گزارش
مهدی داوودی- هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای كه جامعه هدف را بدون درگیری و زور و اجبار نشانه گرفته و به انفعال و شكست وا می دارد جنگ روانی نام دارد.جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی و تهدید نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی و انقلاب رنگی از اشكال جنگ نرم به شمار می روند. رئیس مركز رصد و مطالعات سایبری جهان اسلام درخصوص دلایل استفاده از جنگ نرم در فضای رسانه ای گفت: جوزف نای نظریه پرداز آمریكایی دیدگاه جدیدی را به مخاطبان خود ارائه كرد كه بر اساس آن ایالات متحده آمریكا به جای استفاده از قدرت سخت و كودتای نظامی در كشور رقیب، با تاثیرگذاری بر نخبگان كشور مورد نظر، به هدف خود برسد و پس از این، نظریه تغییر از طریق دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند را پیشنهاد داد.سالهاست كه آمریكا جنگ نرم را علیه كشور ما به راه انداخته اما به یاری خداوند و هوشمندی مردم و مسئولان تا به الان به اهداف خود نرسیده اند. نفوذ بیگانگان و دشمنان در سرزمین و فکر مسلمانان، سابقه ای به وسعت تاریخ اسلام دارد. از صدر اسلام تاکنون منافقان، اهل کتاب و سایر دشمنان دین در تلاش بوده اند تا به هر نحوی روزنه ای برای تحت تاثیر قرار دادن عقاید، فرهنگ، اقتصاد و... جامعه اسلامی بیابند. دشمنان، هنگامی که در خود توان رویارویی نظامی و مستقیم را نبینند، می کوشند از نقاط ضعف مسلمانان نهایت بهره را برده و در جهت مقاصد پلید خود بهترین استفاده را بنمایند. اصطلاحا، نفوذ دشمن بیشتر به تاکتیک های غیرمحسوس و پنهانی آن ها جهت اعمال توطئه خود اشاره دارد؛ قرآن کریم در این میان نگاهی ویژه به مسئله نفوذ و اقسام و انواع آن دارد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که در قرآن کریم، استفاده از جاسوسان، روابط صمیمانه با بیگانگان، شایعه پراکنی، تبلیغات و القای شبهات، تبعید یا حذف فیزیکی رهبران دینی جامعه، ترور شخصیتی رهبران، اغفال مسلمانان از طریق تظاهر به دوستی، افشای اسرار مسلمانان، برداشت ناصحیح از فضائل اخلاقی، ایجاد تنگناهای اقتصادی، سوءاستفاده از چهره های موجه در جامعه، نافرمانی از دستورات رهبر جامعه، تخریب مراکز فرهنگی و نفوذ در آن ها، جنگ روانی و قرار دادن توده مردم در استضعاف فکری، کارآمدترین ابزارها و ترفندهای دشمن جهت نفوذ است. خلق دوگانههای کاذب در جامعه تاکتیک دشمن است دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان این که دروغ، شایعهپراکنی، اختلاف در جامعه از تاکتیک های دشمن است، گفت: دشمن با خلق دوگانههای کاذب در جامعه تلاش دارد بین ما تفرقه بیاندازد، ما نباید در داخل پازل آنان بیافتیم.علی اکبر احمدیان با حضور در بیستوسومین دوره آموزشی-تشکیلاتی جهاد اکبر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور در مشهد مقدس ضمن یادآوری فضایل زیارت امام معصوم به تبیین مفهوم مقاومت از نگاه مبانی جمهوری اسلامی ایران پرداخت. وی ضرورت تشخیص رسالت نخبگان در شرایط فعلی را یادآور شد و گفت: امروز ما در دنیا درگیر بحثی شدهایم که داغ است. مقاومت چه باید بکند؟ باید حتما وعده صادق ۳ اجرا بکند، نکند، اگر نکند اصالتش را از دست داده است و اگر بکند، اصالت دارد؟ گاهی همین هم به ورطه سطحی بودن میافتد، ما هم به آن مبتلا میشویم. دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: باید ببینیم فلسفه مقاومت چیست؟ از کجا شروع شده است؟ آیا در این ۳۰-۴۰ سال اخیر و حزبالله لبنان و مقاومت فلسطین ایجاد شده است یا نه یک جریان ریشهدار تاریخی است. رسالت مقاومت چیست؟ برای چه باقی میماند؟ احمدیان به ریشههای قرآنی مفهوم مقاومت اشاره کرد و گفت: صبر و تقوا چیزی است که شما را در این مسیر حفظ میکند. بر این اساس خداوند فرمود «فاستقم کما امرت»، راه دومی جز این نیست. بعضیها که گاهی گفت و گو و مذاکره را در روبروی استقامت قرار میدهند، این برداشت اشتباه است. یک مایه وجود ندارد، بله مذاکره جا دارد، منظورم نفی مذاکره نیست، با کفار هم میشود مذاکره کرد، با رعایت چه اصلی؟ بر مبنای اصل مقاومت هم میشود، مذاکره کرد و هم میشود جنگید. وی با استناد به روایتی از معصومین ادامه داد: قدرت مومن و عقل بر همین است. عقل آن چیزی است که بین دو ضرر، اقل الضررین را تشخیص دهد و بین دو نفع اکثر النفعین را تشخیص بدهد. مقاومت چیزی است که امروز باید بیشتر بشناسیم در غیر این صورت، دچار افراط و تفریط میشویم. برخورد طاغوت با مقاومت چیست؟ جنگ روانی دشمن را ببینید، او به دنبال شکست نیست. تلاش دشمن این است که به مقاومت پایان دهد. دبیر شورای عالی امنیت ملی بیان کرد: اگر دنبال اثبات شکست است به خاطر این است که بگوید مقاومت را ادامه ندهید. تاکتیکهایش دروغ، شایعهپراکنی، اختلاف و تفرقه است. تلاش میکنند بین ما اختلاف ایجاد کنند و گاهی ما هم داخل این پازل میافتیم، او میگوید مسئولین ایران چون امروز و فردا نزدند پس ترسیدند، عده ای در داخل میگویند چرا میترسید بزنید، یا مسئله مذاکره دو گروه میشویم. مذاکره بکنند یا نکنند. احمدیان عنوان کرد: از تدابیر ائمه اطهار این است که تن به این دوگانهها ندادهاند. فرار از دوگانه هنر مومنین است، افتادن در دوگانه اشتباه است. یکی گفت، به مذاکره یا بگوید بله یا نه، ما گفتیم نه میگوییم بله و نه میگوییم نه. در حال حاضر چند تا از این دوگانه ها را داریم، مثلا طرفداران Fatf و مخالفان آن، این دوگانهها را دشمن میسازد و بعضی به آنها دامن میزنند. هدف همه این موارد هم اختلافافکنی در جبهه مقاومت و جامعه ایران است. تفاوت مقاومت با جنگ وی اظهار کرد: دوگانهسازی، ایجاد اختلاف، چندگانهسازی، تحقیر و مسخره کردن، متهم کردن به ترس اقدام دشمن است. حالا یک بار غریبه این کارها را میکند اشکالی ندارد، اما یک وقت خود ما این کار را نسبت به هم انجام میدهیم، این چه کاری است، مواظب این باشید، تفاوت مقاومت با جنگ، خیلی تلاش میکنند، مسئله مقاومت را پاک کنند و بگویند ۴۵ سال است بین ایران و صهیونیستها جنگ بوده است. در حالی که ما در ۴۵ سال گذشته در حال جنگ با رژیم نبودیم. دبیر شورای عالی امنیت ملی به تبیین نحوه مواجهه ایران با رژیم اشغالگر قدس در ۴۵ سال اخیر پرداخت و گفت: انقلاب اسلامی قرار شد یک جبهه مقاومت در برابر صهیونیستها شعلهور کند و توسعه دهد. این کار در این ۴۵ سال شده است. کجا بنا شده است در این ۴۵ سال با راهاندازی جبهه مقاومت رژیم صهیونیستی را سرنگون کند و از بین ببرد؟ در فضای مجازی میبینیم غصه میخورند چرا غزه تمام شد؟ با جنگ غزه رژیم صهیونیستی از بین میرفت، ایجاد هدفهای بزرگ کاذب، یکی از ترفندهای دشمن است که شما احساس شکست بکنید. بله آقا فرمودند رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید که ۴-۵ سال آن بیشتر نگذشته است بعد هم نگفتند این کار میشود، دشمن گفت که تا ۲۵ سال آینده چه میکنم ایشان فرمودند تا ۲۵ سال آینده معلوم نیست شما باشید، شما نیستید. مواجهه امام با اقداماتی که به اسم صدور انقلاب شد احمدیان با اشاره به این که ما مشغول تقویت مقاومت هستیم افزود: ممکن است یک روزی این مقاومت به این منجر بشود که با جنگ نظامی هم دشمن را از بین برود، نمیدانم، ولی بنای ما این نیست که مقاومت با جنگ عمل کند، نفس مقاومت دشمن را از پای درمیآورد. وی با ذکر مواردی از رویکرد امام راحل درباره مقاومت و صدور انقلاب افزود: امام فرمودند صدور انقلاب، یک عده راه افتادند این طرف و ان طرف نیروی مسلح درست کنند، امام جلوی آنها را گرفتند که یعنی که چه در این کشورها از این داستانها راه بیاندازید. وی ادامه داد: آقا در آن زمان تعبیر قشنگی به کار بردند، فرمودند انقلاب شبیه عطر است، هیچ کس نمیتواند جلوی بوی آن را بگیرد. اینکه ما یک گروه راه بیاندازیم میشود مدل کمونیستی. مدل حذف رژیم صهیونیستی که امام(ره) و آقا فرمودند در تفکر انقلاب اسلامی، یعنی پوچی رژیم صهیونیستی را بر همه آشکار کردن و کارکرد خود را از دست بدهد و خود به خود ساقط شود. مانند اینکه امام در نامه به گورباچوف نامه نوشتند، همینطور تعبیری به کار بردند و هیچ کاری هم نکردند، فرمودند کمونیست به موزه تاریخ میرود و فروپاشید. احمدیان افزود: براین اساس در راهی که پیشرو داریم مقاومت شرط است نه جنگ، دقت کنید پس نکته اول اینکه مقاومت با جنگ فرقهای عمده ای دارد، جنگ یکی از اشکال مقاومت در مدت کوتاهی است. نکته دوم اینکه هدف جنگ در طول تاریخ اعمال اراده