روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ دي - شماره 4757
تیتر خبرها

سرمقاله

در ستایش دیوارهای شیشه ای

عالیه فدایی - سخنان دیروز وزیر ارشاد در خصوص شفافسازی و دیوارهای شیشه ای ، می تواند یکی از مهمترین کنش های دولت چهاردهم در جلب اعتماد عمومی باشد.از لحاظ نظری «شفاف‌سازی» به سه دسته تقسیم می‌شود که با یکدیگر بی‌ارتباط نیستند.
نوع نخست را «شفاف‌سازی اطلاعات» نام نهاده‌اند بدین ‌معنا که مردم باید از بازیگران و تصمیمات حکومتی آگاه شوند و به اطلاعات حکومتی دسترسی داشته باشند.
نوع دوم یا «شفاف‌سازی مشارکتی» به این معناست که همه مردم باید بتوانند شخصاً یا از طریق نمایندگان خود به صورت شفاف در تصمیمات سیاسی شرکت کنند. برخی محققان اساساً مشارکت را مستلزم شفاف‌سازی اطلاعات دانسته‌اند تا آنجا که السدر رابرتس در مقاله «دسترسی به اطلاعات حکومتی» می‌نویسد: «هرگونه مشارکت سیاسی بی‌معناست.» به نظر رابرتس، اگر محدودیتی در این زمینه هست باید به صراحت و روشنی قانونمند گردد و توجیهات قانع‌ کننده‌ای برای آن وجود داشته باشد.
سومین نوع «شفاف‌سازی پاسخگویی»‌است؛ یعنی حکومت یا هر نهاد تصمیم‌گیرنده، ناظر و جز آن، هنگام تخلف از قانون یا هنگامی که عملکرد آن تاثیر جدی بر منافع مردم دارد در برابر نظام قضایی و نیز در برابر افکار عمومی به طور صریح و روشن پاسخگوی عملکرد خود باشد. در این میان، افکار عمومی به ویژه رسانه‌های گروهی می‌توانند به مردم کمک کنند تا عملکرد و نحوه فعالیت حکومتی را به درستی بشناسند، امکان مشارکت در تصمیمات سیاسی را پیدا کنند و در نهایت، مقامات رسمی را وادار به پاسخگویی کنند.
شفافیت به معنای ارائه حق اطلاعاتی مردم به مردم است، به شرطی که اطلاعات داده شده ویژگی های ذیل را داشته باشند:در زمان مناسب،در قالب مناسب،با کیفیت مناسب،در محل مناسب،و به مخاطب مورد نظر،ارائه شوند.
زمانی که تمامی این شروط بطور همزمان بوقوع بپیوندد،‌ شفافیت حاصل شده است و در صورت نبود هر یک از این شروط،‌ شفافیت مد نظر حاصل نشده است. با توجه به این تعریف،‌ شفافیت الزاما به معنای ارائه همه اطلاعات به همه افراد نیست. افشای اطلاعات بصورت یکجا و بی نظم و بدون برنامه زمانی مناسب،‌ شفافیت به حساب نمی آید.
پدیده «شفافیت»با وجود اینکه به ظاهر مسئله ای ساده و بدیهی به نظر میرسد،‌ ولی توضیح این پدیده با پیچیدگی های خاص خود روبروست و با وجود اینکه همه افراد در همه سطوح،‌ در وجود و لزوم شفافیت در تمامی عرصه ها اتفاق نظر دارند، ولی هنگامی که قرار است در عرصه های مختلف شفافیت ایجاد شود،‌ اختلاف نظرها و ممانعتهای مختلفی در این زمنیه ایجاد میشود و این نشان از پیچیده بودن و دشوار بودن پیاده سازی این مفهوم در عرصه اجتماعی میدهد. شفافیت علیرغم سادگی ظاهر، اما دقت‌های حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فنی گسترده‌ای نیاز دارد، لذا تعریف این مفهوم در مصادیق مختلف بهتر و واضح تر میتواند معنای این پدیده را مشخص کند. هر موضوعی دارای ابعاد شفافیتی خاص خود است و به هیچ عنوان نمیتوان نسخه ی واحد شفافیتی برای تمامی زمانها و مکانها و همه ی موضوعات تجویز کرد. برای این منظور این مطلب را ببینید: «تنوعی از مصادیق شفافیت در حوزه‌های مختلف».
معنای شفافیت در طول سال‌ها (بویژه در دهه گذشته) تغییرات جدی یافته است. این تغییرات عمدتاً ناشی از تحولات مهم در عرصه‌های فناوری و اجتماعی بوده است. ناگفته پیداست که با استمرار این تحولات، معنای شفافیت نیز تکامل می‌یابد. برای نمونه در گذشته «دسترسی به اطلاعات» مترادف شفافیت بود، اما امروزه تنها «استفاده‌پذیری اطلاعات» (با تعریف و دقت‌های حقوقی و فنی زیادی) مصداق آن است.
تحقق شفافیت از طریق ابزارهای مختلفی حاصل می‌شود که در طول زمان این ابزارها کامل‌تر می‌شوند. برای نمونه اگر یکصد سال پیش «ارائه مذاکرات مجلس شورای اسلامی از طریق رادیو» مصداق شفافیت بود، امروزه تنها «پخش زنده و ارائه‌ی آرشیو صوتی و تصویری، و نیز ارائه برخط خلاصه و مشروح مذاکرات از طریق وب، با قابلیت جستجوی موضوعی و فردی» را میتوان بعنوان مصداق شفافیت نام برد.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه