روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ شنبه ۲۴ آذر - شماره 4735

سرمقاله

حس عملی‌شدن وعده‌ها


 یکتا ابراری- امید اجتماعی واقعیتی است که از طریق توسعه‌ی اعتماد برساخته می‌شود و وابسته به ظرفیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.امید به آینده بدون برخورداری جامعه از اعتماد عمومی، امکان تحقق ندارد. اگر در جامعه‌ای اعتماد به اجزای حاکمیت، اعتماد به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران، اعتماد به سیاستگذاران و سیاستمداران، اعتماد به قانون گذاران، اعتماد به مجریان و ناظران باشد، امید به آینده در مردم تقویت می‌شود. در واقع در بستر این اعتماد است که امید شکل می‌گیرد و جامعه با تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان همسو می‌شود و آن را می‌پذیرد و اجرا می‌کند. طبیعتاً جامعه‌ای که در آن اعتماد اجتماعی پایین باشد، هر اقدامی می‌تواند به ضد خود تبدیل شود.
بنابراین توجه به اعتماد عمومی در عرصه حکمرانی یکی از مؤلفه‌های اجتناب‌ناپذیر امیدآفرینی است. در سایه اعتماد مردم و پذیرش اشتباهات و محرم دانستن آن‌ها در حوزه حکمرانی است که امید شکل می‌گیرد. در رفتار امامین انقلاب بسیار دیده‌ایم اقداماتی که دغدغه این بزرگواران خدشه وارد نشدن به اعتماد و امید جامعه بوده است. سیره‌ای که نیاز به سرایت و تعمیم به سایر اجزای قدرت در آن به شدت احساس می‌شود. در واقع مسئولان با حضور بیشتر در متن مردم، شفاف‌سازی‌های معقول، پاسخگویی بموقع، اطلاع‌رسانی و روایت بهنگام، می‌توانند تا حدود زیادی اعتماد عمومی و امید به آینده نظام سیاسی را افزایش دهند. برای امیدآفرینی دو ساحت عمل و احساس وجود دارد.
ساماندهی ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر اساس کلان‌‌ایده‌ی «مردم‌سالاری دینی» تمام مؤلفه‌های سیاستگذاری کلان و راهبردهای عملی را بر اساس رابطه‌ی حکومت با مردم تحت تأثیر قرار داده است. هر نظام سیاسی بر اساس هدف‌گذاری اوّلیه مجموعه‌ای از ایده‌ها، ساختارها و فرآیندها را برای نقشه‌ی نظری و عملی خودش انتخاب می‌کند تا اهداف و آرمان‌های اوّلیه که در هنگام تشکیل آن نظام سیاسی اعلام شده بود، عملی شود. وقتی در تشکیل جمهوری اسلامی «مردم‌سالاری دینی» نرم‌افزار اداره‌ِ‌ی نظام سیاسی شد، حتی در فرآیند شکل‌گیری و تثبیت اصل نظام، قدم‌به‌قدم فرآیندها با ارجاعات رهبر فقید جمهوری اسلامی، امام خمینی رحمه‌الله‌علیه به رأی و نظر مردم سپرده شد.
حدفاصل بهمن ۱۳۵۷ تا پایان تابستان ۱۳۶۰ که از آن به‌عنوان دوره‌ی تثبیت جمهوری اسلامی یاد می‌شود، پافشاری امام بر بنیان‌گذاری ساختارها، نهادها و انتخاب افراد با رأی مردم یک «تاریخ فشرده» ساماندهی سیاست با تکیه بر مردم است. در چهل سال بعد از آن دو سال و هشت ماه ابتدایی، باقی ساختمان سیاست نیز روی آن بنیان اوّلیه ساخته شد. این راهبرد کلان، مسئله‌ی رابطه‌ی حاکمیت با مردم را به صدر مسائل نظام سیاسی آورد. مردم در تشکیل و انتخاب ایده‌ی نظام سیاسی و بعد انتخاب افراد به میدان آورده شده بودند و بعدتر در فواصل کوتاه تقریباً هر دو سال، یکی از نهادهای انتخابی با رأی مردم در میان گروه‌‌های سیاسی جابه‌جا شد.
روشن است وقتی سازمان سیاسی بر اساس رابطه با مردم ظهور و بروز پیدا کند، کیفیت این رابطه از سوی تمام ارکان نظام سیاسی اهمیت پیدا می‌کند. چنانچه اگر این رابطه در مقاطعی آسیب ببیند، بازسازی اعتماد عمومی مسئله‌ی حیاتی دستگاه سیاست می‌شود.
شاید محوری‌ترین مؤلفه در بازسازی اعتماد عمومی همین «حس ناامیدی از عملی‌شدن وعده‌ها» باشد. دولت می‌تواند در کوتاه‌مدت این حس را تغییر دهد و در طول زمان از بین ببرد. عملی‌کردن حرف‌ها و وعده‌ها هر چند راهی سخت و دشوار است، ولی کلید اصلی بازسازی اعتماد عمومی است، هر چند در مسیر پیچیده‌ی عملی‌شدن وعده‌ها حتماً موارد قابل توجهی از عملکرد دستگاه بزرگ اجرایی با کمبودها و اشتباهاتی مواجه خواهد شد. دولت برای ماندن در مسیر بازسازی اعتماد عمومی باید ایراد و اشکال احتمالی را بپذیرد و صادقانه با مردم رفتار کند. کتمان اشتباه از اصل اشتباه آسیب بزرگ‌تری به رابطه‌ی دولت و افکار عمومی می‌زند. همان‌طور که سابقه‌ی پُرفرازونشیب تاریخ سیاسی در ایران به ما نشان می‌دهد، در صورت گفت‌وگوی صادقانه با مردم، اثر تصمیمات اشتباه کم می‌شود. البته حضور مداوم در میان مردم، شجاعت پذیرش اشتباه در دولتمردان را نیز تقویت می‌کند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه