روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۴۰۳ سه شنبه ۱۰ مهر - شماره 4683

خانواده مقتصد

  مهین تربتی - اقتصاد مربوط به همه خانواده ها است. البته صرفاً به خانواده هم مربوط نمی‌شود. یعنی هر فردی دارای دخل و خرج مالی و جریان اقتصادی است. در خانواده‌های ثروتمند و مرفه به دلیل اینکه حجم گردش پول بیشتر است و ارزشمندتر است، شاید اقتصاد بهتر درک می شود. به عبارت دیگر چون حجم بالا باید درست هدایت شود، برایش کار بیشتری انجام شده و دیده می‌شود. در خانواده هایی هم که کم درآمدتر هستند، به دلیل اینکه اقتصاد خانواده توسط فشارهای اجتماعی طراحی می شود،به ظاهر این موضوع پیش می آید که اقتصادی وجود ندارد یا دیده نمی شود، ولی به نظر من اقتصاد به طبقه خانوادگی و درآمد ربطی ندارد، اما مدیریت اقتصادی درآمد حتماً به آینده مالی افراد و خانواده‌ها وابسته است. یعنی اگر شما خانواده ثروتمندی را ببینید که نتواند دارایی‌هایش را مدیریت کند، قطعاً در بلند مدت به خانواده‌ای فقیر تبدیل می‌شود که نمونه‌هایی از این دست بسیار بسیار زیاد است.
اقتصاد خانواده به بررسی جوانب مختلف چرخه «عمر خانواده» می‌پردازد. چرخه عمر خانواده از زمان ازدواج تا زمان مرگ یا طلاق است. استراتژی کلی در مطالعه این شاخه از علم، استفاده از روش‌های اقتصادی برای تجزیه و تحلیل انتخاب‌های مردان و زنان در اموری هم چون شکل گیری، تداوم و انحلال خانواده است.
اقتصاددان‌ها تلاش می‌کنند تا نحوه تصمیم گیری مردم را از زمان ازدواج تا زایمان و طلاق به عنوان نتیجه مقایسهٔ سود حاشیه‌ای و هزینه حاشیه‌ای آحاد اقتصادی درک کنند.
داشتن سواد مالی موضوعی است که در کشورهای موفق به آن تأکید داشته و دارند. به‌عبارتی سواد مالی مقوله‌ای ضروری برای مردم همه کشورهاست؛ وقتی سواد مالی مردم جامعه افزایش یابد، آنها در زندگی به ثبات می‌رسند و می‌دانند چطور امور مالی‌شان را مدیریت کنند. این فرایند باعث می‌شود ارزیابی دقیقی از توان مالی خود داشته باشند و با استفاده از آن، در بازارهای مالی مشارکت و سرمایه‌گذاری کنند و پس‌انداز داشته باشند. افراد با داشتن سواد مالی نه‌تنها وضع زندگی‌شان را بهبود می‌دهند بلکه با ایجاد نیروی کار متخصص در بخش‌های مختلف، به جامعه هم کمک می‌کنند. اما جوامع مختلف رویکرد متفاوتی به آن دارند و مردم در مسیر کسب آگاهی‌های مالی با موانعی دست به گریبانند. برای آشنایی با سواد مالی در کشورهای مختلف، شناخت الگوها و بهره‌وری از آنها، رویکردها و مسائل موجود در دیگر نقاط جهان را بررسی می‌کند. اما در این نوشتار کوتاه ما قصد نداریم چندان تخصصی به این موضوع بپردازیم و تلاش ما این است به این سؤال پاسخ دهیم که آیا با درآمد کم هم می‌شود از پس هزینه برآمد؟ آیا می‌شود پس‌انداز کرد؟
برنامه‌ریزی مالی برای خانواده، فرمول تعریف شده و مشخصی ندارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بنشینید و در مورد هزینه‌ها و مخارجی که در‌ماه انجام می‌دهید برنامه‌ریزی درست و منطقی انجام دهید. در ادامه راهکارهایی برای مدیریت بهتر هزینه ارائه دهیم:
1-ابتدا باید منابع خانواده را سازماندهی کرد. می‌توان فهرست کاملی از زمان، پول، فضای زندگی و... تهیه کنید. در این لیست درآمد با  تاریخ مشخص و با تاریخ نامشخص باید شفاف نوشته شود.
2- مرحله بعدی و البته کمی متاثر‌کننده بحث هزینه‌هاست. مثلا شناسایی هزینه‌های دارای تاریخ هزینه با توجه به وضعیت‌های مختلف مستأجر بودن یا نبودن مطرح است. پیش‌بینی هزینه‌های موردی با امکان تحقق قطعی، پیش‌بینی هزینه‌های موردی با عدم‌امکان تحقق قطعی، لیست کردن هزینه‌های قابل پیش‌بینی(از جمله کرایه خانه، هزینه قبوض خدماتی، هزینه‌های نگهداری ماشین، هزینه تحصیل فرزندان، خریدهای روزانه و هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی در این بخش مهم است.
3- گام بعدی در نهایت اولویت‌بندی هزینه‌ها با توجه به تحقق درآمد است. به‌نظر می‌آید باید اهل نوشتن بود. با هر سطحی از دانش می‌توان از مزایای یادداشت کردن استفاده  کرد و میزان بهره‌وری را هر چند اندک افزایش داد. نوشتن و یادداشت کردن باعث ایجاد تمرکز و برنامه‌ریزی می‌شود. در موضوع یادداشت هزینه‌ها شما به‌طور کاملا محاسبه شده از هزینه‌های غیرضروری‌تان فاصله گرفته و کاملا هدفمند هزینه می‌کنید. زمانی که هزینه‌ها را با ثبت تاریخ یادداشت می‌کنید بعد از یک دوره چند ماهه تجربه جدیدی از برنامه‌ریزی را به‌صورت عملیاتی نسبت به هزینه‌کرد خواهید داشت. با اینکه بسیاری از هزینه‌ها تکراری است اما روند و فرصت تصمیم‌گیری شما متفاوت خواهد بود. بررسی امکان پس‌انداز درصورت امکان هم خارج از ذهن نیست.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه