گزارش
سکینه دامغانی - بررسی دادههای جهانی و ملی درباره تمایل به مهاجرت نشان میدهد که وضعیت ایران در مقایسه با جهان قابل تأمل است. میانگین جهانی تمایل به مهاجرت دائم برابر با ۱۶٪ است، در حالی که این شاخص در ایران در سال ۱۴۰۲ به ۳۸.۶٪ رسیده است. این رقم در میان جوانان ایرانی (۱۵ تا ۲۹ سالهها) به ۵۴.۱٪ میرسد. بر اساس دادههای گالوپ در سال ۲۰۲۳، آفریقا (۳۷%)، آمریکای لاتین (۲۸٪) و خاورمیانه (۲۶٪) بیشترین میزان تمایل به مهاجرت را دارند. از سوی دیگر، محبوبترین مقاصد مهاجرت در جهان عبارتند از: آمریکا (۱۸%)، کانادا (۹٪)، آلمان و استرالیا (۵٪). در ایران نیز روند تغییرات تمایل به مهاجرت از سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۲ صعودی بوده است، بهطوریکه این شاخص از ۱۴.۷٪ در سال ۱۳۸۲ به ۳۸.۶٪ رسیده است. مهاجرت نخبگان و ضربه به زیرساختهای علمی و فرهنگی میزان مهاجرت اساتید دانشگاهها به گفته وزیر علوم، ۲۵ درصد از اعضای هیئتعلمی کشور در سالهای اخیر مهاجرت کردهاند. این آمار، در کشوری که به شدت نیازمند بهکارگیری نخبگان برای پیشبرد علم، تکنولوژی و حل مسائل داخلی است، به شدت نگرانکننده است. وقتی نخبگان علمی و اساتید دانشگاه از کشور خارج میشوند، ایران نه تنها سرمایههای انسانی خود را از دست میدهد، بلکه ظرفیت علمی و تحقیقاتی کشور به شدت کاهش مییابد. این پدیده، بهویژه در بلندمدت، به انزوای علمی کشور و عقبماندگیهای فنی و تکنولوژیک منجر خواهد شد و باعث خواهد شد که ایران نتواند در عرصههای بینالمللی به رقابت بپردازد. اما خطر مهاجرت نخبگان، تنها از منظر علمی نیست. وقتی نخبگان فرهنگی و اجتماعی نیز کشور را ترک میکنند، جامعه از قدرت حل مسائل و تحلیلهای عقلانی و علمی خود بهتدریج محروم میشود. این جریان میتواند به بحران هویت و کاهش اعتماد عمومی نسبت به سیستم حاکمیتی منجر شود. بنابراین، ایران با یک بحران علمی، اجتماعی و فرهنگی همزمان روبهرو است. بحران نیروی کار در بخش سلامت: مهاجرت پزشکان و پرستاران یکی از جدیترین مشکلات مهاجرت، در بخش بهداشت و درمان کشور نمود پیدا کرده است. طبق گزارشها، “۴۰ درصد از پزشکان عمومی از طبابت خارج شدهاند” و “۵۰۰ پرستار در یک سال گذشته مهاجرت کردهاند”. این آمارها نه تنها نشاندهنده بحران نیروی کار در این بخش است، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت عمومی کشور به شمار میآید. شرایط دشوار اقتصادی، کمبود حمایتهای دولتی و ضعف در ساختارهای بهداشت و درمان، پزشکان و پرستاران را به ترک کشور و جستجوی فرصتهای بهتر در کشورهای دیگر واداشته است. این بحران در نظام سلامت کشور موجب کاهش کیفیت خدمات درمانی و افزایش فشار به کادر درمانی باقیمانده خواهد شد. از آنجا که در سیستمهای بهداشتی کارآمد، کیفیت مراقبتهای بهداشتی مستقیماً با تعداد و کیفیت نیروی انسانی مرتبط است، کاهش شدید کادر درمانی میتواند به بحرانهای بهداشتی و مشکلات جدی در تامین خدمات سلامت برای عموم مردم منتهی شود. این امر، به ویژه در شرایطی که مشکلات بهداشتی ناشی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در حال افزایش است، میتواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی به شمار آید. مهاجرت درونکشوری و کاهش مشارکت اجتماعی در کنار مهاجرتهای خارجی، باید به بحران مهاجرتهای درونکشوری نیز توجه کرد. آمارها نشان میدهند که “۳۱ هزار روستا فاقد سکنه هستند”، این نشاندهنده تخلیه تدریجی مناطق روستایی و محروم به سوی شهرها و حتی کشورهای دیگر است. مهاجرتهای درونکشوری به دلیل فقر، بیکاری و شرایط اقتصادی نامناسب، علاوه بر ایجاد مشکلات جدی در مدیریت منابع و خدمات شهری، به کاهش انسجام اجتماعی و افزایش نابرابریها در مناطق مختلف منجر میشود. زمانی که مردم از مناطق دورافتاده برای جستجوی آیندهای بهتر به شهرها یا خارج از کشور مهاجرت میکنند، این امر باعث تشدید شکافهای اجتماعی و اقتصادی میشود و در نهایت به افزایش احساس بیاعتمادی و نارضایتی نسبت به حاکمیت و نهادهای دولتی خواهد انجامید. کاهش سن مهاجرت: بحران اجتماعی و روانی جدی نگرانکنندهتر از همه، کاهش سن مهاجرت است. امروز دیگر تنها جوانان یا بزرگسالان به فکر مهاجرت نیستند؛ بلکه حتی کودکان و دانشآموزان نیز از کشور خارج میشوند. این پدیده، به وضوح نشاندهنده بحران عمیق اجتماعی است که نسلهای آینده ایران را تحت تأثیر قرار داده است. وقتی کودکان و نوجوانان بهجای تمرکز بر تحصیل در داخل کشور، به فکر مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر هستند، این امر به شدت نگرانکننده است. این مهاجرتهای زودهنگام نشاندهنده عدم اطمینان به آینده و کاهش انگیزههای رشد و پیشرفت در داخل کشور است. لزوم اصلاحات فوری و بنیادین در سیاستگذاریها وضعیت کنونی ایران، که مهاجرت به عنوان یک روند جمعی و شایع در تمامی اقشار اجتماعی و اقتصادی نمایان شده است، باید به عنوان یک بحران فوری و اساسی تلقی شود. این روندها تهدیدی جدی برای آینده کشور در ابعاد علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار میآید. اگر دولت و حاکمیت ایران در کوتاهمدت به این بحران پاسخ ندهند، ایران در آیندهای نه چندان دور با فروپاشی در بسیاری از زمینهها مواجه خواهد شد. بنابراین، تغییرات اساسی در سیاستگذاریها ضروری است. نهادهای حاکمیتی باید هرچه سریعتر به تقویت زیرساختهای علمی، اقتصادی و اجتماعی پرداخته و به حفظ نخبگان، کارآفرینان و نیروی کار ماهر در داخل کشور توجه ویژهای داشته باشند. شرایط معیشتی، شغلی و اجتماعی باید بهبود یابد تا مهاجرت به یک انتخاب غیرقابل قبول تبدیل شود، نه یک راهحل اجتنابناپذیر. در غیر این صورت، ایران با یک فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبهرو خواهد شد که نتیجه آن کاهش توانمندیهای داخلی و تضعیف جایگاه بینالمللی کشور است. ۲۰ سال خروج ۶ میلیون نفر از کشور، اکثراً تحصیلکرده و متخصص بر پایه داده های موجود در دو دهه گذشته، آمار مهاجرت ایرانیان نشان میدهد که مردان و زنان به طور تقریباً برابری از کشور مهاجرت کردهاند، اما در گروههای سنی و شغلی متفاوت. طبق آمارهای رسمی، بیش از ۶ میلیون ایرانی طی دو دهه اخیر از کشور مهاجرت کردهاند. از این میان، مردان سهم بیشتری از مهاجرتها را به خود اختصاص دادهاند و غالباً در گروههای سنی ۲۵ تا ۴۴ سال قرار دارند. در این میان، مهاجرت زنان، به ویژه زنان تحصیلکرده، افزایش چشمگیری داشته است و از بسیاری از مردان پیشی گرفته است. در این دوره، حدود ۴۰ درصد از مهاجران ایرانی دارای تحصیلات عالیه هستند و به کشورهای توسعهیافته مانند کانادا، آمریکا، آلمان، استرالیا و سوئد مهاجرت کردهاند. بسیاری از این مهاجران دارای تخصصهای فنی، پزشکی و علمی بودهاند و در واقع، با مهاجرت خود، ایران را از نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده خالی کردهاند. مهاجرت این افراد معمولاً به دو دلیل عمده بوده است: اول، شرایط اقتصادی نامناسب و عدم فرصتهای شغلی مناسب در داخل کشور و دوم، محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی. به طور خاص، بسیاری از افراد با تخصصهای برجسته در حوزههای پزشکی، مهندسی، علوم انسانی و فناوری اطلاعات، به دلیل عدم امکان رشد حرفهای و همچنین شرایط بهبود زندگی، کشورهای توسعهیافته را برای ادامه فعالیت خود انتخاب کردهاند. این مهاجرتها عمدتاً به کشورهای آمریکای شمالی، اروپای غربی و برخی کشورهای خاورمیانه مانند امارات و ترکیه صورت گرفته است. در حالی که برخی از این مهاجران در کشورهای مقصد به بازار کار و فرصتهای شغلی مناسب دست یافتهاند، برای ایران این خروج نیروی متخصص به معنای از دست رفتن سرمایه انسانی باارزش است که میتواند تبعات منفی در آینده اقتصادی و اجتماعی کشور داشته باشد. در چند سال اخیر، ۲۵ درصد از استادان دانشگاه مهاجرت کردهاند در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین میشوند که از مرتبه ضعیفتری برخوردارند. این باعث شده دانشگاه و دانشجو نزول پیدا کرده است. سیمایی صراف، وزیر علوم گفت: شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آنها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند. حسین سیمایی صراف وزیر علوم درباره کنترل مهاجرت دانشجویان گفت: مهاجرت عوامل مختلفی از جمله عوامل شغلی، اقتصادی، اجتماعی سیاسی دارد و ما همه عوامل را بررسی کرده و به آنها ضریب دادهایم و مشخص کردیم چرا و به چه دلیل کسانی مهاجرت میکنند و برخی حتی قصد بازگشت نیز ندارد. وی ادامه داد: این تاسف زمانی بیشتر میشود، که شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آنها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند. وزیر علوم افزود: این موضوع باعث میشود، همین طور دانشگاه نزول پیدا کرده و دانشجو هم به همین صورت است. وی ادامه داد: این موضوع خیلی جای تاسف دارد و عوامل آن هم شناسایی شده است یک عامل مهم آن عامل اقتصادی است که ما کارگروه خاص و ویژهای برای آن تعیین کردیم برای اینکه نگرانیهای اقتصادی از جمله مسکن برطرف شود. وی افزود: وقتی حقوق اساتید در دانشگاه همسایه ما آن طرف آب، بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و حقوق استاد تمام ما با ۵۰ پایه به سختی به هزار دلار میرسد، حالا فکر کنید یک استاد جوان که وارد دانشگاه میشود ۳۰۰ دلار میگیرد، ممکن است استاد تمام ما حال و انگیزه مهاجرت نداشته باشد اما این استاد جوان میخواهد زندگی تشکیل دهد، مسکن تهیه کند، ماشین بخرد، فرزندش را راهی مدرسه کند، با ۳۰۰ الی ۴۰۰ دلار نمیتواند زندگی کند آن وقت جاذبههای آن طرف فراوان بوده، طبیعتاً علاقهای نیز ندارد که مهاجرت کند اما برای معیشت مجبور است. وی درباره اینکه آیا میز اقتصاد میتواند کمک کننده باشد، گفت: میز اقتصاد آخرین تلاشهای ما است و به آن امیدوار هستیم علاوه بر بودجه رسمی منابع دیگری برای تامین این نقیصه میتوان پیدا کرد علاوه بر اینکه ما برای ارتباط با صنعت جدی میشویم و حداقل دانشگاههای صنعتی ما میتوانند پروژههای شرکتهای خصوصی و دولتی را جذب کنند، که هم باعث کمک به صنعت و هم باعث کمک مالی و معیشتی به دانشگاه میشوند که علاوه بر آن دانشگاه نیز ارتقا علمی هم پیدا میکند. وضعیت هولناک مهاجرت از ایران؛ استادان نخبه و درجه یک دانشگاه شریف رفتهاند دانشگاه صنعتی شریف تهران مقصد اول بسیاری از دانش آموزانی است که در کنکور، صاحب رتبه های برتر می شوند. به نوعی این دانشگاه از مهم ترین مراکز آموزش عالی کشور به شمار می آید که البته امروز از غصه مهاجرت استادان و دانش آموختگان خود، دردمند است. : محمدرضا هرمزی نژاد مدیر امور پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف، به این موضوع پرداخته که یکی از دلایل ثابت ماندن رتبه این دانشگاه در رتبه بندی جهانی موسسه تایمز مهاجرت استادان است. او می گوید: ما همواره تلاش میکنیم رتبه دانشگاه هر سال در رتبه بندی های جهانی بهبود پیدا کند؛ اما امسال در رتبه بندی تایمز رتبه ثابتی داشتیم. البته از این بابت خوشحال هستیم چرا که در این شرایط مالی، مشکلات بودجه و همچنین در وضعیتی که ما تعداد نسبتا زیادی از همکاران خود را به دلایل مختلف نداریم و این افراد مهاجرت کرده یا مرخصی های بدون حقوق گرفته اند، ثابت ماندن رشد علمی وضعیت بهتری است. کشورهای خارجی، استادان نخبه را جذب می کنند مدیر امور پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف در ادامه توضیحاتش به نکته مهمی اشاره می کند که باز غصه هایمان بیشتر می شود: استادانی که از دانشگاه صنعتی شریف مهاجرت دایم یا موقت می کنند، افرادی بسیار فعال از نظر پژوهشی به شمار می روند؛ چرا که کشورهای خارجی استادان درجه دوم و سوم را استخدام نمی کنند و دنبال استخدام نخبگان هستند. بنابراین ما همکاران بسیار برجسته ای را از همه دانشگاه ها از جمله دانشگاه صنعتی شریف به دلیل مهاجرت از دست دادیم و افرادی که ماندند چندین برابر تلاش می کنند تا وجهه و رتبه دانشگاه حفظ شود . مهاجرت به افراد ختم نمی شود اگر در سال های قبل، «مهاجرت» صرفا به افراد ختم می شد، اما حالا شرایط کاملا متفاوت است. امروز مهاجرت شرکت ها، فناوری و سرمایه نیز گریبان کشور را گرفته است. معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت ۲۶ مرداد از همین موضوع خبر داده است: شرکتهای دانشبنیانی که در کشور تأسیس میشوند، به دلایل مختلف از جمله فراهم نبودن شرایط مناسب برای فعالیت، به کشورهای دیگر، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس منتقل میشوند. این روند مهاجرت شرکتها حتی از مهاجرت افراد نیز خطرناکتر است. مهاجرت تودهای ایرانی ها طبق آمارها رسمی در دو دهه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. اما آنچه از نگاه رئیس اتاق بازرگانی تهران نگران کنندهتر است، مهاجرت تودهای ایرانیان است. ؛ آنچه امروز موضوع مهاجرت را به یک دغدغه ملی و مسئله اجتماعی و اقتصادی بدل کرده است، از نگاه محمود نجفی عرب رئیس اتاق بازرگانی تهران ، اوج گرفتن و موج گسترده مهاجرت و تمایل به مهاجرت از کشور است؛ نکته ای که مرکز استراتژیک ریاست جمهوری در گزارشی از آن به عنوان « ورود به فاز مهاجرت عام» یا « مهاجرت توده وار» یاد کرده است. اتفاقی که می تواند تبعات منفی جدی برای جامعه و فرآیند رشد و توسعه کشور به همراه داشته باشد. امروز در سمینار مهاجرت در اتاق بازرگانی تهران، نجفی عرب گفت: طبق آمارها در ده سال اخیر به صورت متوسط سالانه 27 هزار ایرانی اقامت کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکا را اخذ کرده اند و براساس گزارش رصدخانه مهاجرت ایران، در سال 1401 حدود 65 هزار نفر از کشور مهاجرت کرده اند در شرایطی که در نظرسنجی همین سال این مرکز بیش از 60 درصد ایرانی ها تمایل به مهاجرت دارند؛ عددی که واقعا درد آور است و نشان می دهد سطح حس تعلق به کشور به شدت کاهش یافته است. اما چرا به چنین روزی گرفتار شده ایم که درصد بالایی از جمعیت کشور تحقق رویاهایشان را در سرزمین های دیگر جستجو می کنند؟ پاسخ به این سوال به به گفته نجفی عرب ، عوامل متعددی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر میگردد. ولی ریشه اصلی آن را به اعتقاد من باید در کاهش شدید اعتماد اجتماعی و سقوط سرمایه اجتماعی دنبال کرد. او افزود: اگر روزی بیشتر شاهد مهاجرت دانشجویان و نخبگان علمی برای تحصیل به کشورهای دیگر بودیم حالا می بینیم از ورزشکاران مدال آور و فعالان استارت آپی گرفته تا کارمندان و کارگران آروزی مهاجرت دارند و حتی بسیاری از خانواده از کودکی فرزندانشان را در مدارس خارج از کشور می فرستند. نجفی عرب ادامه داد: طبق آمار سازمان نظام پزشکی تعداد گواهی گوداستندینگ از حدود 750 نفر در سال 1397 به 6 هزار نفر در سال 1401 افزایش یافته است؛ اتفاقی که اثرات منفی شدید خود را در سال های آینده با کمبود پزشک، داروساز و به خصوص پرستار نشان خواهد داد. او ادامه داد: به صورت کلی تهیشدن کسب و کارها از سرمایههای انسانی و نیروی کار جوان و خلاق به ویژه در در اکوسیستم فناوری و مشاغل تخصصی و فنی، زنگ خطری جدی برای اقتصاد و رشد و توسعه کشور محسوب می شود زیرا یکی از پتانسیل ها و پشتوانه های اصلی اقتصاد ایران در سال های گذشته نیروی کار و سرمایه انسانی بوده است که در حال خدشه دار شدن است. اگر تا چند سال پیش با تعداد بالای جوانان فعال در شرکت های استارت آپی رو به رو بودیم حالا می بینیم که بسیاری از این شرکت ها به دنبال نیروهای توانمند می گردند زیرا در دو، سه سال گذشته بیش از 2 هزار ویزای استارت آپی و کارآفرینی به مقصد کشورهای توسعه یافته و حتی کشورهای همسایه، برای جوانان ایرانیان صادر شده است. خروج ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه ایرانیان رییس اتاق تهران ادامه داد: در کنار از دست دادن سرمایه های انسانی و جوانان خلاق و نیروی کار متاسفانه در سال های گذشته ما با موج بزرگی از خروج سرمایه و مهاجرت فعالان اقتصادی، مدیران و کارآفرینان هم مواجه شده ایم که این موضوع هم صدمات جبران ناپذیری به همراه داشته است؛ آن هم در حالی که کشور بیش از هر زمان دیگری تشنه جذب سرمایه گذاری است. طبق گزارش بانک مرکزی در طول 20 سال گذشته که در 12 سال آن میانگین نرخ سرمایه گذاری منفی بوده است، حداقل 200 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است؛ عددی که طبق برنامه هفتم توسعه معادل نیاز کشور برای رسیدن به رشد 8 درصدی در یک سال است. در واقع در چند سال گذشته وضعیت شتاب خروج سرمایه و افزایش استهلاک سرمایه به مراتب تندتر از ورود سرمایه بوده است. ناامنی تا نااطمینانی اقتصادی اما دلایل اصلی خروج گسترده سرمایه از کشور و کوچ کارآفرینان و فعالان اقتصادی چیست؟ مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در بخشی از یک پژوهش دو عامل «نااطمینانی» و «ناامنی» اقتصادی را مهم ترین دلایل مهاجرت کارآفرینان و فعالان استارت آپی عنوان کرده و نوشته است:« تحریمهای اقتصادی، تورم شدید، تغییر نرخ ارز، ناامنی و پیشبینیناپذیری نظام اقتصادی، بهصرفه نبودن تولید، بروکراسی پیچیده و بیثباتی در سیاست داخلی و خارجی و در مقابل جذاب بودن محیط سرمایهگذاری و ثبات کشور مقصد مهم ترین دلایل علاقه به مهاجرت در بین کارآفرینان و استارت آپی ها است.» در این شرایط به گفته نجفی عرب، در این زمینه از هرکار دستوری و ایذایی باید خودداری کرد و اتفاقا با تقویت سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و بهبود شرایطکسب و کار؛ امیدآفرین بود. او ادامه داد: در شرایط کنونی ما معتقدیم برای مدیریت مسئله مهاجرت نیروی انسانی و فعالان اقتصادی و کسب و کارها ضرورت دارد تغییر انگاره حاکمیت از بخش خصوصی و جامعه رخ دهد. رئیس اتاق تهران گفت: ضرورت دارد سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به نحوی تنظیم شود که ضمن تضمین معیشت شایسته، مردم بتوانند به کار و زندگی خود در جامعه دلبستگی و نسبت به آتیه خود و فرزندانشان امید پیدا کنند. در غیر این صورت و در فقدان امید به فردای بهتر، نیروی کار نیز به عنوان بخشی از جامعه، دچار احساس بینقشی و بیتفاوتی شده و روند مهاجرت به شکل «توده وار» افزایش خواهد یافت و سرمایه اجتماعی حاکمیت دچار استهلاک بیشتر می شود. او افزود: همچنین در سطح فعالان اقتصادی و کارآفرینان هم نیاز به تغییر نگاه و پارادیم جدی است. باید به فعالان بخش خصوصی مانند «سرمایه ملی» نگریسته شود و زمینه فعالیت آن ها و بهبود فضا و محیط کسب و کار به وجود بیاید نه اینکه با اقتصاد دولتی و دستوری انگیزه های سرمایه گذاری و رشد و توسعه خشکانده شود. نجفی عرب معتقد است: اگر در جهت تغییر الگوی حکمرانی قدم برداریم و به جای پافشاری بر راه های رفته بی حاصل به الگوهای جهانی پیشرفت و توسعه که با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان همخوانی دارند. او گفت: می توانیم به مسیر درست برگردیم و شاهد رشد شدید حس تعلق و کاهش موج مهاجرت و خروج سرمایه از کشور باشیم. فراموش نکنیم که کشورما بیش از هر زمان دیگری به اصلاح شرایط اقتصادی و توسعه اقتصادی نیازمند است و دو ابزار مهم این موضوع نیروی انسانی و سرمایه است. رئیس اتاق تهران افزود: امروز نه تنها با برنامه ریزی و ایجاد انگیزه و بسترسازی نیاز است باید جلوی گسترش موج مهاجرت را بگیریم و افراد به خصوص جوانان را به کار و کارآفرینی در کشور تشویق کنیم بلکه باید با روی گشاده و فضاسازی مناسب از ایرانیان مهاجر هم بخواهیم که به کشور بازگردند و دانش و سرمایه خود را در اختیار رشد و توسعه ایران عزیزمان قرار دهند. از یاد نبریم که کشورهایی مانند ژاپن و کره بعد از جنگ جهانی و جنگ داخلی بخش مهمی از سرمایه های لازم برای توسعه و اجرای سیاست های جدید توسعه در کشورشان را با دعوت از ژاپنی و کره ای های مهاجر به بازگشت به کشورشان تامین کردند و کشور چین هم بعد از اجرای سیاست درهای باز اولین موج جذب سرمایه خود را از طریق چینی های مهاجر جذب کرد. او ادامه داد: در چهار دهه گذشته ما تنها تا حدودی در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و دوران اصلاحات و کمی هم بعد از امضای برجام در جذب و بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور موفق عمل کردیم و جا دارد دولت مسعود پزشکیان که شعار اصلی خود را بر وفاق ملی استوار کرده در این زمینه گام های جدی بردارد. مهاجرت، چه بر سرکسبوکارها میآورد؟ «علی ربیعی» دستیار اجتماعی رئیسجمهوری با بیان اینکه تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال رسیده است، علل تمایل به مهاجرت را در نسلهای جدید با نسلهای قدیم متفاوت دانست و گفت: پیشتر مهاجرت با انگیزه جذب سرمایه انجام میشد و ایرانیِ مهاجر با این سرمایه برمیگشت، اما امروز مهاجرت راه فرار قلمداد میشود. ماه پیش سمینار «بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها» توسط معاونت اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در سالن اجتماعات اتاق بازرگانی برگزار شد. سن مهاجرت به کمتر از ۱۸ سال رسیده است «علی ربیعی» دستیار اجتماعی رئیس جمهوری در ابتدای این سمینار به رویکردهای گوناگونی که درخصوص مهاجرت وجود دارد اشاره کرد و «انکار»، «توطئهانگاری» و «ابراز نگرانی غیرفعال» را رویکردهای نادرست در زمینه مهاجرت دانست. وی با بیان اینکه رویکرد «واقعبینی فعال» که به واکنش منجر میشود، رویکرد درست در زمینه مهاجرت است، بر در پیش گرفتن رویکرد واقعبینی فعال درباره مهاجرت تاکید کرد و گفت: برای این موضوع به گونهشناسی مهاجرت نیاز داریم. دستیار اجتماعی رئیسجمهوری، مهاجرت منابع انسانی را گونهای از مهاجرت دانست که در سالهای اخیر، دستخوش تغییر شده بهگونهای که میل به مهاجرت به سنین پایینتر از ۱۸ سال گسترش یافته است و ما باید علت اصلی مهاجرت را در نسلهای جدید بررسی کنیم. ربیعی: میل به مهاجرت به سنین پایینتر از ۱۸ سال گسترش پیدا کرده و باید علت اصلی مهاجرت را در نسلهای جدید بررسی کنیم ربیعی با مقایسه مهاجرت نسل جدید و مهاجران دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ گفت: در آن دوره، افراد از کشور خارج میشدند و پس از اینکه سرمایهای برای زندگی جمع میکردند به کشور باز میگشتند اما در دوره جدید، گویی با نگاهی غضبناک به پشت سر، مهاجرت صورت میگیرد. وی به مهاجرت در دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: مهاجرت فرآیندی طبیعی در کشورهاست. به عنوان مثال، ژاپنیها پس از جنگ جهانی با مهاجرت، انتقال دانش و صنعت را به کشور خود داشتند و در پیشرفت ژاپن نقش ایفا کردند. تجربه کرهجنوبی نیز تجربه مشابهی است. «مهاجران ترک با حضور در آلمان، اقدام مشابهی را برای ترکیه انجام دادند و تجربه هند نیز نشان از پیوستگی مهاجران با کشور خود دارد. همچنین چین نیز بخشی از توسعه خود را مدیون مهاجرانی است که به کشور بازگشتند.» ربیعی افزود: ما باید کاری کنیم که رفتن از ایران بر اساس اصل ناامیدی نباشد و سیاستگذاری باید در همین جا انجام شود. وی، گونه دیگر مهاجرت را «مهاجرت شرکتها» بیان کرد و گفت: خروج شرکتها از کشور بهطور ویژه در استارتاپها و شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات(IT) شدت گرفته و این در حالی است که در نسل جدید، تمایل به اشتغال در این زمینه قابل توجه است و همین موضوع، به نوعی بیکاری و به دنبال آن، مهاجرت را تشدید میکند. ربیعی در ادامه درباره مهاجران گفت: به مساله مهاجران با هیجان نگاه میشود؛ نوع نگاه صاحبان کسبوکار و نوع نگاه عموم جامعه به موضوع پناهندگان متفاوت بوده و لازم است به تناسب منطقی بین این دو برسیم. ضرورت تغییر انگاره حاکمیت از بخش خصوصی و جامعه «در شرایط کنونی معتقدیم برای مدیریت مساله مهاجرت نیروی انسانی، فعالان اقتصادی و کسبوکارها ضرورت دارد انگاره حاکمیت از بخش خصوصی و جامعه دچار تغییر شود. در گام نخست ضرورت دارد سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بهگونهای تنظیم شود که ضمن تضمین معیشت شایسته، مردم بتوانند به کار و زندگی خود در جامعه دلبستگی و نسبت به آینده خود و فرزندانشان امید پیدا کنند. در غیر این صورت و در فقدان امید به فردای بهتر، نیروی کار نیز به عنوان بخشی از جامعه، دچار احساس بینقشی و بیتفاوتی شده و روند مهاجرت به شکل «تودهوار» افزایش خواهد یافت و سرمایه اجتماعی حاکمیت دچار استهلاک بیشتر میشود.» «باید به فعالان بخش خصوصی مانند «سرمایه ملی» نگریسته شود و زمینه فعالیت آنها و بهبود فضا و محیط کسبوکار به وجود بیاید نه اینکه با اقتصاد دولتی و دستوری انگیزههای سرمایهگذاری و رشد و توسعه خشکانده شود. معتقدم اگر به جای پافشاری بر راههای رفته بیحاصل، به الگوهای جهانی پیشرفت و توسعه که با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان همخوانی دارند توجه کنیم، میتوانیم به مسیر درست برگردیم و شاهد رشد شدید حس تعلق و کاهش موج مهاجرت و خروج سرمایه از کشور باشیم. فراموش نکنیم که کشورمان بیش از هر زمان دیگری به اصلاح شرایط اقتصادی و توسعه اقتصادی نیازمند بوده و دو ابزار مهم این موضوع «نیروی انسانی» و «سرمایه» است.» در چهار دهه گذشته ما فقط تا اندازهای در دوران اصلاحات و کمی هم بعد از امضای برجام در جذب و بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور موفق عمل کردیمرئیس اتاق بازرگانی تهران تاکید کرد: امروز نهتنها با برنامهریزی و ایجاد انگیزه و بسترسازی نیاز است جلوی گسترش موج مهاجرت را بگیریم و افراد بهویژه جوانان را به کار و کارآفرینی در کشور تشویق کنیم بلکه باید با روی گشاده و فضاسازی مناسب، از ایرانیان مهاجر نیز بخواهیم به کشور بازگردند و دانش و سرمایه خود را در اختیار رشد و توسعه ایران قرار دهند. «از یاد نبریم که کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی بعد از جنگ جهانی و جنگ داخلی بخش مهمی از سرمایههای لازم برای توسعه و اجرای سیاستهای جدید توسعه در کشورشان را با دعوت از ژاپنی و کرهایهای مهاجر به بازگشت به کشورشان تامین کردند و چین نیز بعد از اجرای سیاست درهای باز، نخستین موج جذب سرمایه خود را از طریق چینیهای مهاجر جذب کرد. در چهار دهه گذشته ما فقط تا اندازهای در دوران اصلاحات و کمی هم بعد از امضای برجام در جذب و بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور موفق عمل کردیم و جا دارد دولت چهاردهم که شعار اصلی خود را بر وفاق ملی استوار کرده در این زمینه گامهای جدی بردارد.» ضرورت توجه به عوامل روانشناختی و اقتصادی مهاجرت در این سمنار، موضوع مهاجرت در چند پنل مورد واکاوی قرار گرفت. در یکی از این پنلها با رویکرد کسب و کار با موضوع «مروری بر وضعیت و پیامدهای مهاجرت کارفرمایان و نیروی کار(از و به) ایران» «مازیار نوربخش» رئیس کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق تهران بود که در سخنرانی خود وضعیت، دلایل و آثار مهاجرت نخبگان در حوزه فناوری اطلاعات را مورد بررسی قرار داد. سخنران دوم این پنل «علی نقیب» رئیس کمیسیون بهبود محیط کسب و کار و رفع موانع تولید بود که وضعیت، دلایل و آثار مهاجرت کارگران ساده و نیمهماهر در بخش صنعت را مورد بررسی قرار داد. وی گفت: در خصوص مهاجرت، لازم است ریشههای روانشناختی و روانشناسی مساله نیز بررسی شود. افراد با وجود توانمندی و استعداد و با وجود اینکه دارای فکر و ایده هستند، گویی همه درها را به روی خود بسته میبینند و قصد خروج از کشور را دارند. این موضوعی است که در ردههای مختلف شغلی دیده میشود و در واقع تصمیم به مهاجرت نه به دلایل مادی بلکه به دلایل انگیزشی و روانی انجام میشود. رئیس کمیسیون بهبود محیط کسبوکار: در واقع تصمیم به مهاجرت نه به دلایل مادی بلکه به دلایل انگیزشی و روانی انجام میشودنقیب تاکید کرد: متأسفانه بسیار دیده میشود که این افراد پس از مهاجرت، دچار سرخوردگی میشوند. بنابراین پیشنهاد میشود جنبههای روانشناسی و روانشناختی مهاجرت مورد مطالعه قرار گیرد زیرا این موج مهاجرت باعث از دست رفتن رشد اقتصادی کشور و نیز توسعه نیافتن کشورها میشود. علاوه بر این، وزارت کار میتواند در حوزه قوانین و وزارت اقتصاد در حوزه تسهیلگری موانع کارآفرینی را حذف و به رشد و توسعه شرکتها کمک کنند. زنگ خطر مهاجرت بنگاههای اقتصادی «مهدی صادقی» نایب رئیس هیات مدیره اتاق تهران نیز به عنوان دیگر سخنران این پنل، با عنوان «بررسی وضعیت، دلایل و آثار مهاجرت کارفرمایان و صاحبان کسبوکار» گفت: پدیده مهاجرات، تابع عرضه و تقاضاست. در یک طرف عرضه و در طرف دیگر تقاضا وجود دارد و اینجا با یکدیگر مواجه میشوند و اگر نتوانند نیازهای یکدیگر را برطرف کنند به کشور دیگری منتقل میشوند. شاهدیم که در کشور، خروج نیروی تحصیلکرده ماهر که در بخش ICT فعالیت میکنند، افزایش یافته است. وی افزود: زنگ خطر امروز، مهاجرت بنگاههای اقتصادی است. وقتی بنگاهها به دنبال مهاجرت به کشورهای اطراف هستند، به عبارت دیگر باید در حکمرانی توسعه صنعتی بازنگری کنیم. چالشها و دلایلی که کارفرمایان و صاحبان کسبوکار را متمایل به مهاجرت میکند، در مواردی مانند بیثباتی اقتصادی، ناکارآمدی نهادی، تحریمهای یکجانبه اقتصادی و جذابیت کشورهای مقصد است. به گفته نایب رئیس اتاق بازرگانی تهران، آمار اقتصادی مهاجرت کارفرمایان و کسبوکارها موجب کاهش تولید و سرمایهگذاری داخلی، افزایش نرخ بیکاری، کاهش درآمدهای ارزی و مالیاتی و نیز وابستگی به واردات خواهد شد. مقایسه شاخصهای کسبوکار و همچنین مواردی مانند نرخ مالیات بر شرکتها، آزادی اقتصادی و نوآوری اقتصادی در کشورهای منطقه مانند عمان و ترکیه بستر مناسبتری را برای کسبوکارها در مقایسه با ایران فراهم کرده است. این در حالی است که ایران در تولید علم در منطقه پیشتاز است، اما نتوانستیم در تجاریسازی علم، موفق عمل کنیم. بر همین اساس پیشنهاد میشود اقداماتی برای ثباتبخشی به اقتصاد، اصلاح نهادی، حمایت از صنایع داخلی و بهبود تعاملات بینالمللی انجام شود. آمار مهاجرت و بازگشت نخبگان شفافتر از گذشته میشود قائم مقام بنیاد ملی نخبگان گفت: با تقویت و ماموریت جدید مرکز رصد و پایش نخبگان در بنیاد، آمار مهاجرت و بازگشت نخبگان شفافتر از گذشته میشود. سعید خدایگان قائم مقام بنیاد ملی نخبگان درباره فعالیت رصدخانه مهاجرت که حدود یکسالی است در بنیاد ملی نخبگان آغاز به کار کرده است، اظهار کرد: برنامه ویژه ای برای تقویت رصدخانه مستقر در بنیاد ملی نخبگان در دستور کار داریم تا با یک مأموریت جدید کار خود را ادامه دهد. قائم مقام بنیاد ملی نخبگان افزود: اساس رصد، داده است و ما برای پایش شرایط نخبگان نیاز به حجم زیادی از دادهها داریم تا این دادهها را نداشته باشیم حتی برنامه ریزی برای جامعه نخبگانی سخت خواهد شد. خدایگان خاطرنشان کرد: برنامه ویژه ای برای توسعه رصدخانه و یا مرکز پایش و رصد نخبگان با همکاری دستگاههای مختلف داریم که انشاالله در آینده نزدیک به این هدف برسیم. وی یکی از لازمههای کار بنیاد ملی نخبگان در بخش برنامه ریزی و اثرگذاری در جامعه نخبگانی را اطلاع از آمار و شرایط آنها عنوان کرد و گفت: ما باید آمار نخبگان را داشته باشیم اینکه چند درصد مهاجرت کرده اند و یا به کشور بازگشته اند تا بتوانیم برنامه ریزی درست و دقیقی برای آنها داشته باشیم. قائم مقام بنیاد ملی نخبگان با تاکید بر ارتقای مرکز رصد و پایش نخبگان در دوره جدید بیان کرد: با دسترسی به دادهها و تحلیل آنها، نتیجه به اطلاع مردم خواهد رسید. در خصوص آمار مربوط به مهاجرت نخبگان واقعیت کتمان کردنی نیست.
خدایگان درباره فعالیت این رصدخانه تاکنون گفت: دادههایی که تاکنون به دست آمده به دلیل اینکه از یک سری کانالهای محدودی جمع آوری شده، دقیق نیست و تا زمانی که به دادهها و جامعه آماری دقیق دست نیابیم، شاید نتوانیم به درستی اظهار نظر کنیم.