گزارش
شفیع طهماسب- عضویت ایران در بریکس موجب شده تا گمانه زنیها در باب فرصتها و چالشهای احتمالی تهران از هم صدایی با روسیه و چین افزایش یابد، به باور ناظران عضویت در این نهاد به ایران فرصت میدهد تا به گونهای از تحریمهای غرب رها شود هرچند تهران در حوزه تبادل ارز و فروش منابع خود به دلار با مانعی جدی روبرو خواهد شد. چهاردهمین اجلاس سران کشورهای عضو گروه بریکس از تاریخ 22 تا 24 اکتبر (اول تا سوم آبان) سال جاری در شهر کازان روسیه برگزار خواهد شد. دیروز رئیسکل بانک مرکزی در حاشیه اجلاس روسای بانک مرکزی کشورهای عضو گروه بریکس در مسکو با دکتر الویرا نابیولینا رئیس بانک مرکزی روسیه ملاقات کرد. در این دیدار دو طرف، درباره تقویت همکاریهای پولی و بانکی دوکشور به رایزنی و گفتوگو پرداختند. گروه بریکس یا قدرتهای اقتصادی نوظهور هماکنون درحال گسترش چندجانبه از نظر شمار اعضا و به لحاظ نفوذ جهانی است. این گروه در سال 2009 تاسیس شد. روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی اعضای موسس آن هستند و جمهوری اسلامی ایران، مصر، امارات متحده عربی و اتیوپی سال 2024 به گروه بریکس ملحق شدند و چندین کشور دیگر از قبیل ترکیه و سوریه نیز خواهان عضویت در آن هستند. هماکنون 40 درصد از منابع مالی جهان، 25 درصد تجارت جهانی و 35.6 درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای عضو گروه بریکس است. در سال 2014 بریکس با ایجاد بانکی با نام «بانک توسعه جدید» که هدف آن تزریق نقدینگی و تامین منابع مالی برای زیرساختها و پروژههای اقتصادهای نوظهور بود. استفاده از ارزهای محلی، راهکار فرزین برای کاهش سلطه دلار رییسکل بانک مرکزی کشورمان 14 تیرماه در کنکره مالی روسیه از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای کمک به ایجاد نهاد مالی مشترک میان کشورهای عضو گروه بریکس خبر داد و گفت: ایجاد نهادی مشابه FATF در میان کشورهای عضو بریکس فرصت بسیار خوبی برای توسعه همکاریهای بانکی میان کشورهای عضو است. فرزین همچنین تاکید کرد: استفاده از ارزهای محلی میان کشورهای عضو گروه بریکس در مناسبات تجاری و اقتصادی بستر ساز کاهش سلطه دلار در مبادلات بینالمللی است. دریافت روبل روسی با کارت بانکی ایرانی کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه 16 مردادماه خبر داد که در چارچوب توافق پولی ایران و روسیه، ایرانیها از حدود یک ماه دیگر میتوانند با کارت بانکی خود از خودپردازهای روسیه روبل بگیرند. او در ادامه درخصوص گام بعدی توافق پولی بین دو کشور اظهار کرد: مرحله دوم این است که روسها بتوانند از کارت میر خود در داخل ایران استفاده کنند، چون از نظر فنی، این کار نیاز بهکار بیشتر دارد، حدود ۶ ماه بعد، کارت میر در ایران فعال خواهد شد که بیشتر در خرید کالاها و اجناس برای شهروندان روس مفید خواهد بود. مرحله سوم، خرید با کارت بانکی ایران در فروشگاههای روسیه: جلالی افزود: در مرحله سوم، ایرانیان قادر خواهند شد که در فروشگاههای روسیه نیز با کارت بانکی شبکه شتاب خود خرید کنند. به گفته جلالی، بنا بر این است که بخشی از توافقهای پولی در این چارچوب در سال۲۰۲۴ و بخشی هم در نیمه اول سال۲۰۲۵ انجام شود. وی افزود: این به آن معنا است که طی ۱۰ ماه آینده هر سه مرحله عملیاتی خواهد شد. پس از 15 ماه داوود منظور با سازمان برنامه و بودجه خداحافظی کرد و حمید پورمحمدی دوباره به این سازمان برگشت؛ او امروز رسماً سکان مرکز ترسیم نقشه راه مالی دولت را به دست گرفت. قرارداد پیمان پولی ایران و روسیه رئیسکل بانک مرکزی هم ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳ از امضای نخستین قرارداد پیمان پولی دوجانبه برای تبادلات تجاری میان ایران و روسیه خبر داده بود. این طرح به منظور تسهیل تجارت بین دو کشور و کاهش وابستگی به دلار و یورو طراحی شده است. با اجرای این طرح، مبادلات تجاری بین ایران و روسیه به طور مستقیم با استفاده از پولهای ملی دو کشور (ریال و روبل) انجام خواهد شد. این امر به حذف واسطهها و کاهش هزینههای نقل و انتقال پول کمک خواهد کرد. علاوه بر این، مبادله با پول ملی میتواند به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی بین ایران و روسیه نیز منجر شود. حال به گفته محمدرضا فرزین زیرساختهای معاملات توافقی ریال برون مرزی با روسیه فراهم شده است. اهمیت حضور در گروه بریکس فقط یکی از مهمترین دلایل اهمیت حضور در گروه بریکس این است که این گروه بهواسطه دارا بودن نیمی از جمعیت جهان و بین ۲۵ تا ۲۸درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی دارد و از رشد پرشتاب اقتصادی و نفوذ در امور جهانی هم برخوردار است و از سوی دیگر یکی از رویکردهای اصلی اعضای بریکس هم این بوده که آنها همیشه حامی کشورهای درحال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی بودهاند. البته بریکس یک ائتلاف فراقارهای هم محسوب میشود که شاکله جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی تعریف کرده و اهمیت مضاعف آن در این نکته است این ائتلاف قدرتمند جهانی بدون مشارکت اروپا و آمریکا تشکیل شده و این ظرفیت را دارد تا صدایی بلند در مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بینالمللی باشد و نظم فعلی را به چالش بکشد. کمااینکه در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در این شورا و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند. کشورهای بریکس که همگی از بزرگترین اقتصادهای جهانی هستند و تاثیرگذاری بسیار بالایی بر گردش نقدینگی و روابط بینالمللی دارند بعد از تحریمهای گسترده غرب و همپیمانانش علیه روسیه، به سمت ایجاد زیرساخت مالی و مستقل رفتند تا از این راه امنیت تراکنشهای گسترده مالیشان به واسطه تحریمهای یکجانبه غرب به خطر نیفتد. در سال ۲۰۱۲، پنج کشور عضو این سازمان در تصمیمی مهم و اثرگذار، خواستار ایجاد مکانیسم مالی مستقل خود شدند و دو سال بعد بریکس با ایجاد بانکی با نام «بانک توسعه جدید» که هدف آن تزریق نقدینگی و تامین منابع مالی برای زیرساختها و پروژههای اقتصادهای نوظهور بود، به این تصمیم جامه عملپوشاند. به همین دلیل یکی از مخالفان اصلی اجلاس بریکس، آمریکاست که در این چند سال با همراهی متحدان غربی خود تلاش کرده روند جهانیشدن سایر کشورهای درحال توسعه را به چالش بکشد، اما با وجود این محورهای مهم مورد توجه بریکس بهطور کلی شامل افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، ایجاد روابط جنوب ــ جنوب، استفاده از پتانسیل کشورهای در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانهتر کردن آن و همچنین ایفای نقش مؤثر در کمککردن به کشورهای درحال ورشکستگی و تاثیرگذاری مثبت بر بحرانهای سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی است. از زمانی که کشورها با مازاد تولید مواجه شدند تجارت نقش ممتازی در روابط کشورها ایجاد کرده است و اساسا بر اساس تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تولید کالایی به چنان مهارتی رسیده که کشورهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تولید کنند باید هزینه چندبرابر پرداخت کنند و بالعکس ممکن است کالای دیگر در کشوری مشابه چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و استفاده از مزیت نسبی کشورها امری پسندیده و مقرون به صرفه است. از سوی دیگر بهدلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعهیافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعهیافته بسیار کم بوده در نتیجه برخی کشورهای مذکور بهدنبال بازارهای جدید هستند. کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی بهدلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میشود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی تحت عنوان کشورهای نوظهور با بهکارگیری همه ظرفیتهای سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانستهاند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخهای رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاهها را به سوی خود جلب کنند. چین از جمله این کشورهاست که توانسته طی چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از آمریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی بهزودی چین، آمریکا را نیز پشتسر خواهد گذاشت. پس از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقایجنوبی نیز چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیکشدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند. این کشورها اتحادی به نام گروه بریکس تشکیل دادهاند. نکته قابل توجه کشورهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منابع طبیعی و وسعت قابل توجه است و همچنین آنها دارای بالاترین رشد اقتصادی بین سایر کشورهای جهان هستند. چشمانداز اقتصادی ـ سیاسی بریکس در شرایط گذار کنونی حاکم بر جهان، کشورها و قدرتهای اقتصادی مطرح هر کدام به دنبال آن هستند تا از طریق تشکیل اتحادیه و بلوکهای سیاسی و اقتصادی منطقهای و بینالمللی جایگاه خود را در نظم نوین جهانی بیش از پیش تقویت و تحکیم نمایند. یکی از این تشکلهای نوظهور که درحال حاضر بیشتر جنبه اقتصادی دارد، گروه “بریکس” است. این گروه شامل پنج کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی میگردد. پنج عضو بریکس سی درصد از مساحت کره زمین، بیش از چهلوسه درصد از جمعیت دنیا و بیستوپنج درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند. ذخایر ارزی پنج کشور یادشده بالغ بر ۴/۴ تریلیون دلار برآورد شده است. مقاله پیشرو سعی دارد با توجه به ویژگیها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل گروه مذکور، چشمانداز اقتصادیـسیاسی بریکس را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. اعضای بریکس معتقدند این گروه حامی کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است. بدین ترتیب یکی از دستور کارهای گروه بریکس را میتوان تقابل با نظام اقتصادی غربی دانست که کل مناسبات جهانی را دربر گرفته است. بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۶٪ قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیب بندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است. محورهای کلی مورد توجه بریکس محورهای کلی مورد توجه بریکس بطور کلی شامل این موارد بوده است: ۱.افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا ۲.تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی هم چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ۳.ایجاد روابط جنوب–جنوب ۴.استفاده از پتانسیل کشورهای در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه تر کردن آن ۵.ایفای نقش مؤثر در کمک کردن به کشورهای در حال ورشکستگی ۶.تاثیرگذاری مثبت بر بحران های سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی. شرکت گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ میلادی پیش بینی کرد که چهار کشور چین، هند، روسیه و برزیل تا سال ۲۰۱۰ میلادی در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفته و دارای بالاترین نرخ رشد اقتصادی خواهند بود که با گذشت زمان و به حقیقت پیوستن بخش عمده ای از پیش بینی های این مؤسسه، اعتبار بیشتری در بین تحلیل گران اقتصادی پیدا کرد. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایه های شکل گیری گروه بریکس شرکت کردند. ویژگی بریکس نسبت به سازمانهای دیگر، رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است در این اجلاسیه کشورهای عضو بریکس بر موضوعاتی مانند روش های بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز شدند. همچنین این کشورها در مورد برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش مؤثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان به بحث و تبادل نظر پرداختند. این اجلاسیه دروازه ی عملیاتی شدن دیدگاه بریکس و دریچه ای بسوی تحقق آرمانهای آن ها گشود. از این جهت در اجلاسهای دیگر همین خط سیر را دنبال کرده و سعی کردند تا هرچه بهتر بتوانند این اهداف و اصول را کاربردی تر و اجماع بر آن ها را متقن تر نمایند از این جهت تا پیش از اجلاسیه ی چهارم نخ تسبیح به همین منوال، دانه های سیاستگذاری اقتصادی را به طرف تشریک مساعی هدایت می نمود تا اینکه در چهارمین اجلاسیه بریکس ، این کشورها تلاش نمودند تا گامی بزرگ تر بر دارند. بنابراین جهت بردار خود را بسوی استقلال هر چه بیشتر و جدی تر راهبری نمودند. دامنه اهمیت و کارایی بریکس این کشورها بنا به آمار بانک جهانی با در دست داشتن ۴۰ درصد از منابع مالی دنیا و ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی در حال پیشی گرفتن از هفت کشور صنعتی دنیا می باشند و در صورتیکه یک مجموعه در نظر گرفته شوند ثروتمندترین عضو جامعه جهانی به حساب می آیند. از این جهت دامنه تاثیرگذاری بریکس در معادلات جهانی بالاست. وضعیت اقتصادی گروه بریکس تا سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو گروه بریکس نماینده بیش از ۳ میلیارد جمعیت این کشورها هستند که ۴۰ درصد از جمعیت کل زمین را شامل می شوند. این کشورها در کل تولید ناخالص داخلی ای معادل ۱۶.۰۳۹ هزار میلیارد دلار دارند که در حدود ۲۰درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان را شامل می شود و به این مبلغ میتوان رقم ۴ هزار میلیارد دلار را هم که به صورت مشترک بین کشورهای خارجی موجود است، اضافه کرد. تا سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو گروه بریکس در حدود ۱۸درصد از اقتصاد جهان را در دست داشته اند. توافقات اصلی در اجلاسهای بریکس این توافقات در مجموع ۶ اجلاس گروه بریکس شامل روشهای بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، طرح تأسیس بانک توسعه جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با درک و همیاری کشورهای خواستار توسعه، رشد بدون طرد، و راه حل های قابل اجرا است. قدرتنمایی در مقابل آمریکا و اروپا اعضای بریکس هر چند کشورهای نوپای صنعتی هستند اما توانستهاند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه اما برخلاف تصور برخی تنها به همکاریهای اقتصادی بسنده نکردهاند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این کشورها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش هستند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانهتر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت هستند و ۳ عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب میآیند. کشورهای بریکس در نشستهای خود خواستار نفوذ بیشتر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شدهاند و این مسئله به خوبی هدف این کشورها را برای بازی کردن نقشی پررنگتر در مسائل بینالمللی نشان میدهد. سهم کشورهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سالهای اخیر به سرعت افزایش پیدا کرده و انتظار میرود این روند همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن دیپلماتیک کشورهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از کشورهای راهبردی در سالهای آینده دانست. آمار بانک جهانی از رشد اقتصادی و جمعیت کشورهای بریکس ۴۰ درصد از منابع مالی جهان، ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای بریکس است. حمایت رهبران گروه بریکس از حقوق هستهای ایران رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین اقدامات خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای دفاع کردند. در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هستهای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این مسئله دست یابند». بریکس و کشورهای در حال توسعه تغییر و تحولات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقهای و بینالمللی باعث شده است تا امروزه کشورها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل بیشتر حرکت کنند. یکی از قویترین نمودهای این امر، تشکیل گروه بریکس است. بیتردید تعامل کشورهای در حال توسعه با این قدرت جدید سیاسی – اقتصادی میتواند در رشد و پیشرفت آنها تأثیرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازماندهاند، میکوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند. در این میان، جهان عرب که مجموعهای از کشورهای فقیر یا در حال توسعه را در بر میگیرد، میتواند با تنظیم سیاستهای اقتصادی و البته سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک جدید اقتصادی بهرهمند شود. اما مسئلهای که در این بین مطرح میشود، رویکردها و رفتارهای سیاسی هرکدام از این کشورها در تعامل با مسائل مختلف منطقهای و بینالمللی است که میتواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بینالمللی تأثیرگذار باشد. این امر، بیش از هرچیز در عین حالی که کشورهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قدرتمند اقتصادی جدید تشویق میکند، میتواند آنها را از آن دور سازد. این مسئلهای است که در مواضع خود کشورهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاستها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این کشور در جهان عرب هرچند که میتوانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک توسعه و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از بخش دیگری از این بلوک، فاصله میگیرند و این چه بسا در روند تصمیمگیری مشترک کشورهای عضو این نهاد در قبال روابط با این کشور نوعی تقابل ایجاد کند. پاشنه آشیل بریکس و لزوم آسیب شناسی بهرغم مواضع اتخاذ شده از سوی کشورهای عضو بریکس در نشست دهلی نو، شک و تردیدها در مورد انسجام و پیوستگی لازم این گروه همچنان پا برجاست. اما این واقعیت که بریکس طی این سالها به عنوان یک گروه مهم مشورتی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی جهانی عمل کرده، قابل انکار نیست. پیشبینیها حاکی از این است که اقتصاد مشترک کشورهای گروه بریکس تا سال ۲۰۳۵ میلادی از ۷ کشور صنعتی جهان هم سبقت خواهد گرفت. گام گذاشتن در مسیری مشترک و ایفای نقشی هماهنگ برای بریکس البته بدون مشکل هم نیست. کشورهای بریکس با نابرابری اقتصادی روبهرو هستند و به همین خاطر میانگین امید به زندگی در آنها به میزان قابل توجهی از گروه۷ پایینتر است. همچنین کشورهای عضو این گروه هر چند جزو اقتصادهای نوظهور به حساب میآیند اما تفاوتهای زیادی هم آنها را از هم متمایز میکند. این درست همان مانعی است که حالا بریکس میخواهد برای رسیدن به موفقیت بیشتر و نقش برتر در اقتصاد جهانی از سر راه خود بردارد. جیم اونیل که برای نخستین بار نام بریکس را به کار برد، در این رابطه آفریقای جنوبی را مهرهای همگون با ۴ کشور دیگر نمیداند. او با ابراز تعجب از عضویت این کشور در بریکس و نامشخص بودن دلیل این اقدام اعضای اولیه، میگوید: “اقتصاد آفریقای جنوبی در مقایسه با این کشورها کوچک است و درآمد ناخالص داخلی آن نیم درصد از دارایی جهان را تشکیل میدهد”. وی برای یکدست شدن بریکس ترکیه، اندونزی، مکزیک، کرهجنوبی، حتی عربستان سعودی و لهستان را بیشتر از آفریقایجنوبی حائز شرایط میداند. اهداف بریکس چیست؟ BRICS از زمان تشکیل، اهداف متعددی را دنبال کرده که میتوان آنها را به چند دسته اصلی تقسیم کرد: اصلاح نظام مالی جهانی: یکی از مهمترین اهداف بریکس، ایجاد تغییرات اساسی در ساختار نظام مالی بینالمللی است. این گروه معتقد است که نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بیش از حد تحت سلطه کشورهای غربی قرار گرفتهاند و نیاز به اصلاحات جدی دارند. بریکس به دنبال افزایش نقش و نمایندگی کشورهای در حال توسعه در این نهادهاست. تقویت همکاریهای اقتصادی: BRICS تلاش میکند تا روابط تجاری و اقتصادی بین اعضای خود را تقویت کند. این امر شامل افزایش حجم تجارت درون گروهی، تسهیل سرمایهگذاریهای متقابل و همکاری در زمینههای مختلف اقتصادی است. ایجاد بانک توسعه جدید در سال 2014 با هدف تامین مالی پروژههای زیرساختی و توسعه پایدار در کشورهای عضو و سایر اقتصادهای نوظهور، نمونهای از این تلاشهاست. کاهش وابستگی به دلار آمریکا: بریکس به دنبال کاهش سلطه دلار آمریکا در مبادلات بینالمللی است. این گروه تلاش میکند تا استفاده از ارزهای ملی در تجارت بین اعضا را افزایش دهد و حتی ایده ایجاد یک ارز مشترک را مطرح کرده است. هدف از این اقدامات، کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات دلار و تحریمهای آمریکاست. افزایش نفوذ سیاسی: بریکس به دنبال افزایش وزن سیاسی خود در عرصه بینالمللی است. این گروه تلاش میکند تا در مسائل مهم جهانی مانند تغییرات اقلیمی، امنیت بینالمللی و توسعه پایدار نقش فعالتری ایفا کند. همچنین، BRICS به دنبال ایجاد یک نظام چندقطبی در روابط بینالملل است که در آن قدرتهای نوظهور نقش بیشتری داشته باشند. همکاری در زمینههای علمی و فناوری: بریکس بر اهمیت همکاری در زمینههای علمی، فناوری و نوآوری تاکید دارد. این گروه به دنبال تبادل دانش و تجربیات بین اعضا و همکاری در پروژههای تحقیقاتی مشترک است. هدف از این همکاریها، تقویت توان علمی و فناوری کشورهای عضو و کاهش وابستگی به کشورهای پیشرفته غربی است. مقابله با چالشهای جهانی: بریکس تلاش میکند تا در مواجهه با چالشهای مهم جهانی مانند تروریسم، تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی و بهداشت جهانی، رویکردی هماهنگ اتخاذ کند. این گروه معتقد است که همکاری بین کشورهای در حال توسعه میتواند به حل موثرتر این مشکلات کمک کند. گسترش عضویت: در سالهای اخیر، BRICS به دنبال گسترش اعضای خود بوده است. این گروه در نشست 2023 خود تصمیم گرفت تا کشورهای ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی را به عضویت بپذیرد. هدف از این گسترش، افزایش نفوذ و قدرت گروه در عرصه بینالمللی است. پیامدها و فرصتهای عضویت ایران در بریکس پیوستن ایران به بریکس میتواند پیامدها و فرصتهای متعددی برای کشورمان داشته باشد: افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی: عضویت در بریکس میتواند قدرت سیاسی و اقتصادی ایران را افزایش دهد. همانطور که گفته شد، این گروه حدود 26 درصد از مساحت زمین، 42 درصد از جمعیت جهان و سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارد. دسترسی به منابع مالی: ایران امیدوار است با پیوستن به بانک توسعه جدید BRICS، بتواند به منابع مالی جدیدی دست یابد. این بانک میتواند 8 تا 10 میلیارد دلار وام (30 درصد از آن به ریال ایران) برای پروژههای زیرساختی اختصاص دهد. کاهش اثرات تحریمها: عضویت در BRICS میتواند به ایران کمک کند که تا حدودی اثرات تحریمهای بینالمللی را کاهش دهد. همکاری با کشورهای عضو بریکس میتواند راههای جدیدی را برای دور زدن تحریمها فراهم کند. توسعه روابط تجاری: ایران میتواند از طریق BRICS، روابط تجاری خود را با اقتصادهای بزرگی