جامعه
مسعود ربانی- در تاریخ کشورمان همیشه روحانیت به عنوان حامیان مردم و مبارز در برابر ظلم و ستم حاکمان مستبد حضور داشته اند و نقشی اثر گذار گذاشته اند.ایستادگی در برابر قرارداد تنباکو و فتوای میرزای شیرازی درمقابل این قرارداد ننگین در زمان ناصر الدین شاه قاجار، انقلاب مشروطه، جهاد در برابر هجوم روسها، جهاد بزرگ عشایر عرب خوزستان در برابر بریتانیا با فتوای علمای نجف و کربلا، مقاومت در برابر استبداد رضاخانی، قیام میرزا کوچک خان جنگلی و نهضت شیخ محمد خیابانی نمونههای بارزی از حضور روحانیت در مبارزه با مستکبران و بیگانگان است. علما و روحانیون همیشه از طریق منابر و سخنرانی هایشان در مساجد، حسینیهها و دیگر مراسمهای مذهبی و ملی در جهت آگاه سازی و بیداری ملت تلاش و همت کرده اند و روحانیت همیشه در دفاع و جهاد و عرصههای خدمت رسانی پیشگام و پیشقدم بوده اند.همان گونه که اشاره شد روحانیت در آگاه سازی مردم نقش داشته اند، در دوره قاجاریه و پس از انعقاد قرارداد تنباکو، روحانیون بودند که در جهت بیداری مردم در معرفی این قرارداد ننگین تلاش کردند و مرحوم میرزای شیرازی با فتوای تحریم تنباکو موجب لغو این قرارداد ظالمانه شد.جرقههای اولیه انقلاب اسلامی ملت ایران با سخنرانیهای حضرت امام خمینی (ره) در قم شکل گرفت و امام امت با افشاگریهای خود استبداد پهلوی را برای مردم تبیین کردند و موجب بیداری مردم شدند.پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ که بر اثر بیداری مردم شکل گرفت و نیز سخنرانیهای آگاهانه حضرت امام خمینی (ره) رژیم شاه تصمیم به تبعید ایشان گرفت تا به زعم خود فاصله بین امام و ملت ایران ایجاد نماید، اما هیچ گاه رژیم شاه نتوانست به این هدف خود دست یابد. شاگردان حضرت روح الله که در دامان این رهبر بزرگ پرورش یافته بودند با اقدامات فرهنگی، تبلیغی، جهادی و انقلابی زمینههای ادامه نهضت اسلامی و مردمی ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) را فراهم کردند و مردم نیز همگام با روحانیت موجب اضمحلال نظام شاهنشاهی را فراهم کردند.مجاهدت روحانیت و مردم ایران به رهبری امام امت در ۲۲ بهمن سال ۵۷ نتیجه داد و انقلاب اسلامی ایران به ثمر نشست و پس از ۴۴ سال مسیر پرعزت خود را در سایه رهبری مقام عظمی ولایت طی میکند.روحانیت همیشه چه در سنگر تبلیغ و چه در سنگر جهاد و خدمت رسانی پیشگام بوده است و دشمن به دنبال آسیب وارد کردن به ارتباط عمیق روحانیون با مردم میباشد ولی هیچگاه به این هدف شوم خود دست نیافته است. نهاد مرجعیت یکی از مهمترین نهادهای تأثیرگذار در جامعه ایران بوده است چراکه ارتباط تنگاتنگی با همه مردم چه بهطور مستقیم و چه غیرمستقیم و با ارسال نماینده یا همان روحانیون داشته است؛ اما در سالهای بین انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بهواسطه فاصله میان حکومت و علما در نبود نهادهای واسط بین حکومت و مردم و نهادهای آموزشی منسجم و یا احزابی که بتوانند آموزشهای لازم را به مردم ارائه کنند، جامعهپذیری سیاسی یا تربیت سیاسی مردم یکی از کارکردهای نهاد مرجعیت بوده است که با سازوکاری پیچیده و به اقتضای زمان با استفاده از ابزارهای گوناگون انجامگرفته است. خطابه و سخنوری یکی از راههای تبلیغ دین قلمداد میشود و بهاندازهای حائز اهمیت است که دریکی از مهمترین شعایر مذهبی ما یعنی در نماز جمعه گنجانده میشود. بهواسطه مطالبه علما و عموم مردم جهت اجرای احکام اسلامی در کشور و نزدیکتر شدن مفهوم دین و سیاست نزد علما و مردم علما و روحانیون شیعه به خطابه و سخنوری کارکردی سیاسی بخشیدند و خطبهها و سخنرانیهایی را که در مناسبتهای مذهبی ایراد شد را به سلاح سیاسی برای مبارزه با ظلم تبدیل کردند این سلاح در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی سیاقی کاملاً سیاسی پیدا کرد از همین رو بود که باعث ممنوع المنبر شدن بسیاری از خطیبان و در برخی از موارد برگزاری مراسم با سخنرانی خطیبان شده بود. یکی از تأثیرگذارترین خطابهها سخنرانی امام خمینی (ره) در روز عاشورا و قبل از واقعه ۱۵ خرداد است امام در این سخنرانی در ابتدا بابیان حوادث عاشورا سخنان خود را آغاز میکند و سپس با گریز به وقایع جامعه به دستگاه حاکمه حمله میکند. امام خمینی (ه) در بخشی از این سخنرانی عنوان کرده بودند: امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما سه چیز را کار نداشته باشید دیگر چه میخواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید یکی هم نگویید دین درخطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید هر چه میخواهید بگویید. خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم دیگر چه بگوییم؟! ما چه گرفتاری داریم از این سه تا است...