صفحه اول
نوذر بیابانی- تعامل مجلس و دولت در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از الزامات راهبردی برای حاکمیت ملی, پیشرفت و اقتدار نظام محسوب می گردد که در برخی از دوره ها با چالش ها و واگرایی روبه رو بوده است. اتکا به الگوی راهبردی تعامل مجلس و دولت یکی از ضرورت ها برای اتخاذ رویکردهای مناسب و سازنده بین این دو نهاد محسوب می شود. ارتباط دو قوه مققنه و مجریه باید برمبنای مدیریت فضای تعامل و گفتگو باشد که مستمراً دو طرف شنونده دیدگاههای همدیگر باشند و به آن احترام بگذارند تا با اقناعسازی بتوانند اجماعی بین دیدگاههای مختلف ایجاد نمایند. دو قوه باید تلاش کنند تا در پی نزدیک کردن نظرات و افکارشان به همدیگر باشند. ایجاد فضای تعاملی و گفتگوهای سازماندهی شده درباره موضوعات سیاستی مختلف میتواند زمینه شناخت را بهبود بخشد و احترام به اختلافنظرها در چشمانداز را افزایش دهد. در غیر این صورت این قابلیت وجود دارد که در اکثر موارد، اختلاف سلیقه و نظر به واکنش شدید یا مواجهه پایدار منتهی شود. مزایای پویاییهای مشورت، چانهزنی و ایجاد اجماع در عرصههای سیاستی بهخوبی ثابت شدهاند. از طرف دیگر، تجربه ثابت نموده که تلاشهایی که با دقت برای ایجاد اجماع سازماندهی شدهاند میتوانند به دستیابی به نتایج منصفانهتر، کارآمدتر، خردمندانهتر و پایدارتر منجر شود. باید به این نکته توجه داشت که نمایندگان در بررسی طرحها و لوایح و تصویب آنها، در سوال، رای اعتماد و استیضاح وزرا و به طوری کلی در انجام وظایف نمایندگی خود به دور از جناحبندیهای سیاسی تصمیمگیری میکنند و این نظرات چندان به این موضوع که دولت با چه گرایشی حرکت میکند، مرتبط نیست. ازجمله مقدمات و لوازم مورد نیاز برای حرکت در مسیر پیشرفت، تعامل سازنده نهادهای دولتی برای تصمیمگیری و عملیاتی کردن سیاستهاست. ارتباط منطقی برای دستیابی به توافقهای دو یا چندجانبه منجر به همافزایی میشود، ولی تکیه بر اختلافات و یا داشتن روحیه خودرأیی به تفرق و بیثمر گشتن تلاشها میانجامد. تعامل مجلس با دولت باید همواره برقرار باشد چراکه تمامی نمایندگان و مسئولان کشور به دنبال رفع مشکلات مردم هستند و نمیتوان گفت مجلس با یک دولت به دلیل گرایشات سیاسی تعامل ندارد و با دولت دیگر به دلیل همسویی سیاسی همکاری بهتری داشته است. هنگامی که نزاع بر سر موضوعی خاص درمیگیرد، راهحلهای احتمالی متعددی وجود دارند. مذاکره برای دستیابی به دستاوردهای متقابل (یا چانهزنی جمعی بهعنوان راهکار ایجاد وفاق)، میتواند از طریق ارتقای منافع خود از طریق ابداع بستههایی باشد که منافع طرفین را تضمین میکند. درواقع اغلب با توسل به خلاقیت و سختکوشی میتوان به توافقی دست یافت که با انتخاب مطلوبترین راهحل، حداقل بسیاری از ذینفعان درگیر را همراه کرد. به نظر میرسد زمانی روابط دو قوه مقننه و مجریه برمبنای درستی ساماندهی خواهد شد که تشریک مساعی مشترکی برای حل مشکلات و ساختن جامعهای بهتر در دستور کار قرار داشته باشد و ضمن اعتقاد به رویکردهای جمعی، مشورتی و مشارکتی، تلاش شود تا اختلافات را مدیریت نموده و با مباحثه، گفتگو و همافزایی تلاشها مسائل را حل کرد. فراموش نکنیم که گاهی ما با دو نگرش نادرست مواجه هستیم: در مورد رابطه دولت و مجلس تعاريف و نگرش هاي متفاوتي وجود دارد. عده يي معتقدند مجلس خوب، مجلسي است كه كاملامطيع دولت باشد و هر كسي را كه دولت به عنوان وزير معرفي كرد، تاييد صلاحيت كند و هر لايحه يي را دولت داد، بدون مخالفت تصويب كند و بدون نظارت اجازه دهد دولت هر كاري خواست، بكند و در نتيجه تمام خواسته هاي دولت را برآورده كند، يعني لوايح مختلف دولت را تاييد كند و هر جا دولت بودجه خواست، تصويب كند. ايشان معتقدند در اين صورت دولت و مجلس هماهنگ هستند. اما گروهي ديگر معتقدند كه در مجلس بايد نمايندگان در كمين باشند و اجازه فعاليت به دولت ندهند، يعني به وزراي پيشنهادي راي ندهند و هر جا كه شد وزرا را استيضاح كنند و در استيضاح نيز به وزير راي مثبت ندهند و مدام تذكر بدهند و به لوايح دولت با ديد سوء ظن نگاه كنند و بودجه هاي دولت را زير و رو كنند و در كل يك گارد وحشتناك منفي در مسير كارشكني داشته باشند.