گزارش
میراندا غفوری آزرم- عدالت آموزشی یکی از اصول آرمانی و از جمله اهداف نظام آموزشی است که همواره در سخن مسئولان دستگاه تعلیم و تربیت بر لزوم تحقق آن تاکید شده است. علی رغم تأکیدات همیشگی بر لزوم تحقق عدالت آموزشی و تربیتی، برخی از کارشناسان نظام آموزشی معتقدند مسیر اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اگرچه در مسیر تحقق عدالت است؛ اما موانع، پیچیدگیهای مسیر و تصمیمات غلط و سلیقهای برخی مسئولان راه را برای تحقق عدالت طولانیتر میکند. در حالی که اجرای سند تحول در دولت سیزدهم رشد چشمگیری داشته است با این حال روزمرگیهای ستادی و ادارات کل در شهرها و شهرستانها از موانع بروکراتیک موجود برای رسیدن به اهداف سند تحول بوده است. بر اساس متن سند تحول، شورای عالی آموزش و پرورش لازم است در دورههای ده ساله سند را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده و در صورت لزوم برای تغییر متن یا محتوای سند اقدام کند. به همین جهت شاید در برخی از موارد بازنگری در خصوص ابعادی از سند تحول که هنوز اجرایی نشده و یا به تازگی به اجرا در آمده است؛ کمی زود باشد. همچنین طبیعی است برای بازنگری در سند تحول نمیتوان مجدداً تنها از همان گروه تدوین کنندگان سند استفاده کرد. بازنگری در سند حتی اگر ضروری باشد؛ نیازمند کارشناسانی جوانی است که از نیازمندیهای روز نظام تعلیم و تربیت آگاه بوده و با شیوههای پیاده سازی سند تحول در کف مدارس آشنا و در این زمینه کار کرده باشند. منتقدان بر این موضوع تاکید دارند که اعضای کمیته بازنگری در سند تحول، همان مولفین آن هستند و قرار هم نیست جز برخی تغییرات سطحی کار دیگری برای سند انجام دهند. بازنگری در سند تحول که پس از یک دوره ده ساله این روزها در شورای عالی آموزش و پرورش در حال بررسی است؛ منتقدانی دارد. منتقدان بر این موضوع تاکید دارند که اعضای کمیته بازنگری در سند همان مولفین آن هستند و قرار هم نیست جز برخی تغییرات سطحی کار دیگری برای سند انجام دهند. به اعتقاد برخی کارشناسان، اعضای کمیته بازنگری در سند تحول تنها به دنبال اعمال برخی تغییرات کوچک و بی اهمیت هستند تا تنها به مسئولان بالاتر گزارش عملکردی از اقدامات خود بدهند و در واقع قصد ندارند تغییر خاصی در سند برای اصلاح آن ایجاد کنند. این در حالی است که عدم پیشرفت قطعی در برخی از مؤلفههای سند تحول و عدم وجود شاخصهای مناسب برای سنجش میزان پیشرفت برخی دیگر از مؤلفههای سند، نشان میدهد بازنگری در سند تحول باید جدی تر مورد بحث کارشناسان مسئول قرار گیرد. یکی از مهمترین مؤلفهها که نیازمند تعریف چند شاخص دقیق است؛ موضوع عدالت آموزشی است. نسخه ترمیمی سند تحول بنیادین نظام آموزشی تصویب شد وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه با نگاه ویژه دولت باید گام های اساسی برداریم، گفت: نسخه ترمیمی سند تحول بنیادین نظام آموزشی با اصلاحات شورای راهبری این سند تصویب شد. علیرضا کاظمی در نشست شورای عالی آموزش و پرورش با تأکید بر ارتقای جایگاه این شورا اظهار داشت: از سیاست ها و اولویت های آموزش و پرورش در دوره کنونی، ارتقای جایگاه این شوراست که رئیسجمهور نیز بر این امر تاکید دارد. وی ادامه داد: پس از برگزاری نشست شورای عالی با حضور رئیس جمهور؛ اقدامات خوبی صورت گرفت و متعاقب آن، تصمیم بر این شد که مدارس کانکسی، سنگی، کلاس های با تراکم بیش از ۳۵ نفر و مدارس با سرانه زیر ۳ متر جمع آوری و در موارد خاص بهبود یا اصلاح شود.در همین راستا طرحی ساختارمند با عنوان نهضت محرومیت زدایی از فضاهای آموزشی آماده و تدوین شد که اکنون در دولت در حال بررسی است. وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: قرار است با تشکیل ستاد ملی و کشوری و با ایجاد نقشه اجرایی و زمانبندی شده دستاوردهای مهمی در بهبود کاستی های فضای آموزشی بدست آید. کاظمی با تأکید بر اینکه ظرفیت های زیادی از طرف دولت ایجاد شده است، بیان کرد: با توجه به نگاه ویژه دولت به وزارت آموزش و پرورش باید گام های اساسی برداریم و امید است در این مسیر، مجلس شورای اسلامی نیز با همراهی همیشگی خود سهم این وزارتخانه را از بودجه عمومی افزایش دهد. به گفته وی، باید از ظرفیت های قوه مقننه نیز در بهبود و ارتقای جایگاه آموزش و پرورش بهره گرفت. زیرا این قوه در ایجاد زیر ساخت های پایدار در قوانین برنامه و سالانه نقش مهمی دارد. وزیر آموزش و پرورش همچنین از مصوبه این شورا خبر داد و گفت: نسخه ترمیمی سند تحول بنیادین با اصلاحات شورای راهبری سند تحول تصویب شد. کاظمی با اشاره به اینکه در خصوص رویکردهای آموزش و پرورش مسیری غیر از شورای عالی دنبال نخواهیم کرد، پیشنهاد داد تا با رایزنی، ادامه کار در این زمینه به شورای عالی آموزش و پرورش تفویض شود و یا در اولویت اول بررسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار بگیرد. تحقق عدالت آموزشی نیازمند تعریف شاخصهای دقیق است در «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» که کلمه عدالت بارها در آن آمده است، بسط و گسترش عدالت آموزشی از راهبردهای اصلی است و توسعه آموزشوپرورش باکیفیت برای تمامی گروههای هدف تبیین شده است. رویکرد محوری این سند راهبردی، عدالت تربیتی است. در سند تحول، واژه تربیت با تعریف «فرایند تعاملی زمینهساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متربیان، بهصورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی، بهمنظور هدایت ایشان در مسیر آمادهشدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد» معنا شده است. یعنی لازمه عدالت تحقق مجموعهای از فعالیتهای آموزشی و پرورشی رایج است که به تقویت مهارتها و توانمندیهای فرد و شایستگیهای او در تمام ساحتهای وجودی اش کمک میکند. در حقیقت عدالت تربیتی عدالتی است که به تربیت در همه ساحتهای ششگانه زیستی بدنی، علمی فناوری، زیباییشناختی هنری، اجتماعی سیاسی، اعتقادی اخلاقی و اقتصادی وجودی انسان بپردازد. تعریف عدالت آموزشی در تعریفی جامع، عدالت آموزشی عبارت است از یک فرایند، نه یک برونداد که: الف) به دنبال توزیع یا بازتوزیع منابع، فرصتها و امکانات است؛ ب) ریشهها و عوامل محدودیتهای تربیتی و ناعدالتیهای تربیتی را به چالش میکشد؛ ج) به دنبال تقویت تواناییهای افراد است تا بتوانند با کشف استعدادهای خویش به خودمختاری برسند؛ د) با استفاده از جلب رضایت همه افراد از طریق توزیع امکانات تربیتی، نوعی مشارکت اجتماعی داوطلبانه بین افراد به وجود میآورد . دستهبندی عدالت آموزشی عدالت یا افقی است یا عمودی. عدالت افقی در آموزش یعنی تعداد صندلی، کلاس، معلم و ســایر امکانات آموزشی که هم شهر و هم روســتا باید داشته باشند. اما در عدالت عمودی، تفاوتهای بین افراد مدنظر اســت. عدالت افقی را رفتار برابر بــا برابرها میدانند و عدالت عمودی را رفتار نابرابر. عدالت افقی پیشنیاز عدالت عمودی و وسیلهای برای کمرنگکردن بیعدالتی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در بیرون مدرســه است که زمینه ایجاد عدالت آموزشی را فراهم میکند. اما عدالت عمودی این است که موقعیت چه کسی میتواند یا باید اصلاح شود. در واقع، عدالت عمودی ضمانت گروههای خاص (محرومان، معلولان، اقلیتها و عشایر) را در دسترســی به منابع (تدریس ویژه و باکیفیت، توزیع ســرانه، منابع انسانی و منابع کالبدی مدرسه) دارد . راهکارهای افزایش عدالت آموزشی برای کسب عدالت آموزشی در متون علمی راهکارهای متفاوتی مطرح شدهاند. تأمین و گسترش برابری فرصتها و عدالت آموزشی شامل توزیع معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، آگاهکردن برنامهریزان نســبت به اهمیت و نتایج برابری فرصتهای آموزشــی و عدالت آموزشی و حذف کلیشههای جنسیتی از برنامههای درســی میشود. اولویتدادن به تربیت نیروی انســانی بومی، ایجاد انگیزه در معلمان بــرای خدمت در مناطق محروم، توزیع متناسب معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، گسترش مدرسههای دخترانه سطوح بالاتر در مناطق محروم، افزایش ســرانه دانشآموزان مناطق محروم، فراهمکردن امکانات برای رفع محرومیت آموزشی نیز از راهکارهای افزایش عدالت آموزشی است . عدالت آموزشی را میتوان برابری در برخورداری از این شرایط دانست: - از نقطهنظر دسترسی یا برخورداری آموزشی؛ در این زمینه، نسبت ثبتنامکنندگان به کل جمعیت لازمالتعلیم، محو بیسوادی و نفی تبعیض برای طبقات گوناگون مدنظر است. - منابعی که برای درونداد در اختیار نظام آموزشی قرار گرفتهاند؛ این منابع میتوانند شامل هزینه سرانه، برنامهها، متون و روشهای آموزشی، امکانات کمکآموزشی و... باشند. - عملکرد نظام آموزشی؛ عملکرد نظام آموزشی را میتوان همان تعهد نظام آموزشی به جامعه تلقی کرد که در میزان گذر از یک دوره به دوره دیگر، افت تحصیلی، بسندگی محتوا و متون آموزشی با نیاز فرد و جامعه، و... بروز میکند . تحقق عدالت آموزشی در محیطهای آموزشی زمانی عدالت تحقق مییابد که یادگیرندگان از طریق دروندادها و فرایندها در مدرسه، بتوانند اهداف علمی، اعتقادی، اجتماعی و آموزشی را کسب کنند. فراهمکردن فرصتهای برابر و عادلانه آموزشی جزئی از عدالت آموزشی است و رسیدن به عدالت آموزشی برای تمام جوامعی که آموزشوپرورش را یک جزء مهم در زندگی افراد میدانند، امری اصلی به شمار میرود. برای دستیابی به عدالت آموزشی و بهرهمندی کلیه یادگیرندگان از منابع، بدون درنظرگرفتن طبقه اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، نژاد، قومیت، زبان، مذهب و خانواده، باید توزیع منابع به شکل عادلانه و با توجه به شرایط کلیه یادگیرندگان انجام شود. برای رسیدن به این مهم و دستیابی عادلانه به فرصتهای آموزشی، لازم است منابع انسانی کارآمد و ماهر در همه مناطق توزیع شوند. همچنین، در توزیع و تخصیص منابع همه یادگیرندگان باید نیازها و شرایط آنها در نظر گرفته شوند . اگـر عدالت اجتماعی (آموزشی) به واسطه برابری فرصتها و خـدمات آموزشـی به دست آید، نیاز است مقرراتی برای روشهایی که این فرصتها را بـرای همـه مدرسـان قابـل دسترسـی و دستیابی، قابلپذیرش و سـازگاری کردهاند و آنـان را در انتخـاب مطالـب موردنیاز و نحـوه یادگیری تقویت میکند، وضع شود . بازنگری در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش عدالت تربیتی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بوده و با هدف تحقق شجره طیبه اجرا میشود. برای تحقق عدالت باید به همه ابعاد وجودی انسان در کنار هم توجه شود؛ به نحوی که از طریق رشد متعادل و متوازن، هیچ بُعدی به دلیل حاکمیت ابعاد دیگر فراموش نشده باشد. عدالت تربیتی زمانی محقق میشود که عدالت آموزشی و فرصت یادگیری برای رشد همهجانبه مخاطب فراهم باشد. اگر نظام آموزشوپرورش بتواند این فرصت یادگیری را ایجاد کند و یک انسان چندبعدی تربیت کند، میتوان گفت عادلانه برخورد کردهاست. اما اگر در هر بُعدی کم بگذارد، به انسان بیعدالتی شده، زیرا اجازه رشد همهجانبه از او گرفته شده است. پرداخت به مساله عدالت در حیطه راهبردها و در حیطه راهکارها ناظر به این مساله است که مسئله عدالت از مسائل مهم در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. در مسئله عدالت هم همانند سایر مسائل و موضوعات مطرح در سند شاخص مشخصی نداریم و مسئله دیگر این است که عدالت یک موضوع یکپارچه است که باید در همه ارکان و عرصهها همچون حوزه تربیت معلم یا کتاب درسی خود را نشان دهد. عدالت آموزشی چطور محقق میشود؟ یک مدرس دانشگاه و متخصص مدیریت آموزشی، معتقد است، برای تحقق عدالت آموزشی باید فرصت برابر آموزشی متناسب با توان و ظرفیت هر دانشآموز ایجاد شود. کیومرث امجدیان ، با بیان اینکه عدالت به معنای ایجاد فرصت برابر است تا هرکسی به تناسب توان و ظرفیت خود از آن بهره گیرد، درباره اهمیت تحقق عدالت آموزشی در آموزش و پرورش، اظهار کرد: عدالت به معنی «برابری» صرف نیست. وی با اشاره به اینکه سه رویکرد در زمینه تحقق عدالت آموزشی وجود دارد، توضیح داد: یک رویکرد «مساوات گرایانه» است؛ به این معنا که همه باید به طور مساوی بدون توجه به تفاوتهایشان امکانات دریافت کنند. یک رویکرد «نخبه گرایی و خاص گرایی» است که طبق این رویکرد باید کاملا به افراد با استعداد به طور خاص توجه کرد. رویکرد دیگر رویکرد «واقع گرایانه» است که در این رویکرد درستی ایجاد فرصت برابر مورد توجه قرار میگیرد. بر این اساس برای افرادی که توان و ظرفیت بیشتری دارند باید امکان بیشتری متناسب با توان فراهم کرد. این متخصص حوزه آموزش، به تفاوتهای جغرافیایی در تحقق عدالت آموزشی اشاره کرد و توضیح داد: تفاوتهای جغرافیایی، روستایی و شهری را باید در زمینه تحقق عدالت آموزشی در نظر گرفت. باید متناسب با توان و ظرفیت دانشآموزان برایشان فرصت برابر ایجاد شود تا این دانشآموزان بتوانند زندگی بهتری داشته و از آموزش متناسب و با کیفیتی برخوردار شوند. امجدیان با بیان اینکه در زمینه عدالت آموزشی باید دو نوع عدالت یعنی عدالت کمیتی و عدالت کیفیتی محقق شوند، توضیح داد: عدالت کمیتی به این معناست که فرصت و امکان آموزش برای همه دانشآموزان فراهم شود، به طوری که همه از مدرسه و کتاب و معلم برخوردار باشند اما عدالت کیفیتی به این معناست که تفاوتهای دانشآموزان باید روشن شود و همه دانشآموزان از معلم خوب و باسواد و توانمند بهرهمند باشند. توزیع معلمان توانمند در سطح کشور باید عادلانه باشد نه اینکه معلمان خوب در برخی مناطق و در مدارس خاص متمرکز شوند. وی تصریح کرد: برای مثال مدارس غیرانتفاعی ممکن است در دوره ابتدایی معلم کارآمد نداشته باشند چون عمدتا جوان بدون تخصص هستند اما در متوسطه دوم، مدارس غیر انتفاعی برای حفظ برند خود، معلمان متخصص با حقوق بالا را به خدمت میگیرند و از طرف دیگر خانوادهها نیز برای اینکه فرزندانشان به فرصت بهتر تحصیلی و شغلی دست یابند، برای رفتن فرزند به این مدارس هزینه میکنند اما در عمده مدارس عادی دولتی این شرایط نیست. این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه برای تحقق عدالت آموزشی باید اقوام مختلف در مناطق جغرافیایی مختلف را مورد توجه قرار دهیم، افزود: فضای آموزشی دانشآموز روستایی با یک دانشآموز محصل در منطقهای برخوردار یکی نیست. چه بسا دانشآموز عشایری زیر چادر و دانش آموز شهری در بهترین مدرسه غیر انتفاعی درس میخواند، لذا این تفاوتها باعث تبعیض میشود. این متخصص مدیریت آموزشی تحقق عدالت در جامعه را یکی از کارکردهای مهم آموزش و پرورش دانست و عنوان کرد: آموزش و پرورش ایجاد شده است تا عدالت را در جامعه ایجاد کند. یکی از زمینههای اصلی تحرک اجتماعی در جامعه آموزش و پرورش است. شما در یک روستا درس میخوانید اما از طریق تحصیلات به مدارج علمی میرسید و نهایتا تحرک اجتماعی پیدا میکنید. بنابراین آموزش و پرورش بسترساز این تحرک اجتماعی شده است. بنابراین جمله که میگویند آموزش و پرورش میتواند تولید فقر کند به این معناست که وقتی صاحبان پول امکانات بهتری برای خود فراهم کنند، عدالت به مخاطره میافتد و آموزش و پرورش نیز برای همان قشر خاص باکیفیت میشود؛ این افراد هستند که رشتههای خوب در دانشگاههای خوب قبول میشوند، به مناصب اجرایی خوب کشور دست مییابند و و نهایتا از نظر مالی مجدد رشد میکنند. وی افزود: بعضا دانش آموزان مناطق کم برخوردار فقط میخواهند زودتر به اشتغال برسند چراکه میبینند تحصیل هم امکان دستیابی به شغل را برای آنها ایجاد نکرده است و تحصیل را رها میکنند در حالی که در سند تحول بنیادین آمده است به هر دانش آموز باید یک حرفه آموزش داده شود، به گونهای که این دانش آموز در هر دوره تحصیلی که از آموزش و پرورش خارج شود، بتواند در یک زمنیه حرفهای کار کند. با این حال ما فقط محفوظات را به دانشآموزان یاد دادهایم. امجدیان با اشاره به اینکه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۴ بار «عدالت» یا به تنهایی و یا با ترکیبات دیگر عنوان شده است، یادآور شد: ما چقدر به عدالت توجه کردیم؟. اساس تحقق عدالت آموزشی در آموزش و پرورش وابسته به مدیریت آموزش و پرورش است. تحقق عدالت آموزشی نیاز به سار و کار درست دارد. باید در توزیع منابع به مدارس، عدالت داشت. برای مثال برای دادن سرانه آموزشی به مدارس فقط کمیت دانش آموزان را در نظر نگیریم و به شاخصهای دیگر نیز توجه کنیم چه بسا مدرسهای در منطقه محروم و مخروبه ولو اینکه تعداد دانش آموزان کمتری داشته باشد نیازمند سرانه بیشتری است. این مدرس دانشگاه، معلم را اولین عنصر نظام آموزشی عنوان کرد و ادامه داد: معلم بیانگیزه آمادگی برای حضور در مدرسه ندارد. بعضا معلمان برای تامین معیشت در کنار معلمی، چند شغل دیگر هم دارند. بنابراین نباید از توجه به این عنصر برای تحقق عدالت آموزشی و افزایش کیفیت آموزشی غافل شد. وی در عین حال تاکید کرد: من مخالف خاصگرایی نیستم اما موافقش هم نیستم. به این معنا که مدارس خاص برای دانش آموزان خاص فراهم شود تا یک فرصت آموزشی در حد توان و ظرفیت این دانشآموزان ایجاد شود، خوب است اما ساز و کار این امر مهم است؛ سازو کاری که به طور دقیق و عادلانه استعداد را بسنجد اما در شرایطی که ساز و کار گزینش و تشخیص دانش آموزان خاص و با استعداد درست نباشد، خاص گرایی نیز به نفع برخی افراد میشود. امجدیان از اهمیت ایجاد پته آموزشی (نوعی اعتبار برای داشتن حق انتخاب مدرسه) برای دانش آموزان یاد کرد و افزود: باید به هر دانش آموز ایرانی متمکن و غیر متمکن، پته آموزشی دهیم. اینگونه دانش آموز متمکن هزینه تحصیل اضافه بر آن پته را خودش پرداخت میکند و دولت هزینه اضافه بر آن پته را برای دانش آموز غیر متمکن میپردازد. تا زمانی که برای آموزش و پرورش هزینه نشود نمیتوان انتظار داشت فرهنگ جامعه غنی باشد. سند تحول بنیادین آموزشوپرورش چیست؟ سند تحویل بنیادین نقشه راه توسعه سرمایه انسانی کشور است. این سند برنامهای برای تمامی نهادها و دستاندرکاران فعال در آموزشوپرورش است. با این سند، حرکتها و اقدامات افراد مسئول در بخش اخبار آموزشوپرورش سمتوسویی دقیق و مشخص میگیرد. باتوجهبه اهداف انقلاب اسلامی و لزوم توسعه همهجانبه در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و... لزوم تربیت چنین نسلی، بیشازپیش احساس میشود. از همین رو است که دستاندرکاران آموزشوپرورش در کشور اقدام به تهیه و تنظیم این سند کردهاند. این سند با استفاده از سایر اسناد موجود و با سرلوحه قراردادن ارزشها و اهداف انقلاب تهیه شده است. تهیهکنندگان این سند بهخوبی از کمیها و کاستیهای تلاشهای گذشته آگاه هستند. آنها میدانند خروجی آموزشوپرورش پاسخگوی نیازها و خواستههای جامعه و جمهوری اسلامی نبوده است. به همین خاطر با علم بر این موضوع و برای جبران ضعفهای گذشته اقدام به طراحی این سند کردهاند. سند تحول بنیادین راه رسیدن ایران به رتبههای برتر اقتصاد، علم و فناوری در منطقه را نشان میدهد. این هدف در کنار تبدیلشدن ایران به کشوری الهامبخش برای جهان اسلام و دارای روابط حسنه با دنیا محقق میشود. طرح تدوین این سند با تصویب شورایعالی آموزشوپرورش در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. گروه بزرگی از کارشناسان و پژوهشگران با همراهی صاحبنظران حوزه و دانشگاه و جمعی از مدیران و کارشناسان آموزشوپرورش، این سند را تدوین کردند. آنها دیدگاههای امام راحل (ره) و نظرات رهبری را مبنای تدوین این سند قرار دادند. اهداف سند تحول بنیادین سند تحول بنیادین اهداف مختلف و ارزشمندی را دنبال میکند. این اهداف هم در سطح خرد و هم در سطح کلان، زمینهساز تحولات مهم و چشمگیری میشوند: انسانهایی نمونه و معیار برای ایران اسلامی؛ انسانهایی با ویژگیهایی مثل: اعتقاد به خداوند بزرگ، صلحجو و عدالتخواه، ایثارگر، وطندوست، ماهر و کارآفرین و... ؛ ارتقای نظام تعلیموتربیت در همه سطوح و در همه اشکالش (رسمی، عمومی و خانواده) از جمله بهترین مدارس تهران؛ گسترش عدالت آموزشی و تربیتی به شکلی جامع؛ برقراری یک نظام اثربخش مدیریت منابع انسانی؛ افزایش مشارکت عمومی بهویژه خانوادهها در ارتقا نظام تعلیموتربیت رسمی عمومی؛ پیشرفت در نظام برنامهریزی آموزشی، اداری، مالی و زیرساختهای مرتبط؛ افزایش اثربخشی و کارایی در تعلیموتربیت رسمی عمومی کشور؛ کسب جایگاه نخست آموزش و تربیت در منطقه و جهان اسلام و بهبود مستمر این جایگاه در سطح جهان؛ ساحتهای ششگانه سند تحول بنیادین امر آموزش و تربیت، امر خطیری است که اجرای درست آن به افراد دلسوز، مسئول و دغدغهمند احتیاج دارد. معمولاً در هر جامعهای بهترین انسانهای آن جامعه مسئولیت آموزش و تربیت را برعهده میگیرند. در کشور ما نیز مربیان و آموزشگران بعد از کسب امتیازهای لازم و عبور از فیلترهای مختلف، عهدهدار این مسئولیت در مدارس و لیست بهترین هنرستانهای دخترانه و پسرانه میشوند. با وجود این، بالابودن سطح دانش، بیان شیوا و... تنها امتیازهای لازم برای آموزش و مربیگری نیست. آموزشگران و مروجان تعلیموتربیت باید نگاهی همهجانبه به آموزشهای خود داشته باشند. آنها باید آموزشهای خود را باتوجهبه همه ابعاد وجودی انسان و در راستای اهداف راهبردی کشور ارائه کنند. ساحتهای ششگانه سند تحول بنیادین، یک راهنما برای ارائه آموزشهای همهجانبه است. این ساحتها عبارتاند از: 1- ساحت تربیت دینی در این ساحت باید از طریق ارتباط با خداوند، ابعاد معنوی را پرورش داد و دیگران را به دین و اخلاق دعوت کرد. دین اسلام را بهصورت آزادانه و آگاهانه پذیرفت. انسان با رسیدن به خودشناسی و دیگرشناسی، بهتر به نیازها و محدودیتهای خود پاسخ دهد. با تلاش مستمر، دین و اخلاق در همه ابعاد فردی و اجتماعی بروز پیدا کند. 2- ساحت تربیتی اقتصادی در این ساحت با شناخت جایگاه اقتصادی خود و جامعه، معاش و زندگی اقتصادی محقق میشود. مسائل اقتصادی خود و جامعه در بستر فرهنگی، تاریخی و اجتماعی فهمیده میشود. با تلاش فردی و جمعی عوامل فساد، فقر و تبعیض کنار زده میشود و رشد اقتصادی به دست میآید. 3- ساحت تربیتی علمی از تجارب گذاشته برای بهرهگیری در حوزه علوم و فناوری استفاده میشود. با خلاقیت و نوآوری در یافتههای علمی و فناورانه، پیشرفتهای مختلفی حاصل میشود. با برنامهریزی و اجرای فعالیت علمی و پژوهشی، آینده مطلوب شکل میگیرد. درک طبیعت و استفاده آگاهانه از آن در فعالیتهای علمی که پیشرفت و توسعه را به همراه دارد. 4- ساحت تربیتی اجتماعی در این ساحت آداب، رسوم، هنجارها و ارزشها حفظ و اصلاح میشود. موقعیت اجتماعی و سیاسی فرد و جامعه بهدرستی شناخته میشود و با تحولات روز برخوردی خردمندانه صورت میگیرد. روابط سازندهای با دیگران و بر اساس صفاتی همچون احسان، انصاف، خیرخواهی و... برقرار میشود. برای تشکیل و حفظ خانواده بهعنوان یک نهاد ضروری تلاش میشود. با نهادهای دولتی، مدنی و سیاسی ارتباط شایستهای برقرار میشود. همچنین فرد برای کسب شایستگیهایی همچون مسئولیتپذیری، رعایت قانون، مشارکت اجتماعی و... تربیت میشود. فرهنگ و تمدن اسلامی دوباره شناخته میشود. 5- ساحت تربیت بدنی در این ساحت به نیازهای جسمی و روانی پاسخ درست و مسئولانه داده میشود. به طور مستمر برای حفظ سلامت بهداشت جسمی، روانی و رشد آن تلاش میشود. از سبک زندگی انتخابی خود و پیامدهای آن برای خود و دیگران آگاهی کسب میشود. اقدامات مؤثری برای رشد سلامت و ایمنی افراد انجام میشود. حفاظت از محیط زیست و احترام به طبیعت موردتوجه قرار میگیرد. 6- ساحت تربیت هنری در این ساحت، پدیدهها و هدف اتفاقات هستی درک میشود و به شناخت از خود و جهان هستی میرسیم. پدیدههای آشکار و پنهان طبیعت، رمزگشایی میشود. زیباییهای آفرینش بهعنوان جلوهای از کمال الهی درک میشود. از تخیل برای خلق آثار هنری در سطح ملی و جهانی استفاده میشود. خلاصه سند تحول بنیادین سند تحول بنیادین در هشت فصل تهیه و تنظیم شده است: فصل اول- کلیات فصل دوم- بیانیه ارزشها فصل سوم- بیانیه مأموریت فصل چهارم- چشمانداز فصل پنجم- هدفهای کلان فصل ششم - راهبردهای کلان فصل هفتم - هدفهای عملیاتی و راهکارها فصل هشتم - چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین این سند در سال 1390 به امضای رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت، محمود احمدینژاد رسید. شما میتوانید از اینجا متن کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را بخوانید. حجم بیشتر سند تحول بنیادین آموزشوپرورش به فصل هفتم، یعنی هدفهای عملیاتی و راهکارها اختصاصدادهشده است. در این فصل 23 هدف عملیاتی عنوان شده که برای عملیشدن هرکدام راهکارهای مختلفی آمده است. این هدفهای عملیاتی متمرکز بر موضوعات مختلفی هستند: تربیت انسانهای نمونه برای ایران اسلامی؛ تربیت و آداب اسلامی، تقویت اعتقاد و التزام به ارزشهای انقلاب؛ ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب هماهنگ با نظام تعلیموتربیت رسمی عمومی؛ تقویت بنیان خانواده و افزایش تواناییهای آن در ایفای نقش تربیتی؛ بسط و گسترش عدالت آموزشی و با کیفیت مناسب؛ ایجاد تنوع در محیطهای یادگیری؛ تقویت نقش مدرسه بهعنوان یکی از کانونهای پیشرفت محلی؛ افزایش مشارکت نظام تعلیموتربیت در عرصههای مختلفی دینی، فرهنگی و اجتماعی و در سطح محلی و ملی؛ تقویت مشارکت عناصر سهیم و مؤثر و بخش عمومی و غیردولتی در تعلیموتربیت؛ بهبود جایگاه اجتماعی و حرفهای منابع انسانی با تأکید بر جایگاه بالای معلمان؛ نگاهی دوباره به سیاستها و اصول حاکم بر برنامة درسی تربیت معلم؛ تأمین رفاه و جبران خدمات مطابق با جایگاه فرهنگیان باتوجهبه لزوم تماموقتشدن آنها؛ افزایش نقش شوراهای آموزشوپرورش مدارس، مناطق و استان در تقویت فعالیتهای تربیتی؛ ساخت و متناسبسازی فضاهای آموزشی و تربیتی با درنظرگرفتن نیازهای بخشهای مختلف؛ توجه ویژه به علوم انسانی بر اساس مبانی دینی در چارچوب نظام اسلامی؛ ایجاد تنوع در خدمات و فرصتهای آموزشی و تربیتی هماهنگ با نیازهای جامعه و برای شکوفایی استعداد دانشآموزان؛ بهبود سطح کیفی تعلیموتربیت با استفاده از فناوریهای جدید؛ نوآوری و تغییر در نظام تعلیموتربیت رسمی عمومی به شکلی پویا و بالنده؛ بنانهادن نظام سنجش و تضمین کیفیت در تعلیموتربیت رسمی و عمومی؛ مدیریت هدفمند منابع مالی، متناسب با نیازهای تعلیموتربیت رسمی و عمومی؛ نگاهی دوباره به ساختارها، رویهها و روشها؛ بهبود مستمر نظام مدیریت و راهبری آموزش و تربیت در نظام تعلیموتربیت رسمی؛ تقویت ظرفیتهای پژوهش و نوآوری تجربیات تربیتی بومی؛ در فصل هشتم و پایانی، سطوح مختلف اجرایی سند تحول بنیادین و دستگاههای مسئول معرفی میشود. در بخش اول، سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در بخش دوم، دستگاههای برنامهریز و اجراکننده سند معرفی میشوند. در این بخش، شورای عالی آموزشوپرورش، وزارت آموزشوپرورش و رسانه ملی از جمله دستگاههای مسئول هستند. در بخش سوم نیز چگونگی ترمیم و بهروزرسانی سند تشریح میشود. برایناساس، سند تحول بنیادین آموزشوپرورش برای ترمیم، باید در بازههای زمانی پنجساله مورد کار کارشناسی قرار بگیرد. اهداف، ارزشها و راهبردهای این سند میتواند چراغ راهی برای تمامی دستاندرکاران امر تربیت باشد. بااینحال نباید فراموش کرد، این سند وقتی ارزش پیدا میکند که دستورات آن بهدرستی و بادقت اجرا شود؛ ما بتوانیم تأثیر سیاستگذاریهای کارشناسان و نخبگان تعلیموتربیت را در سطوح مختلف مشاهده کنیم. اکنون که در سالهای نزدیک به 1404 هستیم، باید این سؤال را پرسید که تا چه حد اهداف و سیاستهای آمده در این سند محقق شده است؟ آیا عملکرد افراد و دستگاههای مسئول بر اساس معیارها و سنجههای آمده در این سند، نمره قبولی را میگیرد؟ اقداماتی برای ایجاد عدالت آموزشی شکاف آموزشی طی سالیان متمادی عمیق شدهاست و ترمیم آن نیاز به برنامههای جامع و عزم جدی دارد. در این رابطه وزارت آموزش و پرورش اقداماتی را برای برقراری عدالت آموزشی در دستور کار خود قرار دادهاست، مسئولان این وزارتخانه معتقدند که با پیشرفت این اقدامات میتوانند عدالت آموزشی را برقرار کنند. سال گذشته بود که صادق ستاریفر، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش گفت: «یکی از مهمترین برنامههای تحول، برقراری عدالت تربیتی و نصیب آموزشی برابر بوده که برای رسیدن به این هدف مهم و راهبردی، بیش از ۲۰ برنامه در وزارتخانه در حال اجرا است.» ستاریفر که تصویب و اجرای ضریب تأثیر قطعی امتحانات پایانی دوره متوسطه دوم نظری در پذیرش دانشگاهها را یکی از این برنامهها میداند، اظهار میدارد: «موضوع ساماندهی کنکور سراسری و کاهش اثرات منفی آن بر نظام آموزش عمومی کشور، از اوایل دهه ۹۰، چندینبار مطرح بوده و حتی دوبار در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید، اما اجرا نشد. در دولت سیزدهم، اما موضوع اعتلای نظام تعلیم و تربیت عمومی و کاهش آثار زیانبار کنکور و مؤسسههای کنکوری به طور جدی در دستور کار قرار گرفت و برای نخستینبار در تاریخ کشور، ۴۰درصد تأثیر قطعی یا نتایج امتحانات نهایی پایه دوازدهم سال ۱۴۰۲ در نظر گرفته شد. نخستین و مهمترین تأثیر این مصوبه احیای مدرسه و اجرای برنامه درس ملی به معنای واقعی آن بود. تأثیر دوم و بسیار مهم اجرای این مصوبه، گسترش عدالت آموزشی و توزیع عادلانه فرصتهای راهیابی به دانشگاههای معتبر کشور در کل جامعه دانشآموزی همه مناطق کشور است. خوشبختانه اجرای این مصوبه، باعث افزایش سهم ۷۰ درصد دانشآموزان استانهای محروم از صندلیهای دانشگاههای برتر کشور شد.» او ادامه میدهد: «از سوی دیگر تصویب معافیت دانشآموزان ممتاز دهکهای ۱ تا ۴ از پرداخت شهریه ورود به مدارس تیزهوشان در دستور کار قرار گرفت و به این ترتیب سهم این دانشآموزان از مدارس سمپاد تا ۴۵ درصد افزایش یافت.» این مقام مسئول به اقدامات دیگری که در وزارتخانه در حال اجراست نیز اشاره میکند و میگوید: «طی دو سال اخیر، حدود ۶ هزار مدرسه با ظرفیت بیش از ۲۳ هزار کلاس درس تکمیل و ساختهشده که همه اینها دولتی هستند، این یعنی به طور متوسط هر روز کاری بهطور متوسط هشت مدرسه در کشور ساخته شده که بسیار حائز اهمیت است. در کنار آن شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل سراسر کشور و جذب بیش از ۶۰ هزار نفر از آنها به برقراری عدالت آموزشی کمک کردهاست.» به گفته ستاریفر ارتقای کیفیت و تقویت مدارس دولتی نیز مدنظر قرار گرفته است. او در این رابطه میگوید: «همانطور که میدانید مهمترین عنصر کیفیت در نظام آموزشی کشور، معلم و مدیریت مدرسه است. در این راستا، بیش از ۱۵ فعالیت تحولآفرین شروعشده که مهمترین آنها عبارتند از؛ اصلاح فرایند شناسایی، جذب و پذیرش معلمان جدید، تقویت دانشگاه فرهنگیان و افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت پذیرش این دانشگاه، تصویب آزمون اختصاصی تربیت معلم در کنکور سراسری و اجرای آن از سال ۱۴۰۳ و دیگر اقداماتی که همه و همه در راستای برقراری عدالت آموزشی انجام شده است.» او در پایان تأکید میکند: «احیای سهمیه تربیت معلم ویژه مناطق عشایری و پیشبینی سهمیه ۲ هزار نفر دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی جاری و هزار نفر سهمیه استخدامی از طریق ماده ۲۸ برای مدارس عشایری و مرزی در آزمون اخیر استخدامی نیز از دیگر اقدامات وزارت آموزش و پرورش در حوزه عدالت آموزشی و تربیتی است.» آنطور که گفته میشود اقداماتی در جهت برقرار عدالت آموزشی در حال انجام است، اما نتیجه آن برای دانشآموزان و خانوادههایشان محسوس نبوده و نیست. امید است با تداوم برنامهریزیهای مؤثر و اقدامات ویژه در جهت برقراری عدالت آموزش، روز به روز شکاف عمیق آموزشی که میان قشر ضعیف و غنی جامعه شکل گرفته است، کمتر و کمتر شود تا همه محصلان بتوانند از یک آموزش دقیق، کافی و باکیفیت بهرهمند شوند. از طرفی باید مسئولان کشور مجاب شوند که فرزندان و نوههایشان را در مدارس دولتی ثبتنام کنند، در این صورت بهبود وضعیت آموزش در این مدارس عادی با سرعت بیشتری انجام خواهد شد و و آن وقت امیدی به حل مشکلات در این زمینه وجود دارد، حتی اگر این امید اندک باشد.