گزارش
مرتضی قامتی- کاظم غریب آبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه اخیرا اعلام کرده است که ۱۳ ژانویه (۲۴ دی) به عنوان تاریخ جدید گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی در ژنو انتخاب شده است. غریب آبادی ادامه داد: ما الان به دنبال پیشبینی نیستیم، همانطور که قبلاً هم گفتیم آنچه در جریان است گفتگوست و مذاکره نیست. غریب آبادی افزود: برای تبیین موضوعات و رایزنیهای بیشتر است که اگر قرار است مذاکراتی شکل بگیرد در چه چهارچوبی و با چه روشی باشد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز در این خصوص گفته است: گفتوگوهای میان ایران و سه کشور اروپایی از جمله آلمان، فرانسه و انگلستان با توافق طرفین ادامه خواهد داشت و در نشست اول توافق شد با همان محتوا و جنس در قالب گفتوگو و نه مذاکره نشست دیگری برگزار شود. هم در خصوص موضوعات دو طرفه، هم در خصوص مسائل منطقهای و همچنین هستهای بحث و تبادل نظر شده و میشود و نشست بعدی نیز در هفته آخر دی ماه احتمالا برگزار میشود. ایران در شرایطی از آغاز دور تازه گفتوگوها با قدرتهای اروپایی خبر داد که تروئیکای اروپایی اخیرا برای فعال کردن مکانیسم ماشه در چارچوب برجام به منظور «بازگشت فوری» همه تحریمهای بینالمللی علیه ایران اعلام آمادگی کرده بودند ایران در شرایطی از آغاز دور تازه گفتوگوها با قدرتهای اروپایی خبر داد که تروئیکای اروپایی اخیرا برای فعال کردن مکانیسم ماشه در چارچوب برجام به منظور «بازگشت فوری» همه تحریمهای بینالمللی علیه ایران اعلام آمادگی کرده بودند. این اعلام آمادگی پس از آن صورت گرفت که گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی از افزایش غیرمجاز سطح ذخایر اورانیوم غنی شده با خلوص ۶۰ درصدی نزد تهران خبر داد. این در حالی است که عباس عراقچی وزیر خارجه ایران تاکید کرده بود: اگر «اسنپ بک» اتفاق بیفتد، با بحران مواجه میشویم. اگر این اتفاق بیفتد، فکر میکنم همه متقاعد میشوند که ما در مسیر اشتباهی رفتهایم، بنابراین باید مسیر را تغییر دهیم. معتقدم اگر اسنپ بک اتفاق بیفتد، با بحران مواجه میشویم. دور پیشین گفتوگوهای تازۀ ایران و قدرتهای اروپایی، حدود یک ماه پیش و یک هفته پس از تصویب قطعنامۀ جدید و تنبیهی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه فعالیتهای هستهای ایران در ژنو برگزار شده بود. پس از در دور قبلی گفتوگوهای ایران و تروئیکای اروپایی در ژنو، کاظم غریب آبادی، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه ایران در حساب رسمی خود در برنامه ایکس نوشت: دور دیگری از گفتوگوها با مدیران سیاسی فرانسه، آلمان و انگلیس برگزار شد. آخرین تحولات دوجانبه، منطقهای و بین المللی، بویژه مباحث هستهای و رفع تحریم، مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت. وی افزود: ما قاطعانه به پیگیری منافع مردم خود متعهد هستیم و ترجیح ما مسیر گفتوگو و تعامل است. روز قبل از شروع دور اول گفتگوی ایران و تروئیکای اروپایی نیز هیات ایرانی با «انریکه مورا»، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ژنو سوئیس دیدار و رایزنی کرده بودند. غریب آبادی در این خصوص نوشته بود: «با انریکه مورا گفتگوی صریحی در مورد طیفی از موضوعات و همچنین چشم انداز مذاکرات هستهای و رفع تحریم در پرتو تحولات جدید داشتیم. به مورا گفته شد اتحادیه اروپا باید دست از رفتار خودبینانه و غیرمسئولانه خود در قبال موضوعات و چالشهای این قاره و مسائل بینالمللی بردارد؛ اروپا نباید مشکلات و اشتباهات خودش، از جمله در رابطه با منازعه اوکراین، را با درگیر کردن دیگران فرافکنی کند. اروپا با رفتار همدستانهای که بهویژه سه کشور مهم آن در قبال نسلکشی در غزه داشتهاند، اکنون هیچ جایگاه اخلاقی برای نصیحتکردن دیگران در مورد حقوق بشر ندارد.» معاون وزیر خارجه در پایان تاکید کرد: «اروپا در موضوع هستهای