روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر - شماره 4724

باب انتقاد گشوده ماند

  مسیح غفاریان- دیروز پزشکیان گفت انتقادها را با جان و دل می‌پذیریم و بار دیگر نشان داد که تعلیم یافته مکتب حضرت امیر است.در کلام مولای متقیان و در شیوه برخورد ایشان با نقد، مواردی بی‌شمار در طول تاریخ وجود دارد که مشخص می‌کند نقد تا چه اندازه برای اصلاح می‌تواند موثر باشد، آنجا که علی (ع) می‌فرماید: «اَحَبُّ اخوانی الیَّ مَن اَهدی الیُّ عیوبی؛ محبوب‌ترین برادران دینی‌ام، نزد من کسی است که عیب مرا با بازگو کردن آن به من هدیه کند.»
واژه نقد در مفهوم لغوی آن، تفکیک سره از ناسره، جدا کردن ناخالصی‏ها از خالصی‏ها، شی‏ء را در محک قرار دادن و سالم را از ناسالم تشخیص دادن است و منتقد در عرصه انتقاد در پی رفع بدیها، ناخالصی‏ها و پلیدیهاست.
انتقاد هم می‏تواند با هدف روشن نمودن حقایق و خوبیها سازنده و ارزشمند باشد و هم می‏تواند با هدف بزرگنمایی عیبها و پوشاندن خوبیها و هتک حرمت و توهین و افترا مبتنی بر شایعات، مخرب و ضدارزشی باشد.
در اسلام نقد و انتقاد از مسائل مهم و اساسی است که همراه با مکانیزم عملی خاص و با حریمی مشخص و مرتبط با سایر مفاهیم اسلامی، معنی و مفهوم پیدا می‏کند و در قالب امر به معروف، نهی از منکر، النصیحة لائمة المسلمین (خیرخواهی رهبران اسلامی) و... تجلی می‏یابد.
امر به معروف و نهی از منکر نیز از مباحثی است که اسلام برای آن شرایط بسیار مفصلی قرار داده است. فرضا ما نمی‏توانیم به خاطر این که می‏خواهیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم، آبروی افراد را از بین ببریم. متأسفانه امروز خیلی از مطبوعات ما به بهانه انتقاد، بدترین تهمتها را می‏زنند، این درست مصداق عملِ اهانت است. امّا حقیقتا در مورد عملکرد مسؤولان کشور، از مقام معظم رهبری گرفته که بالاترین سمت را دارند، رئیس جمهور، رؤسای قوا، وزرا، وکلا تا مدیران در سطوح پایین، هیچ کدام در حوزه خارج از امر به معروف و نهی از منکر قرار نمی‏گیرند. سیره اسلام این بوده است، پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله این چنین عمل کرده است. مولای متّقیان علی علیه‏السلام در دورانی که حکومت داشتند، این چنین عمل کرده‏اند. قواعد امر به معروف و نهی از منکر هیچ کس را استثنا نمی‏کند و حق امر به معروف و نهی از منکر ـ که در واقع وظیفه است، نه حق ـ بر دوش همگان است.
طبعا کارکرد اصلی نقد اصلاح  و حتی تغییر یک ساختار ناقص و ناکارا است نه بزک کردن آن به عبارتی وظیفه منتقد در مواقع بحرانی و در مواجه با روندهای بحران‌زا انگشت گذاشتن بر نقاط ضعف مشخص و روشنی است که اگر درمان نشود دستاوردهای مثبت را هم با خود به نابودی می‌کشاند. سلاح و مکانیزم دیگری که در روبه‌رو شدن با نقد به کار گرفته می‌شود در خواست بیان هم زمان نکات منفی و مثبت یک عملکرد یا مجموعه است، گویی در این رویکرد منتقد وظیفه و کارکرد او در  مجیزگویی و مداحی خلاصه می‌شود.
هرچند نقدوانتقاد در جامعه ایران تاریخ دیرینه دارد . ودر حوزه های مختلف علوم بویژه درادبیات، هنر، اقتصاد، سیاست، سینماو تلویزیون ، مذهب، فلسفه و... مورد استفاده قرار گرفته اما نقدو انتقاددرحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی ایران در گذشته و حال ازویژگی خاص برخوردار بوده به طوری که این پدیده نقدوانتقادبه حدی عمومیت پیداکرده افراد جامعه در فضاهای مختلف جامعه از جمله درحاکمیت،دانشگاه،مکانهای مذهبی، نشریات ،تلویزیون ...حتی درمحافل عمومی عملا علیه همدیگر استفاده می کنند مسئله اینجاست اگر افراد جامعه با هر مسئولیتی ومقامی تبحروتخصص درنقد و انتقاد نداشته باشند چنین روش نقدوانتقاد هیچ دردی را ازجامعه حل نخواهدکرد بلکه مشکلات جامعه رانیز اضافه خواهند کرد. باید بپذیریم نمی توان با دیدگاه آرمانگرایی نقدو انتقاد عقلانی کرد. مگر می شود در آسمانها سیرودر زمین امر ونهی کرد .
در جهان متمدن امروزی کشورهایی می توانند بین نهادهای اجتماعی خود ارتباط برقرارکنند که برنامه ریزی و سازماندهی عقلانی برای استفاده از نقد و انتقاد داشته باشند . گذشت آن زمانهایی که تصور شود انسانهایی هستند خارج از تخصص و توانایی خود صرفا قدرت یکی ازنهادهای اجتماعی رادردست دارندمی تواند بدون اینکه مورد نقدوانتقاد قرار گیرند دیگران را مورد مواخذه قرار دهند . چنین فرهنگ عام و گسترده ای که بر پایه سنتهای جامعه استوار بوده کاربردخودرادرجهان امروزی از دست داده است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه