صفحه اول
نریمان صالح- در حمله رژیم صهیونیستی به ایران در عملکرد تلآویو ترس و واهمه از قدرت نظامی و سطح پاسخگویی ایران و بازدارندگی بالای کشورمان به وضوح مشهود بود. ژیم صهیونیستی به دنبال دستاوردسازی و فرار از فشار افکار عمومی داخلی سرزمینهای اشغالی است و به همین جهت به این جمعبندی رسید که کاری نمایشی و ظاهری انجام دهد. اقدام رژیم صهیونیستی بزدلانه و بدون دستاورد بود و حمله به مناطقی از خاک ایران با پاسخ سامانه دفاعی چندلایه پدافندی ما همراه بود و هیچ دستاورد موثری نداشت و یا موشک ها از بین رفته است یا به هدف های بی اهمیت برخورد کرده است. در نتیجه عملکرد مناسب سامانه یکپارچه پدافند کشور حملات انجام شده خسارت زیادی برجای نگذاشته است. از نشانههای مهم ناکامی اقدام رژیم صهیونیستی، مثبت شدن شاخص بازار سرمایه و ارز بوده است، اسرائیل و رسانه های همسو با آن، در تلاش هستند حمله اخیر را بزرگ و موفق نشان دهند ؛ این یک امر طبیعی و قابل انتظار است و بیشتر جنبه مصرف داخلی دارد. آنچه رخ داده مهم است که چیزی جز یک عملیات محدود نظامی با هدف سیاسی و پیوست تبلیغاتی نبوده است و در مجموع، می توان انتظار داشت که دور اخیر تنش بین ایران و اسرائیل به پایان رسیده باشد مگر این که با رویدادهای غیرقابل پیش بینی مواجه شویم. رژیم صهیونیستی حمله خود به ایران را به ویژه علیه برخی پایگاههای نظامی کشورمان انجام داد. این حمله را در چند سطح میتوان مورد بررسی قرار داد.صهیونیستها در جنگ با سطوح مختلف محور مقاومت قرار دارند. سطحی نزدیک با حماس و حزبالله در نوار غزه و لبنان و سطوحی دورتر و متوسط در تقابل با یمن و نیروهای مقاومت در عراق و در سطح بالاتر با ایران که در این حیطه با توجه به قدرت و همچنین سطح بازدارندگی تهران سعی میکند کمتر با جمهوری اسلامی تقابل داشته باشد. برخی این تهاجم را محدود عنوان کردهاند و آنرا به درخواست آمریکا از رژیم برای عدم انجام عملیات گسترده وصل کردند اما نکتهای که بسیاری نیز بدان اشاره دارند از احتیاط تلآویو برای عدم گسترش جنگ حکایت دارد که این موضوع بیشتر به بازدارندگی بالای ایران و قدرت موشکی آن باز میگردد که صهیونیستها در دو عملیات وعده صادق یک و دو آن را تجربه کردهاند. موضوعی که ایران در آن نشان داد واهمهای از پاسخ به اسرائیل ندارد؛ بنابراین رژیم صهیونیستی برای اجتناب از پاسخ ارتقاءیافته ایران ناگزیر از دست زدن به حمله محدودتری بوده است؛ وگرنه در لبنان و نوار غزه به خوبی میتوان دید که این رژیم اینگونه دست به عصا راه نمیرود و سعی در ویرانهسازی در این دو منطقه دارد. درواقع بر فرض محدودیت که صهیونیستها از مشارکت گسترده تجهیزات خود در این عملیات علیه کشورمان سخن میگویند و آن را رد میکنند، محدودیتی هم اگر بوده است، سطح بالای بازدارندگی و واهمه از پاسخ ایران این محدودیت را ایجاد کرده است. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی بیش از خود حمله به عملیات روانی نسبت به آن میاندیشیده است. تلآویو سعی کرد با بازوهای رسانهای خود در داخل رژیم و میان ضدانقلاب و همچنین رسانههای غربی سطح این حمله را به طور روانی بالا ببرد. این در شرایطی است که اخبار منتشر شده از بازخوردهای این عملیات به خوبی نشان میدهد که در داخل رژیم نارضایتی و ناامیدی به وجود آمد و رسانههای ضدانقلاب نیز نتوانستند ابعاد این حمله را بزرگ جلوه دهند. رسانههای غربی نیز چندان فضا را برای بزرگنمایی بیش از حد مناسب ندیدند تا در پازل رژیم صهیونیستی بازی کنند. همچنین کارشناسان مطرح میکنند که رژیم صهیونیستی از رویارویی مستقیم با ایران همواره اجتناب کرده است و چشم به اقدامات تروریستی و خرابکاری که در آن مهارت یافته، دوخته است و سعی دارد که سطح تقابل رو در رو را کاهش داده و در مقابل قدرتی مانند ایران به اقدامات تروریستی و خرابکارانه مالوف خود بازگردد. از این روست که سعی میکند از تقابل جدی با ایران که سطح تنازع را گسترش میدهد به جد خودداری کند.