جامعه
ملیحه کمالی- در میان طیف گسترده دیدگاه های موجود در خصوص نقش دولت در اقتصاد، یک دیدگاه میانه مهم ترین اولویت دولت در اقتصاد را ایجاد زیربناهای نهادی معرفی می کند. این نقش مهم دولت در کشورهای در حال توسعه و به ویژه کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، بسیار حیاتی تر از کشورهای توسعه یافته است. در ایران آغاز سده چهاردهم ﻫ.ش بسیاری از موانع رشد به وضوح قابل مشاهده است. مهم ترین آن ها ضعف چارچوب های نهادی مناسب برای کارکرد بازارها و بخش خصوصی در محدوده آن ها است. برنامهریزی را فرآیند یافتن و تنظیم مقررات و نظام برای اجرای یک کار یا رشتهای از کارها تعریف کردهاند.ایران در بین کشورهای غرب آسیا پیشینهای نسبتاً طولانی از برنامهریزی برای توسعه اقتصادی دارد. تا زمان انقلاب ۱۳۵۷، پنج برنامه توسعه با مدتهای گوناگون در ایران در یک بازه زمانی ۳۰ ساله پیاده شد و پیش از این تلاشها برای برنامهریزی، انواع کمتر رسمی مداخله دولت در اقتصاد مختلط دولتی و خصوصی این کشور صورت گرفتهاست. تاریخچه برنامههای توسعه در ایران به قبل از انقلاب برمیگردد. اولین سند برنامهای ایران در سال ۱۳۲۵ تصویب شد. تا قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، پنج برنامه توسعه در یک بازه زمانی ۳۰ ساله پیاده شد. روﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ در اﯾﺮان ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ، با ﺗﻼش ﺑﺮای عمران و آﺑﺎداﻧﯽ کشور ادامه پیدا کرد و تا امروز منجر به تدوین و تصویب ۶ برنامه توسعه شد. در حال حاضر نیز، برنامه هفتم توسعه از سوم مهرماه سال جاری، در مجلس شورای اسلامی با برگزاری جلسات متعدد، در حال بررسی است.برخی معتقدند برنامهریزی، فرآیندی از پیش تعیینشده برای دستیابی به هدف مشخص است. در این نگاه، برنامهریزی محدود به مسائل اقتصادی نیست و میتواند سایر حوزههای زندگی اجتماعی را هم در بربگیرد.از زمانی که بشر به مفهوم «توسعه» رسید، تعریف و شاخصهای آن همواره در حال تغییر بوده است. پیشتر، مفهوم توسعه در افزایش تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی خلاصه میشد، اما با گذشت زمان و افزایش تجربه کشورها، متولیان امر، دریافتند که رشد اقتصادی تنها یکی از جنبههای زندگی انسان است. در حال حاضر، توسعه بیشتر حول «توسعه انسانی» تعریف میشود. توسعه انسانی، بر رفاه و کیفیت بهتر زندگی تمرکز دارد.اﻣﺮوزه ﺗﻠﻘﯽ از ﻣﻔﻬﻮم ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻓﺮآﯾﻨﺪی ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و چند بعدی اﺳﺖ. توسعه ناظر بر رشد همهجانبه در ابعاد مادی، روانی و معنوی، ارتقای جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانیتر، ایجاد آینده بهتر برای شهروندان، تأمین آسایش و نیازهای مادی جامعه، توجه بیشتر به ارزشهای فرهنگی و انسانی در نظام اجتماعی و به طور کلی ترقی متوازن اجتماعی و اقتصادی جامعه است.دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی، ﮐﺎﻫﺶ ﻓﻘﺮ ﻣﻄﻠﻖ، ﮔﺴﺘﺮش ﺧﺪﻣﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﮔﺴﺘﺮش دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، از اهداف توسعه هستند.اﻫﻢ دﻻﻳﻞ و ﺿﺮورتﻫﺎی ﺗﺪوﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ، عبارتند از: ایجاد هماهنگی در سـطح سیاستگذاری، افزایش اطمینان نسبت به سیاستهای میان مدت کشور برای فعالان اقتصادی، انتظامبخشی به کارکردهای دولت در چارچوب اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیشگیری از تفسیرهای مختلف درباره صلاحیتهای دولت و پاسخگو سـاختن دولت، فراهم کردن ضمانت اجرای برنامه به ویژه درباره اجزایی از بخش عمومی مانند قوه قضاییه، شهرداریها و ... که در محدوده قوه مجریه جای نمیگیرند. برنامههای توسعه پنجساله یا برنامههای میانمدت، باتوجه به شرایط محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و مبتنی بر سیاستهای کلی نظام اسلامی تهیه میشوند.برنامههای توسعه در ایران، موضوعاتی مانند: عدالت اجتماعی و کاهش نابرابریهای اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی، کاهش تصدی دولت و گسترش مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، تمرکززدایی، تعامل با اقتصاد جهانی، امنیت ملی، تنشزدایی در مناسبات بینالمللی، دسترسی عمومی به اطلاعات، حفظ محیط زیست، گسترش خصوصیسازی و رقابتپذیری اقتصادی، توسعه داناییمحور، توسعه صادرات، توجه به تحولات فرهنگی جامعه، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رایگان، برابری فرصتهای آموزشی، امنیت غذایی، تأمین حقوق انسانی و شهروندی، حفظ و شناسایی هویت تاریخی ایرانی، امور زنان، توسعه امور قضایی و نوسازی دولت را مورد توجه قرار میدهد. در برنامههای توسعه، بودجه به عنوان چشمانداز دولت در انتخاب مسیر توسعه، شیوه و محل تامین منابع است. برنامههای سالانه، بر اساس قانون برنامه و بودجه (۱۳۵۱)، باید مطابق با قانون برنامه توسعه و اهداف و سیاستهای آن تعیین شوند.