گزارش
گلاره مصداقی- مسعود پزشکیان صبح دیروز با حضور در محل موزه ملی ایران ضمن بازدید با مدیران وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و نیز جمعی از فعالان این حوزه، از بخشی از الواح هخامنشی بازگردانده شده به کشور که قرار است از امروز در دید عموم قرار گیرد، رونمایی کرد. این الواح در فاصله سالهای 1311 تا 1314 در مجموعه تخت جمشید در یک محل کشف شدند، اما به دلیل فقدان دانش بازخوانی آنها در کشور، طی توافقی به موسسه شرقشناسی آمریکا ارسال شدند تا مورد بازخوانی قرار گرفته و اطلاعات ارزشمند آنها استخراج شود. این الواح حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره نظم، ساختار و کارکردهای حکومت، خدمات اجتماعی از قبیل بیمه و خدمات ارائه شده به اقشار مختلف اجتماعی از جمله زنان باردار و افراد ناتوان، اطلاعات دیگر زیست اجتماعی، عمومی و خصوصی و اطلاعات عمومی کشور است. تا کنون 6 هزار و 868 قطعه از این الواح طی 6 مرحله در سالهای 1327، 1330، 1384، 1398، 1402 و 1403 به کشور بازگشته است و قرار است مابقی الواح که شامل 8 هزار و 100 قطعه است نیز در مدت 5 سال آینده به کشور بازگردانده شوند. رئیسجمهور تاکید کرد: کشورهای دیگر تاریخچه فرهنگی ندارند اما آن را می سازند. ما داریم، اما فراموش کردیم. دانش آموزان ما باید با این مفاهیم آشنا شوند و هر ایرانی در هر کجای دنیا دلش برای مملکت خود بتپد. مفهوم فرهنگ مفهوم فرهنگ را به علت وسعت و گستردگی مفهومیاش نمیتوان به آسانی تعریف کرد. به اعتقاد ادوارد برنت تایلور (Edward Burnett Tylor, 1832-1917)، مردمشناس انگلیسی،”فرهنگ مجموعۀ پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، اخلاقيات، حقوق، آداب و رسوم و ديگر عادات و تواناييهايی است كه انسان به عنوان عضو جامعه آن را به دست میآورد.“به عبارت دیگر، فرهنگ همۀ سازمایههای مادى و معنوی زندگی اجتماعی، شامل ارزشها، ایدهها و باورها، اندیشهها، آداب و سنن، هنر و ادبیات، علم و فلسفه، اختراعات و ابزارهاست که فرآوردۀ ذهن و دست انسان است و به او هویت میبخشد. در عین حال، فرهنگ که از راه رابطۀ انسانها با یکدیگر آموختنی است، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود، یعنی انسان که موجودی بهرهور از وراثت اجتماعی و تاریخی است، از راه فرهنگ با دانشها، ارزشها، باورها، آرمانها، ترسها، تجربهها و دیگر دستاوردهای مادی و معنوی نسلهای پیشین خود رابطه برقرار میکند و آنها را به ارث میبرد. به عبارت دیگر، فرهنگ نسلهای پیشین از راه آموزش در نسلهای پسین به زندگی مادی و معنوی خود ادامه میدهد. در حقیقت، آدمی از راه اجتماع و فرهنگ از باشندۀ میرای طبیعی به باشندۀ مانای فرهنگی و تاریخی بدل میشود و با آنکه هستی طبیعی یا تن او میپوسد و از میان میرود، فرآوردۀ آفرینندگی فرهنگی او ممکن است نسل اندر نسل بماند و چه بسا پرتوانتر و مؤثرتر شود. بدینسان بهرۀ طبیعی هر نسل، یعنی جسم زندۀ او میمیرد و از بین میرود، اما بهرۀ جمعی وجود او یا زندگی فرهنگی و تاریخیاش در نسلهای بعد و در سدهها و هزارههای بعد همچنان ممکن است به زندگانی خود ادامه دهد. بر این اساس، همانگونه که موجود زنده از طریق وراثت طبیعی غریزههای طبیعی را به ارث میبرد، موجود فرهنگی نیز غریزههای فرهنگی را به میراث میبرد. میتوان گفت زندگی انسانی نوعی زندگی فرهنگی است که در آن زندگی با فرهنگ، یعنی عالم ارزشها، چنان جوش خورده است که از یکدیگر جدایی ناپذیرند و بهرغم مرگ طبیعی، زندگی فرهنگی شخص میتواند تا مدتها دوام داشته باشد. استمرار ارزشها، باورها، ایدهها و نیز هنر، علم، ادبیات، فلسفه، زبان و . . . را در فرایندهای تحول تاریخی میشود پیوستگی فرهنگی نامید. همچنین، از آنجا که فرهنگ و اجزا و عناصر آن موجب بقا و رشد هر قوم میشود، مورخان و جامعهشناسان به گذشته و فرهنگ اصیل بسیار توجه دارند. گذشته از این، هر فرهنگی روح مخصوص به خود را دارد که در ابعاد گستردۀ تمدن آشکار میشود. این روح ضعیف میشود، ولی نمیمیرد. در واقع، قانون تناسخ ارواح در خصوص فرهنگها نیز صدق میکند و بر عکس تمدنها که میمیرند، روح فرهنگها به لباس تمدنی دیگر درمیآید و بر جهان سیطره مییابد. بر این اساس، منظور از پيوستگي فرهنگ ایرانی خصلت ذاتی فرهنگ و تمدن ایرانی است که در طول تاریخ با وجود تحولات مختلف همچنان استمرار یافته و هیچگاه زایـل نشده است. در واقع، تماس اقوام دیگر با ایرانیان و نفوذ آنان در جامعۀ ایران نتوانسته است بنیادهای اجتماعی، نظام فرهنگی و تمدن ایرانی را متزلزل کند و هویت واقعی ایرانیان را تغییر دهد. به عبارت دیگر، نیروی جاذبه و انعطافپذیری جامعۀ ایرانی همواره موجب شده است که ایرانیان نکات مطلوب ملل دیگر را انتخاب کنند و با مجموعۀ بافتهای فرهنگی و ارزشی خویش انطباق دهند. با بررسی دقیق سبکها و شیوههای ادبی و اندرزنامههای پیش و پس از اسلام درمییابیم که در همۀ وجوه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی و اقتصادی تاریخ و فرهنگ ایران و هویت ایرانی استمرار و پیوستگی وجود دارد. پیشینه تاریخی و غنای فرهنگی ایران تاریخ ایران داستانی بسیار طولانی و پیچیده است. این تاریخ شامل چندین نمونه از تهاجم ، مقاومت ، احیا ، بقا و غیره است. تاریخ ایران با پایان یافتن دوره های شکوهمند و آغاز مهاجمان خارجی دوره دیگری شاهد فراز و نشیب های بسیاری بوده است. روشنفکران محلی تا زمانی که در شرایط بسیار خطرناکی بودند ، سعی کردند قدم های بزرگی را برای مردم خود بردارند. تاریخ ایران به شما می گوید چگونه یک ملت شاهد برخی از باشکوه ترین دوره های تاریخ بشری بوده و در روزهای فروپاشی آنها متحمل شده است. و تاریخ ایران داستانی اسرارآمیز است که چگونه یک ملت با پایبندی به ثروتهای فرهنگ خود توانسته است بسیاری از هویت خود را حفظ کند. پیشینه تاریخی گسترده و غنای فرهنگی متنوعی وجود دارد که انتظار دارند در ایران کاوش شوند. به طور خلاصه ، می توان به دو دوره اصلی خلاصه شد که تأثیرات قدرتمندی در تاریخ افراد ساکن در داخل و خارج از این کشور دارد. در حین بازدید از ایران و آگاهی از تاریخچه آن ، خواهید فهمید که ایرانیان از آشفتگی ، بی ثباتی و پرخاشگری رنج برده اند. خیلی ها آمده اند و رفته اند. آنها تأثیرات قدرتمندی بر جای گذاشته و تأثیرات قدرتمندی از فرهنگ ، هنر ، معماری و غیره ایرانیان نیز دریافت کرده اند. نکات برجسته ایران قبل از اسلام مجموعه های زیادی از وقایع ، نوآوری ها ، اختراعات و غیره وجود دارد که ایرانیان از دوران باستان توسط ایرانیان به جهانیان معرفی کرده اند. در اینجا برخی از آنها ذکر شده است: امپراتوری های بزرگ و امپراتوری فارسی امداد ارتش امپراتوری ساسانیان ارتش ساسانیان همانطور که در سنگهای دره چوگان به تصویر کشیده شده است اگرچه چندین گروه قومی در آن چیزی که ما آن را فلات ایرانی می شناسیم زندگی می کردند ، اما مردم ساکن در اینجا به شکل دولت های بزرگ ، امپراتوری های منطقه ای ، امپراتوری های جهانی و غیره بر سرزمین های خود حکومت می کردند. ایلامی ها از حدود 5000 سال پیش کنترل جنوب ایران را از بین النهرین تا هند کنترل می کردند. مادها اولین آریایی ها بودند که حدود 1000 سال پیش امپراتوری بزرگی را در منطقه مستقر کردند و به سلطه بی رحمانه آشورها پایان دادند. هخامنشیان نخستین دولت متمرکز را تشکیل دادند که از غرب چین به اروپای شرقی و از کوههای قفقاز تا جنوب کشورهای کوچک امروز زیر خلیج فارس گسترش یافت. اشکانیان و ساسانیان دو امپراتوری قدرتمند بودند که توسط ایرانیان آغاز شد و کمک زیادی به گسترش هنر ، فرهنگ و غیره در نقاط مختلف جهان کرد. در نتیجه حمله های خارجی به ایران ، امپراطوری های بزرگ تشکیل شده بعداً پایتخت خود را در ایران تأسیس کردند و از اینجا حکومت کردند. آنها امپراتوری هایی مانند سلجوقیان ، ایلخانیان (مغول ها) و تیموریان هستند. از جمله موارد فوق ، امپراتوری پارس که توسط کوروش کبیر در سال 550 پیش از میلاد تأسیس شد ، مبتنی بر احترام به همه اقوام و تحمل انواع اعتقادات ، سنن و غیره بود. کوروش پدر ملت ما است. این تنها به خاطر موفقیت وی است که ما کشوری به نام ایران داریم. دین باستان ایران ایران سرزمین ادیان باستان است که بر سایر ادیان تأثیر می گذارد و بعداً ظهور کرد. وقتی به ایران سفر می کنید با ادیان باستانی مانند میتراسم ، زرتشت و مانیشائیسم آشنا می شوید. هر یک از این مذاهب بسیار روی افراد زمان خود تأثیر گذاشته و چندین مؤمن را به خود جلب کرده اند. میتراسم مذهبی بود که خدای پارسای قدیمی خورشید را به نام میترا / میترا عبادت می کرد. عمدتاً در بین ایرانیان پرستش می شد و در تمام مدت مذاهب بعدی ادامه داشت. در زمان جنگهای فارسی و رومی ، این آیین به رم رفت و تأثیرات ناگفته ای بر مسیحیت گذاشت که بعداً ظهور کرد. پیروان این آیین بسته به موقعیت خورشید در آسمان ، پنج بار در روز در ساعتهای خاص دعا می کردند. زرتشت ، پیامبر ایرانی ، زرتشت را باور کرد ، اعتقاد به یک خدای (توحید) که بسیار گسترده در بین ایرانیان رواج داشت. آنها به کیفیت مطلق معنوی زندگی پس از مرگ و حفظ چهار عنصر اصلی در طبیعت اعتقاد داشتند. آنها معتقد بودند انسان باید آب ، زمین ، هوا و نور را تمیز نگه داشته و آنها را از هرگونه آلودگی دور نگه دارد. این یکی از مذاهب رسمی امروز در ایران است و عده ای از پیروان نیز وجود دارند که به آتشکده های خود می روند. آنها همچنین بسته به موقعیت خورشید در آسمان ، روزانه پنج بار دعا می کردند. مانیشیسم توسط یک پیامبر ایرانی دیگر به نام مانی آغاز شد و در سده های سوم تا هفتم میلادی ، هنگامی که ساسانیان در ایران قدرت داشتند ، شکوفا شد. از آنجا که این سلسله در ساختار قدرت از طرف کاهنان زرتشتی پشتیبانی و اداره می شد و تحمل ادیان دیگر را نداشتند ، مانویست ها بسیار مورد آزار و اذیت قرار گرفتند ، اما اعتقادات خود را در دو قدرت اصلی یک دنیای معنوی خوب از نور و یک جهان مادی شیطانی ادامه دادند. تاریکی. برخی از عناصر زرتشت ، مسیحیت و بودیسم در این دین وجود دارد زیرا مانی معتقد بود که وی نسخه کامل این عقاید را مطرح کرده است. او بر این عقیده بود كه پیروان این عقاید ، آنها را فاسد كرده و سوء تفسیر كرده اند. نبرد مداوم روسای قدرت نور و تاریکی یک دوگانگی اخلاقی را ایجاد کرده بود که مردم را به سمت انتخاب بین خیر و شر فرا می خواند. مهندسی و معماری معبد ایلامی زیگورات ، مجموعه کاخ هخامنشی قنات های زیرزمینی تخت جمشید و کاریز و همچنین پل ها ، جاده ها ، کاروانسراها ، کارخانه های آبرسانی و غیره ساسانیان نمونه های بارز این نکته است که چگونه ایرانیان دانش مهندسی و معماری خود را به کار می گیرند و راهکارهای ابتکاری را ارائه می دهند تا زندگی و زیبایی را به اجتماعاتشان برسانند. Tchogha Zanbil Ziggurat در نزدیکی شهر باستانی شوش (شوش) نمونه ای عالی از ساخت سازه های عظیم با آجرهای ساده و لعاب دار ، قوس ها ، تزئینات و غیره در سال 1250 قبل از میلاد در ایران است. این بنای تاریخی هنوز در جای خود ایستاده و به عنوان یک میراث جهانی در معرض دید بازدید کنندگان است. تخت جمشید شکوه و عظمت ایرانیان را به کاخ های تشریفاتی تقدیم می کند که در آن کارآمدترین هنرمندان و صنعتگران جهان برای پیاده سازی هنر نهایی خود به کار گرفته شده اند تا بتوانند 23 کشور متحد تحت هخامنشیان را برای پیاده سازی هنر نهایی خود به کار گیرند. ابعاد کار همراه با ظرافت سنگ های تکیه گاه سنگ هنوز فضایی نفس گیر را برای بازدید کنندگان خود ایجاد می کند. هخامنشیان پیشگام کاروانسراها بودند که مانند متل های باستانی برای امنیت و آسایش مسافران خدمت می کردند. آنها در مسیری از کاروانسراها ساخته شده اند که در سراسر امپراتوری پارس مسافرت می کنند و جاده های ساخته شده توسط امپراطوری را می گیرند. برخی از این راهها تا 2500 کیلومتر طول داشتند و به سرویس پستی ایران باستان (چاپار) که سریعترین زمان خود بود ، کمک می کردند تا نامه ها ، بسته ها و غیره را به قسمت های مختلف امپراتوری وسیع حمل کنند. ایرانیان سیستمهای مکمل آب زیرزمینی را اختراع کرده اند که بدون آن زندگی بشر نمی تواند وجود داشته باشد و در بیابان های خشک و نیمه خشک در این بخش از جهان ادامه یابد. این روش بعداً به آفریقا ، چین ، اروپا و حتی مکزیک منتقل شد. این سیستم در ایران مرکزی هنوز در حال استفاده است و به طور مؤثر آب برای دورافتاده ترین مناطقی که زندگی مردم و کشاورزی به آن وابسته است تأمین می کند. ساسانیان تزیینات سنگی جذاب ، کاخ های گنبدی و پل های عظیم در رودخانه های بزرگ ایران ایجاد کرده اند. بیشتر رودخانه های بزرگ در غرب و جنوب غربی ایران واقع شده اند که هنوز هم می توان آنها را پیدا کرد. مهندسان ایرانی برای پل های آجری به سبک قوسی خود پایه های محکمی بنا کرده بودند که برخی از آنها علیرغم تعداد زیادی از مواقع که سیل بر روی آنها زده بود هنوز ایستاده اند. برای تولید آرد از ذرت مانند گندم و جو نیز از نیروی آب استفاده شده است. روابط مالی و اقتصادی در ایران باستان چگونه بوده است؟ در این خصوص تنها میتوان به كتیبههای بازمانده موجود دل خوش كرد و بررسی این موارد نوشتاری در هر دوره نیاز به تسلط و آگاهی بر زبان یا زبانهایی خاص دارد و این دقیقا همان مرزی است كه گذر از آن بسیار دشوار بوده و طبعا كار هر پژوهشگری نیست. از دوره هخامنشی سه گروه كتیبه برجای مانده است. گروه نخست كتیبههای بازمانده به زبان فارسی باستان یعنی زبان مادری فرمانروایان این سلسله است. البته پارهای از این كتیبهها بهویژه كتیبه بیستون داریوش به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و اكدی تحریر شده است. در سال 1911 نیز تحریر آرامی آن كه در الِفانتین در مصر به دست آمده توسط زاخائو، انتشار یافت. این گروه از كتیبهها شجرهنامهها و نیز وقایع تاریخی را كم و بیش بیان میكنند. البته باید به این گروه، سنگ وزنهها را نیز افزود. گروه دیگر، كتیبهها و الواح آرامی است كه مراسم آئینی و عبادی را مورد اشاره قرار میدهد. و گروه سوم، الواح عیلامی است كه در تخت جمشید به دست آمد. مندرجات این الواح مربوط است به مسایل دیوانی، حقالاجارهها، قیمتها، دستمزدها، طبقهبندی پیشهوران و هنرمندان و غیره. اما با تمام این موارد هنوز اطلاعات جامعی از پیكرهی اقتصادی و روابط مردم در محدودهی تعاملات اقتصادی ـ تجاری برای ما روشن نیست. از وضیعیت مالی ـ اقتصادی دورهی پارتیان نیز که جز تجارت راه ابریشم که بزرگترین عامل درآمدزا بود و نیز اسناد اقتصادی نسا اطلاعات منسجم و مستند دیگری در دست نیست. اسناد یا به عبارت دقیقتر سفالینههای نسا مجموعه اسنادی هستند كه اسامی اشخاص، نوع مسؤولیت آنها، اسامی نواحی و تاكستانها، وزن و تاریخ تحویل و مطالبی درخصوص مالیاتهای وصولی از تاكستانهای واقع در اراضی شاهی را بیان میكنند. وضعیت عمومی اقتصادی که از دورهی هخامنشی با افت و خیزهایی به دورهی ساسانی راه یافته بود، توسط خسرو اول (انوشیروان) مورد اصلاحات گستردهای قرار گرفت. نرخهای مالیاتی جدید مقرر شد و برای اجرا به تمام مشكلات اداری و دیوانی ابلاغ گردید. این سازمان مالیاتی تا آغاز دورهی اسلامی دوام یافت. در چارچوب همین اصلاحات زمینها مسّاحی و درختان خرما و زیتون سرشماری شد و مالیاتهای مربوطه و نیز مالیات گندم، جو، برنج، انگور، سبزی برمبنای اتفاقنظر مأموران تعیین گردید. جزئیات این موارد با وقتی چشمگیر در منابع معتبر دورهی اسلامی همانند تجارب الامم و نیز تاریخ طبری آمده است. آیا اطلاعی از مشاغل و مناصب اجتماعی دوره باستان در دست هست؟ از مشاغل و مناصب اجتماعی دوره هخامنشی و پارتی اطلاعات مستند به اسناد ایرانی در دست نیست و در این زمینه تنها باید به گفتههای مورخان غیر ایرانی اكتفاء كرد. اما اطلاعات ما از مناصب اجتماعی و البته دولتی دوره ساسانی هم بسیار زیاد و هم كاملا مستند به اسناد بازمانده از این دوره یعنی كتیبههای ساسانی و نیز منابع دوره اسلامی است. مهمترین سند ما در درجه نخست كتیبه شاپور اول در كعبه زردشت است كه به سه زبان پهلوی، پارتی و یونانی تحریر شده است. مناصب مندرج در این كتیبه عبارتاند از: بیدخش، هزار بد، سپاهبد، دبیر بد، نوید بد، مادیانبد، زینبد، دادور، آخور بد، نخجیر بد، میدار، اسب بد، فرمدار، شهرب، دژبد، شمشیردار، زندانبان، دربد، هیربد، گنجور، شبستان بد، بازار بد، گراز بد، اندرز بد. بنابر «نامه تنسر» هر یك از طبقات چهارگانه رییسی با عنوانهای موبدان موبد، ایران سپاهبد، ایران دبیربد یا دبیرانمهست، و واستریوشان سالار یا واستریوش بد یا هوتوخشبد داشته است. خوارزمی نیز دبیران دولتی را اینگونه برمیشمارد: داد دبیر، شهر آمار دبیر، كوی آمار دبیر، گنج آمار دبیر، آخور آماردبیر، آتش آمار دبیر، روانگان دبیر. مجموعه مادیان هزار دادستان نیز ضمن بحثی درخصوص صلاحیت و حدود عملكرد و اختیارات عوامل قضایی اعم از قضات، وكلاء و نیز ضابطین قانون، مناصب مربوطه را اینگونه نام میبرد: دادور، دیوانبد، زندانبان، رد، موبدان موبد، دهبد، آسرون، ورسالار، فرزبان، استاندار، حسابرس، دستور، كویبان. سنت های فرهنگی مختص ایرانی ها سنت فرهنگ ایرانی با توجه به اقوام های مختلفی که در ایران زنندگی می کنند بسیار متنوع است که بخشی از سنت فرهنگ ایرانی یکپارچه است و در کل کشور دیده می شود. این سنت ها که سینه به سینه از فرهنگ هزاران سال دور ایرانیان می آید هم چنان پابرجاست. درست است که در تحت تاثیر دهکده ی جهانی بخشی از فرهنگ های جهانی شکل گرفته است و حضور رسانه در آن مهم ترین نقش را ایفا می کند اما با وجود همه ی این تغییرات سنت ها نه فقط در کشور ایران بلکه در دیگر کشورهای جهان نز هم چنان حفظ شده است. ۱-دورهم نشینی و مهمانی ایران به واسطه ی تاریخ کهنی که دارد سنت هایش ریشه فرهنگی عمیقی دارند و هر کدام به یک قصه ی تاریخی می رسند. از قدیم الایام ایرانی اهل بزم و مهمانی بوده اند و از حدود پانصد سال پیش مردان ایرانی در قهوه خانه دور هم جمع می شدند. جالب است بدانید که هر بزرگی زیر توق خود می نشسته است و در آن جا یا به نقل قصه می پرداخته و یا گوش می داده است. از همین رو واژه ی پاتوق در سنتی فرهنگ ایرانی به وجود آمده است. پاتوق یعنی محل توق و امروزه هنوز این کلمه در بین جوانان شنیده می شود که پاتوق شما کجاست؟ اگر چه دیگر خبر از توق نیست ولی از سنت های فرهنگی ایرانی دور همی و مهمانی و جمع شدن دوستان است که در بسیاری از شهرهای ایران دیده می شود. و بسیاری از جوانان در یک محل خاص یک کافه، یا یک پارک هم چنان پاتوق مشخص دارند و اوقات خوشی را برای هم میسازند و مکان پاتوق های امروزی از قهوه خانه به کافه های مختلف تغییر کرده است. ۲- تعارف کردن تعارف کردن یک سنت فرهنگ ایرانی است که در بین تمام اقشار جامعه هم چنان پابرجاست. این سنت دیرینه از اخلاق مداری ایرانیان است. شاید هر توریست که وارد کشور شود بارها این مورد را در تاکسی، در هنگام حساب کردن غذا در رستوران یا در هنگام خرید در بازار اگر فروشنده و مشتری کمی باهم اشنا باشند را ببیند و این جمله ی معروفه قابل نداره را بشنود. در ایران بارها فروشنده و خریدار و گاهی دو دوست و فامیل ها در هنگام حساب کردن چیزی به هم هم تعارف می کنند. فروشنده می گوید “قابل ندارد و مشتری می گوید صاحبش لازم دارد”؛ این فرهنگ در تمام شهرهای ایران دیده می شود و یک از سنت هایی ایرانیان است که اخلاق و مرام ایرانی را نشان می دهد. البته این اخلاق فقط در داد و ستد نیست و در بسیاری از شهرهای ایران هنگامی که سفر می کنید و اگر با اهالی شهر گفتگو کنید به شما می گویند “به خانه ی ما تشریف بیاورید در خدمت باشیم” و یکی دیگر از تعارف های ایرانی است که خصلت مهمان نوازی ایرانیان را نشان میدهد و امروزه زبانزد خاص و عام است. ۳-پشت نکردن به دیگران یکی دیگر از رسم ها مهم ایرانی است که اگر در مهمانی و یا تاکسی و حتی اتوبوس در صندلی جلو بنشینند از پشت سری خود عذر خواهی می کنند و می گویند “ببخشید پشتم به شما است”. در فرهنگ ایرانی اگر به تصاویر خانه های قدیمی و مهمانی های گذشته در نگارگری ها دقت کنید همواره گرد می نشستند و به یکدیگر پشت نمی کردند. از این رو این آداب قدیمی هم چنان در ایران باقی مانده است و با تغییر روز که تاکسی ها، خودرو ها وارد زندگی ایرانیان شده است جمله ببخشید پشتم به شما است بارها شنیده می شود و شنونده در پاسخ می گوید “گل پشت و رو ندارد”. این آداب قدیمی یک سنت فرهنگ ایرانی است که در بین تمام ایرانیان هم چنان وجود دارد. ۴- جشن نوروز باستانی و برخی سنت های آن بسیاری از سنت های ایرانی که هم چنان به قوت خود باقی مانده ریشه در دل جشن های باستانی ایرانیان دارد. مهم ترین جشن ایرانیان نوروز است که با توجه به نو شدن دقیق زمین و گردش زمین به دور خورشید جشن گرفته می شود. این جشن به قدری در جهان مهم است که به عنوان میراث فرهنگی معنوی در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسید و امروز حتی با تلیغ ها و تحقیق های فراوان نامش برای بسیاری از مردمان جهان آشنا است. جشن باستانی نورز سنت های فرهنگ ایرانی مهمی دارد یکی از آن ها خانه تکانی آخر سال است و ایرانیان همگی معتقدند اگر می خواهند پا در سال تازه بگذارند باید تمام خانه و وسایلشان تمییز و آراسته باشد که خانه تکانی می گویند. خانه تکانی سنت فرهنگ ایرانی است که هم مانند نوروز هر ساله از سوی ایرانی ها انجام می شود. خرید لباس نو و وسایل نو از دیگر رسوم ایرانیان برای این جشن کهن است و حتی اگر وسع مالی آن ها نرسد که یک دست لباس نو بخرند یک قلم وسیله یا لباس نو حتما را خریداری می کنند و روزها اسفند ماه که هم زمان با ماه مارس می شود شلوغ ترین روزهای بازار در ایران به حساب می آید. سنت فرهنگ ایرانی بسیار مهم در جشن نوروز چیدن سفره هفت سین است که از قبل سبزه ی آن را خودشان در گلدان می کارند. البته به خاطر زندگی صنعتی و ماشینی و اداری در برخی از محله ها سنت فرهنگ سمنوپزی دیده می شود. سمنو یکی از اقلام مهم سفره هست سین است. امروز بسیاری هم وسایل آن را آماده می خرند ولی در خانه ی هر ایرانی تا ۱۳ روز حتما سفره ی کوچک هفت سین دیده می شود. ۵- پنجشنبه آخر سال درسنت فرهنگ ایرانی رفتن به آرامستان ها در پنج شنبه آخر سال سنت دیرینه ی ایرانیان است. قابل توجه شما در آیین زردشتی ساسانیان نیز این فرهنگ بود است و بعد از ورود آیین اسلام هم چنان در بین ایرانیان پا برجا مانده است. در آیین زردشتی معتقدند فرد متوفی در زندگی شون حضور دارد و باید روان مرده را شاد کنند از همین روز در پایان سال به یاد درگذشتگان به فقرا غذا میدهند. این رسم هم چنان بعد از ورود اسلام باقی مانده است و اگر چه رنگ و بوی آیینی اسلامی گرفته است اما برای شادی روح در گذشتگان بسیاری به آرامستان ها می روند و به دادن خیرات مشغول هستند. این بخش هم سنت فرهنگ ایرانی مهمی است و اگر چه که سالی یکبار است اما هم چنان از سوی ایرانیان برگزار می شود. ۶-جشن های باستانی در ایران باستان هفت جشن اصلی بوده است که از جشن های اصلی باقی مانده نوروز است که پیش تر برخی رسوم آن توضیح داده شد. جشن های تیرگان، مهرگان، سپندازمذگان و… امروزه آن چنان انجام نمی شود اما جشن باستانی چهارشنبه سوری هر ساله در آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود که در گذشته ی نه چندان دور رسم های قاشق زنی، شال اندازی، فال گوش از رسم های این جشن بزرگ بوده است. امروز به واسطه وسایل آتش زنه ها و ترقه ها رنگ و روی دیگری دارد اما هم چنان بسیاری به برپایی آتش بزرگ را انجام میدهند و شعر سرخی تو از من زردی من از تو خوانده می شود. این جشن کهن یک سنت فرهنگی ایرانی است که امروزه خودش به تنهایی از جاذبه های سفری نیز به شمار می رود. ۷-جشن گرفتن تولد در شب قبل در سنت فرهنگ ایرانی رسم بر این است که اگر می خواهند جشن تولد کسی را بگیرند این کار را شب تولد وی انجام میدهند. قابل توجه شما اگر به یک آلمانی از قبل تولدش را تبریک بگویید این را نشانه ی خوبی نمیداند اما در ایران جشن مراسم تولد از یک شب قبل است که برای شخصی گرفته می شود. این رسوم ها اگر چه بسیار کوچک هستند اما باعث تفاوت های فرهنگی می شوند و همین تفاوت ها باعث سفر رفتن و تجربه کردن عقاید تازه می شوند. جشن گرفتن در شب تولد و گاهی مراسم سالگرد ازدواج، عقد امروزه سنت فرهنگ ایرانی به حساب می آید که ریشه ی طولانی در تاریخ ندارد. البته نا گفته نماند در گذشته جشن تولد شاهان، ولیعهد ها و نایب السلطنه ها به صورت گسترده در سرزمین ایران برگزار می شده است. ۸-اسپند دود کردن ایرانی اعتقاد خاصی به چشم زخم دارند و برای دور کردن انرژی منفی در شب های چهارشنبه یا شب های جمعه اسفند دود می کنند تا رفع بلا از عزیزانشان شود. در موقع عروسی ها و عقد ها اسفند نقش مهمی را ایفا می کند و معمولا داماد و عروس مقدار اسفند بر بالای سر همدیگر به نوبت می چرخانند و در اسفند دان می ریزند. اگر در فرهنگ هندی عود روشن کردن از سنت های فرهنگی مهم است در ایران اسفند دود کردن یک سنت فرهنگی ایرانی است و هم چنان انجام می شود. ۹-بشکن زدن و کل کشیدن در جشن یکی از سنت های فرهنگی ایرانیان جدا از رقص و پایکوبی در جشن ها بشکن زدن است. این مهارتی است که ایرانیان از کودکی می آموزند و انواع مختلفی دارد. یادتان باشد به ضربی که با صدای دستان تولید شود بشکن گفته می شود. در جشن های عروسی زنان ایرانی کِل می کشند که مهارت بالایی می خواهد و هنگام ورود عروس به خانه بخت، تالار عروسی، رفتن از خانه پدری این صدای شادی را از بانوان ایرانی می شنوید. کِل کشیدن را فقط زنان انجام میدهند. بشکن زدن و کِل کشیدن مختص ایرانیان است و سنت فرهنگ ایرانی به شمار می رود که هم چنان توسط ایرانیان اجرا می شود. ۱۰-سور دادن ایرانیان از گذشته برای ازدواج، بچه دار شدن، کار پیدا کردن، خانه خریدن و... سور می دهند. این سور گاهی یک جعبه شیرینی است و گاهی هم بزرگ تر است و تبدیل به یک مهمانی مجلل می شود . این سنت فرهنگ ایرانی ریشه در دل باستان دارد و هم چنان انجام می شود که به آن سور دادن یا شیرینی دادن گفته می شود. یادتان باشد این رسوم ها و سنت های قدیمی بخش کوچک از سنت های ایرانیان است. اگر دوست دارید سنت های فرهنگی بیشتری را بخوانید می توانید کتاب های مردم شناسی جامعه تهران قدیم، سی گفتار درباره ی فرهنگ، مردم شناسی اقوام و ایران را از پژوهشگر گران مایه علی بلوک باشی منابع خوبی است.اگر سنت هایی هم چنان در منطقه خود شما گرفته می شود و شما از آن تجربه دارید تجربه ی ارزشمندتان در قسمت نظرات برای الی گشت بنویسید تا خوانندگان نیز از آن بهره ببرند.