روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۳ سه شنبه ۲۰ شهريور - شماره 4669

فرهنگسازی برای جامعه هدفدار

  منیر لشکری- هنگامی که از فرهنگ سازی سخن به میان می آید، چنین برمی آید که فقدان این مسئله می تواند در جامعه آثار سویی به جا گذارد که نیازی به عنوان فرهنگ سازی خود را به عنوان دغدغه بر جامعه و اولیا و مسئولان آن تحمیل کرده است. چنان که از همین اصطلاح می توان دغدغه دیگری را نیز شناسایی و ردگیری کرد. به این معنا که یکی از مسایل و مشکلات هر جامعه وجود فرهنگ های غلط و نادرست در کنار بی فرهنگی گروهی دیگر است.
بنابراین مسئله فرهنگ سازی از دو جهت خود را بر جامعه و مسئولان آن تحمیل می کند و به عنوان یک مسئولیت و وظیفه مهم در حوزه جامعه پذیری خود را نشان می دهد. از جهتی فقدان فرهنگ استفاده از چیزی نیاز به فرهنگ سازی را توجیه می کند و از سوی دیگر وجود فرهنگی نامناسب، فرهنگ سازی مناسب را می طلبد.
فرهنگ­سازی و پیاده کردن مفهوم آن در جامعه یکی از کارهایی است که مدیران فرهنگی، رسانه ها و متخصصینی که در این زمینه درس خوانده اند، معلمان پرورشی و والدین باید آن را سرلوحه کار خود قرار دهند و در این زمینه فعالیت کنند.
در زمینه فرهنگ سازی دولت نیز نقش بسیار موثر و گسترده ای را می تواند ایفا کند. برای مثال دولت با نهاد های فرهنگی خود می تواند گام تاثیرگذاری به منظور فرهنگ سازی افراد در جامعه و رشد و بالندگی آنها بردارد.
ذهن جامعه نسبت به برخی مفاهیم، کاملا موضع محکمی دارد، مثل امنیت ملی، مثل عدالت، مثل عفاف. اما برخی موضوعات هستند که جا برای سهل انگاری در آن وجود دارد، به این دلیل ساده که در صورت رعایت نکردن آن، لزوماً در تمام موارد، مشکل بوجود نمی آید، مانند موضوع رانندگی.فرهنگ سازی کمک می کند شخص به این آگاهی برسد که بایستی در تمام زمانها، به اصول و بایدها متعهد باشد و این به نفع همه است.
فرهنگسازی در جهت هدف‏داری جامعه در گرو حس تعهد فرد نسبت به هدف است و آن هم وابسته به میزان احساس حیات اجتماعی و سیاسی‏ای است که یک شهروند دارد، و نقطه‏ی مقابل آن احساس بی‏تعهدی و بی‏تفاوتی است.
یکی از مهم‏ترین ثمرات رواج فرهنگ پاسخ‏گویی، زدودن آفت بی‏تفاوتی شهروندان، در حیات اجتماعی و سیاسی خویش، است.
چنان که، به عقیده‏ روان شناسان، عوامل بی‏تفاوتی، اغلب، تابع فرایند یادگیری هستند. زدودن بی‏تفاوتی نیز به عواملی از این دست نیاز دارد، که از اهم این گونه عوامل «یادگیری مشارکت جمعی و سیاسی» است، یعنی شخص باید این واقعیت را بیاموزد و بپذیرد که در سرنوشت جمعی سهیم است و حق دارد به هنگام مشاهده‏ی خلاف هنجار و ارزش‏های استاندارد ملی بپرسد. چنان که احساس بی قدرتی کردن را انسان در منشأ بی‏تفاوتی کسب می کند می تواند روی دیگر سکه یعنی احساس کارایی و اثرگذاری را یاد بگیرد تا منشأ زدودن بی‏تفاوتی گردد؛ و نیز یاد بگیرد که پرسش او نوعی اثرگذاری در حرکت جمعی است.
آموزه‏ی منفی‏نگر «آنچه البته به‏جایی نرسد فریاد است»، در منطق اسلام مردود است و همواره ایجاد سؤال کردن را «افضل الجهاد» نامیده است.
یکی از ویژگی‏های مردم در ارتباط با مشارکت، دریافت آنها از قابلیت اثرگذاری بر سیاست‏مداران و نظم سیاسی است که گاه به‏کارایی سیاسی تعبیر می‏شود.
دانشمندان علوم اجتماعی برای سنجش چنین احساسی، با طرح پرسش‏هایی نظیر این احساس «فکر می‏کنید مردمی مثل شما می‏توانند چه میزان نفوذ بر فعالیت حکومت محلی داشته باشند؟ زیاد، متوسط، یا هیچ» کارایی را می‏سنجند. به زعم آنان شهروندانی که تمایل دارند قسمت زیاد را علامت بزنند کارا و اثرگذار هستند و احتمال مشارکت آنها بیشتر است... در هر صورت، آنهایی که در مرتبه‏ی بالایی از کارایی فردی قرار دارند، تمایل به مشارکت‏شان هم زیاد است.
احساس شخصیت و عزت نفس، از نظر برخی از روان شناسان اجتماعی، عامل مهمی در یادگیری و اکتساب ویژگی کارایی و اثرگذاری برای انسان است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه