روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۵ مهر - شماره 4694

گامهایی برای توسعه اجتماعی

 فرید علومی- توسعه اجتماعی دارای ابعاد گوناگونی میباشد که برنامه ریزی و عنایت به آنها موجبات رشد همه جانبه را در جامعه فراهم می آورد.  اندیشمندان مختلف در حوزه جامعه شناسی به این مطلب اذعان دارند که بدون در نظر گرفتن مولفه هایی مانند کیفیت آموزشی ، تامین اجتماعی ، بهداشت ، شرایط کاری مناسب ، احترام به انسان ، آزادی و... صحبت کردن از توسعه امری بی فایده خواهد بود . این مقولات همان مولفه های توسعۀ اجتماعی به شمار میروند . باید گفت  گام نهادن در مسیر توسعه و بهبود وضعیت زندگی انسانی منوط به توجه و برنامه ریزی در حوزه مسائل اجتماعی می باشد و بدون آن ادعای توسعه یافتگی امری باطل و بی ثمر خواهد بود.
مفهوم تغییر توأم با رشد همواره به اشکال گوناگون موردتوجه اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است ولی توجه اختصاصی به مفهوم توسعه و برنامه ریزی جهت نیل به توسعه یافتگی از قرن بیستم تبدیل به هدفی ارزشمند برای اکثر کشورهای جهان شد که در راستای رسیدن به شاخصهای آن نامه ریزی توسعه صورت گرفته است این توجه از بعد از جنگ جهانی دوم و نیاز به بازسازی ویرانیهای ناشی از جنگ, همچنین استقلال کشورهای مستعمره سابق شدت بیشتری یافت. برنامه ریزی ابتدا در کشور شوروی سابق انجام می شد که به دلیل موفقیت آمیز بودن آن سایر کشورها کم وبیش اقدام به تدوین برنامه جامع و متمرکز (همراه با مداخله گسترده دولت در تمامی وسایل تولید کالا و خدمات) نمودند. کشور ایران با آغاز نخستین تجربه برنامه ریزی در سال 1948 از پیشگامان این امر محسوب می شود. در این راستا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چندینبرنامه توسعه به اجرا درآمده است.
توسعه اجتماعی از دیدگاههای متفاوت معناهای مختلفی را داراست از جمله: گذر از جامعه سنتی به صنعتی یا مدرن از طریق تقسیم کار که در نظر دورکیم مطرح بود و دیگرانی که آنرا به معنی سرمایه اجتماعی، هویت انسانی، عقلانیت ارتباطی، اعتماد، انسان بودن و غیره می‌گرفتند. در ایران این مفهوم با شاخص‌های هویت و اعتماد اجتماعی بیشتر مدنظر بوده است.
توسعه اجتماعی در سال ۱۹۹۵ به معنی مبارزه با فقر مطرح شد که مسئولیت اصلی مقابله با فقر به عهده دولت‌های ملی و نظارت آن بر عهده اجتماع بین‌المللی گذاشته شده بود. این نظارت در بیانیه ژنو بر رعایت حقوق بشر، بخشودگی بدهیهای خارجی کشورهای فقیر، تجارت خارجی کشورها، سرمایه‌گذاری در بخش‌های اجتماعی و نقش بانک جهانی تاکید داشت. شاخص‌های توسعه نیز عبارت بودند از: دسترسی به خدمات آموزشی، درصد جمعیت با سواد، طول عمر، میزان مرگ و میر نوزادان، سوء تغذیه و تغذیه مناسب، سطح بهداشت و کنترل بیماریها، مسکن مناسب، برابری زن و مرد و … مهمترین موضوع از این نظر توسعه انسانی و آنهم در عمل به معنی مقابله با فقر و نابرابری است که باید با سیاست‌گذاریهای اجتماعی تامین شود.
توسعه اجتماعی با تقسیم حیات اجتماعی به چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خاص‌تر شده است و مؤلفه‎های آن حول انسجام و یگانگی از هویت و استقلال نسبی و منطق درونی خاصی برخوردار شده است. عدم توجه به دو عامل انسجام و یگانگی به صورت آسیب‌های اجتماعی، طراوت و شادابی حیات اجتماعی را تهدید می‌کند.
کانون بحث توسعه اجتماعی اجتماع جامعه‌ای  است، که مطابق آن همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مطمع نظر است چه در سطح خرد و کلان و چه از نظر جنبه‌های عینی و ذهنی.
توسعه اجتماعی مستلزم شناخت هستی شناسی اجتماعی یعنی وضعیتی که اکنون در آن قرار داریم و هدف شناسی اجتماعی که وضعیت مطلوب را ترسیم می‌کند و بسیار هنجاری است، و سرانجام امکان شناسی است که به مقدورات و محدودیت‌هایی اشاره دارد که در گذار از وضعیت موجود به مطلوب با آنها روبرو هستیم.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه