روزنامه کائنات
8

صفحه آخر

۱۴۰۳ يکشنبه ۲۸ مرداد - شماره 4657

ایرج طهماسب در «هفت» عنوان کرد؛

مدیریت تلویزیون به همه‌چیز مشکوک است

  قسمت چهاردهم از برنامه «هفت»، با پرونده ویژه پیرامون «سینما و نسل جدید» از ساعت ۲۲ در شبکه نمایش پخش شد.
بخش اول میز پرونده ویژه با حضور ایرج طهماسب برپاشد که به موضوع سینما و نسل جدید (نسل Z) پرداخت.
طهماسب گفت: ما به دنبال جریان قدیمی نمایش حرکت می‌کنیم که ریشه‌اش سیاه‌بازی و خیمه‌شب بازی است. آن‌ها آنقدر با هم نشست و برخاست داشتند که با یک بشکن زدن می‌توانستند هر قصه‌ای را اجرا کنند؛ در واقع به فهم مشترک از نمایش می‌رسیدند. ما تلاش می‌کنیم به سمت نمایش ایرانی که بسیار پربار و جذاب است برویم و این با بداهه‌گویی بسیار متفاوت است. وقتی گروهی باهمدیگر جمع می‌شوند و باهم به نتیجه می‌رسند، بسیار کار مهمی است. اینکه خودت را اصلی بدانی و کم کم کنار بروی تا همه مهم شوند؛ قدرشناسی مهمی برای آدم‌ها است. اینکه از خودمحوری و کارگردان دور شوی و احساس همدلی با بقیه عوامل داشته باشی بسیار کیف دارد. این باهم بودن جمعی و به فهم مشترک رسیدن و تولید کردن کار جالبی است که خداوند به من داده است.
وی تاکید کرد: در سینما و تئاتر و کارهای جمعی همه مهم هستند و نباید خودمحور بود. باید تک تک آدم‌ها حالشان خوب باشد و دلشان بخواهد درخشان خودشان باشد. در این حالت حتماً نتیجه خوب خواهد شد.
افخمی تصریح کرد: به نظر می‌رسد که صدای بازیگر علت اصلی چهره شدن اوست. مخاطب فکر می‌کند چهره بازیگر را می‌شناسند اما در واقع صدایش را می‌شناسند.
طهماسب گفت: صدا برای ما ارجحیت نیست بیشتر نوع ذهن و پیچیدگی‌های بامزه ذهنش برایمان مهم است و اینکه بتوانیم با او گفت‌وگوی خوب کنیم. ما به دنبال ذهن عجیب غریب هستیم چرا که صدا بعد از مدتی عادی خواهد شد. به عنوان مثال ذهن حمید جبلی حیرت انگیز است و من خیلی شانس آوردم که با ایشان همکار شدم. من معتقدم که ۵۰ درصد هنر مربوط به هنرمند است و ۵۰ درصد بقیه عوامل بیرونی است. در هنر بایدی وجود ندارد، شما اجازه می‌دهید جهان با شما در ارتباط باشد. آقای جبلی تعریف بامزه‌ای از کارگردانی دارد؛ او می‌گوید وقتی یک نفر پدرش می‌میرد همه به او تسلیت می‌گویند اما هیچکس دردش را نمی‌فهمد. کارگردان کسی است که مشکل عمیق دارد و می‌خواهد آن را طرح کند.
* برای صحبت با نسل جدید باید جزئیات را بشناسیم
ایرج طهماسب درباره ساخت اثر برای بچه‌های نسل Z و ارتباط برقرار کردن با آن‌ها بیان کرد: شما در هنر باید با مخاطب به روز شوید. برای صحبت با این نسل جدید باید جزئیاتشان را بشناسیم. نسل بعدی که نسل Z و هوش مصنوعی است، بسیار عجیب هستند و ما نمی‌دانیم با آن‌ها چه کنیم.
وی بیان کرد: هر وسیله جدیدی که می‌آید ترس ندارد چون می‌توانیم به جهت خوب از آن استفاده کنیم‌. نسل Z حیرت‌انگیز هستند و خیلی ذوق دارد که بچه‌های ما در حال کشف دنیا با لپتاب و تبلت هستند. ما باید جهتی را فراهم کنیم که از این اطلاعاتشان در جهت تحصیل و شغل آینده‌شان استفاده کنند. از آنجا که هنر با احساسات انسان سروکار دارد، می‌توانیم بگوییم تاریخ زنده است. هرگاه ما از احساس دور شویم و زیادی جدی بگیریم، دچار مشکل خواهیم شد. هنر اصلاً تمامی ندارد و حالاها حالاها به حیاتش ادامه می‌دهد به شرطی که پایبند به احساسات انسانی خوب باشد. ممکن است گاهی شما کسی را به حالت تحقیرآمیز بخندانید یا نه حتی بگریانید اما اگر شما به مردم خود با احساسات خوب پذیرایی کنید، همه جا پای شما هستند. اگر مردم متوجه شوند که حرف شما نمی‌فهمند و شما از آن‌ها حرف نمی‌زنید، چیزی نمی‌گویند و فقط ترک می‌کنند.
ایرج طهماسب یادآور شد: در بحث سینما شکافی رخ داده که ما سینمای خانوادگی نداریم. ما در جهان سینمای family داریم که همه افراد باهم فیلم را تماشا می‌کنند. ما قبلاً چنین فیلمی داشتیم اما متاسفانه وقتی موضوع و مفهوم چیز جدی و تلخی شد، سینمای خانوادگی رها شد و در واقع از بین رفت. اگر سینمای خانواده دوباره سر جایش برود نسل Z هم به میدان می‌آید چون داستان جذاب، شیرین و تلخ است و در واقع پکیج کاملی است. ما خیلی از سینمای خانواده دور شده‌ایم. به عنوان مثال داستان‌های ورزشی هرچند ساده اما سینمای خانواده هستند. من فکر می‌کنم این نوع فیلم‌ها تحریک‌کننده نسل Z و جوان‌ها برای ورزش کردن است. ما گونه‌ها و ژانرهای جالبی داریم که می‌تواند در شکل خانواده عرض اندام کند.
وی تاکید کرد: راه درمان نسل Z و هر نسل دیگر جمع شدن خانواده و دوستان است. ما اگر بخواهیم آدم درست تربیت کنیم، باید در جمع حضور داشته باشیم. تنهایی خطرناک‌ترین وضعیت انسانی برای آدم‌های معمولی است و با کمک دیگران حالمان بهتر می‌شود. جمع شدن آدم‌ها به هر بهانه‌ای باعث می‌شود خودش را خیلی جدی نگیرد.
افخمی بیان کرد: سینما و تلویزیون در ارتباط با اینترنت تماشاگر محدودتری دارد. با این وجود آیا آینده نمایش عروسکی به صورت تئاتر در خطر است؟
* ما سرحال نیستیم
طهماسب تصریح کرد: من معتقدم همه چیز سر جای خودش است و به نظرم این اخبار می‌خواهند ما را بترسانند. همه چیز درست می‌شود. این خطرناک‌ترین چیز است که ما از افراد بترسیم. ما باید آن‌ها را شناسایی کنیم‌؛ به خصوص نسل نوجوانان‌ها. وقتی ما قصه خیالی برای بچه می‌گوییم؛ هیچوقت واقعیت‌ها را به آن‌ها نمی‌گوییم و در ۱۴-۱۵ سالگی زمانی با واقعیت مواجه می‌شوند و در سخت‌ترین دوره‌شان قرار می‌گیرند. ما باید خیلی به این سن کمک کنیم و خیلی برایشان فیلم بسازیم که این دوره را رد کنند. ما فیلم‌های خوب اما کمی ساخته‌ایم. من برای این سن بچه‌ها گریه‌ام می‌گیرد که چقدر هیچی ندارند. آن‌ها جمعیت حدود ۲۰-۲۵ درصدی هستند و آنها باید مدام فیلم و تئاتر مخصوص خودشان را ببینند. ما حواسمان باشد اگر ما نباشیم بقیه هستند و در این باره به شدت و وحشتناک دارند، کار می‌کنند. خطرناک است که بچه‌ها را از عمد دور از اجتماع و واقعیت بار آورد. طهماسب درباره تک فرزندی در طبقه متوسط جامعه بیان کرد: من فکر می‌کنم این مساله به پول ربط ندارد و به سرحالی جامعه ربط دارد. جامعه‌ای که سرحال باشد، همه شرایط را تحمل می‌کند. می‌خواهم بگویم می‌شود جامعه را سرحال و شاداب نگه داشت. خیلی از کشورها به لحاظ اقتصادی در شرایطی سخت‌تر از ما قرار دارند اما شاداب‌تر از ما هستند. ما سرحال نیستیم و در اطرافمان ذوقی نمی‌بینیم‌. شرایط روانی بسیار مهمتر از پولداری است و این وظیفه صداوسیما است و من علتش را مدیریت ضعیف می‌دانم‌. قاعدتاً تلویزیون در همه جای دنیا به ۴-۵ شبکه اصلی تبدیل خواهد شد اما الان که بودجه تلویزیون خوب است، باید کارهای بهتری ساخت‌. به نظر من مدیریت تلویزیونمان سرحال نیست و مقداری نسبت به همه چیز مشکوک است.
افخمی اظهار کرد: اگر شما با تجربه الان به گذشته بگردید به طهماسب جوان چه توصیه‌ای می‌کردید؟
طهماسب گفت: من همواره فکر می‌کنم ما چقدر سختی کشیدیم و یادگیری ساختار هنر و به کارگیری‌اش چقدر سخت بود. جوانان ما الان امکانات زیادی دارند و همه چیز آماده است برای اینکه یک نفر هنرمند شود. تعریف جوانان از سینما تعریف غلطی است؛ آن‌ها سینما را از سینما یاد گرفته‌اند و در این حالت هرگز موفق نخواهند شد. سینما را از روی مردم باید بسازید، خیلی فیلم‌هایی که قصه خوب دارند، فیلمبرداری و تکنیک خوبی ندارد. ارتباط جوان‌ها با واقعیت کم شده و اگر منبع هنر واقعیت نباشد، جوانان هنر تقلبی را می‌سازند و یاد می‌گیرند. مثلا امیر نادری یا عباس کیارستمی داستان را از دل زندگی واقعی بیرون می‌کشیدند و برای همین انقدر به دل می‌نشست. فیلم جوانان به‌گونه‌ای شده که با تمام خوب بودن گویا ما قبلا فیلمشان را دیده‌ایم، در صورتی که ما دوست داریم مدل هر شخص را ببینیم نه کپی دیگر کارگردانان را.
وی در پایان یادآور شد: البته باید گفت که مدیران ما اصولی به سینما نگاه می‌کنند اما باید به سینماگران جدید اجازه دهیم که روایت خودشان را داشته باشند. چرا سینما حتماً باید ۹۰ دقیقه باشد؟ با این شکل از اینترنت صبر ما برای دیدن عوض شده است. ما باید اجازه دهیم فیلم‌ها کوتاه شود، حتی من می‌گویم اجازه دهیم غلط بسازند اما در معرض قرار بگیرند و با دیدگاه مردم پیش برود.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه