صفحه اول
مهدی ابراهیمی- انتخاب عنوان یا شعار برای دولتها با هدف بیان سیاستها، راهبردها و نگاه کلی دولتها نسبت به مسائل کشور صورت میگیرد؛ این اقدام در ادوار اخیر ریاست جمهوری از سوی رؤسای جمهور و دولتها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؛ دولت سیزدهم که سکان آن بر عهده شهید سید ابراهیم رئیسی قرار داشت، شعار «دولت مردمی، ایران قوی» را برای خود انتخاب کرده بود. شعار دولتهای دوازدهم و یازدهم نیز که حسن روحانی ریاست آنها را بر عهده داشت «تدبیر و امید»و شعار دولتهای دهم و نهم یه ریاست محمود احمدینژاد «دولت مهرورزی» یا «دولت مهر» بود. دکتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری اسلامی ایران، دولت خود را «دولت وفاق ملی» نامیده است. او در سخنرانی تحلیف خود در مجلس شورای اسلامی گفت: «فرصت برآمده از انتخابات میدان جدید همکاری و همراهی ملی در درون حکومت، میان حکومت و جامعه و در درون جامعه است. دولتی که با رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی عهدهدار مسئولیت اجرایی خواهد بود، دولت وفاق ملی است و موظف به تأمین حقوق شهروندی همۀ ایرانیان است و ملتزم به ترجیح منافع ملی بر هر امر دیگر است». پزشکیان تعریف خود را از وفاق ملی چنین ارائه کرد: «وفاق ملی یعنی دستبرداشتن از اختلافاتی که جز بر پایۀ نفسانیت شکل نگرفته، و دستدردستهمنهادن برای دستیابی به این چشمانداز». این تعریف، گرچه تعریفی ساده به نظر میرسد و مخاطب را به این اشتباه میاندازد که وفاق ملی امری بدیهی، آشکار و سهل است، به نظر میرسد هم در تعریف و هم در سیاستگذاری و هم در اجرا، وفاق ملی امری دشواریاب است. اگر قرار باشد دو كليدواژه اختصاصي و مهم در گفتمان مسعود پزشكيان، استخراج شود، واژههايي چون «عدالت و رفع تبعيض» در كنار دولت« وفاق ملي» در راس اين مفاهيم قرار ميگيرند. اما هر اندازه كه مقوله عدالت و ضرورت رفع تبعيض براي اكثريت ايرانيان روشن و مبرهن است، موضوع تشكيل دولت وفاق ملي، همراه با ابهام و غبارآلود است. برخي معتقدند دولت وفاق ملي مانند دولت ائتلافي در ساختارهاي سياسي ساير جوامع است كه با حضور احزاب مختلف شكل گرفته و يك كليت سياسي را ايجاد ميكند. گروهي ديگر از تحليلگران اما بر خلاف اين رويكرد نظر ميدهند و دولت وفاق ملي را كاملا متمايز از دولتهاي ائتلافي تحليل و تفسير ميكنند. به نظر ميرسد هدفي كه مسعود پزشكيان و ياران نزديكش از دولت وفاق ملي دنبال ميكنند رهيافتي است كه نهايتا منجر به اجماع نخبگاني و تحقق آشتي ملي ميشود. به نظر میرسد حل دشواریِ چیستیِ وفاق ملی و دشواریهای دستیابی به آن، مستلزم نگاهی عمیق به این مقوله و نیز بهرهگیری از رویکرد دانش سیاستگذاری عمومی برای ایجاد سازکارهای برقراری وفاق ملی در ایران است.گفتمانی که امروز همراه با التزام عملی دکتر پزشکیان با آن مطرح شده، یعنی بازگشت به عدالت در همه ابعاد و حکمرانی براساس وفاق ملی و عشق به مردم، میتواند افقگشا باشد و باید به زبان و برنامه اجرایی ترجمه شود.دکتر محمد معین ، «وفاق» را سازداری،همراهی،یکدلی،سازدارکردن ، همراهی کردن معنی کرده است . اگر توافق داشته باشیم که پسوند « ملی » بمعنی « ملت » میباشد و « ملت » همیشه به کل مردم یک کشور و نه بخشی از آن اطلاق می شود ، پس « وفاق ملی » بمعنی همراهی و یا یکدلی ملت در رابطه با موضوع مشخص سیاسی و یا اجتماعی که برای حفظ موجود یت و یک پارچگی ملت و یا یک پارچگی و تمامیت ارضی کشور ویا ادامه حیات نظام حکومتی حاکم ... ضرورت دارند ، می باشد . در واقع هر زمانی که صحبت از « وفاق ملی » بمیان آید ، صرفنظر از اینکه« وفاق ملی »در رابطه با چه مسئله ای سیاسی ، اجتماعی ،ملی ...مطرح باشد ، حتما باید یکدلی و همراهی ملت در باره آن موضوع مشخص که بناست در باره اش به « وفاق ملی » دست یافت ، مد نظر باشد .« وفاق ملی » را در هیچ کجای جهان نمی توان بر پایه تهدید و ارعاب و سرکوب کسب کرد ، بلکه دست یابی به این مهم همیشه رضای خاطر و تصمیم آزادانه یک یک افراد ملت را طلب میکند. تا کنون واژه« وفاق ملی » در اد بیا ت سیاسی ایران کمتر مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه بیشتر مقوله « تفاهم ملی » بکار برده می شد .