کائنات از راهبردهای اقتصادی ترامپ در سایه سیاست گزارش می دهد
جنگ تجاری امریکا، عامل بیثباتی جهان
فرناز بیابانی- در پی جنجالهای جهانی درباره اعلام تعرفههای گمرکی از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بر کالاهای وارداتی کانادا، مکزیک و چین و احتمال اقدام متقابل از سوی این کشورها، مشاور اقتصادی کاخ سفید اعلام کرد که احتمال لغو اعمال این تعرفهها وجود دارد.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید آمریکا روز شنبه اول فوریه (۱۳ بهمن) تعرفه های گمرکی بر کالاهای وارداتی کانادا و مکزیک (۲۵ درصد) و چین (۱۰ درصد) را اعلام و اذعان کرد اعمال این تعرفه ها بر زندگی مردم آمریکا و افزایش هزینه ها تاثیر خواهد داشت.
این تعرفه ها شامل ۲۵ درصد عوارض بر تمام واردات از مکزیک و بیشتر کالاها از کانادا و ۱۰ درصد تعرفه برای کالاهای چینی وارداتی به آمریکا خواهد بود که انتظار می رود از روز سه شنبه اجرایی شوند که اکنون تعرفه ها بر مکزیک به مدت یک ماه تعلیق شده است.
کانادا و مکزیک در میان بزرگترین تامین کنندگان محصولات کشاورزی برای آمریکا هستند. این تعرفه ها می تواند قیمت مواد غذایی را برای مردم عادی در آمریکا افزایش دهد و فشار بیشتری بر آنها در شرایطی که افزایش هزینه های مواد غذایی بسیاری از خانواده های آمریکایی را نگران کرده است, وارد کند.
دو کشور سهم قابل توجهی از چندین دسته مواد غذایی را در آمریکا دارند. به عنوان مثال، مکزیک بزرگترین تامین کننده میوه و سبزیجات آمریکا است، در حالی که کانادا در صادرات غلات، دام و گوشت، مرغ و غیره به آمریکا پیشتاز است.
گام اول عقب نشینی ترامپ در اعمال تعرفه های گمرکی بر کالاهای وارداتی مکزیک به ایالات متحده آمریکا در حالی است که او پیش از این نیز، از فرمان لغو کمک های مالی دولتی (فدرال ) به سازمان ها و نهادهای آمریکایی را نیز در پی اعتراضات و ایجاد اختلال در زمینه های مختلف از جمله بیمه درمانی ۷۲ میلیون آمریکایی کم درآمد، عقب نشینی و این فرمان خود را متوقف کرد.
اقتصاد جهانی در تلاطم کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم
دونالد ترامپ کمتر از 2 هفته بعد از به قدرت رسیدن مجدد در آمریکا ، در اولین گام اجرای یکی از مهمترین وعده های انتخاباتی خود مبنی بر افزایش تعرفه های تجاری , تعرفه واردات کالا از کانادا و مکزیک را به میزان 25 درصد افزایش داد . ترامپ همچنین تعرفه واردات از چین را 10 درصد بیشتر کرد .
به گفته علیرضا سلطانی استاد دانشگاه، این سیاست قرار است در آینده نزدیک علیه اتحادیه اروپا و حتی متحد سنتی استراتژیک یعنی انگلستان اعمال کند و ترامپ به صراحت بر اجرای این سیاست اقتصادی تاکید کرده است. اعمال تعرفه علیه برخی از قدرت های نوظهور اقتصادی مانند هند، برزیل , شیلی , ترکیه و ... نیز در دستور کار بعدی ترامپ خواهد بود.
این سیاست ترامپ در حالی اجرایی می شود که اتحادیه اروپا و کشورهایی مانند کانادا، مکزیک و انگلستان در دهه های متمادی اخیر در زمره متحدان راهبردی آمریکا در نقشه راهبری نظام جهانی سرمایه داری بوده اند . این رویکرد ترامپ که در قالب سیاست راهبردی “ اول امریکا “ اعمال می شود با واکنش های تند از سوی رهبران و جریان های سیاسی و اقتصادی کشورهای هدف و وعده اقدام متقابل علیه آمریکا مواجه شده است.
پیش بینی آینده مناسبات اقتصادی و سیاسی جهانی در پرتو سیاست تجاری دولت ترامپ ، چندان مشخص نیست اما آنچه در شرایط کنونی قطعی است ، آغاز جنگ جهانی تعرفه است . جنگی که در دوره اول دولت ترامپ مشخصا در قبال چین و به صورت محدود در اتحادیه اروپا اتفاق افتاد و محدود بود اما در دوره جدید این جنگ ماهیت عمومی پیدا کرده و بسیاری از شرکای تجاری اصلی و مهم آمریکا را دربرگرفته و تبدیل به جنگی جهانی شده است .
جنگی که علاوه بر فشارهای اقتصادی و تجاری به قدرتهای بزرگ اقتصادی که چرخ های اصلی نظام جهانی سرمایه داری را تشکیل می دهند ، نماد تجاری نظام جهانی سرمایه داری یعنی سازمان جهانی تجارت را هدف قرار گرفته و زمینه تضعیف و تزلزل ان را فراهم ساخته است .
بدترین سناریو برای این شرایط و این سازمان هم خروج آمریکا از این سازمان است که می تواند پایانی اسفناک برای سازمان تجارت جهانی که محصول 50 سال مذاکره و رایزنی است , باشد. این تحلیل سناریوی بدبینانه نسبت به سیاست تجاری دولت ترامپ است .
اما سناریوی کمتر بدبینانه این است که دستور اجرایی ترامپ با اعمال تعرفه های تجاری علیه شرکای راهبردی ، یک اقدام کوتاهمدت برای وادار کردن این کشورها به اصلاح سیاست های اقتصادی و تجاری خود در قبال امریکا و مسئولیت پذیرساختن این کشورها در قبال تحولات و مسائل اقتصاد جهانی و پذیرش بخشی از مسئولیت های اقتصادی ، مالی و تجاری آمریکا در عرصه تجارت جهانی است .
بر اساس این دیدگاه سیاست تعرفه ای ترامپ ، سیاست کوتاهمدت است و به دلیل هزینه های سنگین این سیاست بر اقتصاد جهانی و نظام سرمایه داری به صورت آگاهانه و ارادی و در غیراین صورت به صورت اجباری، این سیاست تغییر می یابد. از منظر این دیدگاه ، جنگ تعرفه ای ترامپ اگرچه جهانی است اما هوشمند، هدفمند و کنترل شده است و به دنبال احیای قدرت اقتصادی آمریکا در عرصه جهانی و احیای کانالهای بهره بندی اقتصاد آمریکا از بسترهای اقتصاد جهانی است.
فارغ از ماهیت و اهداف واقعی ، آشکار و پنهان سیاست های جدید تعرفه ای دولت آمریکا ، آنچه مسلم است در پرتو اعمال این سیاست ها رشد اقتصادی کشورهای هدف سیاست های تعرفه ای به ویژه متحدان راهبردی آمریکا ، کاهش می یابد. این شرایط به طور طبیعی رشد اقتصاد جهانی را تحث تاثیر قرار می دهد و باعث کاهش آن و در عین حال افزاییش تورم جهانی می شود.
این درحالی اتفاق می افتد که اقتصاد جهانی هنوز به شرایط پایدار و باثباتی در رشد اقتصادی بعد همه گیری کرونا و تحت تاثیردو بحران ژئوپلتیکی اکراین و جنگ اسرائیل و غزه نرسیده است . علاوه بر این کشورهای درحال توسعه و حتی برخی قدرتهای نوظهور اقتصادی علی رغم اینکه هدف مستقیم سیاست های تعرفه ای آمریکا نیستند اما بیشترین تاثیر منفی را از این سیاست ها تحمل خواهند کرد چراکه به طور طبیعی کشورهایی که هدف مستقیم سیاست های تعرفه ای ترامپ هستند تلاش می کنند بخشی از هزینه های خود را به کشورهای درحال توسعه تحمیل کنند.. از این منظرهم می توان سیاست های تعرفه ای ترامپ را به معنای واقعی یک جنگ جهانی تعرفه تعبیر کرد.
با فرض هر دو سناریوی بدبینانه و کمتر بدبینانه ، این سوال مطرح می شود که واکنش ها به صورت یکجانبه ( کشوری) , نهادی ( سازمانهای اقتصادی ، مالی و تجاری بین المللی ) و اتحادیه های منطقه ای در قبال جنگ تجاری ترامپ و به طور مشخص دولت آمریکا چگونه خواهد بود؟ آیا نظام جهانی سرمایه داری و عناصر و عوامل آشکار و پنهان آن در اقتصاد جهانی در برابر سیاست های قدرتمندانه آمریکا( سیاست های حمایت گرایانه ، نئومرکانتلیستی و محدودگرایانه ) بی تفاوت خواهد بود و صرفا نقش نظارتی دارد یا اینکه در برابر این سیاست ها مقاومت کرده و چه بسا در جهت مقابل آن نیز فعالیت خواهد کرد؟ سوالاتی که در نوشتار بعدی به آنها پاسخ داده خواهد شد.
واکنش مثبت بازار سهام آمریکا به عقب نشینی ترامپ و تعلیق تعرفهها علیه مکزیک
بازار سهام آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی در پی عقب نشینی دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور مبنی بر تعلیق اعمال تعرفههای گمرکی بر کالاهای وارداتی مکزیک به مدت یک ماه، واکنش مثبتی به این اقدام نشان داد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و کلودیا شینبام، رئیسجمهور مکزیک، روز دوشنبه پس از موافقت مکزیک برای استقرار ۱۰ هزار سرباز در مرز، توافقی را برای تاخیر یک ماهه اجرای تعرفهها اعلام کردند.
شبکه خبری سی ان ان در گزارشی اعلام کرد، تقریبا همه فکر می کردند ترامپ بلوف می زند. تحلیلگران ارشد از بزرگترین بانک های وال استریت می گفتند که تاثیر تعرفه ها بسیار بعید است.
سهام به صورت عادی معامله می شد. برخی از شرکتها برنامههای اضطراری ایجاد کردند، اما برای ایجاد تغییرات عجله نداشتند شاید حق با آنها بود.
توافق ترامپ با همتای مکزیکی اش باعث شد سهام پس از سقوط اولیه در روز دوشنبه در آستانه بازگشت قرار گیرند. سهام داوجونز پس از افت نزدیک به ۶۰۰ واحد در ابتدای روز، حدود ۱۳۰ واحد یا ۰.۳ درصد کاهش یافت. اس اند پی ۵۰۰ حدود ۰.۷ درصد سقوط کرد و نزدک مرکب (کامپوزیت) ۱ درصد کاهش یافت.
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال نیز مسیر کاهشی خود را تغییر دادند و در اواسط روز رشد داشتند.
سهام صنعت خودرو، که بهویژه از تعرفه های ترامپ ضربه سختی خورده بود، زیرا تقریباً تمام خودروهای ساخت آمریکا حداقل در بخشی از مکزیک یا کانادا تولید میشوند، دوباره رشد کردند. جنرال موتورز (GM) پس از افت بیش از ۷ درصدی در اوایل روز، کمتر از ۲ درصد سقوط کرد، شرکت استلانتیس سازنده جیپ و کرایسلر (STLA) ۳ درصد افت کرد و فورد (F) بیش از ۱ درصد سقوط کرد.
اما در سطح جهانی، سهام سقوط داشت. شاخصهای عمده اروپایی در سراسر جهان کاهش یافتند و بازارهای آسیایی با کاهش شدیدی به کار خود پایان دادند اما دلار آمریکا به شدت رشد داشت.
رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در پی گفتگو با همتای مکزیکی خود، در اولین عقب نشینی از اجرای سیاستهای تعرفهای اعلام کرد که با تعلیق اعمال تعرفه های کمرکی علیه مکزیک به مدت یک ماه موافقت کرده است.
پسلرزههای اعمال تعرفهها از سوی ترامپ؛ بهای جهانی نفت افزایش یافت
پس از اعمال تعرفه های گسترده از سوی «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا بر کالاهای وارداتی از کانادا، مکزیک و چین، بهای جهانی نفت امروز افزایش یافت.
بهای نفت اروز دوشنبه پس از اعمال تعرفههای گمرکی از سوی دولت ترامپ بر کالاهای وارداتی از کانادا، مکزیک و چین، افزایش یافت و نگرانی ها در خصوص اختلال در عرضه نفت خام دو تامینکننده بزرگ انرژی به ایالات متحده را افزایش داد.
گزارش ها نشان می دهد در معاملات آتی قیمت نفت خام «وست تگزاس اینترمدیت» آمریکا به ۷۵.۱۸ دلار در هر بشکه رسید که نسبت به بهای نفت در تاریخ ۲۴ ژانویه (۵ بهمن) ۱.۳۶ دلار یا ۱.۹ درصد افزایش نشان میدهد.
بهای معاملات آتی نفت برنت نیز با ۶۷ سنت یا ۰.۹ درصد افزایش به ۷۶.۳۴ دلار در هر بشکه رسید.
رویترز یادآور شده است که ترامپ روز شنبه دستور اعمال تعرفههای گسترده بر کالاهای وارداتی از مکزیک، کانادا و چین را صادر و جنگ تجاری را آغاز کرد که به گفته ناظران می تواند رشد جهانی را کاهش داده و به تورم دامن بزند.
به گفته مقامات کاخ سفید، وارادات انرژی از کانادا تنها مشمول ۱۰ درصد تعرفه می شود، اما در مورد مکزیک تعرفه انرژی همان ۲۵ درصد است.
آمارپریت سینگ تحلیلگر بانک جهانی «بارکلیز» در یادداشتی در همین زمینه نوشت: «موضع نسبتا نرم دولت واشنگتن در مورد واردات انرژی از کانادا احتمالا می تواند ناشی از احتیاط آن باشد».
به عقیده این تحلیلگر انگلیسی، وضع تعرفه بیشتر بر واردات انرژی از کانادا احتمالا اختلال بیشتری از واردات از مکزیک به دنبال خواهد داشت و حتی ممکن است تاثیر عکس بر یکی از اهداف کلیدی ترامپ که در پی کاهش بهای انرژی است، داشته باشد.
این در حالی است که تحلیلگران بانک جهانی «گلدمن ساکس» معتقدند که اعمال تعرفه ها تاثیر کوتاه مدتی بر بهای جهانی نفت و گاز خواهند داشت.
براساس اعلام وزارت انرژی ایالات متحده، کانادا و مکزیک دو منبع اصلی نفت خام آمریکا هستند که در مجموع نزدیک به یک چهارم از نفت پالایشگاه های آن را برای تبدیل به سوخت هایی مانند بنزین و نفت تشکیل می دهند.
منابع صنعتی اعلام کرده اند که وضع تعرفه سبب افزایش هزینه پالایش نفت سنگین می شود و با کاهش سودآوری به طور بالقوه سبب کاهش تولید می شود.
از سوی دیگر رویترز خاطرنشان کرده است که به رغم فشارهای ترامپ برای افزایش تولید نفت، سازمان کشورهای صادرکننده نفت و متحدان آنها، بعید است برنامهای بدین منظور داشته باشند.
تعرفهها و چالش بازار
ایالاتمتحده در حالحاضر یکی از بزرگترین واردکنندگان نفتخام در جهان است که روزانهمیلیونها بشکه نفت از کشورهای مختلف مانند کانادا و مکزیک وارد میکند. طبق دادههای وزارت انرژی آمریکا، این دو کشور حدود ۲۵درصد از نفت وارداتی ایالاتمتحده را تامین میکنند. این نفتها عمدتا نفتهای سنگین هستند که برای پالایشگاهها در آمریکا ضروری است، زیرا آنها برای تولید انواع سوختهای موردنیاز، به این نوع نفت احتیاج دارند. از سوی دیگر، تعرفههای جدید که توسط ترامپ اعمالشده، تاثیر مستقیمی بر هزینههای واردات نفت از کانادا و مکزیک خواهدداشت.
نفت کانادا تحتتاثیر تعرفههای ۱۰درصدی و نفت مکزیک تحتتاثیر تعرفههای ۲۵درصدی قرار خواهند گرفت. این افزایش تعرفهها موجب میشود که هزینه واردات این نفتها برای پالایشگاههای آمریکایی بالا برود و بهتبع آن، هزینه تولید سوختهای مختلف در داخل آمریکا افزایش یابد. به گفته تحلیلگران موسسه مالی گلدمنساکس، این تعرفهها احتمالا موجب افزایش ۴دلاری هزینه اضافی برای هر بشکه نفت خواهند شد که بهطور مستقیم بر سودآوری پالایشگاهها تاثیر خواهند گذاشت.
با افزایش هزینهها، پالایشگاهها ممکن است مجبور شوند که حاشیه سود خود را کاهش دهند یا حتی در برخی موارد تولید سوختهای خاص را به حداقل برسانند. این موضوع به نوبه خود میتواند موجب فشار بر تقاضای نفت شود، زیرا پالایشگاهها به دلیل افزایش هزینهها ممکن است تولید سوختهایی مانند بنزین و گازوئیل را با محدودیتهایی روبهرو کنند.
یکی از بزرگترین تاثیرات جنگ تجاری میان ایالاتمتحده و سایر کشورها، بهویژه چین، میتواند کاهش تقاضای جهانی نفت باشد. چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت در جهان، همواره نقش حیاتی در تعیین قیمت نفت داشتهاست. در ماه ژانویه، چین شاهد کاهش رشد بخش تولیدی خود بود که نشاندهنده ضعف احتمالی در اقتصاد این کشور است. این افت تولید میتواند نشانهای از کاهش تقاضای داخلی چین باشد که به نوبه خود، روند تقاضای نفت در بازار جهانی را نزولی میکند. طبق تحلیل بانک بارکلیز، تعرفهها بهطور معمول تاثیر منفی بر بازار نفت دارند.
از یکسو، این تعرفهها باعث افزایش ارزش دلار آمریکا میشوند که قیمت نفت به دلار را گرانتر میکند و در نتیجه تقاضا برای نفت را به حداقل میرساند. از سوی دیگر، جنگ تجاری باعث کاهش رشد اقتصادی در کشورهای مختلف میشود، از جمله چین و کشورهای اتحادیه اروپا که این امر نیز به نوبه خود به کاهش تقاضا برای نفت میانجامد. در چنین شرایطی، فشار نزولی بر قیمت نفت بهوضوح مشاهده خواهدشد، چراکه کاهش تقاضا و رشد اقتصادی پایینتر، بهصورت مستقیم بر قیمت نفت تاثیر میگذارد.
درحالیکه تعرفهها ممکن است بهطور موقت موجب افزایش قیمت نفت به دلیل نگرانیهای مربوط به اختلال در عرضه شوند، تاثیرات منفی اقتصادی ناشی از جنگ تجاری میتواند فشار زیادی بر تولیدکنندگان بزرگ نفت مانند اوپکپلاس وارد کند. اگر جنگ تعرفهای به کاهش تقاضا و کندی رشد اقتصادی جهانی منجر شود، اوپکپلاس ممکن است تحتفشار قرار گیرد تا برای حمایت از قیمت نفت، تولید خود را افزایش دهد.
طبق گفته تحلیلگران موسسه MST Marquee، اوپکپلاس ممکن است مجبور شود که سیاستهای تولید خود را تغییر دهد. اگر تقاضای جهانی نفت به دلیل جنگ تجاری و تعرفهها کاهش یابد، این سازمان احتمالا برای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمتها، تولید را افزایش خواهد داد. در چنین شرایطی، افزایش تولید میتواند منجر به رکود قیمتی در بازار نفت شود، چراکه عرضه بیشتر در کنار تقاضای ضعیفتر، میتواند باعث کاهش قیمت نفت در بلندمدت شود.درحالیکه جنگ تجاری و تعرفههای جدید ترامپ میتوانند بهطور موقت باعث افزایش قیمت نفت به دلیل نگرانی از اختلالات عرضه شوند، بهنظر میرسد که چالشهای اقتصادی بزرگتر، از جمله کاهش رشد اقتصادی جهانی و فشار بر پالایشگاهها و تقاضای کمتر در چین ممکن است در نهایت به فشار نزولی بر قیمت نفت منجر شود. در این میان، سیاستهای تولید اوپکپلاس و واکنشهای آن به تحولات بازار، میتواند نقشی اساسی در تعیین جهتگیری قیمتها در آینده نزدیک داشتهباشد.
پیشبینی موسسات مالی
چهار موسسه مالی بزرگ گلدمنساکس، بارکلیز، سیتیبانک و جیپی مورگان پیشبینیهای متفاوتی درباره تاثیر تعرفهها بر قیمت نفت ارائه کردهاند:
• گلدمنساکس: انتظار تاثیر محدود بر قیمت جهانی نفت و گاز را دارد و معتقد است؛ کاهش احتمالی واردات گاز طبیعی از کانادا تاثیر ناچیزی بر قیمت گاز در آمریکا خواهدداشت. با اینحال تحلیلگران این بانک معتقدند؛ نفت کانادا به دلیل محدودیت در بازارهای جایگزین، با ۴دلار تخفیف بیشتر از حد معمول فروخته خواهدشد.
•بارکلیز: این بانک تاکید دارد؛ افزایش تعرفهها در مجموع برای بازار نفت منفی است، زیرا علاوهبر تاثیرگذاری بر زنجیره تامین، باعث کاهش رشد اقتصادی جهانی و تقاضای نفت میشود.
•سیتیبانک: تحلیلگران این بانک پیشبینی کردهاند که در صورت ادامه تشدید جنگ تعرفهای، قیمت مس کاهشیافته و برعکس، قیمت طلا به ۳هزار دلار در هر اونس خواهد رسید. این موضوع نشان میدهد؛ بازارها به سمت داراییهای امن حرکت خواهند کرد که میتواند نشانهای از رکود بالقوه باشد.
•جیپی مورگان: این موسسه چشمانداز منفیتری ارائه و اعلامکرده؛ در صورت تشدید جنگ تعرفهای، قیمت آلومینیوم و مس کاهش مییابد. درحالیکه قیمت نفت در کوتاهمدت ممکن است افزایش یابد اما در میانمدت به دلیل کاهش رشد اقتصادی و افت تقاضا تحتفشار قرار خواهد گرفت.
اگرچه افزایش تعرفهها در کوتاهمدت بهای طلایسیاه را بالا میبرد، اما سایه سنگین رکود اقتصادی، کاهش رشد چین و افت احتمالی تقاضا، آیندهای نامطمئن را برای بازار نفت رقمزده است. در کوتاهمدت، نگرانیها از اختلالات عرضه باعث افزایش قیمت نفت خواهند شد، اما در میانمدت، افزایش هزینههای پالایشگاهی و احتمال کاهش تولید بهشدت قیمت نفت را تحتفشار قرار خواهند داد.
در بلندمدت، ادامه جنگ تعرفهای میتواند باعث کاهش رشد اقتصادی جهانی شود که در نتیجه، قیمت نفت به زیر سطح کنونی سقوط خواهد کرد. بر اساس این تحلیل، درحالیکه جنگ تعرفهای ترامپ در حال ایجاد نوسانات مقطعی در بازار نفت است، اگر رکود اقتصادی تشدید شود، نفت افزایش قیمت پایداری نخواهد داشت.
آیا تعرفهها واقعاً به نفع آمریکا خواهند بود؟
تعرفههای جدید ترامپ، نقطه آغاز یک جنگ تجاری گسترده است. او تعرفههایی ۲۵ درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک و ۱۰ درصدی بر چین اعمال کرده که میتواند رشد اقتصادی را کند و بازارها را بیثبات کند. در حالی که ترامپ این سیاستها را ابزاری برای حمایت از اقتصاد داخلی میداند، هزینه آن را مصرفکنندگان و کسبوکارهای آمریکایی خواهند پرداخت.
دونالد ترامپ کمتر از دو هفته پس از آغاز دولت جدید خود، تعرفههای سنگینی بر سه شریک بزرگ تجاری ایالات متحده اعمال کرده است؛ اقدامی که میتواند سرآغاز یک جنگ تجاری گسترده در سطح جهانی باشد. دونالد ترامپ در نخستین روز فوریه با امضای چند فرمان اجرایی، تعرفهای ۲۵ درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک و تعرفهای ۱۰ درصدی بر کالاهای وارداتی از چین وضع کرد. گرچه او پیشتر چنین سیاستهایی را وعده داده بود، اما اجرای آنها همچنان ضربهای قابلتوجه به اقتصاد جهانی تلقی میشود.
به گزارش نشریه اکونومیست، افزایش هزینهها، کندی رشد اقتصادی و تشدید عدم اطمینان در فضای کسبوکار، از پیامدهای محتمل این تصمیم خواهد بود. علاوه بر این، به نظر میرسد این اقدام تنها نقطه آغاز سیاستهای تعرفهای ترامپ باشد، چراکه او تمایل دارد گامهای تهاجمیتری در این زمینه بردارد.
تعرفههای تجاری ترامپ؛ ابزار فشار یا عامل بیثباتی اقتصادی؟
اعلام این تعرفههای جدید هرگونه شک و تردید درباره عزم ترامپ برای اتخاذ رویکردی سختگیرانه در تجارت را از میان برمیدارد. او به هشدارهای شرکتهای تجاری، دیپلماتها و اقتصاددانان در خصوص پیامدهای این سیاستها بیاعتنا بوده است. در بیانیهای که کاخ سفید در توضیح این تصمیمات منتشر کرد، آمده است که دسترسی به بازار آمریکا یک امتیاز است و تعرفهها «ابزاری اثباتشده برای حفاظت از منافع ملی» محسوب میشوند. در روزهای اخیر، برخی گمانهزنیها حاکی از آن بود که احتمال دارد ترامپ اجرای تعرفهها را به تعویق بیندازد یا آنها را بهصورت تدریجی اعمال کند. مقامات ارشد کانادا و مکزیک نیز تلاش بسیاری کردند تا واشنگتن را متقاعد کنند که اعمال تعرفه در یکی از یکپارچهترین مناطق تجاری جهان، اقدامی غیرسازنده خواهد بود.
با این حال، ترامپ به این استدلالها وقعی ننهاد و تعرفههایی گسترده و سختگیرانه تصویب کرد، هرچند برای نفت و گاز وارداتی از کانادا استثنایی قائل شد و فعلاً تعرفه آنها را به ۱۰ درصد محدود کرد. از سوی دیگر، تعرفههای ۱۰ درصدی بر کالاهای وارداتی چین، گرچه در مقایسه با تهدیدهای پیشین ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه ۶۰ درصدی در دوران کارزار انتخاباتیاش ملایمتر به نظر میرسد، اما در کنار تعرفههای ۲۵ درصدی که پیشتر طیف وسیعی از کالاهای چینی را در بر گرفته بود، میتواند زمینهساز یک رویارویی تجاری جدید میان دو قدرت اقتصادی جهان شود.
ترامپ و راهبرد اقتصادی در سایه سیاست؛ آیا جنگ تجاری جدید او نتیجهبخش خواهد بود؟
با توجه به سابقه تمایل ترامپ به سیاستهای تعرفهای و مناقشات تجاری که در دوره نخست ریاستجمهوری او رخ داد، این اقدامات ممکن است در نگاه نخست چندان غیرمنتظره به نظر نرسند. اما در واقع، این تصمیمات افراطیتر از هر اقدام پیشین او هستند. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، چین هدف اصلی سیاستهای تعرفهای او بود، بهطوری که تعرفههایی بالغ بر ۳۷۰ میلیارد دلار از کالاهای وارداتی چین را شامل میشد. اما در دور جدید، تعرفههایی که او بر واردات از کانادا و مکزیک اعمال کرده است، حجمی معادل ۹۰۰ میلیارد دلار را در بر میگیرد. علاوه بر این، تعرفههای اضافی بر واردات چین، محصولاتی نظیر رایانه، اسباببازی و تلفنهای هوشمند را نیز شامل میشود؛ کالاهایی که ترامپ در دوره نخست خود، برای پرهیز از فشار بر مصرفکنندگان، از وضع تعرفه بر آنها خودداری کرده بود.
اینبار، تعرفهها تأثیری سریعتر و مستقیمتر بر اقتصاد خواهند داشت. در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، تعرفهها طی چند سال و با بهرهگیری از قوانینی اعمال شدند که به کسبوکارها مهلتهایی چندماهه برای تطبیق با شرایط جدید میدادند. اما تعرفههای اعلامشده در اول فوریه قرار است تنها سه روز بعد یعنی از چهارم فوریه، اجرایی شوند. ترامپ برای توجیه این اقدام، به قانون «اختیارات اقتصادی بینالمللی در شرایط اضطراری» متوسل شده است؛ قانونی که به کاخ سفید اجازه میدهد تا مادامی که وضعیت اضطراری ملی اعلام شده باشد، تعرفههایی را به اجرا بگذارد. او ادعا کرده است که جریان ورود مهاجران غیرقانونی و قاچاق مواد مخدر بهویژه فنتانیل، از طریق مرزهای آمریکا یک تهدید فوقالعاده برای کشور محسوب میشود و این تعرفهها تا زمان برطرف شدن این بحران باقی خواهند ماند.
با این حال، جنگ تجاری راهحلی برای چنین مسائل پیچیدهای نیست. ضربه زدن به اقتصاد مکزیک، نهتنها مشکل مهاجرت را حل نخواهد کرد، بلکه میتواند این کشور را بیثباتتر سازد. علاوه بر این، تنها حدود یک درصد از کشفیات فنتانیل و برخوردها با مهاجران غیرقانونی در مرزهای شمالی آمریکا رخ میدهد که همین امر ادعاهای ترامپ درباره کانادا را زیر سؤال میبرد.
تعرفهها و واقعیت اقتصاد؛ چرا سیاستهای ترامپ ناکارآمد خواهند بود؟
واقعیت، هم مایوسکنندهتر و هم غیرمنطقیتر است: ترامپ مدتهاست که بر این باور است تعرفهها به نفع اقتصاد آمریکا خواهند بود. نخست، او معتقد است که این تعرفهها درآمد هنگفتی برای دولت فدرال ایجاد میکنند و زمینه را برای کاهش مالیات فراهم میآورند. اما برآوردهای «بنیاد مالیاتی»، یک اندیشکده اقتصادی، نشان میدهد که تعرفههای جدید بر مکزیک، کانادا و چین حداکثر ۱۱۰ میلیارد دلار درآمد برای دولت فدرال به همراه خواهند داشت؛ رقمی که تنها معادل دو درصد از کل درآمدهای مالیاتی دولت است. در عین حال، بخش عمده هزینه این تعرفهها را مصرفکنندگان و کسبوکارهای آمریکایی متحمل خواهند شد. از آووکادو و گوجهفرنگی گرفته تا خودرو و نفت خام، مکزیک و کانادا از تأمینکنندگان اصلی آمریکا هستند و قیمت این محصولات و بسیاری دیگر، احتمالاً در ماههای آینده افزایش خواهد یافت.
ترامپ بر این باور است که تعرفهها شرکتهای آمریکایی را به افزایش تولید داخلی تشویق خواهند کرد. اما ایالات متحده بهتنهایی هرگز نمیتواند جایگزین زنجیرههای تولید منطقهای یکپارچهای شود که طی سه دهه تجارت آزاد میان آمریکا، کانادا و مکزیک شکل گرفتهاند. این سه کشور با جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ میلیون نفر، ۵۰ درصد بزرگتر از جمعیت ایالات متحده بهتنهایی هستند و هر یک مزایای ویژهای را به این مشارکت اقتصادی وارد میکنند: کانادا دارای منابع معدنی غنی است، مکزیک نیروی کار ارزانتری را فراهم میکند و آمریکا تکنولوژی و سرمایه را ارائه میدهد. صنعت خودروسازی نمونهای بارز از این همافزایی است؛ حدود ۵۰ درصد از واردات قطعات خودرو به آمریکا از کانادا و مکزیک تأمین میشود و ۷۵ درصد از صادرات قطعات خودرو از آمریکا به این دو کشور ارسال میگردد.
گامهای بعدی ترامپ در جنگ تجاری چیست؟
واکنش بازارها به این سیاستهای جدید نیز گویای پیامدهای ناگوار آن است. در ۳۱ ژانویه، زمانی که سخنگوی مطبوعاتی ترامپ از اجرایی شدن قریبالوقوع تعرفهها خبر داد، ارزش سهام سه خودروساز بزرگ یعنی جنرال موتورز، فورد و استلانتیس کاهش یافت. در روزهای آینده، ممکن است بازارهای مالی با آشفتگی بیشتری مواجه شوند.
شک و تردیدی نیست که ترامپ در این نکته حق دارد که ایالات متحده در مناقشات تجاری بهویژه در برابر همسایگانش اهرمهای فشار قدرتمندی در اختیار دارد، وابستگی اقتصادی مکزیک و کانادا به بازار آمریکا، در هر جنگ تعرفهای، عاملی تعیینکننده خواهد بود. صادرات به ایالات متحده تقریباً ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کانادا و ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی مکزیک را تشکیل میدهد. در مقابل، صادرات آمریکا به این دو کشور رویهمرفته تنها حدود ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی آن را شامل میشود. بر اساس برآورد مؤسسه اقتصاد بینالمللی پترسون، تعرفههای ۲۵ درصدی ممکن است در سالهای آینده اقتصاد مکزیک و کانادا را بین ۱ تا ۲ درصد کوچکتر کند، درحالیکه تأثیر آن بر اقتصاد آمریکا به کاهش حدود ۰.۲ درصدی رشد تولید ناخالص داخلی محدود خواهد شد.
ترامپ از هماکنون برای گامهای بعدی خود برنامهریزی میکند. اروپا یکی از اهداف بعدی او خواهد بود. همچنین، او ایده وضع تعرفههای گسترده بر نفت و گاز را مطرح کرده است. در نهایت، ترامپ به دنبال اعمال یک تعرفه جهانی بر تمام واردات به آمریکا است. هرچند که تعرفههای جدید بر مکزیک، کانادا و چین بهتنهایی میتوانند پیامدهای اقتصادی چشمگیری داشته باشند، اما به نظر میرسد که این اقدامات تنها مقدمهای برای آشفتگیهای بزرگتری است که ترامپ قصد دارد در ماههای آینده بر نظام تجارت بینالمللی تحمیل کند.