صفحه اول
رامین حمیدیان- امروزه احزاب یکی از ضروریات زندگی جوامع بشری در دوره مدرن محسوب میشود بهطوریکه یکی از مؤثر ترین نهاد های تأثیر گذار بر روند های تصمیم گیری و اجرائی کشور و به عنوان حلقه رابط بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل می کند. در جوامع و رژیمهای سیاسی کنونی تقریباً هم اندیشی کاملی نسبت به ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب بعنوان چرخ دنده ماشین دموکراسی یاد میشود. احزاب سياسی تدبيری برای کاناليزه کردن چالش های سياسی در شکل رقابت حزبی است. جامعه از گروه های مختلف گاه با منافع متضاد تشکيل شده است. منافع متضاد زمينه ساز شکل گيری شکاف های اجتماعی است. چالش های سياسی از بطن شکاف های اجتماعی پديد می آيند. جوامع سنتی فاقد نهادها و مکانيسم های ضرور برای مهار و مديريت چالش های اجتماعی است و بهمين خاطر چالش های سياسی به شورش ها، تصفيه حساب ها، توطئه ها و جنگ ها منجر می شد. در حاليکه در جامعه مدرن و دمکراتيک چالش های سياسی مديريت شده و به شکل رقابت احزاب سياسی در می آيد. احزاب سیاسی معمولاً از سه منظر مطالعه میشوند: یکی حزب به وجهی که در عرصه حکومت و پارلمان به عنوان مجموعهای از مقامات عمومی ظاهر میشود؛ دوم حزب به وجهی که در خارج از پارلمان به عنوان سازمانی برای مبارزات انتخاباتی نمودار میگردد؛ و سوم حزب به وجهی که به عنوان مجموعه ای از اعضا و هواداران و رایدهندگان در عرصه حوزههای انتخاباتی ظاهر میشود. از دیدگاه اول نخستین احزاب سیاسی به صورت گروهها و دستههای سازمانیافتهای در پارلمان یا قوه اجرایی ظاهر شدند. در بسیاری از احزابی که چنین سابقه داشتهاند، هنوز هم بخش پارلمانی حزب بخش مسلط و عمده آن است. احزاب پارلمانی به عنوان وسیلهای برای سازماندهی به فعالیت نمایندگان و ایجاد مجاری ارتباطی و اطلاعاتی عمل میکردند. کارویژه حزب در حوزه اجرایی، تصمیمگیری درباره سیاستهای حکومتی، اجرای آن سیاستها و استخدام نیروهای سیاسی است. قوه اجرایی در حکومت دموکراسی بدون حضور احزاب قابل تصور نیست. احزاب سیاسی به نحو فزایندهای جانشین پارلمانها و کابینههای دولت در امر سیاستگذاری میشوند. فعالیت احزاب خارج از عرصه حکومت و پارلمان طبعاً برحسب احزاب و کشورها، گوناگون است. احزاب در این عرصه اشکال سازمانی مختلفی دارند. احزابی که مرکب از نمایندگان پارلمان و برخی افراد سرشناس بوده و سازمان و عضویتی در خارج از پارلمان نداشتهاند، احزاب «کادر» خوانده شدهاند. احزابی که سازمان و اعضای گستردهای در خارج از پارلمان دارند، احزاب «تودهای» نامیده میشوند. احزاب تودهای معمولا میکوشند از طریق تاسیس مراکز و کانونهای مختلف فرهنگی، مذهبی، آموزشی و غیره به حیات اجتماعی اعضای خود سامان بخشند. احزاب سیاسی تودهای همچنین نیازمند فعالان حزبی هستند تا فعالیتهای مختلف در زمینه سازماندهی و بسیج و غیره را انجام دهند. چنین فعالانی معمولاً انگیزههای مالی و یا ایدئولوژیک در فعالیتهای خود دارند. مهمترین فعالیت احزاب در زمینه انتخابات و کسب آرا صورت میگیرد. افراد فعال از نظر سیاسی معمولاً برای خود هویتی حزبی قائل میشوند و نسبت به حزب خاصی تعلق خاطر و وابستگی پیدا میکنند و همین تعلق و وابستگی بر رفتار انتخاباتی و رای افراد تاثیر تعیین کننده دارد. عوامل مختلفی چون تعلقات طبقاتی، مذهبی، قومی و غیره به نوبه خود ساختار نگرشهای افراد نسبت به احزاب را تعیین میکنند و موجب هویتیابی حزبی میشوند. احزاب سیاسی معمولاً بر اساس ساختار شکافهای اجتماعی شکل گرفتهاند. سیاسی شدن شکافها موجب تشکیل احزاب و هویتهای حزبی در حول آنها میگردد. برخی از نویسندگان شکلگیری احزاب در تاریخ را محصول بروز «بحرانهای توسعه» و کوشش برای پاسخگویی به آنها دانستهاند بحرانهای هویت، مشروعیت، مشارکت و توزیع اقتصادی موجب شکلگیری فضاهای ایدئولوژیک میگردند و احزاب چنین فضاهایی را اشغال میکنند.