و پیروزی بوده است. اما هدف مقاومت، تداوم مقاومت است. سوم اینکه جنگ پایان دارد اما مقاومت تمام نمیشود. چهارم اینکه نتیجه جنگ که به دست میآید عرض کردم پیروزی است که خدا خیلی با آن کاری ندارد، رسالت انسان پیروزی نیست، اقتضای آن تداوم مقاومت است، خداوند با تداوم مقاومت کار دارد و یکی از چیزهایی که به آن میدهد پیروزی است. وی ادامه داد: براین اساس غایت مقاومت فرج است. فرج فقط ظهور نیست. ظهور شما به سمت امام است و ظهور فقط با مقاومت به وجود می آید. جنگ محک و میزان نیست اما مقاومت محک و میزان است. ابتلا هم با مقاومت معنا پیدا می کند. دبیر شورای عالی امنیت ملی در انتها پس از تبیین موضوع مقاومت گفت: من سعی کردم وضعیت واقعی را از منظر انقلاب اسلامی نه از منظر بعضی برادران عجول ما البته پردغدغه و علاقهمند به انقلاب عرض کنم. لذا تا زمانی که انقلاب مقاومت میکند، استمرار دارد و پیروز است و تمام افرادی که در دالان مقاومت حاضرند، اجر مقاومت را دارند. تاکتیک های جنگ نرم در شرایط امروز، دشمنشناسی و شناخت تاکتیکهای دشمن در عرصههای جنگ شناختی مهم است. از همین روی برخی از تاکتیک های جنگ نرم را ادامه می آوریم: 1) برچسب زدن بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند. گاهی هدف از این عملکرد، آن است که ایده، فکر یا گروهی محکوم شوند، برای آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود. به عنوان مثال ، رسانه های کشورهای غربی با منفی سازی مفهوم «بنیادگرایی» Fundamentalism و اطلاق آن به کشورهای اسلامی ، سعی دارند چهره منفی ای از این کشورها در اذهان عمومی مخاطبین خود القاء و ایجاد کنند. برچسب زنی یا اسم گذاری (برچسب به یک فکر و یا عقیده زدن) برای تحریک به رد فکری و اندیشه ای بدون بررسی شواهد مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال غربی ها به مقاومت مشروع مردم مظلوم فلسطین و لبنان، برچسب تروریسم می زنند و حملات ایران از این مبارزین را حمایت از تروریسم می نامند و با تبلیغات رسانه ای افکارعمومی را دستکاری می کنند. 2) تلطیف و تنویر از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم. رسانه های ارتباط جمعی از سویی مفهوم «حقوق بشر و آزادی» را پر فضیلت جلوه داده و از سوی دیگر غرب را مهد آزادی و مدافع حقوق بشر قلمداد می کنند در حالیکه بیشترین نقص حقوق بشر و آزادی در این کشورها صورت می گیرد. 3) انتقال انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود. استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریان هایی که مورد احترام توده های عمومی مردم هستند تاکتیک انتقال نامیده می شود. در این تاکتیک از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، کایکاتور، داستان کوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده می شود. 4) تصدیق تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است. حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و...) و گروههای فرهنگی، سیاسی واجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده می شود. 5) شایعه شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد. به عبارتی شایعه در جایی ایجاد می شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. شایعه انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد می شود. مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد. هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت می تواند باشد (تاکتیک تسطیح در شایعه سازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هرچقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و «مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش می یابد. با توجه به موضوع و جامعه هدف، شایعات گوناگونی تولید می شوند که عبارتند از شایعات تفرقه افکن، هراس آور، امید بخش، آتشین، خزنده، دلفینی یا غواصی(که به تناسب زمان تولید و بعد از تاثیر گذاری برای مدتی خاموش و دوباره با ایجاد زمینه های ذهنی لازم در جامعه، ایجاد می شود) در شایعه سازی از تاکتیک های گوناگون از جمله تسطیح، همانند سازی، برجسته سازی (بزرگنمایی) و... نیز استفاده می شود. 6) کلی گویی «محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می شوند» در واقع کلی گویی عبارت است از ایجاد ارتباط نظر و عملی خاص با مفهومی ویژه تا مخاطب بدون بررسی دلایل، شواهد و قرائن، آن نظر و عمل را بپذیرد. تاکتیک کلی گویی، تاکتیکی است که سعی می شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مرکزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و کنکاش بپذیرد که به همین دلیل برخی این تاکتیک را «بی حس سازی مغزی» نیز می نامند. در بیانیه هایی که توسط دستگاه دیپلماسی کشورهای غربی منتشر می شود از این تاکتیک استفاده می کنند که ضمن کلی گویی به مقاصد و اهداف خود نایل شوند. 7) دروغ بزرگ این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می گیرد. بدین معنی که پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می کنند و مدام بر «طبل تکرار» می کوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب کند. معروفترین استفاده این تاکتیک در زمان آدولف هیتلر و توسط رئیس دستگاه تبلیغاتی نازی ها، گوبلز بوده است. گوبلز می گوید: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور آن برای مردم راحت تر است». 8) پاره حقیقت گویی گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. این رویه رایج رسانه هاست که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی کنند. خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن، به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری شش گانه (که، کجا، کی، چرا، چه، چگونه) در خبر بیان نشود، خبر ناقص است. در تاکتیک «پاره حقیقت گویی» حذف یکی از عناصر به عمد صورت می گیرد و بیشتر اوقات عنصر «چرا» حذف می شود. نوع تیترها و محتوای روزنامه ها و رسانه ها در مواقع سخنرانی مقامات عالی نظام نشانگر بهره گیری از این تاکتیک است. 9) انسانیت زدایی و اهریمن سازی یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد. در این تاکتیک با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب می پردازند. قبل از حمله آمریکا به افغانستان و عراق ، رسانه های ایالات متحده با استفاده از اخبار و القاب گوناگونی تصویری مملو از رفتارهای تروریستی ، وحشی گرانه و ضد انسانی از طالبان و صدام در ذهن مخاطبان خویش القا می کردند به گونه ای که تروریست و صدام مترادف قلمداد می شد. 10) ارائه پیشگویی های فاجعه آمیز در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی گویی، پاره حقیقت گویی، اهریمن سازی و...) به ارائه پیشگویی های مصیبت بار می پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند. از این تاکتیک در تبلیغات انتخاباتی استفاده می شود که نمونه های بسیاری از آن را می توان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بر شمرد. ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و فاجعه آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک تعریف می شود که شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یکی از نامزدها پیگیری می شد. 11) قطره چکانی در تاکتیک قطره چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد. 12) حذف (سانسور) در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود. 13) جاذبه های جنسی استفاده از نمادهای اروتیکال از تاکتیک های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می گیرند. به طوری که در شرایطی فعلی «مانکن ها» از جمله افراد پردرآمد در غرب محسوب می شوند که در تبلیغات و آگهی های تجاری از آن ها بهره می گیرند. استفاده از گویندگان خبری با ظاهری اروتیکال از جمله مصادیق این تاکتیک تلقی می شود که ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مرکزی و ادبیات آن می شود. 14) ماساژ پیام در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید. 15) ایجاد تفرقه و تضاد ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود. ایجاد تفرقه و تضاد موجب ایجاد «گسست» شده و در جامعه ای که به لحاظ طبیعی این گسست ها وجود داشته باشند ، تقویت می شوند؛ از قبیل گسست قومیت ، مذهب، دین، جنسیت، زبان، نژاد و... . مهمترین هدف این تاکتیک، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است که باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم و مقبولیت و پذیرش رژیم سیاسی می شود. این تاکتیک به شدت مورد توجه بنگاه های خبرپراکنی و استکبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهره گیری از آن افزوده اند. 16) ترور شخصیت در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند. 17) تکرار برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند. تکرار از لحاظ روان شناسی در تشکیل «عادت» بسیار مفید است به ویژه اگر با دقت توام باشد. بدون تکرار، تثبیت و تقویت دقیق تر، «عادت» میسر نخواهد شد. روش تکرار از قواعد خاصی پیروی می کند زیرا فاصله های تکرار، نباید چنان دراز باشد که سبب محو شدن آثار قبلی شود و نه چندان کوتاه باشد که ملال انگیز و خسته کننده شود. به عبارت دیگر، تکرار مثل ضربه های پیاپی چکش است که سرانجام میخ را می کوبد و به داخل می راند. بنابراین فرستنده پیام امیدوار است که این شکلی از ضربه زدن مداوم، باعث دریافت نکات پیام شود. 18) توسل به ترس و ایجاد رعب در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند. در مواردی از تاکتیک توسل به ترس، برای انسجام و وحدت جبهه خودی در مقابل یک تهدید یا دشمن خارجی استفاده می شود. پیش از حمله ایالات متحده به عراق در مارس 2003 رسانه های آمریکایی تلاش تبلیغاتی گسترده ای انجام دادند که عراق به تولید جنگ افزارهای هسته ای می پردازد و حامی تروریسم است و با این شیوه سعی کردند تا افکار عمومی از رژیم سیاسی عراق و صدام حسین- که انسانیت زدایی شده بود- احساس ترس کند و برای حمله آمریکا توجیه سازی شود. از طرفی دیگر به شهروندان عراقی چنین القاء می شد که آمریکا دنبال تغییر رژیم سیاسی عراق - که حامی تروریسم است- بوده و به دنبال ایجاد فضای آزاد در جامعه عراق هست و خواهان تحقق دموکراسی برای آنان بوده و این جنگ مورد حمایت سایر کشورها و نیز سازمان ملل است. از سوی دیگر دستگاه تبلیغات روانی آمریکا به نیروهای عراقی هشدار داده بود که با بزرگترین و مخربترین تسلیحات نظامی جهان مورد هجوم قرار خواهند گرفت ، بنابراین به سود آنها خواهد بود که تسلیم نیروهای متحد گشته و کشورشان از شر صدام حسین رها شود. در حالی که عراق بعد از چند سال از سقوط صدام، هنوز درگیر بحران اختلافات داخلی است و مرکز پرورش تروریسم در منطقه شده است. 19) مبالغه مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند. غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند. 20) مغالطه مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند. اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد. برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگیهای این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار میگیرد، جان انسانها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال میشود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار میگیرد، افکار عمومی است. برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغپردازی رسانههای خارجی، آگاه کنیم. این دو مهم فقط با تقویت رسانههای خودی و تلاش برای بینالمللی کردن این رسانهها، میسر است. دیپلماسی رسانهای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق مییابد؛ یکی مدیریت رسانهها توسط سازمانهای دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاستهای کلان کشورها. هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسهآفرینیها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم. برخی راههای مقابله با جنگ نرم 1. گسترش دامنه و شمول فعالیتهای فرهنگی. 2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان. 3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم. 4. استفاده از دیپلماسی عمومی. 5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیتها: اقلیتهای جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفتورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند. 6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روشهای مقابله باشد. 7. آگاهیبخشی عمومی.