گزارش
حبیب فرزانه- درباره سیاست خارجی دولت دوم دونالد ترامپ چه می توان گفت؟ این تنها پرسشی در روابط بین الملل امروز است که تقریبا هیچ کارشناسی نمی تواند پاسخ قاطعانه ای به آن بدهد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده قرار است استیو ویتکاف، نماینده خود در خاورمیانه، را مسئول رسیدگی به «نگرانیهای واشنگتن در مورد ایران» کند که این نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا مایل است پیش از افزایش فشار بر تهران، دیپلماسی را آزمایش کند. فاکتور مهمی که باعث تقویت عنصر «پیشبینی ناپذیری» رفتار چهل و هفتمین رئیس جمهور آمریکا در سیاست خارجی میشود، به کیش شخصیتی او برمیگردد. در آمریکای ترامپ، دیپلماسی نه بر اساس اسناد امنیت ملی و متون استراتژیک سیاست خارجی یا اجماع نخبگان دو حزبی بلکه مستقیما طبق تمایلات و انگیزههای فردی رئیس جمهور پیش خواهد رفت. در چنین فضایی، سیاست خارجی نه یک دستورکار روندمحور بلکه نوعی از تعامل گزینشی و توافقات ناپایدار که تابعی از تغییرات روحی-روانی اوست خواهد بود. این را میشود در رفتار شوکه کننده ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. رییس جمهور منتخب آمریکا با تهدیدی که از طریق استیو ویتکاف فرستادهاش به سرزمینهای اشغالی به نخست وزیر منتقل کرد، بی بی را وادار به توقف جنگ در غزه کرد؛ جایی که ویتکاف به قیصر اسرائیلی گفت «اگر توافق را نپذیرید عواقب بدی در انتظارتان خواهد بود.» افرادی نظیر ایهود اولمرت نخست وزیر اسبق اسرائیل و استیو بنن مشاور اسبق ترامپ معتقدند، این تهدید رئیس جمهور منتخب که اگر تا قبل از تحلیفش در غزه آتش بس نشود جهنم برپا خواهد شد بیش از حماس متوجه اسرائیل بوده است. ترامپ به وضوح از نتانیاهو دلخور است، او در دوران اول ریاست جمهوری آنطور که بارها گفته است خدماتی به اسرائیل کرد که هیچ کسی آنها را انجام نداده است، ترامپ حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان اشغالی را به رسمیت شناخت، سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل کرد و توافق ابراهیم و «معامله قرن» را رقم زد، اما تنها به این دلیل که نتانیاهو در انتخابات جنجالی ۲۰۲۰ خیلی سریع به جو بایدن پیام تبریک فرستاد و در کنار او نایستاد، از نخست وزیر صهیونیستها به شدت ناامید و دلگیر شده است. برخورد با چین، بزرگترین موضوع دیپلماسی در دولت دوم ترامپ خواهد بود. واشنگتن به احتمال زیاد همچنان این کشور را بهعنوان بزرگترین چالش جهانی خود میبیندانزواگرایی یا مداخله گرایی؟ با این وصف، رسانههای امریکایی مینویسند ترامپ آماده است تغییری بزرگ در روند ۸۰ ساله سیاست خارجی امریکا ایجاد کند. حتی او تاکید کرده دیپلماسی ایالات متحده رو زیر و رو کند ترامپیسم در سیاست خارجی آمریکایی اصولا با راهبردهایی همچون «انزواگرایی» بر اساس دکترین مونروئه و یا «استثناگرایی» ( Exceptionalism) توصیف شده است اما ترامپ در دوره جدید نشان داده است می خواهد سیاست های تهاجمی مداخله جویانه را در بیرون از مرزهای آمریکا دنبال کند. بنابراین «اول آمریکا»ی ( American First) دوره دوم ترامپ تا اینجای کار تصویری از یک دیپلماسی کاملا تهاجمی از خود ارائه داده است. ترامپ وعده داده که خلیج مکزیک را با فرمان ریاستجمهوری به «خلیج امریکا» تغییر نام دهد. همچنین احتمال استفاده از نیروی نظامی برای تصاحب کانال پاناما با طول ۵۱ مایل به بهانه امنیت ملی و به این بهانه که چین نفوذ مخربی در آنجا دارد را رد نکرده است. رئیس جمهور آمریکا همچنین سعی در تصاحب گرینلند، بزرگترین جزیره جهان با مساحت ۸۳۶ هزار مایل مربع دارد و گفته به منابع آنجا برای قدرت ایاات متحده نیاز دارد. به این فهرست بلند باید کانادا را هم اضافه کرد، همسایه ای که ترامپ آن را ایالت پنجاه و یکم آمریکا خوانده است و می خواهد با تحت فشار قرار دادن این کشور با اهرم اقتصادی، روند الحاق کانادا به آمریکا را هموار سازد. این موضوعی است که در فضای سیاسی واشنگتن، از آن به عنوان «توسعه طلبی قرن نوزدهمی» دونالد ترامپ توصیف شده است و دیوید سنگر ستون نویس مشهور نیویورک تایمز در واکنش به این تمایلات رئیس جمهور هرج و مرج آمریکایی طلب نوشته است: مردی که میتواند در یک لحظه از مشکلات لولهکشی امریکا به ضرورت احیای روحیه قلمروطلبی رئیسجمهوری ویلیام مککینلی (رئیس جمهور آمریکا از ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱) برسد. همه نگاهها به چین است برخورد با چین، بزرگترین موضوع دیپلماسی در دولت دوم ترامپ خواهد بود. واشنگتن به احتمال زیاد همچنان این کشور را بهعنوان بزرگترین چالش جهانی خود میبیند. این تهدید تا حدی مهم است که حتی در زمانی که دولت جدید علیه متحدان ایالات متحده در مسائلی مانند هزینههای دفاعی و تجارت حرکت میکند، بهدنبال شراکتهای نزدیکتر در خارج از کشور، بویژه در منطقه هند و اقیانوس آرام (ایندو-پاسیفیک) خواهد بود تا بهتر با پکن رقابت کند. برای مقابله با پکن، گفتوگوی امنیتی چهارجانبه (Quad) شامل استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده - که سال ۲۰۰۷ تأسیس، توسط ترامپ احیا و توسط بایدن ارتقا یافت - همچنان ادامه خواهد یافت، همانطور که پیمان فناوری دفاعی آکوس (AUKUS) بین استرالیا، انگلستان و ایالات متحده احتمالاً ادامه خواهد داشت. جیمز لیندسی در شورای روابط خارجی مینویسد: «بعید است که دولت در مقابله با چالش اصلی سیاست خارجی امریکا، یعنی تلاش چین برای بازنویسی قوانین نظم جهانی، موفق شود. مقابله با این چالش نیازمند تقویت روابط با دوستان، شرکا و متحدان است. اما این امر مستقیماً با دیدگاه جهانی ترامپ مغایرت دارد که در آن دوستان بخشی از مشکل هستند نه راهحل.» رئیس جمهور آمریکا قول یک جنگ تعرفهای و تجاری با چین را داده است که به زودی آن را اعمال خواهد کرد. اما با همه اینها ترامپ شی جین پینگ رئیس جمهور چین را به مراسم تحلیف خود دعوت کرد و اولین تماس دوشنبه شب خود در مقام ریاست جمهوری آمریکا را با شی برقرار کرد! اروپا در بیم حداکثری اگر تنها یک نقطه روی زمین وجود داشته باشد که اصلا آمادگی حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید را نداشت قاره سبز بود. همپیمانان غربی ایالات متحده حالا باید برای بدترین اتفاقاتی که ممکن است آشوبزا و گیجکننده باشد، برنامه ریزی کنند در حالی که اروپاییها در شکننده ترین وضعیت خود بعد از جنگ جهانی دوم به سر میبرند. از نظر غرب، ترامپ اهمیتی برای تهدیدات روسیه اروپا قائل نیست و تلاش او برای خاتمه جنگ اوکراین با مختصاتی است که در نهایت به نفع ولادیمیر پوتین خواهد بود. سیاستهای ترامپ ناتو را به چالش میکشد. ترامپ پس از اینکه در دسامبر گذشته تهدید کرد خروج آمریکا از پیمان آتلانتیک شمالی را بررسی میکند بعد از مراسم تحلیفش باز هم علیه این پیمان نظامی صحبت کرد. ساکن جدید کاخ سفید در مراسم امضای فرمانهای اجرایی متعدد خود گفت: «ناتو باید بیشتر بپردازد. ناتو باید ۵ درصد را بپردازد. ما برای جنگ اوکراین ۲۰۰ میلیارد دلار بیشتر از ناتو میپردازیم. این مضحک است، زیرا این جنگ آنها را بسیار بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. ما یک اقیانوس فاصله داریم و ما ۲۰۰ میلیارد دلار بیشتر از هزینه ناتو برای اوکراین هزینه کردهایم.» با درک این تهدیدات است که امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ در اظهاراتی از اروپا خواست تا بیدار شود و تواناییهای دفاعی خودش را تقویت کند. در آمریکای ترامپ نهاد وزارت خارجه به شدت تضعیف خواهد شد و دیپلماسی از مجاری حلقه وفاداران ترامپ پیگیری دنبال میشود چنانکه ایلان ماسک این روزها مشغول نقشآفرینی در اروپا و تضعیف دولت انگلستان است.خاورمیانه؛ صلح از طریق قدرت یکی از نقاطی که می شود راهبرد آتی دولت دوم ترامپ را کشف کرد عبارتی است که او شب حصول توافق آتشبس غزه در شبکه اجتماعیاش Truth Social نوشت: «ما به ترویج صلح از طریق قدرت در سراسر منطقه ادامه میدهیم.» ترامپ در دوره پیش رو تلاش خواهد کرد تا توافقات ابراهیم را گسترش دهد، نحوه مواجهه رئیس جمهور آمریکا با بازیگرانی مانند عربستان سعودی و ترکیه قابل توجه خواهد بود. ترامپ اعلام کرده اتفاقات سوریه به آمریکا ارتباطی ندارد و جان سربازان آمریکایی را در شام به خطر نخواهد انداخت. یکی از بازیگرانی که ممکن است از تصمیمات دولت دوم بیشتر غافلگیر شود تلآویو است. بعد از اجرای آتش بس در غزه اسرائیل هیوم نوشت: ترامپ ممکن است تهدیدآمیز به نظر برسد و چنین به نظر برسد که قدرتنمایی میکند، اما در خاورمیانه، مردم میدانند چگونه بین خطوط را بخوانند. این رسانه عبری افزوده است: پیام او، همراه با پیامهای معاون رئیسجمهور، «جیدی ونس و وزیر دفاع جدید «پیت هگست»، روشن به نظر میرسد. همه آنها اسرائیل را گرم میپذیرند در حالی که بهطور همزمان پیامی واضح میفرستند که ایالات متحده نباید در جنگهای خاورمیانه گرفتار شود. به نوشته اسرائیل هیوم، دولت ترامپ تمایل یا علاقهای به اقدام نظامی ندارد؛ نه در سوریه، نه در یمن و نه در ایران. ترامپ تهدید میکند اما قصد اقدام ندارد و بیشتر بر توافقات و ترتیبات، بویژه توافق با ایران درباره پروژه هستهایاش متمرکز است. واشنگتن قصد استفاده از زور برای پیشبرد برنامههای خود برای آینده منطقه را ندارد. ایران، ترامپ احتیاط میکند دولت ترامپ با ایران چه برخوردی میکند؟ رئیسجمهور امریکا و افراد نزدیک به او هنوز رسماً درباره ایران موضعی اتخاذ نکردهاند و دونالد ترامپ هم پرسشها درباره ایران را با مبهم گذاشته است. «ترامپ» که در دوره اول زمامداریاش خود سعی داشت چالشهای واشنگتن با تهران را با استانداردهای ذهنی خود برطرف کند، یکبار مسیر فشار بر ایران را تحت کارزار فشار حداکثری تا انتها رفته و به نتیجه مطلوب نرسیده است. همچنین با خروج از توافق هستهای-برجام- در سال ۲۰۱۸، پیشرفت برنامه ایران را به سمت بازدارندگی کامل سوق داده است. ترامپ دوره دوم نئومحافظهکاران تندرویی چون مایک پمپئو و جان بولتون را که مشوق او در خروج از برجام بودند، کنار گذاشته است. حتی در فرمانی عجیب دوشنبه شب برایان هوک را هم برکنار کرد! ترامپ مسیر طیشده و شکستخورده قبل را تکرار خواهد کرد یا به فرصت تعامل با ایران خواهد اندیشید؟ به خصوص اینکه او نمیخواهد منطقه را در دوران ریاستجمهوریاش در میان تصاعد تنش مشاهده کند. در حال حاضر برخی جریانها در داخل آمریکا تلاش میکنند برای ترامپ درباره ایران با کلیدواژه «تضعیف بیسابقه ایران» ادراک سازی کنند تا او را وارد مسیر خطرناکی کنند. تجربه اول ترامپ اما کنترل تنش با ایران بود، تا جایی که او حتی بولتون را برکنار کرد. ترامپ در آن مقطع و بعد از استعفای بولتون توئیت زد که او فقط جنگ میخواهد. رئیسجمهور امریکا و افراد نزدیک به او هنوز رسماً درباره ایران موضعی اتخاذ نکردهاند و دونالد ترامپ هم پرسشها درباره ایران را با مبهم گذاشته است. «ترامپ» یکبار مسیر فشار بر ایران را تحت کارزار فشار حداکثری تا انتها رفته و به نتیجه مطلوب نرسیده است.وزارت خارجه محو میشود برای ترامپ سیاست خارجی از سیاست داخلی آغاز میشود و روابط خارجی آمریکا بازتابی از کشمکشهای داخلی حول «اول آمریکا» است. پس قرار نیست در ۴ سال آینده، دولت آمریکا از ارزشها و فضیلت نظم بینالملل لیبرال صدایی خارج شود. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن در مصاحبه با نیویورک تایمز درباره آسیب شناسی انتخابات ۲۰۱۶ و شکست هیلاری کلینتون میگوید: در آن کمپین یک اتفاق خاص را به خوبی به یاد دارم که به اوهایو رفتم تا با گروهی از حامیان صحبت کنم. در صحبتهایم به «نظم بینالمللی لیبرال» اشاره کردم، وقتی درباره آینده جهان صحبت میکردم. بعد از سخنرانی، کسی به سراغم آمد و گفت: «من نمیدانم نظم بینالمللی لیبرال چیست، اما از هیچکدام از این سه کلمه خوشم نمیآید». در آمریکای ترامپ نهاد وزارت خارجه به شدت تضعیف خواهد شد و دیپلماسی از مجاری حلقه وفاداران ترامپ پیگیری دنبال میشود چنانکه ایلان ماسک این روزها مشغول نقشآفرینی در اروپا و تضعیف دولت انگلستان است. بر این اساس، کارشناسان آمریکایی معتقدند ترامپ به جای ایجاد یک ائتلاف جهانی طرفدار امریکا، احتمالاً روند فعلی به سوی ملیگرایی خودمحور را تشویق و تسریع خواهد کرد. این امر ممکن است باعث شعلهور شدن غرور ملی و سر دادن شعارهای ناسیونالیستی در امریکا در کوتاهمدت شود. اما در بلندمدت، ایالات متحده را ضعیفتر خواهد کرد. با این وجود، کارشناسانی هم هستند که معتقدند ترامپ قادر به تغییر واقعیات ژئوپلتیک و سیاستهای تدوام یافته نخواهد بود. ریچارد فونتین که کارمند سابق امنیت ملی و وزارت خارجه دولت بوش پسر در فارن افرز مینویسد: «مثالهای زیادی از استمرار سیاستهای بلندمدت وجود دارد. ایالات متحده از دوران ریاستجمهوری دوایت آیزنهاور، تغییرات سیاسی در کوبا را دنبال کرده است. از دوران جان اف. کندی، اعضای ناتو را به هزینه بیشتر در زمینه دفاع ترغیب کرده است. واشنگتن از دوران ریچارد نیکسون روابط دیپلماتیک خود را با چین حفظ کرده است، از زمان جیمی کارتر آماده است که از نیروی نظامی برای دفاع از منافع خود در خاورمیانه استفاده کند و از دوران رونالد ریگان به دنبال دفاع موشکی بوده است. هر دولت پس از بیل کلینتون با کره شمالی مذاکره کرده است و هر یک بهدنبال توافق صلح اسرائیل و فلسطین بودهاند.» با آغاز به کار آمریکای دوم ترامپ تنها یک چیز مشخص است که «مالکوم ترنبول» نخست وزیر پیشین استرالیا به گاردین گفته است: در دولت جدید آمریکا تنها یک تصمیم گیرنده وجود خواهد داشت و آن هم «دونالد ترامپ» است. پرواز «شاهینهای آمریکایی» بر فراز میز مذاکره احتمالی ترامپ با ایران جنگ طلبان آمریکایی که از آنها به عنوان «شاهین» یاد می شود عزم خود را جزم کرده اند تا مانع مذاکره احتمالی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران شوند. اندیشکده صهیونیستی جینسا در مطلبی به انعکاس دیدگاههای مخالفان مذاکره آمریکا با ایران پرداخته است. در این مطلب آمده است: جمهوریخواهان سنا هفته گذشته اعلام کردند که در مورد چشم انداز، دور جدید مذاکرات و توافق هستهای جدید احتمالی با ایران ملاحظاتی دارند، چشم اندازی که سناتور «مارکو روبیو» از حزب جمهوریخواه در جلسه تأیید خود به عنوان وزیر امور خارجه مطرح کرد. روبیو در مورد برنامه هستهای ایران ادعا کرد: نظر من این است که ما باید از هر سیاستی که اجازه می دهد امنیت و ثبات در منطقه برقرار شود استقبال کنیم، اما سیاستی که در آن چشمانمان باز باشد. باید در نظر داشته باشیم هر امتیازی که ما به ایران بدهیم، این کشور همانند گذشته از آن به نفع خود استفاده کرده است. درحالی که حمایت جمهوری خواهان سنا برای توافق با ایران حیاتی خواهد بود، این ایده از جانب آنها مورد استقبال قرار نگرفته است، جمهوری خواهان دهه گذشته را صرف انتقاد از توافق هسته ای با ایران که در سال ۲۰۱۵ توسط دولت اوباما به ایران به امضا رسید، کرده اند. سناتور «لیندسی گراهام» از حزب جمهوریخواه در شبکه سیبیاس، صراحتا رویکرد دیپلماتیک با ایران را رد کرد و از دولت ایالات متحده خواست تا از حملات نظامی اسرائیل علیه ایران حمایت کند. هیچ یک از جمهوریخواه هان متعدد سنا که نشریه «جوئیش اینسایدر» هفته گذشته با آنها صحبت کرده است، تمایلی به تأیید یک رویکرد دیپلماتیک با ایران نداشتند، اگرچه هیچ یک از آنها آن را نیز رد نکردند.وی در این برنامه تلویزیونی با تکرار ادعاهای بیپایه و اساس درباره برنامه هستهای ایران مدعی شد: یک در یک تریلیون احتمال دارد که شما بتوانید برنامه هسته ای ایران را از طریق دیپلماسی تضعیف کنید اما ۹۰ درصد احتمال دارد که از طریق اقدام نظامی اسرائیل، با حمایت ایالات متحده، آن را تضعیف کنید. بنابراین موضوع بعدی که من با پرزیدنت ترامپ صحبت خواهم کرد این است که از فرصت موجود برای نابودی برنامه هسته ای ایران استفاده و به اسرائیل کمک کنید تا ضربه نهایی را به ایران وارد کند. من فکر نمی کنم دیپلماسی جوابگو نباشد و امیدوارم که اسرائیل با حمایت ایالات متحده تلاشی برای نابودی برنامه هسته ای ایران انجام دهد و اگر ما این کار را نکنیم مرتکب یک اشتباه تاریخی خواهیم شد. هیچ یک از جمهوریخواه هان متعدد سنا که نشریه «جوئیش اینسایدر» هفته گذشته با آنها صحبت کرده است، تمایلی به تأیید یک رویکرد دیپلماتیک با ایران نداشتند، اگرچه هیچ یک از آنها آن را نیز رد نکردند. سناتور «جونی ارنست» بدون اشاره به اینکه این آمریکا بود که از توافق هستهای با ایران خارج شد، مدعی شد: من باید بدانم این توافق چگونه خواهد بود، زیرا همانطور که از عملکرد گذشته ایران دیده ایم این کشور هرگز به هیچ توافقی پایبند نبوده است. باید سطح بسیار بالایی از شفافیت در رابطه با ایرانی ها وجود داشته باشد، بنابراین من هنوز آن را قبول نکرده ام. باید ببینم جزئیات مذاکره چیست. سناتور «جان کورنین» از حزب جمهوریخواه نیز در سخنانی مشابه مدعی شد: نخست وزیر نتانویاهو موافق است که ایران هرگز نباید به سلاح هسته ای دسترسی پیدا کند. من نمی دانم سناتور روبیو در مورد چه چیزی صحبت می کند، اما حداقل تا آنجا که به من مربوط می شود، مذاکره با ایران یک موضع غیرقابل قبول خواهد بود. من شوکه خواهم شد اگر او، یا هر فرد دیگری فکر کند که ایران باید امکان دستیابی به سلاح هسته ای را داشته باشد، زیرا این امر همه چیز را در مورد خاورمیانه تغییر خواهد داد. او گفت که نمی داند آیا مذاکرات راه مناسبی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای خواهد بود یا خیر. سناتور «پیت ریکتس» نیز با تکرار ادعاهای بی پایه واساس درباره برنامه هسته ای ایران که آژانس بین المللی انرژی اتمی بر آن نظارت کامل دارد، گفت: اظهارات روبیو را ندیده ام، اما ما همیشه باید به دنبال راه هایی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای باشیم. من شک دارم که بتوان به ایران اعتماد کرد. سایر جمهوری خواهان اگرچه هنوز مشتاق نیستند اما کمتر نسبت به چشم انداز یک توافق جدید ابراز تردید کنند. سناتور «تد باد» به جوئیش اینسایدر گفت: همه گزینه ها برای منافع کشور روی میز است. سناتور «جیمز لنکفورد» نیز تاکید دارد که او پیگیری توافق جدید با ایران را به وزارت امور خارجه موکول خواهد کرد. ماه گذشته موسسه جنگ طلب یهودی «امنیت ملی آمریکا»، که مدت هاست از حملات اسرائیل یا آمریکا به برنامه هسته ای ایران حمایت می کند در گزارشی به دونالد ترامپ پیشنهاد کرد اگر ایران برنامه هسته ای خود را کنار نگذاشت تهدید کند که آن را نابود خواهد کرد و به تحریم و فشار حداکثری علیه ایران ادامه خواهد داد. این موسسه همچنین پیشنهاداتی را به ترامپ ارائه کرده است که در صورتی که می خواهد مذاکره با ایران را پیش بگیرد، چه سیاست هایی را باید دنبال کند. در این گزارش آمده است که ترامپ باید زمانی پیشنهاد ایران برای مذاکره را به طور جدی در نظر بگیرد که «باعث شود ایران اقدام به اعتماد سازی کند و در صورت شکست مذاکرات تحریم های قوی تر اعمال و هر گونه مذاکره باید با فشار شدید و تهدید نظامی پشتیبانی شود.» «جان هانان» کارشناس ارشد اندیشکده جینسا در سخنانی ادعا می کند که سناتور روبیو باهوش است و امکان دستیابی به یک توافق خوب که منافع ایالات متحده را تضمین می کند و به آنچه او تهدید هسته ای ایران خواند، پایان می دهد را باز نگاه می دارد. اما عاقلانه است که روبیو در جلسه استماع خاطرنشان کند که ایران احتمالا از مذاکرات به عنوان یک تاکتیک تأخیر استفاده خواهد کرد. این کارشناس در ادامه سخنان یکطرفه درباره چارچوب های مذاکرات احتمالی با تهران ادعا کرد که هر گونه مذاکره باید محدود به زمان باشد، شامل امتیازات اولیه از سوی ایران باشد و در صورت امتناع این کشور با تهدید آشکار برای نابودی برنامه هسته ای ایران مواجه شود. «مارک دوبوویتز»، مدیر «بنیاد دفاع از دموکراسی ها»، گفت: این توافق باید به هر قیمتی اجتناب شود، زیرا تنها کاری که انجام می دهد این است که اسرائیل را در موقعیت بسیار ضعیف تری قرار می دهد.برخی دیگر از نمایندگان جمهوری خواه تحت هر شرایطی با مذاکره مخالف هستند. «مارک دوبوویتز»، مدیر عامل «بنیاد دفاع از دموکراسی ها»، ادعا می کند: از این توافق باید به هر قیمتی اجتناب شود، زیرا تنها کاری که انجام می دهد این است که اسرائیل را در موقعیت بسیار ضعیف تری قرار داده و ایران را در موقعیت بسیار قوی تری قرار می دهد. تنها راه ایجاد ثبات در خاورمیانه، حذف دائمی برنامه تسلیحات هسته ای ایران، موجودی موشکی آن است. چشم انداز مذاکره با ایران می تواند شکاف بین جناح جنگ طلب تر حزب به نمایندگی از روبیو، «مایک والتز» مشاور امنیت ملی و «پیت هگست»، نامزد وزارت دفاع، و جناحی که از مداخله نظامی بیزار است، به نمایندگی «ونس» و «تاکر کارلسون» را برجسته کند. «بنیاد دفاع از دموکراسی ها» در ادامه این نوشتار ادعا میکند: اظهارات روبیو در جلسه تأیید او بر اساس ترجیح و علاقه ترامپ به انجام معامله بوده است، نه دیدگاه های خود روبیو. اگر دیدگاه ونس و کارلسون بر دیدگاه های افرادی مانند روبیو و والتز و هگست و دیگران غلبه کند، آنگاه می توانید ببینید که توافقی وجود دارد. افراد تندرو می توانند با «تحقیرآمیز» یا «شرم آور» خواند مذاکرات برای شخص ترامپ، مانع اجماع داخلی برای انجام مذاکرات با ایران شوند. ترامپ احتمالا پرونده ایران را به نماینده خود در خاورمیانه واگذار خواهد کرد فایننشال تایمز در تازه ترین گزارش درباره رویکرد احتمالی تیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده در قبال ایران از احتمال واگذاری پرونده ایران به استیو ویتکاف، نماینده رئیس جمهور آمریکا در خاورمیانه خبر داد. فایننشال تایمز در گزارشی در این باره به نقل از چند منبع می نویسد: «ویتکاف، سرمایهگذار املاک که نقش کلیدی در بهدست آوردن آتشبس غزه ایفا کرده، قرار است تلاشها برای رسیدگی به برنامه هستهای ایران را رهبری کند و بخشی از ماموریت وسیعتر ترامپ برای “متوقف کردن جنگها” در منطقه باشد.ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی خارج کرد و سپس تحریمهای شدیدی وضع کرد و هشدار داد که اگر ایران با واشنگتن مقابله کند و به دنبال سلاح هستهای برود، این “پایان رسمی ایران” خواهد بود.» در دوران انتقال، تیم ترامپ تدابیر احتمالی برای از سرگیری کمپین “فشار حداکثری” بر ایران را از طریق تحریمهای جدید یا نظارت سختگیرانهتر بر تدابیر فعلی تدوین کرد اما ترامپ و مشاورانش در جلسات اولیه نشان دادهاند که میخواهند یک مسیر را برای جلوگیری از برخورد گستردهتر با ایران باز نگاه دارند. برخی از مقامات ترامپ به دیپلماتهای خارجی و همکاران خود گفتهاند که انتظار دارند ویتکاف تلاش کند تا ببیند آیا سازش دیپلماتیک میان دو کشور ممکن است. ویتکاف تمرکز اصلی خود را بر اجرای آتشبس غزه خواهد گذاشت. ترامپ همچنین مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت امور خارجه در دوران نخستوزیری خود که تجربه خدمت در خاورمیانه را دارد را به عنوان معاون ویتکاف منصوب کرده است. مقامات آمریکایی میگویند که طرح کامل ترامپ برای ایران و وظایف ویتکاف هنوز در حال تغییر است. اما برخی از انتصابات اخیر ترامپ در دولت، گروهی را در مدیریت تشکیل داده است که آماده مذاکره با ایران هستند و نسبت به حمله به برنامه هستهای این کشور که از سوی جنگطلبان در آمریکا و رژیم اسرائیل پیشنهاد شده، بدبین هستند. مایکل دیمینو، مسئول ارشد ترامپ برای خاورمیانه در پنتاگون، یک مقام سابق CIA است که خواستار احتیاط در برخورد با تهران بوده است. البریج کالبی، نامزد ترامپ برای معاون وزیر دفاع در سیاست، هشدار داده است که از هرگونه اقدام نظامی علیه ایران باید اجتناب شود. دیگران در تیم سیاست خارجی ترامپ رویکردی جنگطلبانهتر دارند، از جمله مشاور امنیت ملی مایک والتز و وزیر امور خارجه مارکو روبیو. نویسنده این گزارش ادعا کرده که امکان رهبری مسائل ایران توسط ویتکاف برخی از جنگطلبان در کنگره و سایر نهادهای سیاسی و تاثیرگذار در واشنگتن را نگران کرده است که مبادا او در بازه زمانی کوتاه مدت فشار بر ایران را برای رسیدن به یک توافق کاهش دهد. اروپا تمایلی به بازی مقابل ایران و در زمین ترامپ ندارد سفیر پیشین ایران در انگلیس با تاکید بر اینکه مذاکرات ایران و اروپا در شرایط کنونی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، گفت: اروپا تمایلی به بازی در میدان رئیس جمهور آمریکا و تضعیف ایران ندارد. سفیر پیشین ایران در انگلیس با اشاره به اینکه روابط ایران و اروپا در حال حاضر چندان گرم نیست و یکی از دلایل آن اشتباه در ارزیابی شرایط پس از آغاز جنگ اوکراین است، گفت: به محض حمله روسیه به اوکراین، گازی که از طریق آلمان به اروپا انتقال داده میشد و نیز خط لوله استریم ۲ که قرار بود گاز را از طریق ترکیه به اروپا انتقال دهد؛ همه قطع شدند. درباره دلایل قطع آن هم عدهای تحریم اروپاییها و عدهای هم قطع گاز از سوی روسیه را عامل دانستند اما هر کدام از این موارد عامل هم که قطعی بوده باشد در اصل مسئله تغییری ایجاد نمیکند. اروپا از گاز محروم شد و خط دو استریم در آستانه افتتاح و بهرهبرداری متوقف شد. اروپا هم با تمام ظرفیتی که میتوانست در این جنگ قرار دهد؛ پشت اوکراین ایستاد و ناتوی مستقر در اروپا ابزار، ادوات و امکاناتی را برای تقابل با روسیه در اختیار اوکراین قرار داد. ساداتیان ادامه داد: در آن مقطع اروپاییها برای فعالسازی مجدد خط لوله گاز ایران که قبل از انقلاب به سمت ترکیه فعال بود، ابراز تمایل کردند تا نیازمندیهای آنها را جواب دهد اما گروهی که به مسئولان دولت وقت مشاوره میدادند ایده «زمستان سخت» اروپا را مطرح کردند که اروپاییها زمستان سختی پیشرو دارند و این وضعیت آنها امکان امتیازگیری برای ایران را در مذاکرات هسته ای هم فراهم می کند. وی افزود: در این شرایط آمریکای همپیمان با اروپا از موقعیت موجود استفاده کرد و با ارسال حجم بزرگی از گاز مایع الانجی به اروپا از طریق کشتی، نیاز آنها را برطرف کرد و زمستان سختی که گروهی در ایران انتظار آن را داشتند، روی نداد و موضع اروپاییها نسبت به ایران سختتر شد. پس از آنهم ادعای ارسال سلاح از سوی ایران به روسیه را مطرح کردند و مدعی شدند که ایران کنار روسیه در حال جنگ با اروپاست. ایران هم این موضوع را تکذیب و اعلام کرد که همکاری نظامی دو کشور پیش از جنگ اوکراین بوده است. سختی و سردی موضع اروپا در مواجهه با ایران ادامه یافت و به سمت تهدید فعالسازی اسنپبک حرکت کرد. ترامپ، اروپا را در جنگ اوکراین تنها می گذارد کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه این شرایط تا زمان تغییر دولت در ایران ادامه داشت، گفت: همزمان با روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان، دونالد ترامپ هم در آمریکا روی کار آمد و از همان ابتدای انتخاب بر پایان جنگ در اوکراین و غزه تاکید و به اروپا اعلام کرد که آمریکا دیگر حاضر نیست هزینههای این جنگ را برعهده بگیرد و اروپا باید خود در این زمینه اقدام کند. معنی این حرف تنها گذاشتن اروپا در جنگ با روسیه بود. ترامپ یک پیام دیگر هم به اروپا داده بود با این مضمون که برای مثال دو استان از سه استانی که روسیه در شرق اوکراین اشغال کرده، به مسکو واگذار شده و واگذاری کریمه را هم که قبلا روسیه گرفته بود، به رسمیت بشناسند و اوکراین هم عضو ناتو نشود و اخیرا هم به دیدار پوتین ابراز تمایل کرده است. ساداتیان با تصریح این نکته که مجموع این عوامل اروپا را ناراحت کرده است؛ گفت: اروپا احساس میکند بیشترین زیان را متحمل شده و هم از نظر انرژی در مضیقه قرار گرفته و هم در جنگ تنها مانده است. اروپا به این نتیجه رسیده است که در دوره ترامپ اگر بخواهد به جنگ ادامه دهد، اقتصاد خود را ویران کرده و اگر ادامه ندهد باید امتیازاتی را به روسیه دهد و مسکو تقویت خواهد شد. اروپا به دنبال مصالحه با تهران است وی افزود: موضوع مهم دیگری که به خاورمیانه مربوط میشود اما در روابط اروپا با ایران مهم ارزیابی میشود، سقوط بشار اسد و پررنگ شدن نقش ترکیه در منطقه و سوریه است. وزرای خارجه اتحادیه اروپا به فاصله کوتاهی از روی کار آمدن محمد الجولانی در سوریه و در حالی که هنوز دولت انتقالی بر سر کار است به دمشق سفر کردند تا این پیام را به ترکیه دهند که در سوریه منافعی دارند. فرانسه از دوران جنگ جهانی اول خود را قیم سوریه میدانست و با فشار پاریس بود که در لبنان آتشبس اتفاق افتاد. در شرایط اشاره شده اروپاییها به این نتیجه رسیدهاند که اگر ایران در منطقه تضعیف، ترکیه تقویت شود، آمریکا کمک خود را به این قاره دریغ کرده و روسیه هم دست بالا را داشته باشد، موضع اروپا روز به روز در قبال تحولات جهان ضعیفتر خواهد شد. دولت چهاردهم در چنین شرایطی در حال گفتوگو با اروپاست و اگر از این زاویه به این گفتوگوها نگاه شود، مشخص میشود که چرا وزیر امور خارجه معتقد به مثبت بودن روند مذاکرات حاکم است و به نظر میآید اروپا در پی کنار آمدن با ایران است. ترامپ به دنبال ازسرگیری عادی سازی رابطه اسرائیل با اعراب است سفیر پیشین ایران در انگلیس در ارزیابی خاورمیانه دوران دونالد ترامپ، گفت: رئیس جمهور آمریکا در روز پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نخستوزیر رژیم اسرائیل پیام داد که جنگ در غزه باید تمام شود تا با صرفهجویی در هزینهها آمریکا را تقویت کند. رئیسجمهور جدید آمریکا با محدودسازی هزینه ناتو، خروج از سازمانهای مختلف بینالمللی، اخراج مهاجران غیرقانونی، کاهش کمکهای اقتصادی به کشورهایی چون کانادا در راستای اجرای شعار «اول آمریکا» است تا رقبای خود را تضعیف کند. ساداتیان افزود: آمریکا با پایان دادن احتمالی به جنگ اوکراین، به نوعی روسیه را مدیون خود کرده و از سوی دیگر اروپا را تضعیف میکند که ادعای استقلال دارند و در مرحله بعد به سراغ چین خواهد رفت که درصدد رسیدن به مقام نخست اقتصادی در جهان است. ترامپ هر کجا مانعی بر سر اهداف خود ببیند آن را برخواهد داشت و پیامهای پایان دادن به جنگ غزه هم در این زمینه قابل ارزیابی است. وی مطمئن است که اعراب بدون پایان یافتن جنگ در غزه آن در راستای اجرایی شدن طرح ابراهیم حرکت نخواهندکرد و او نخواهد توانست روابط تجاری درستی با کشورهای عربی برقرار کند. اروپا نمیخواهد در میدان ترامپ حرکت کند کارشناس مسائل اروپا با اشاره به اینکه اروپا تمایلی به بازی در میدان ترامپ و تضعیف ایران ندارد، افزود: به نظر میآید اروپا نمیخواهد در میدان عمل به سمت اجرایی شدن مکانیسم ماشه برود و سبب بازگشت و اجرای تحریمهای سازمان ملل علیه تهران شود اما در عین حال سه مسئله هستهای، منطقهای و توان موشکی را روی میز مذاکرات گذاشته است. دونالد ترامپ هم اعلام کرده که میخواهد با ایران مذاکره کند اما مذاکرات مستقیم ایران و اروپا متفاوتتر از آن چیزی است که ترامپ در پی آن است. ایران معتقد است که برجام به قوت خود باقیست و چارچوب این توافق هنوز وجود دارد و گفتوگوها باید در قالب آن انجام شود. به نظر میرسد که اروپاییها هم این موضوع را پذیرفتند. این درحالی است که آمریکا عضو برجام نبوده و در حال حاضر امکان مذاکره مستقیم با ایران را ندارد. ترامپ اهرم چندانی برای تشدید فشار اقتصادی بر ایران ندارد ساداتیان خاطرنشان کرد: در حال حاضر آمریکا بهانهای برای فشار بیشتر به ایران ندارد، تمام تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کرده و به ادعای خود نیروهای نزدیک به تهران را در منطقه را تضعیف کرده است. تنها اهرم باقی مانده در دست آمریکا فشار برای فروش نرفتن نفت ایران است و اگر اروپا تصمیم به خرید نفت از ایران بگیرد، اعمال این اهرم هم با فشار روبرو خواهد شد. وی با تاکید بر اینکه مذاکرات ایران و اروپا در شرایط کنونی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، گفت: تروییکای اروپا در حالی که جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود در برجام عمل کرده بود، به تعهدات خود عمل نکردند و تهران مجبور به تغییر روند خود شد، غنیسازی را هم از نظر کیفی و هم کمی افزایش داد به این معنا که غنیسازی به۶۰ درصد رسید و تعداد سانتریفیوژها بیشتر و نسل آنها پیشرفتهتر شد. اجازه بازرسیهای بیشتر داده نشد و در جاهایی هم دوربینها خاموش شد و در حال حاضر هم گمانهزنیهای درباره تغییر سیاستهای هستهای ایران در اثر فشار بیشتر هم وجود دارد. با این توصیفات اروپا تمایلی به افزایش تنش ندارد. رویدادهای ماههای اخیر در منطقه، لبنان، سوریه، عراق و آسیبهایی که محور مقاومت به رغم تمام ایستادگی متحمل شد، شرایط را تغییر داده بر مذاکرات میان ایران و اروپا هم اثرگذار بوده است. ساداتیان افزود: زاویه دید آمریکا و اروپا نسبت به این مسئله متفاوت است اما به نظر میآید اروپا میخواهد روابط خود با ایران را به گونهای مدیریت کند که منجر به اسنپ بک نشود. ایران هم بارها اعلام کرده که در پی سلاح هستهای نیست و به نظر میرسد که با توجه به مجموع اتفاقات روی داده در منطقه اروپاییها در پی رسیدن به یک راهکار مثبت درباره ایران هستند.