مانند چین، هند و روسیه گسترش دهد. این امر میتواند به افزایش صادرات ایران و جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند. مشارکت در پروژههای زیرساختی: ایران میتواند در پروژههای بزرگ زیرساختی مانند کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) نقش مهمی ایفا کند. این کریدور سالانه حدود 20 میلیارد دلار درآمد ترانزیتی برای ایران ایجاد میکند. کاهش وابستگی به دلار: ایران از طریق مکانیسمهای مالی بریکس، وابستگی خود به دلار را کاهش خواهد داد. چالشها و موانع علیرغم عضویت در بریکس، تحریمهای بینالمللی همچنان مانع بزرگی برای مشارکت کامل ایران در اقتصاد جهانی هستند. برخی از کشورهای عضو بریکس ممکن است به دلیل نگرانی از مجازاتهای آمریکا، در همکاری با ایران محتاط باشند. در ضمن روابط پیچیده ایران با برخی از کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی که خود در حال بررسی عضویت در بریکس است نیز میتواند چالشهایی را ایجاد کند. همچنین اقتصاد ایران در مقایسه با سایر اعضای بریکس کوچکتر بوده و با مشکلات ساختاری مواجه است. این تفاوت میتواند همکاریهای اقتصادی را دشوار سازد. گفتنی است که نیاز به بهبود زیرساختها در کشور، به ویژه در بخش حمل و نقل و لجستیک نیز حائز اهمیت است تا ایران بتواند از مزایای عضویت در بریکس به طور کامل بهرهمند شود. روابط تجاری ایران با اعضای اصلی BRICS ایران – چین: چین مهمترین شریک تجاری ایران است. در یازده ماه اول سال 1401 (مارس 2022 تا فوریه 2023)، حجم تجارت خارجی بین ایران و چین 27.8 میلیارد دلار بود. صادرات اصلی ایران به چین شامل نفت خام، مواد معدنی، مشتقات پتروشیمی، و مواد غذایی است. ایران – روسیه: حجم تجارت بین ایران و روسیه در 10 ماه سال 2022 با 20 درصد افزایش به حدود 4.9 میلیارد دلار رسید. دو کشور عمدتاً در زمینه محصولات کشاورزی تجارت میکنند. ایران – هند: ارزش تجارت بین ایران و هند در سال شمسی منتهی به 20 مارس 2023، 47 درصد افزایش یافت و به 4.9 میلیارد دلار رسید. محصولات نفتی مهمترین کالای صادراتی ایران به هند هستند. ایران – برزیل: برزیل یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران در آمریکای لاتین است. در سال 2022، ایران با واردات تقریباً 4.3 میلیارد دلار کالا، بزرگترین واردکننده محصولات برزیلی در خاورمیانه بود. ایران – آفریقای جنوبی: در هفت ماه اول سال 2022 (21 مارس تا 22 اکتبر)، ایران کالاهایی به ارزش 248 میلیون دلار به آفریقای جنوبی صادر کرد. واردات از آفریقای جنوبی در همین مدت 6.5 میلیون دلار بود. غنائم بریکس با این حال، عضویت در بریکس علیرغم چالشهای متعدد، مزایای قابل توجهی دارد. این بلوک بستری برای همکاری کشورهای عضو در زمینه تجارت، رشد اقتصادی، توسعه زیرساختها و همکاری مالی فراهم میآورد و وابستگی آنها به نهادهای تحت سلطه غرب، از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را کاهش میدهد. بانک توسعه نوین (NDB)، هرچند که هنوز در حال تکامل بوده و بریکس آن را در سال ۲۰۱۵ راهاندازی کرد، به عنوان منبعی جایگزین برای تأمین مالی کشورهای در حال توسعه عمل میکند. علاوه بر این، شراکتهای اقتصادی در بریکس دسترسی به بازارهای متنوع را تسهیل میسازد و فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری در اقتصادهای نوظهور را افزایش میدهد. هنوز راهی دراز در پیش است. بانک توسعه نوین به عنوان مکمل و نه رقیب نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی طراحی شده است. تمرکز اصلی آن بر پروژههای زیرساختی است و هدف آن برای اعطای وام به ارزهای محلی به دلیل سلطه مداوم دلار با موانعی مواجه است. رهایی از این وابستگی نیازمند استراتژیهای بلندمدت است، زیرا برخلاف یوآن چین، همه کشورهای عضو ارزهای باثباتی ندارند.