهنی با نسل شان هویت می‌یابند و از طریق بیوگرافی مشترک مرتبط می‌شوند؛ حس اساسی‌ای از سرنوشت مشترک دارند و از نسل‌های دیگر متفاوت می‌شوند.
عوامل نسلی:
مجموعه عوامل مرتبط با سن اغلب مشترکا به‌عنوان عوامل نسلی مورد توجه قرار می‌گیرند.
در بررسی شکاف‌های بین نسلی عوامل نسلی در مقابل چرخه زندگی یا دوره زندگی قرار می‌گیرند. چنانچه تفاوت‌های ارزشی نسل‌ها را به عامل جایگاه سنی هر نسل ربط بدهیم، درواقع عامل چرخه زندگی‌ای را بررسی می‌کنیم که تقریبا تعیین تأثیر آن بر شکاف بین نسل‌‌ها غیرممکن است.
ماهیت شکاف بین نسلی:
بحث تفاوت در نظام ارزش‌ها که منجر به شکاف بین نسلی بین والدین و فرزندان می‌شود، دیدگاه‌های گوناگون را به خود اختصاص داده است.
۱) کسانی که معتقد به شکاف بین نسلی عمیق هستند.
۲) کسانی که وجود شکاف عمیق نسلی را یک توهم و خیال می‌دانند که به غلط وسایل ارتباط جمعی به مردم تحمیل کرده‌اند.
٣) کسانی که معتقد به پیوستگی و تفاضل گزینشی بین نسل‌ها هستند.
در تحقیقی که دکتر تقی آزادار مکی انجام داده است به این نتیجه دست یافته است که در جامعه ایرانی، مسأله‌ای به نام شکاف فرهنگی وجود دارد تا شکاف نسلی و این برمی‌گردد به خمیرمایه مطلبی تحت‌عنوان مدرنیته ایرانی. یعنی جامعه ایران کلیتش تلاش می‌کند برای دستیابی چیزی به نام مدرنیته و این‌گونه نیست که نسل قدیم نخواهد مدرن شود و برعکس نسل جدید مطلقا برای مدرن شدن گام برمی‌دارد. در طرح پژوهشی که مرکز امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری ارایه داده است با اعلام این‌که خانواده هسته اصلی تعاملات اجتماعی و نخستین منبع تفاهم و انطباق‌پذیری روانی است، می‌افزاید: منشأ اصلی و بنیادی تفاهم و روابط اجتماعی، ریشه در تعاملات و ارتباطاتی دارد که سرچشمه آنها خانواده است و از سوی دیگر یکی از زمینه‌های مهم علت‌یابی، پیش‌بینی و پیش‌آگهی روند تغییر اجتماعی در موضوع رابطه و فاصله نسل‌ها در ساختار خانواده خواهد بود. براساس نتایج این پژوهش ملی، فاصله بین نسلی بزرگی بین والدین و جوانان در خانواده دیده نمی‌شود، دیدگاه و میزان تفاهم والدین و فرزندان در موضوعات مختلف متفاوت است. تفاهم این دو گروه در موضوعات دینی و مذهبی بیشتر است و در موضوعات سیاسی کمتر و به‌طورکلی بیشترین شکاف بین والدین و فرزندان در ارزش‌های اجتماعی مشاهده می‌شود.
این پژوهش همچنین بررسی فاصله بین نسلی در ساختار خانواده قومیت‌های مختلف ایرانی، در نظر داشتن محورهایی نظیر تفاوت ارزش‌های خانوادگی، سبک‌های تربیتی، الگوهای انتخاب همسر و میزان نقش و تأثیر ساختار اجتماعی بر چگونگی رابطه والد و فرزند و درک دو‌جانبه آنان در میزان توافق نسلی کشور را پیشنهاد می‌دهد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه