جامعه
علی امیدوار- دیروز مسعود پزشکیان در ادامه جلسات و پیگیریهای اجرای عدالت و رفع کمبودها در فضاهای آموزشی و تحول در شیوههای نظام آموزشی کشور، نشستی با مسئولان اجرای این طرحها داشت و ضمن استماع گزارش عملکرد و راهکارهای پیشنهادی آنان برای تسریع در اجرای این طرحها، نظرات و انتظارات خود را در این زمینه نیز تشریح کرد. سالهاست عدالت آموزشی در برنامهها مغفول مانده و توجه چندانی به آن نشده است. عدالت آموزشی یعنی توزیع عادلانه فرصتها و تجهیزات آموزشی در کشور، توزیع عادلانهای که در همه سالهای پیش از این هیچ وقت به درستی انجام نشده است. تجهیزات ناکامل مدارس دولتی، وجود مدارس کپری در برخی استانها، اختلاف فاحش بین مدارس دولتی و غیردولتی و مدارس پایین شهر و بالای شهر نشان میدهد عدالت آموزشی در ایران محقق نشد. سه رویکرد در زمینه تحقق عدالت آموزشی وجود دارد: یک رویکرد «مساوات گرایانه» است؛ به این معنا که همه باید به طور مساوی بدون توجه به تفاوتهایشان امکانات دریافت کنند. یک رویکرد «نخبه گرایی و خاص گرایی» است که طبق این رویکرد باید کاملا به افراد با استعداد به طور خاص توجه کرد. رویکرد دیگر رویکرد «واقع گرایانه» است که در این رویکرد درستی ایجاد فرصت برابر مورد توجه قرار میگیرد. بر این اساس برای افرادی که توان و ظرفیت بیشتری دارند باید امکان بیشتری متناسب با توان فراهم کرد.تفاوتهای جغرافیایی، روستایی و شهری را باید در زمینه تحقق عدالت آموزشی در نظر گرفت. باید متناسب با توان و ظرفیت دانشآموزان برایشان فرصت برابر ایجاد شود تا این دانشآموزان بتوانند زندگی بهتری داشته و از آموزش متناسب و با کیفیتی برخوردار شوند. دو مقوله دروندادها و فرایندها در کیفیت یادگیری و نتایج اثرگذار است. بهعنوان نمونه شاخصهایی مانند شرایط خاص دانشآموزان مناطق کمبرخوردار عشایری و روستایی یا تراکم کلاسهای درس از نظر نسبت تعداد دانشآموز معلم (که با نسبت زمان معلم برای هر دانشآموز ارتباط مستقیم دارد) باید در مقوله عدالت آموزشی مورد توجه قرار بگیرند. به عبارت بهتر، تنها زمانی عدالت آموزشی بهمعنای واقعی محقق میشود که هر دانشآموز سهم برابری از زمان معلم برای یادگیری داشته باشد. علاوه بر این موارد، برخورداری از زیرساختهایی مانند فضای ورزشی، فضای فعالیتهای اجتماعی، کتابخانهها و امثال آن نیز از دروندادهای اثرگذار در عدالت آموزشی است. عدالت واژه مقدسی است حال چه عدالت آموزشی یا عدالت در هر حوزه دیگری باشد. تکرار این واژه هم که شما اشاره کردید بله در برنامهها زیاد از آن یاد میشود. پیشینه این تکرارها به قانون اساسی میرسد. متاسفانه در کشور ما فاصله زیادی تا تحقق عدالت آموزشی داریم. وضعیت تجهیزات آموزشی در شهرها و روستاهایمان فاصله زیادی با هم دارند. در تهران شما نمیتوایند مدارس پاسداران را با مدارس شهرری مقایسه کنید، اصلاً قابل مقایسه نیستند. وضع مدارس غیردولتی هم به این صورت است نمیشود این مدارس را با مدارس دولتی مقایسه کرد. چرا، به دلیل اینکه مدارس غیردولتی ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان شهریه در هر سال تحصیلی از دانشآموز دریافت میکنند و با این هزینه ها میتوانند به راحتی خود را اداره کنند. بهرهبندی از فضای مطلوب آموزشی تا حد بسیار زیادی وابسته به حضور معلمان آموزشدیده، باتجربه و متخصص است که در رشتههای مرتبط تحصیل کرده باشند. از طرف دیگر، در مناطق روستایی و عشایری که شرایط خاصی دارند، سیاستهای بهکارگیری معلم باید منطبق با اقتضائات بومی باشد. زمان یادگیری، فضای یادگیری و فرصت یادگیری، بهعنوان فرایندها نقش بسزایی در تحقق عدالت آموزشی دارند. برای تحقق عدالت آموزشی بهتر است به جای توجه به نتایج و خروجی نظام آموزشی، بر عناصر موثر در عدالت آموزشی تمرکز شود تا بتوان بر مبنای بهبود متغیرهای مشخص و اثرگذار عدالت را محقق کرد. علاوه براین کیفیت مدارس هم فاصله زیادی با هم دارند الان در خیلی از روستاهای سیستان و بلوچستان و برخی استانها یا مدرسه نداریم یا امکانات آموزشی حداقلی هم فراهم نیست. مدارس کپری در برخی از مناطق داریم شما بیایید این مدارس را با مدارس غیرانتفاعی مقایسه کنید ببینید امکاناتشان چقدر متفاوت است. لااقل بیایید بخشی از درآمد مدارس غیرانتفاعی و مدارس دیگر که درآمدهای بالایی دارند را صرف مدارس مناطق محروم کنید تا شاید عدالت آموزشی محقق شود.