ایران نیز به دلیل عدم برخورداری از روحیه مسئولیتپذیری و اعتماد به نفس لازم، مدتها است از بازیگری تاثیرگذار فاصله گرفته است. اروپا نیازمند خودبازیابی است.» با توجه به مباحث مطرح شده از سوی طرفین در دور اول گفتگوها، چهار موضوع اصلی، چالشهای مربوط به روابط دوجانبه، مسائل مرتبط با تحریمها، هستهای و برجام، و دو جنگ اوکراین و غزه مطرح هستند با توجه به مباحث مطرح شده از سوی طرفین در دور اول گفتگوها، چهار موضوع اصلی، چالشهای مربوط به روابط دوجانبه، مسائل مرتبط با تحریمها، هستهای و برجام، و دو جنگ اوکراین و غزه مطرح هستند. در حال حاضر موضوع جنگ اوکراین و کمکهای ادعایی ایران به روسیه مهمترین دغدغه اروپا در گفتوگو با ایران است. همچنین جنگ غزه نگرانی دیگر اروپا است. ترامپ وعده داده که جنگ اوکراین را سریعا حل و فصل خواهد کرد و گشایشهایی نیز با آمدن وی در جنگ غزه حاصل خواهد شد و چه بسا قبل از به قدرت رسیدن او شاهد آتش بس در غزه باشیم. این مسائل میتواند موضوعات مورد چالش ایران و اروپا را نیز کمتر کند و دو طرف میتوانند تمرکز بیشتری روی روابط دوجانبه و حلوفصل مسائل مرتبط با آن بگذارند. با توجه به اظهارات غریب آبادی هنوز جارچوب مشخصی برای مذاکرات تعیین نشده است لذا ایران مایل نیست چارچوب فعلی که مسائل مختلف در آن مطرح است را ذیل یک مذاکره رسمی طبقه بندی کند. بر همین اساس، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران گفتوگوهای دور اول ایران و تروئیکای اروپایی را به «طوفان فکری» تعبیر کرده بود. وی در این زمینه گفته بود: دیدار مذاکرهکنندگان ایرانی و اروپایی در ژنو در روز جمعه در حقیقت یک جلسه طوفان فکری است تا ببینیم آیا واقعاً راهی برای خروج از وضعیت فعلی وجود دارد یا خیر. وی اظهار داشته بود: اگر غرب تهدید به اعمال مجدد همه تحریمهای سازمان ملل متحد را ادامه دهد، احتمالاً بحث هستهای در داخل ایران به سمت در اختیار داشتن تسلیحات (هستهای) گرایش پیدا خواهد کرد. ایران پیشتر نیز توانایی و دانش ساخت سلاح هستهای را داشته، اما این موضوع بخشی از راهبرد امنیتی این کشور را تشکیل نمیدهند. همچنین ایران همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی در قالب توافق مارس ۲۰۲۳ که دغدغه طرف اروپایی است را منوط به گفتوگوها با دولت ترامپ میداند. ایران تعهدات ذیل توافق مارس ۲۰۲۳ را فراتر از تعهدات پادمانی خود میداند. بر این اساس گفتوگوهای ایران با طرف اروپایی زمانی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که ایران و آمریکا به توافقی رسیده باشند. از سوی دیگر طرف اروپایی میخواهد در گفتگوی احتمالی ایران و آمریکا اهرمی در اختیار داشته باشد بر این اساس گفتوگوهای ایران با طرف اروپایی زمانی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که ایران و آمریکا به توافقی رسیده باشند. از سوی دیگر طرف اروپایی میخواهد در گفتگوی احتمالی ایران و آمریکا اهرمی در اختیار داشته باشد. «طارق رئوف» رئیس سابق بخش امنیت سیاسی و شفاف سازی آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس برنامه خلع سلاح، کنترل سلاح و عدم اشاعه موسسه صلح استکهلم (سیپری) حتی معتقد است مطرح کردن فعال سازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی یک اهرم فشار است. به اعتقاد وی: تروئیکای اروپایی میخواهد دستهای ترامپ را با بازگرداندن «مکانیسم ماشه» که باعث واکنش تهران میشود، ببندند. سیدحسین موسویان دیپلمات پیشین ایران و محقق کنونی دانشگاه پرینستون آمریکا در این زمینه میگوید: آغاز مذاکرات جدید بین ایران و سه کشور اروپایی گامی مثبت و ضروری است، اما در غیاب ایالات متحده، هیچ توافقی ممکن نخواهد بود. تنها راه خروج از بحران فعلی بستگی به نحوه تعامل ایالات متحده و ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ دارد. اگر ترامپ به سیاست قبلی خود یعنی «فشار حداکثری» بازگردد و رویاروییهای نظامی اسرائیل و ایران ادامه یابد، احتمالاً ایران از مرز خواهد گذشت و از آستانه توانمندی هستهای به سمت ساخت سلاحهای هستهای حرکت خواهد کرد. عباس عراقچی همچنین در دیدار وزیر خارجه عمان بر «کانال سوئیس» تاکید کرده است که نشاندهنده این است که ایران مایل است گفتوگو با دولت ترامپ از کانال فوریتر و مستقیم تری برقرار شود. وی همچنین در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیسیتیوی چین گفته است: ما برای ازسرگیری مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران آمادگی داریم. ما همچنان آمادگی داریم وارد مذاکرات سازنده و بدون تاخیر در خصوص برنامه هستهای خود شویم؛ مذاکراتی که با هدف رسیدن به یک توافق باشد. فرمولی که از نظر ما وجود دارد، همان فرمول سابق برجام است یعنی اعتمادسازی درباره برنامه هستهای ایران در مقابلِ رفع تحریمها. ما بر همین مبنا آمادگی مذاکره را داریم. وی همچنین گفته است: در مورد آمریکا طبیعی است که دولت جدید باید سیاست خودش را تدوین کند و ما بر اساس آن تصمیم خواهیم گرفت. چین و روسیه ۲ عضو موثر مذاکرات در گذشته بودند و از نظر جمهوری اسلامی ایران همچنان باید به نقش سازنده خود در این مذاکرات ادامه دهند. این خواسته و اراده ماست. ایران چرا و چگونه «مکانیسم ماشه» را فعال کرد؟ اکتبر ۲۰۲۵ موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ و لغو کامل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران است. این در حالی است که سه کشور اروپایی عضو برجام در آخرین اقدام خود و همزمان با برگزاری جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد در آذرماه سال جاری، بار دیگر تهران را به استفاده از اسنپ بک تهدید کردند. سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس، آذرماه سال جاری و در جریان برگزاری نشست دورهای ۶ ماهه شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱، بار دیگر نسبت به فعالسازی سازوکار «اسنپ بک» موسوم به مکانیسم ماشه به ایران هشدار دادند. در بیانیه اعضای اروپایی برجام آمده بود: «ما آمادگی داریم که در صورت لزوم از تمامی ابزارهای دیپلماتیک شامل اسنپ بک برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی استفاده کنیم.» پیش از این، در تیرماه سال جاری نیز تروئیکای اروپایی پس از نشست شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱ خواستار بازگشت تهران به تعهدات برجامی شده و تهدید کردند در صورت لزوم اسنپ بک را پیش از اکتبر ۲۰۲۵ فعال میکنند. اکتبر ۲۰۲۵ موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ و لغو کامل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران است. این در حالی است که متعاقب خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، در روند اجرای کامل این توافق خلل ایجاد شد و به همین دلیل نیز از همان مقطع و به ویژه پس از آغاز روند کاهش تعهدات برجامی ایران از سال ۲۰۱۹، ابهاماتی در خصوص این تاریخ ۱۰ ساله ایجاد شده بود. تهران دیگر عملا در پاسخ به عدم اجرای تعهدات از سوی طرف مقابل، به مفاد توافق پایبند نبود و این وضعیت دوجانبه، اهداف توافق را که همان ایجاد اعتماد سازی درباره برنامه هسته ای ایران در طول ده سال در ازای رفع دائمی تحریم های هسته ای ایران بود، دور از دسترس مینمود. در جریان مذاکرات احیای برجام که از زمستان ۱۳۹۹ آغاز و عملا در تابستان ۱۴۰۱ با بن بست مواجه شد، طرفین به راه حلی نسبی برای تمدید این تاریخ به منظور رفع دغدغهها و به نوعی احیای برجام دست یافته بودند که این توافق ها هیچ گاه به اجرا نرسید. «سازوکار حل و فصل اختلافات» در برجام در بند ۳۶ برجام ذیل فصل «سازوکار حل و فصل اختلافات»، مسیر پیش رو در صورت تشدید تنش میان حاضران در توافق، اینطور تعریف شده که چنانچه ایران یا هریک از اعضای گروه ۱+۵ که البته با خروج آمریکا، در سالهای پس از ۲۰۱۸ به ۱+۴ تغییر نام داد، معتقد باشند که هریک یا کلیه اعضای گروه ۱+۵ تعهدات خود را طبق این برجام رعایت ننمودهاند، میتواند موضوع را به کمیسیون مشترک ارجاع دهد. بنا به استناد به همین بند نیز، تهران از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، یکسال پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و همچنین با توجه به آنکه کشورهای باقیمانده در برجام به خصوص تروئیکای اروپایی نسبت به اجرای تعهدات خود کوتاهی کردند، ۵ مرحله کاهش تعهدات برجامی خود را کلید زد که تا پایان سال به طول انجامید. اقدامات پس از ارجاع موضوع به کمیسیون مشترک برجام همان روندی است که به اسنپ بک یا مکانیسم ماشه معروف است. این روند نیز در بند ۳۶ تشریح شده و بر مبنای آن کمیسیون مشترک ۱۵ روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی موضوع در کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران خارجه نیز ۱۵روز زمان خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک، به موازات (یا به جای) بررسی در سطح وزیران، عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیفاش زیر سوال بوده است میتواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرفهای درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی میبایست نظریه غیرالزام آوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف ۱۵ روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرآیند ۳۰ روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از ۵ روز نظریه هیات مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» می باشد. آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهدات اش وفق برجام وفق برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بشمار میآید. در بند ۳۷ برجام، در خصوص سازوکار بررسی شکایت یک یا جمعی از اعضای برجام در شورای امنیت سازمان ملل آمده است: متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، به نحو مشروح در فوق، به همراه توضیحی از تلاش های توام با حسن نیت آن طرف برای طی فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده برجام، شورای امنیت سازمان ملل متحد میبایست منطبق با رویههای خود در خصوص قطعنامه ای برای تداوم لغو تحریم ها رای گیری نماید. چنانچه قطعنامه فوق الذکر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، آنگاه مفاد قطعنامه های سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهد شد. در همین رابطه و در تشریح سازوکار اعمال مفاد قطعنامه های گذشته در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است: در اقدام وفق ماده ۴١ منشور ملل متحد، تصمیم می گیرد که ظرف ٣٠ روز از دریافت اعلامیه یکی از دولتهای طرف برجام در مورد مساله ای که آن دولت طرف برجام اعتقاد دارد مصداق عدم پایبندی اساسی در مورد تعهدات وفق برجام است، شورا باید در مورد پیش نویس یک قطعنامه برای ادامه اجرای لغوهای مذکور در بند ٧(الف) این قطعنامه رأی گیری نماید، مضافا تصمیم می گیرد که چنانچه، ظرف ١٠ روز از اعلامیه فوق الذکر، هیج طرفی از شورای امنیت چنین بیش نویس قطعنامه ای را برای رأی کیری ارائه نکرد، این رئیس شورای امنیت است که بایستی چنین بیش نویس قطعنامه ای را ارائه کرده وآن راظرف ٣٠ روز از زمان اعلامیه فوق الذکر به رأی بکذارد، وشورا قصد خود برای در نظر کرفتن دیدکامهای دولت های درکیر در موضوع وهر نظریه هیات مشورتی ایجاد شده در برجام در خصوص موضوع، را ابراز می دارد. در اقدام وفق ماده ۴۱ منشور ملل متحد، تصمیم میگیرد که اگر شورای امنیت یک قطعنامه وفق بند ۱۱ برای ادامه اجرای لغوهای بند (الف) تصویب نکرد آنگاه با اثر بخشی از زمان نیمه شب به وقت گرینویچ پس از سی امین روز متعاقب دریافت اعلامیه مورد اشاره در بند ۱۱ به شورای امنیت تمام مفاد قطعنامه های ۱۶۹۶ (۲۰۰۶) ۱۷۳۷ (۲۰۰۶) ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸) ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) که بر اساس بند (الف) لغو شده بوده اند، باید به همان نحوی که پیش از تصویب این قطعنامه اعمال میشدند اعمال شوند. موضوع قابل توجه در خصوص سازوکار اعمال مفاد قطعنامه های گذشته سازمان ملل متحد، وتوناپذیر بودن آن است، به این معنا که چنانچه اختلافات میان تهران و تروئیکای اروپایی در جریان برگزاری کمیسیون مشترک برجام حل و فصل نشده و موضوع از سوی این سه کشور و یا حتی یکی از این کشورها به شورای امنیت ارجاع شود، دیگر وتوی احتمالی چین یا روسیه نیز نمیتواند از بازگشت قطعنامه های پیشین که از سال ۲۰۰۶ علیه ایران به تصویب رسیدهاند، ممانعت کند. چرا اسنپ بک؟ یکی از انتقادات به برجام که بارها و در سالهای پس از امضای آن از سوی برخی محافل داخلی مخالف توافق هستهای مطرح شده است و حتی بعضا کسانی که کلیت توافق را در جهت منافع ملی میدانند نسبت به آن ابهام دارند، موضوع امکان بازگشت قطعنامه های پیشین شورای امنیت و در واقع همان سازوکار موسوم به مکانیسم ماشه است. نکته مغفول مانده در این انتقاد و آن ابهام اما این است که مذاکرات و توافقی که در نهایت با نام برجام در سال ۲۰۱۵ حاصل شد، مذاکرات و توافقی در بستر چندین دهه بی اعتمادی شکل گرفته میان ایران و قدرتهای جهانی بود که هرچند در جریان مذاکرات، ترک برداشت اما مستلزم گنجاندن مکانیسمهایی بود که هر دو طرف را به امضای توافق دلگرم کند چرا که این گمانه وجود داشت که در مسیر ۱۰ ساله تا انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، حداقل یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکرده یا از آن تخطی کند. در سال ۲۰۱۹، شورای عالی امنیت ملی ایران تصمیم گرفت تا پس از یکسال از خروج آمریکا از برجام، ایران براساس همین سازوکار موسوم به اسنپ بک و بصورت مرحلهای، برنامه هستهای خود را از سربگیرد.بنابراین نیاز به مکانیسم و سازوکاری بود که در صورت نقض تعهدات از سوی هر یک از طرفین، طرف مقابل نیز قادر باشد تا تعهدات خود را با پشتوانه حقوقی کنار گذاشته و وضعیت را به پیش از امضای توافق در سال ۲۰۱۵، بازگرداند. کمااینکه در سال ۲۰۱۹، شورای عالی امنیت ملی ایران تصمیم گرفت تا پس از یکسال از خروج آمریکا از برجام، ایران براساس همین سازوکار و بصورت مرحلهای، برنامه هستهای خود را از سربگیرد. وزیر امور خارجه در مصاحبه اخیر خود به این موضوع اشاره کرده و گفت: «آن اسنپ بک کذایی که میگویند، توسط ما استفاده شده نه آنها، ما استفاده کردیم و کل تعهدات مان را کنار گذاشتیم و برنامه خود را نه تنها به قبل برجام که به مراتب پیشرفته تر از قبل برجام رساندیم.» در نتیجه همان فضای بی اعتمادی، ناگزیر این امتیاز باید برای طرف مقابل نیز در نظر گرفته میشد که در صورت نقض عهد از سوی ایران بتواند شرایط را به پیش از سال ۲۰۱۵ برگرداند. بنابراین همانطور که در بند ۳۷ مورد اشاره قرار گرفت و در قطعنامه ۲۲۳۱ پشتوانه حقوقی یافت، ۱+۵ براساس مکانیسمی که اسنپ بک معروف شده است، با طی روندی که در بالا ذکر شده است قادر خواهد بود تا ۶ قطعنامه علیه ایران را احیا کند. بنابراین، با توجه به مسیری که ترکیب اولیه توافق یعنی ۱+۵ و ایران در سالهای اخیر رفتند می توان گفت که برجام از این منظر متوازن بوده و تهران نیز در پاسخ به عدم انتفاع اقتصادی از برجام دست به گسترش برنامه هسته ای خود زده است. آغاز گفتوگو و مسیر پیش رو با توجه به ناکامی مذاکرات برای احیای برجام در دولت جو بایدن که با شعار احیای توافق هستهای وارد کارزار انتخابات سال ۲۰۲۰ شده بود، ایالات متحده کماکان عضوی از برجام نیست و علی رغم آنکه پس از سال ۲۰۱۸، بصورت روزانه بر کمیت و کیفیت تحریمهای خود علیه ایران افزوده است اما برمبنای حقوقی و با استناد به همان بند ۳۶، قادر به استفاده از مکانیسم ماشه نخواهد بود. بنابراین تهدید توسل به بند سازوکار حل و فصل اختلافات برای بازگرداندن قطعنامههای پیشین تا اکتبر ۲۰۲۵، همچنان تنها ابزاری در دست سه کشور اروپایی حاضر در برجام است که در سالهای گذشته چه بصورت انفرادی و چه در چهارچوب بیانیه جمعی دو در قالب تروئیکای اروپایی نسبت به تحقق آن هشدار دادهاند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین کشورمان موضوع خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را در مقابل ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل را پیش تر مطرح کرده بود و به نظر نمیرسد این گزینه از روی میز تهران برداشته شده باشد.در همین چهارچوب و در راستای اولویت دستگاه دیپلماسی مبنی بر کاهش تنش با اتحادیه اروپا و به ویژه اعضای اروپایی برجام، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در جریان سفر خود به نیویورک و در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گفتوگوهای حضوری و تلفنی خود را با مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همتایان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی خود کلید زد. با این حال عمیق شدن سطح اختلافات و افزایش روزافزون سطح تنش که در سالهای اخیر آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته بود موجب شد تا مرحله نخست این تلاشها، خواست تهران را محقق نکند. اقدامات آلمان در قبال اعدام سرکرده یکی از گروهکهای تروریستی در ایران که تابعیتی دوگانه داشت و همچنین بیانیه مشترک اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیج فارس و طرح موضوع جزایر سه گانه ایرانی با اشغالگر خواندن ایران نشان داد که شاید تلاشی به مراتب فراتر از آنچه تاکنون صورت پذیرفته، برای آغاز روند کاهش تنش مورد نیاز است. در همین چهارچوب و علیرغم آنکه تروئیکای اروپایی در همراهی با ایالات متحده، بار دیگر قطعنامه ای را علیه ایران درشورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به تصویب رساندند، ایران به توافق برای آغاز گفتوگوها با نماینده اتحادیه اروپا و نمایندگان سه کشور اروپایی که به گفته اسماعبل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نیویورک برنامه ریزی شده بود، پایبند ماند تا مجید تخت روانچی، معاون سیاسی و کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بین الملل وزیر امور خارجه روز ۸ آذرماه با معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و روز پس از آن با دیپلماتهای آلمان، فرانسه و انگلیس دیدار و گفتوگو کردند. براساس سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، تهران هیچ منعی برای «گفتوگو با اروپا» در هیچ موضوعی ندارد اما در مساله مذاکرات چهارچوب خاص خود را دارد، به همین منظور نیز دور نخست این دیدارها و دور دوم آن که به گفته سخنگوی دستگاه دیپلماسی «احتمالا هفته آخر دی انجام میشود» با عنوان گفتوگو و نه مذاکرات ایران و اروپا نامیده میشود چرا که نخست لازم است طرفین ضمن بیان دغدغههای خود، سوءتفاهماتی را که در سالهای اخیر رخ داده است را مورد بررسی و حل و فصل قرار دهند. به همین دلیل نیز گفتوگوهای ژنو طیف گستردهای از موضوعات را در برگرفته بود که محدودیت زمان موجب شد تا برخی تنها بصورت تیتروار مطرح شوند. تیم سیاست خارجی دولت چهاردهم که دور دوم گفتوگوهای خود با اروپا را در روزهای نخست سال ۲۰۲۵ برگزار خواهد کرد، قطعا این هدف را در دستور کار خود قرار داده است تا با کاهش موضوعات اختلافی فیمابین و آغاز روند کاهش تنش میان دو طرف، زمینههایی را برای آغاز مذاکرات هستهای کلید بزند تا در جریان آن طرفین سازوکاری را جهت عدم فعالسازی اسنپ بکدر عین حل و فصل دغدغههای دو طرف تدبیر کنند. این نکته نیز باید در تحلیل سه کشور اروپایی و هماهنگ کننده برجام مدنظر قرار بگیرد که کاهش تنش و امکان احیای توافق هسته ای با مکانیسمی که منافع تمامی اطراف توافق را تامین کند تنها و تنها دغدغه جمهوری اسلامی ایران نیست چرا که تداوم روند کنونی و رسیدن به نقطه ای که تهران نیز بخواهد از ابزارهای خود استفاده کند قطعا مطلوب هیچکس نیست. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین کشورمان موضوع خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را در مقابل ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل را پیش تر مطرح کرده بود و به نظر نمیرسد این گزینه از روی میز تهران برداشته شده باشد. مذاکره با اروپا، آری یا خیر؟ علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل نوشت: تحولات منطقه خصوصا تحولات در سوریه باعث شده است که رسانهها توجه خود را به مسائل منطقه جلب کنند و از این منظر خبر چندانی در ارتباط با مسائل مربوط به ایران و آمریکا از جمله مساله پرونده هستهای در رسانهها منتشر نمیشود. این درحالی است که وزیر امور خارجه ایران اخیرا به چین سفر کرده است و در ارتباط با توسعه روابط ایران و پکن رایزنیهایی بین طرفین صورت گرفته است بعید به نظر میرسد در چین در ارتباط با مساله تحریمهای ایران صحبتی نشده باشد. چرا که نمیشود که ایران و چین دنبال توسعه روابط خود باشند اما حرفی از لغو تحریمها نزنند. تحریمها مانع توسعه روابط ایران و چین است. از سوی دیگر وزیر امور خارجه بعد از چین به دعوت مقامات اماراتی به این کشور سفر کرده است. اکنون این سوال به وجود میآید که آیا با توجه به تغییرات در منطقه و به روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا خبری از مذاکره خواهد بود یا اینکه مذاکره به علت سطح توقع طرفین اساسا برگزار نخواهد شد. جواب این است که حتما ایران و آمریکا به دنبال مذاکره هستند و مذاکرات ادامه خواهد یافت چرا که راهی جز مذاکره وجود ندارد اخیرا سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده است که سال۲۰۲۵ سال بسیار مهمی است و روندها حکایت از آن دارد که دستگاههای تصمیمگیر در ایران نیز این تصمیم را گرفتهاند تا قبل از ماه اکتبر که قطعنامه۲۲۳۱ زمانش تمام میشود باید مذاکرات جدی آغاز شود. از سوی دیگر اگر آقای گروسی باید تا ماه مارس گزارشی در ارتباط با ایران بدهد و اگر ابراز نارضایتی از همکاری ایران و آژانس بکند قطعا سه کشور اروپایی مکانیزم ماشه را فعال کرده در این صورت وضعیت پیچیده خواهد شد لذا هر چند اکنون مذاکرات هستهای با آمریکا اهمیت دارد اما این مورد را باید در نظر گرفت که باید گفتوگوهای هستهای با آمریکا از اروپا کلید زده شود. از این رو ایران باید در ابتدا مسائل خود را با اروپا تمام کند چرا که آمریکا از برجام خارج شده و حق استفاده از مکانیزم ماشه را ندارد. از این رو به نظر میرسد در روزهای آینده باید شاهد افزایش رایزنیها بین ایران و اروپا و سایر کشورها باشیم. مذاکرات هستهای با اروپا میتواند مکانیزم ماشه را به تاخیر انداخته تا به صورت جامع نگاهی به مذاکرات هستهای از سوی طرفین صورت گیرد. مذاکرات هستهای احیا میشود؟ در دوران ترامپ، فروپاشی توافق هستهای و مشکلات اقتصادی متعاقب آن، از جمله افزایش تورم و بیکاری، عملگرایان را در شرایط سختی قرار داد و تاثیر تحریمها را برجسته کرد. در شرایطی که گمانهزنیها درباره بازگشت کمپین فشار حداکثری ترامپ افزایش یافته، در ایران دو گفتمان رویاروی هم تعریف شده؛ گفتمانی که بر مقاومت در برابر آمریکا تاکید دارد و گفتمانی که خواهان توسل به دیپلماسی و بازگشت به میز مذاکره جهت عبور از بحران اقتصادی حاکم است. استراتژی ایران در ارتباط با آمریکا ماحصل پیروز این زورآزمایی است. مدرن دیپلماسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، ایران که از دیرباز بازیگر محوری در خاورمیانه بوده، در مدیریت سیاستهای داخلی و خارجی خود با چالشهایی روبرو است. توسل به رویکردی معتدل به ویژه در مواجهه با مواضع جنگ دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده که به نظر میرسد کمپین «فشار حداکثری» را در اولویت قرار داده، پیچیدگیهای حاکم را بیشتر کرده است. به ادعای این نشریه، بازگشت دونالد ترامپ ایران را درگیر پارادوکس کرده است. در حالی که ترامپ در باب عدم تمایلش به درگیریهای نظامی طولانی مدت ایالات متحده در خاورمیانه میگوید، دولت او فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک بیامان بر تهران را در اولویت قرار داد. خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و اعمال مجدد تحریمهای فلجکننده نشانههای استراتژی «فشار حداکثری» ترامپ در دوران نخست ریاستش بود. با این حال، ترامپ از رویارویی مستقیم نظامی، حتی پس از حوادث تشدیدکننده ای مانند سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران در سال 2019 و حملات به تاسیسات نفتی عربستان، که ایالات متحده آن را به حوثیها، نیروی حامی ایران نسبت داد، اجتناب کرد. این محدودیت حکایت از تمرکز ترامپ بر اهرم فشار از طریق ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک به جای جنگ داشت. برای ایران، این یک چالش دوگانه ایجاد کرد؛ پرداختن به اثرات محسوس تحریمها و در عین حال تفسیر سیگنالهای چندگانه رئیسجمهور ایالات متحده در مورد اقدام نظامی. در چنین شرایطی جناحهای مختلف در ایران، دو تفسیر از استراتژی ترامپ دارند، گروهی میگویند این رویکرد فرصت است و گروهی دیگر میگویند تهدید است. 2 تفسیر از سیاست ترامپ در ایران مدرن دیپلماسی در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، محافظه کاران در ایران به شدت با رایزنی مخالف هستند، به باور این گروه کمپین فشار حداکثری ادامه تلاشهای تاریخی غرب برای تضعیف استقلال ایران است و از همین رو بر نیاز به اتخاذ موضعی متمرکز بر امنیت تاکید دارند. در چنین شرایطی نگرانیهای امنیتی ایران به دلیل فعل و انفعالهای منطقهای تشدید شده است. از درگیریهای مقاومت گرفته تا رقابت با عربستان سعودی و اسرائیل، محافظهکاران بر لزوم هوشیاری و بازدارندگی تاکید دارند. برنامه موشکی بالستیک ایران و حمایت از متحدان منطقهای مانند حزبالله و حوثیها، علیرغم افزایش انتقادهای آمریکا و بینالمللی، به استراتژی این کشور تبدیل شده است. ترور (شهید) سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ژانویه 2020 توسط ترامپ، همزمان خشم این گروه نسبت به رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده را افزایش داده است. (شهید) سلیمانی نه تنها یک استراتژیست نظامی بلکه نماد مقاومت ایران در برابر نفوذ آمریکا در منطقه بود. ترور او این باور را میان محافظه کاران تقویت کرد که اتکا به قدرت سخت برای حفظ منافع ملت ضروری است. این نشریه در ادامه ادعا کرد، درداخل ایران، مدتهاست که بین محافظه کاران و عملگرایان، گروهی که توسط چهرههایی مانند حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین نمایندگی میشوند، شکاف وجود دارد. عملگرایان که بسیاری از آنها از برجام حمایت کردند، استدلال میکنند که تعامل دیپلماتیک و اصلاحات اقتصادی برای کاهش نارضایتی و ادغام ایران در اقتصاد جهانی ضروری است. در دوران ترامپ، فروپاشی توافق هستهای و مشکلات اقتصادی متعاقب آن، از جمله افزایش تورم و بیکاری، عملگرایان را در شرایط سختی قرار داد و تاثیر تحریمها را برجسته کرد. در مقابل، محافظهکاران از سیاستهای ترامپ برای تایید روایت ضدآمریکاییشان استفاده کرده و براین باورند که حتی در صورت دستیابی به توافق هم نمیتوان به ایالات متحده اعتماد کرد. آنها مقاومت را به عنوان یک الزام اخلاقی و استراتژیک در نظر دارند. این شکاف در ساختار سیاسی ایران توانایی این کشور برای پاسخ منسجم به کمپین فشار حداکثری ترامپ را پیچیدهتر کرد. در حالی که عملگرایان برای احیای دیپلماسی فشار میآوردند، محافظهکاران هرگونه امتیازی را تهدید میدانند.