گزارش
محمود مشهدی- انرژی یکی از عناصر اصلی حیات است که در صورت اختلال در تامین آن زندگی بشر با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد. همانطور که در یادداشت “انرژی دنیا از چه منابعی تامین میشود؟” بیان شد؛ حدود ۸۰% از انرژی جهان از سوختهای فسیلی (نفت، گاز و زغالسنگ) تامین میشود. از این بین گاز طبیعی ۲۳% از انرژی دنیا را تامین میکند. مصرف گاز طبیعی در حال حاضر با توجه به اهمیت توسعه پایدار، آلودگی و هزینهی تمامشدهی کمتر در حال افزایش است و از آن به عنوان سوخت دوران گذار انرژی یاد میشود. ایران بعد از روسیه با داشتن ۲۱% از ذخایر، دومین دارندهی ذخایر گاز طبیعی در جهان است و بزرگترین میدان گازی دنیا (میدان پارس جنوبی مشترک با قطر) را دارا است. ایران سومین تولیدکننده و چهارمین مصرفکنندهی گاز طبیعی در دنیا میباشد. با توجه به اینکه ایران حدود یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده اما حدود ۶% گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. هماکنون تقریبا ۷۲% از انرژی ایران از گاز طبیعی تامین میشود که بخش عمدهای از این گاز نیز از یک میدان (پارس جنوبی) بدست میآید. این آمارها بیانگر وابستگی شدید ایران به گاز طبیعی است. اما همانطور که این منبع خدادادی میتواند موجب توسعه و پیشرفت شود خطر وابستگی زیاد به گاز طبیعی، کاهش امنیت انرژی، توسعهی صنایع انرژیبر با بازدهی پایین و نهایتا ناترازی انرژی نیز کشور را تهدید میکند. ناترازی انرژی، چالش اصلی دولت چهاردهم اصلیترین راهکار رفع ناترازی گاز اصلاح قیمت انرژی است که با شرایط اقتصادی موجود عملاً امکانپذیر نیست و دولت سیزدهم هم تلاش کرد با راهکارهای غیرقیمتی ناترازی گاز را کنترل کند؛ اما این ناترازی همچنان یک چالش بزرگ، پیش روی دولت چهاردهم است. اگر در زمستان ۱۴۰۳ سرمایی فراگیرتر و شدیدتر نسبت به زمستان ۱۴۰۲ بر کشور حاکم شود، با تشدید تقاضای مصرف گاز در بخش خانگی، امکان افزایش ناترازی تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز نیز وجود دارد و این به معنای افزایش محدودیت در تأمین گاز بخش مولد کشور است. دولت چهاردهم باید خود را برای مقابله با چنین وضعیتی آماده کند و از آنجا که راهکارهای قیمتی در حال حاضر به کار نمیآیند دولت باید با استفاده از راهکارهای غیرقیمتی، دست به اقدامات سریع و جدی، برای روبرویی با این شرایط بزند. عرفان افاضلی، دبیرکل فدراسیون صنعت نفت بهتازگی در خصوص موضوع ناترازی انرژی و اولویت دولت چهاردهم برای رفع آن بیان کرده است: «برای کاهش شیب رشد بسیار شدید ناترازی انرژی کشور بخصوص ناترازی گاز قاعدتاً اولویت دولت باید به دو حوزه تولید و مصرف معطوف شود، دولت جدید در حوزه تولید باید به دنبال جذب سرمایهگذاری برای مشارکت در طرح فشارافزایی در پارس جنوبی باشد که ۷۰ درصد گاز کشور را تامین میکند، در این حوزه باید به دنبال سرمایهگذاری برای اکتشاف میادین گازی جدید و توسعه و خصوصاً میادین گازی کشف شده در شمال شرق کشور باشیم.» ناترازی گاز چالشی برای فصل سرما یکی از چالشهای اصلی کشور ناترازی انرژی به خصوص گاز است که بر اساس اعلام وزیر نفت در زمستان امسال ۲۵۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز خواهیم داشت؛ با این حال ۵۴ درصد گاز تولیدی توسط ۷۰۰ شرکت بزرگ صنعتی مصرف میشود. در گستره پهناور کشورمان، گاز طبیعی به عنوان اصلیترین منبع انرژی، با سهمی چشمگیر ۷۰ درصد از سبد سوخت، جایگاهی بیهمتا و انکارناپذیری را به خود اختصاص داده است. با این حال، بهرغم اینکه ایران دارای دومین ذخایر متعارف گاز در جهان است، مشکلات ناترازی گاز همچنان بر این بخش سایه افکنده و مانع از بهرهبرداری کامل از این منبع ارزشمند شده است؛ در حالی که گاز طبیعی میتوانست به ثروتی بیکران و فرصتهای نامحدود بدل گردد، اما اکنون به مشکلی بزرگ تبدیل شده که نیازمند تدبیری اساسی و توجه ویژه است. ۲۵۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز محسن پاکنژاد وزیر نفت در مراسم معارفه خودش، گفت: یکی از چالشهای اصلی کشور هماکنون تشدید سالانه ناترازی گاز و بنزین در کشور است و پیشبینی میشود در اوج مصرف گاز در زمستان امسال، با ۲۵۰ میلیون مترمکعب ناترازی گاز روبهرو باشیم. وی با تاکید بر آثار منفی ناترازی گاز در صنایع عمده و نیروگاههای کشور، تاکید کرد: اگر در زمینه افزایش تولید گاز و فرآوردههای نفتی با توجه به رشد مصرف دست روی دست بگذاریم، کشور دچار مشکلهای زیادی خواهد شد. رفع ناترازی یک موضوع چندبعدی است و مدیریت مصرف باید در دستور کار همه نهادها و دستگاههای اجرایی قرار گیرد. گزارشها نشان میدهند که در نیمه اول سال ۱۴۰۲، میزان مصرف گاز طبیعی به ۱۱۷ میلیارد مترمکعب رسید و در فصول پاییز و زمستان، این رقم به ۱۳۲ میلیارد مترمکعب افزایش یافت. آمارهای موجود حاکی از آن است که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱، میزان مصرف گاز بهطور میانگین سالانه ۴.۸ درصد افزایش یافته است؛ در مقابل، متوسط رشد تولید گاز در همین دوره، تنها ۳.۸ درصد در سال بوده است. این اختلاف یک درصدی در نرخ رشد تولید و مصرف، به ناترازی روزانه ۲۰۰ میلیون مترمکعبی گاز دامن زده است. این ناترازی نهتنها فشار زیادی بر مصرف انرژی وارد کرده، بلکه به تدریج موجب ظهور چالشهای اقتصادی و توسعهای بزرگی برای کشور شده است. سهم کمتر مردم در مقابل مصرف بالای صنایع بزرگ برخلاف باور عمومی که مصرف عمده گاز را به بخش خانگی نسبت میدهد، واقعیت تصویر متفاوتی را به نمایش میگذارد. بر اساس آمارها، ۷۰ درصد از مردم تنها کمتر از ۱۰ درصد از کل مصرف گاز کشور را به خود اختصاص میدهند. در مقابل، ۷۰۰ شرکت بزرگ صنعتی به تنهایی مسئول مصرف ۵۴ درصد از کل گاز کشور هستند. طبق گزارشهای اخیر، صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم، فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای، به تنهایی ۹۲ درصد از کل گاز اختصاص یافته به صنایع بورسی را مصرف کردهاند. این بخشها با مصرف بالا، سهم عمدهای از منابع گازی کشور را به خود اختصاص داده و بهویژه در صنایع فلزی، مانند آهن و فولاد و سرب و روی، شاهد مصرف بالای انرژی و نادیده گرفتن معیارهای بهینهسازی هستیم. مصرف بیش از حد انرژی در این صنایع نهتنها موجب افزایش هزینههای تولید و کاهش سودآوری میشود، بلکه سهم قابل توجهی از منابع گازی کشور را به هدر میدهد؛ در نتیجه، بهینهسازی مصرف انرژی در این بخشها و اجرای استانداردهای بهینهسازی میتواند تأثیرات چشمگیری بر کاهش اتلاف منابع گازی و بهبود بهرهوری اقتصادی داشته باشد. مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران آمار سهم مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف اقتصادی از سال ۱۳۹۰ نشان میدهد که بخش خانگی، تجاری، نیروگاهها بیشترین سهم در سبد و رشد مصرف گاز طبیعی در ایران را داشته اند. هرچند یکی از ایرادات مهمی که در جمعآوری دادهی مصرف گاز کشور وجود دارد این است که آمار مصرف گاز طبیعی بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده به صورت تفکیک شده بیان نمیشود و در ترازنامهی هیدروکربوری به عنوان مرجع تراز انرژی کشور و همچنین گزارش عملکرد شرکت ملی گاز ایران، آمار مصرف به صورت تجمیعی بیان میگردد. این معضل سبب شده که کار سیاستگذار برای برنامهریزی و تعیین راهکار نیز سخت شود. بعد از بخش خانگی و تجاری، نیروگاهها بزرگترین مصرفکنندگان گاز طبیعی هستند. میانگین راندمان نیروگاههای کشور حدود ۳۲% است و بخش زیادی از گاز در این بخش اتلاف میشود. این در حالی است که در سال گذشته به دلیل ناترازی گاز طبیعی حدود ۱۸ میلیارد لیتر معادل ۹ میلیارد دلار سوخت مایع (نفتگاز و مازوت) در نیروگاهها استفاده شده است. قیمت پایین گاز سوخت و عدم وجود تکنولوژی مناسب موجب از دست رفتن قدرت رقابت نیروگاههای تجدیدپذیر در برابر نیروگاههای حرارتی شده است. به طوری که با وجود پتانسیلهای بسیار خوبی که در ایران وجود دارد تنها حدود ۱% از انرژی کشور توسط منابع تجدیدپذیر تامین میگردد و سرمایهگذاری در این بخش از صرفهی اقتصادی مناسب برخوردار نیست. ناگفته نماند در مدت اخیر برنامههایی برای گسترش ظرفیت تجدیدپذیر پیادهسازی شده که کافی نبو هدررفت گاز معادل ۷۲۱ میلیون بشکه نفت با توجه به گزارش ستاد راهبری تحول دولت، میزان هدررفت گاز پیش از رسیدن به مصرفکنندگان نهایی به اندازه ۷۲۱ میلیون بشکه نفت در سال تخمین زده شده است که به معنای اتلاف روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در طول زنجیره تأمین است. این مقادیر نشاندهنده مشکلات قابل توجهی در فرایندهای تولید و توزیع گاز است که موجب افزایش هزینهها و کاهش کارایی در بهرهبرداری از منابع انرژی میشود. اگر دولت به بهینهسازی فرایندهای تولید و توزیع بپردازد، میتواند به طور قابل توجهی ناترازی فعلی مصرف گاز، که بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز برآورد میشود، را کاهش دهد. بهبود زیرساختهای انتقال و کاهش تلفات در شبکه گازرسانی نهتنها میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای انرژی کمک کند، بلکه موجب بهبود امنیت انرژی و کاهش تأثیرات زیستمحیطی نیز خواهد شد. به این ترتیب، اتخاذ اقدامات مؤثر برای کاهش هدررفت گاز و بهینهسازی مدیریت منابع، نقش حیاتی در بهبود وضعیت اقتصادی و تأمین انرژی پایدار کشور دارد. ذخیرهسازی راهحلی برای رفع ناترازی گاز در فصل سرما متوسط ناترازی سالیانه گاز کشور حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب در روز و حداکثر میزان ناترازی در فصل سرد معادل ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز است که یکی از راههای عبور از ناترازی گاز، استفاده از ظرفیت ذخیره سازی است. طبق دفتر مطالعات انرژی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در حال حاضر متوسط ناترازی سالیانه گاز کشور حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب در روز و حداکثر میزان ناترازی در فصل سرد معادل ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز است. آمار این ناترازی در حالی ارائه میشود که ایران بعد از روسیه، دارنده دومین ذخایر گاز طبیعی جهان است و همچنین این موضوع که ایران سومین تولیدکننده گاز طبیعی و چهارمین مصرفکننده آن است نیز نکته قابل تأملی است که نشان از وضعیت نامتوازن تولید و مصرف دارد. با وجود بالا بودن تولید، کشور همواره درگیر ناترازی، به خصوص در فصول سرد است. میزان شدت مصرف انرژی در ایران دو برابر متوسط دنیا بوده که نشان از هدررفت و مصرف غیربهینه انرژی در زنجیره تولید تا مصرف انرژی دارد. ایران حدود یک درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده، اما حدود ۶ درصد گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. این شدت مصرف، پدیده ناترازی گاز را رقم زده که آسیبهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی بسیاری را برای کشور ایجاد کرده است. در مواجهه با مسئله ناترازی گاز، باید دو مفهوم ناترازی فصلی (اوج مصرف) و ناترازی سالیانه را از یکدیگر تفکیک کرد. ناترازی فصلی، ناترازی مشهود و بحران آفرین است و اثرگذاری لحظهای بر مشترکان مصرفی دارد؛ در مقابل ناترازی سالیانه، ناترازی عمیق ولی غیرمشهود است که اگرچه اثر آن به صورت مستقیم به مردم تحمیل نمیشود، اما به دلیل انتقال بار ناترازی به بخش صنعت و صادرات گاز کشور، آثار زیانباری بر تولید و وجهه بینالمللی کشور دارد. ذخیرهسازی، یک راهحل اساسی متوسط نسبت ذخیرهسازی گاز به کل مصرف در دنیا ۱۱ درصد بوده و در آمریکا، روسیه و اروپا این شاخص، حدود ۲۰ درصد است؛ اما ایران، با وجود برخورداری از دومین ذخایر گاز جهان، دارای ظرفیت ذخیرهسازی ۱/۴ درصدی است که لازم است این عدد به حداقل ۱۰ درصد افزایش پیدا کند. در حال حاضر راهی جز سرمایهگذاری روی توسعه میادین و ذخیرهسازی، برای حل این مهم وجود ندارد. دبیرکل فدراسیون صنعت نفت، ذخیرهسازی گاز را امر مهمی دانست که دولت چهاردهم باید به آن توجه ویژهای داشته باشد و در این خصوص بیان کرد: «باید ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی را بالا ببریم؛ چراکه در حال حاضر ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی در کشور ما نسبت به میانگین جهانی بسیار کم است و این موضوع با توجه به اینکه ناترازی تولید و مصرف در کشور ما فصلی بوده؛ حائز اهمیت است.» مصطفی نخعی، نماینده مجلس شورای اسلامی، نیز در خصوص بهینهسازی که راهحلی برای رفع ناترازی گاز سخن گفته و بیان کرده است: «یکی از احکام برنامه هفتم توسعه به ذخیرهسازی گاز بازمیگردد. امروز متوسط ذخیرهسازی گاز در دنیا ۱۱ درصد کل مصرف گاز است و در کشورهای اروپایی و پیشرفته بالای ۲۰ درصد ذخیرهسازی انجام میشود، اما در کشور ما ذخیرهسازی گاز یک و نیم درصد است. بخش قابل توجهی از ناترازی گاز با ذخیرهسازی قابل مدیریت است و بهینهسازی موضوع مهمی است که باید با جدیت دنبال شود. ما تشکیل حساب بهینهسازی مصرف انرژی را در قانون پیشبینی کردیم و باید مورد توجه باشد.» ذخیرهسازی باید در همه بخشها صورت بگیرد و این یک امر حیاتی است که میتواند هم کشور را از شرایط ناترازی نجات دهد و هم در ادامه برای کشور ارزآوری داشته باشد. محمدرضا کارگذار کارشناس انرژی، معتقد است که ذخیره سازی گاز برای صنایع بسیار سودمند است، زیرا تأمین پایدار گاز را حتی در دورههای افزایش مصرف خانگی تضمین میکند. لازم است وزارت نفت دولت چهاردهم، از طریق شرکتهای تابعه ذیربط و با استفاده از منابع داخلی خود نسبت به ایجاد و توسعه زیرساختهای لازم برای ذخیرهسازی گاز طبیعی با اولویت مخازن زیرزمینی به نحوی اقدام کند که ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی در پایان رنامه، به معادل حداقل ۱۰ درصد مصرف سالیانه گاز طبیعی کشور افزایش یابد؛ این مسئله در برنامه هفتم توسعه نیز مدنظر قرار گرفته است. چه باید کرد؟ تا اینجا تمام مباحث بیان شد تا تصویری از عمق و اهمیت موضوع شکل بگیرد زیرا بخشی از مشکل انرژی در کشور ناشی از عدم فهم درست اعداد و مکانیزمهای شکلدهندهی آن است. حال چه باید کرد؟ اول از همه باید در ذهن داشته باشیم که مشکلات پیچیده راهحلهای پیچیده دارند و نمیتوان برای مشکلی که از انباشت چند دهه غفلت ایجاد شده است؛ راهحل سریع و ساده تجویز کرد به همین علت مرکز مطالعات زنجیره ارزش معتقد است که دوگانهی راهکار قیمتی و غیرقیمتی دوگانهی اشتباهی است. راهکارهای حل این مشکل باید دربرگیرندهی هر دو طیف باشند اما توجه به اولویتها و شرایط امروز کشور امر مهم و ضروری است. همانطور که گفته شد ایران سومین تولیدکنندهی گاز طبیعی دنیا است و بنظر نمیرسد در زمینهی تولید گاز طبیعی عقبماندگی شدیدی داشته باشد اما از آن سمت چهارمین مصرفکنندهی گاز طبیعی است و علیرغم داشتن تنها یک درصد از جمعیت جهان، حدود ۶% از گاز طبیعی دنیا را مصرف میکند. در حالی که صنعت و تولید ناخالص داخلی آن در زمرهی کشورهای متوسط و درحال توسعه است. این گزارهها نشان میدهد که ایران هنوز دربارهی مصرف گاز طبیعی به حد بهینه نرسیده است و درواقع انرژی ارزان سرپوشی بر ناکارآمدیهای موجود برای راضی نگهداشتن مردم بوده است. از سمت دیگر مسئلهی ناترازی گاز طبیعی (بجای گاز طبیعی حاملهای دیگر انرژی مثل بنزین، گازوئیل، برق و… را هم میتوانید استفاده کنید!) مسئلهی امروز و الان کشور است به گونهای که عدمالنفع ناشی از قطع گاز پتروشیمیها در سال گذشته حدود ۷۰۰ میلیون دلار برآورد شده است لذا راهکارهای پیشنهادی باید توانایی بهترکردن مشکل در کوتاهمدت را نیز داشته باشند. راهکارهای غیرقیمتی از این حیث ضعف دارند یعنی معمولا متکی به تامین مالی و صرف زمان طولانی هستند. نکتهی پایانی این بخش این است که هنگامی راهکارهای غیرقیمتی پاسخ مطلوب و موردانتظار میدهند که سمت تقاضا به ثبات و بهینگی نزدیک شده باشد در غیراینصورت کشور و سیاستگذار وارد یک چرخهی بدون انتها از ناترازیهای مختلف خواهد شد (بحث ناترازیهای ارزی و بودجهای در این محل مطرح است که در این مقال نمیگنجند) و عرضه باید همواره به دنبال تقاضا حرکت کند. بنابراین راهکارهای قیمتی از اولویت بالاتری برخوردار هستند و مدیریت تقاضا اصلیترین راهحل مدیریت بحران انرژی خواهد بود. چیزی که واضح است این است که تعرفههای گاز طبیعی باید اصلاح گردد. اما این اصلاحات باید «تدریجی» و «منطقی» باشند و عواید حاصل مجدد به مردم بازگردانده شود. پلکانیکردن تعرفهی گاز خانگی به صورتی که شیب افزایش قیمت از ابتدا محسوس باشد. در صنایع نیز تعیین نرخ گاز باید به صورت «شفاف» بیان گردد. هماکنون تعرفهی صنایع بزرگ (پالایشگاه، فولاد، سیمان و…) براساس درصدی از نرخ خوراک پتروشیمیها بیان میشود اما مبنای این درصد مشخص نیست. پیشنهاد میشود نرخ گاز طبیعی صنایع بر مبنای «قیمت جهانی محصولات»، «میزان صادرات در سبد تولیدات»، «سهم انرژی در بهای تمامشده» و «حجم انرژی استفاده شده» تعیین گردد. شایان ذکر است تغییر قیمت بدون مهیاکردن تجهیزات و شرایط بهینهسازی مصرف جز فشار بیشتر بر مردم و صنایع اثر دیگری نخواهد داشت. جهت بهینهسازی مصرف انرژی تاکنون طرحها و قوانین زیادی اجرا شده اند به عنوان مثال در سال گذشته طرح جایگزینی یک میلیون بخاری پرمصرف با بخاریهای با راندمان بالا (هرمتیک هوشمند) اجرا شد اما در نهایت فقط عملکرد ۱.۵ درصدی داشت. این طرح در حالی اجرا شد که عمده بخاریهای کشور گرید F و G هستند و حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ مترمکعب بیشتر نسبت به بخاریهای گرید A مصرف میکنند. درصورت تعویض این بخاریها میتوان ۱۰ میلیارد مترمکعب در سال معادل توسعه یک فاز پارس جنوبی صرفهجویی کرد. نبود انگیزه و کمبودن هزینهی دور زدن قوانین از مهمترین علل شکست این طرحها و عدم حصول سیاستگذار به نتیجهی مدنظر هستند. مرکز مطالعات زنجیره ارزش معتقد است که پس از بهرهبرداری از میدان پارس جنوبی به دلیل دوره بازگشت سرمایه بسیار کوتاه (بازگشت سرمایه فازهای میدان پارس جنوبی به دلیل نسبت CGR بالا، نسبت به سایر میادین بسیار کم است) و عدم امکان صادرات و اجرای طرح LNG سیاستگذار به سمت توسعهی شبکه گازرسانی و گسترش صنایع وابسته به گاز طبیعی نظیر فولاد، اوره، متانول و… حرکت کرد. گسترش این صنایع اگرچه در بازهای سود خوبی به همراه داشته است اما کشور را وارد مسیر اشتباهی کرد. مسیر گسترش صنایع برپایهی منابع موجود بدون داشتن یک سیاست صنعتی مشخص باعث شد که هیچیک از صنایع به عنوان هدف انتخاب نشوند و منابع کشور به صورت افقی و غیرهدفمند در جهت حمایت از اکثر صنایع به کار گرفته شوند. نتیجهی این مسیر اشتباه امروز آشکار شده است؛ صنایع با حجم بزرگ اما بازده کم که برای مردم جامعه رفاه ایجاد نمیکنند. بحران انرژی قطعا یکی از مهمترین چالشهای دولت چهاردهم است و نامزدهای ریاست جمهوری باید از همین ابتدا نگرش و رویکرد خود دربارهی چگونگی حل این مشکل و جایگاه انرژی در کشور به صورت «شفاف» و «دقیق» اعلام کنند. پس از جنگ روسیه – اوکراین و افزایش آثار مخرب تغییرات اقلیمی قدرت انرژیهای فسیلی در جهان رو به افول است و اگر ایران نتواند جایگاه انرژی خود را در دنیای جدید پیدا کند، یکی از مزیتهای اصلی خود را از دست خواهد داد. به صورت کلی چهار وظیفه برای گاز طبیعی (انرژی) در ایران میتوان متصور شد: ابزار رفاهی: کالایی عمومی که باید با قیمت اندک برای افزایش رفاه در خدمت مردم قرار گیرد. ابزار بودجهای: انرژی یکی از منابع سرمایهای دولت است که برای تامین بودجه میتواند آن را بفروشد. ابزار توسعهای: انرژی باید به عنوان یک ابزار در جهت شکلگیری صنایع و توسعه کشور مورد استفاده قرار بگیرد. ابزار دیپلماسی (قدرت خارجه): در جهانی که تمام کشورها به دنبال تامین پایدار انرژی هستند؛ این کالا میتواند در جهت تقویت مناسبات خارجی و جایگاه بینالمللی استفاده شود. تاکنون در ایران کارکرد اول (ابزار رفاهی) غالب بوده است و به دلیل دسترسی به منابع فراوان، دولتها برای افزایش محبوبیت خود با انرژی به مثابهی یک کالای عمومی رفتار کرده و آن را از وظیفهی اصلی خود یعنی قوهی توسعه و پیشرفت کشور خارج کرده است. تغییر این رویکرد بسیار دشوار است اما کشور در مرحلهای قرار دارد که نیازمند اتخاذ تصمیمات سخت است. کارشناسان چه می گویند؟ نرسی قربان، کارشناس حوزه انرژی، با بیان اینکه ناترازی گاز از سه دلیل ناشی میشود، به تجارتنیوز گفت: دلیل اول؛ عدم سرمایهگذاری در صنایع گاز است. ایران به ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنایع گاز و ۲۰ میلیارد دلار در صنایع نفت و پتروشیمی نیاز دارد. وی افزود: ایران ۲.۵ برابر آمریکا ذخایر گازی در اختیار دارد، ولی یکچهارم این کشور تولید دارد؛ بنابراین در جایی که توان افزایش تولید وجود داشت، این مهم اتفاق نیفتاد. او در تشریح دلیل دوم بروز ناترازی گاز، توضبح داد: دلیل دوم ناترازی، مصرف بیش از حد گاز در تمامی بخشهای کشور است. اکثر انرژی مصرفی به سمت گاز سوق پیدا کرده است که رقمی حدود ۷۵ درصد را شامل میشود. در نتیجه فشار روی گاز افزایش پیدا کرده و از سویی سرمایهگذاری کافی در این صنعت صورت نگرفته است. قربان آخرین علت را هم اینگونه تشریح کرد: علاوه بر اینکه تولید کم است و سرمایهگذاری کافی صورت نگرفته و مصرف نیز به شدت بالاست، بهینهسازی مصرف نیز انجام نگرفته است. ناترازی گاز حلشدنی نیست مگر اینکه هر سه مورد بیان شده و یا حداقل یکی از موارد کاملا محقق شود. اهمیت ذخیرهسازی گاز این کارشناس حوزه انرژی با تاکید بر اهمیت ذخیرهسازی گاز، اظهار کرد: برای اینکه صنایع کشور تشویق به ایجاد مخازن ذخیره گاز شوند دولت باید تسهیلات ارزانقیمت در اختیار آنها قرار دهد. کشور در فصل گرم سال با مازاد تولید مواجه است که در این صورت با ایجاد مخازن ذخیره میتواند این میزان مازاد را برای فصل سرد سال ذخیرهسازی کند یا میتوان به صورت گازهای مایع در اختیار واحدهای صنعتی قرار داد. وی ادامه داد: مصرف گاز خانگی در فصل زمستان بهقدری افزایش پیدا میکند که حتی گاز صنایع را قطع و به بخش خانگی اختصاص میدهند. حتی در قراردادهای تامین گاز به صنایع عنوان میشود که طی ماههای پاییز و زمستان تامین گاز امکانپذیر نخواهد بود. مصرف بخش خانگی و تجاری شامل همه چیز میشود. به عبارتی از واحدهای مسکونی تا نیروگاهها. قربان خاطرنشان کرد: متاسفانه نرخ گازی که از برخی صنایع مانند پتروشیمی دریافت میکنند با قیمت گازی که در آمریکا به واحدهای تولیدی به فروش میرسانند، برابری میکند که این امر نیز میتواند بحرانزا باشد. چشمانداز ناترازی گاز تا سال ۱۴۲۰ طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به898.7 میلیونمتر مکعب در روز میرسد. این در حالی است که میزان مصرف همه بخشها برابر با 1410.8 خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲ میلیون مترمکعبی در روز دارد. بر اساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی مصرف گاز طبیعی در کشور به صورت متوسط سالانه تا سال ۱۴۱۰به میزان 4.6درصد و بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۰ نیز به صورت متوسط سالانه به میزان 3.2درصد افزایش مییابد. همچنین در حوزه عرضه نیز تا سال ۱۴۱۰ به صورت متوسط سالانه به میزان 4.3درصد افزایش و پس از آن به صورت متوسط سالانه2.3 کاهش مییابد. بر اساس موارد ذکر شده و فرضیات مرتبط به میزان مصرف در بخشهای مختلف بر اساس این سند در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به 898.7 میلیون متر مکعب در روز برسد این در حالی است که میزان مصرف همه بخشها برابر با 1410.8 میلیونمتر مکعب خواهد بود که نشان از ناترازی 512 میلیون متر مکعبی در روز دارد. به عبارتی میزان مصرف از تولید به شدت فاصله میگیرد. از سوی دیگر حداکثر اختلاف مصرف در ماههای سرد و گرم تا سال 1410 به صورت متوسط سالانه 4.6درصد رشد میکند و در سال 1410 به 453 میلیون متر مکعب در روز میرسد. همچنین این حداکثر اختلاف با متوسط رشد سالانه 2.5درصدی در بازه زمانی 1410 الی 1420 به 579 میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید که مدیریت گازرسانی در بخشهای مختلف را با چالش جدی روبهرو میکند. با توجه به واقعیات اجتماعی و شرایط اقتصادی کشور باید با مجموعهای از راهکارهای چندوجهی و ترکیبی به مساله ناترازی پاسخ داد. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس گفته شده اگر چه نگهداشت و افزایش تولید یکی از راهکارهای مهم پیش رو است، اما بهینهسازی و مدیریت مصرف انرژی با توجه به رشد فزاینده مصرف، نیاز به سرمایهگذاری کمتر، پایداری اثرات پروژهای بهینهسازی و وجود پتانسیل بالا، باید در اولویت قرار گیرد. در بهینهسازی مصرف انرژی یکی از رویکردهای کشور علاوه بر سوق دادن جامعه به اصلاح الگوی مصرف بهینه انرژی، باید ایجاد شرایط و زیرساختهای لازم جهت بهبود محیط مصرف انرژی (تجهیزات مصرفی) باشد. در بخش تولیدی نیز، با توجه به محدودیتهایی که کشور در حال حاضر به لحاظ منابع مالی در دسترس دارد، باید عمده راهکارها به صورت ایجاد انگیزه و اطمینان دهی به بخش خصوصی جهت ورود به بخش بالادستی باشد. بنابراین به صورت خلاصه این مرکز پژوهشی اهم چارچوب راهکارهای پیشنهادی جهت بهبود ناترازی گاز طبیعی را ذیل سه محور سیاستگذاری و مدیریت مصرف، بهینهسازی مصرف و افزایش ظرفیت تولید ارائه کرده است. سیاستگذاری و مدیریت مصرف در این گزارش 4 راهکار اجرایی ذیل بحث سیاستگذاری و مدیریت مصرف عنوان شده است: - افزایش ذخیرهسازی گاز طبیعی در کشور معادل حداقل 10درصد مصرف سالانه گاز به منظور حل مساله ناترازی . - جلوگیری از تشدید ناترازی با تغییر راهبردهای فعلی ازجمله توسعه صنعتی کشور مبتنی بر توسعه واحدهای تکمیلی به جای ایجاد صنایع انرژیبر جدید، تبدیل نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی و الزام عملی به رعایت مبحث مقررات ملی ساختمان. - اصلاح ساختار متولی بهینهسازی در کشور از طریق تجمیع ساختارهای موجود به منظور پیگیری و در اولویت قرار گرفتن موضوع بهینهسازی انرژی در کشور. - رصد و پایش زنجیره ارزش گاز از طریق سامانهها و تجهیزات هوشمند بهویژه نصب کنتورهای هوشمند برای مشترکان. بهینهسازی مصرف در حوزه بهینهسازی مصرف هم این نهاد پژوهشی 4 راهکار ذیل را پیشنهاد کرده است: - توسعه بازار بهینهسازی انرژی از طریق تشکیل حساب بهینهسازی مصرف انرژی به منظور تسویه گواهیهای صرفهجویی انرژی بخش خصوصی و مردم. - اصلاح موضعی تعرفه گاز طبیعی در بخش صنعتی با جزئیات بیشتر، بهبود ساختار و تعرفه پلکانهای مصرفی در بخش خانگی و همچنین تسری الگوی تعرفهگذاری افزایشی پلکانی به سایر بخشهای مصرفی نظیر مشترکان تجاری. - حذف یارانه زنجیره گاز و انتقال هدفمند آن به انتهای زنجیره و زمینهسازی جهت بهینهسازی مصرف در طول زنجیره ارزش گاز. - فرهنگسازی از طریق استفاده از رسانهها، شبکههای اجتماعی و مدارس. افزایش ظرفیت تولید در حوزه افزایش ظرفیت تولید هم به دو راهکار اصلی اشاره شده است: - خود تامینی گاز صنایع عمده با ایجاد امکان سرمایهگذاری آنها در طرحهای جمعآوری گازهای مشعل و توسعه میادین کوچک گازی. - توسعه میادین گازی مبتنی بر صادرات به منظور افزایش جذابیت سرمایهگذاری داخلی و خارجی در این حوزه.