جامعه
پدرام خلیقی- عدالت و تحقق آن همواره یکی از اصلیترین شعارها در عرصه آموزش است. ایدهپردازی درباره عدالت یک سنت دیرپاست که میتواند به درک مشتقات مفهومی عدالت همچون عدالت اجتماعی، عدالت جنسیتی، عدالت نژادی، عدالت توزیعی و غیره کمک کند. لذا تبیین عدالت تربیتی نیز چون دیگر راهها در گرو ملاحظاتی است که به ارجمندی عدالت مربوط میشوند و به برداشتهای ما از نسبت عدالت با مطلوبیت و همچنین دلایلی که برای اعتبار اصول عدالت ارائه میشود، بستگی دارد. عدالت آموزشی در سالهای اخیر یکی از پر چالشترین و بحث برانگیزترین مباحث در حوزه آموزش و پرورش بوده است؛ برای آنکه اهمیت این موضوع را درک کنیم لازم است ابتدا بدانیم که«عدالت آموزشی چیست». بنا به تعریف مسيولین آموزش و پرورش، عدالت آموزشی بهمعنای ایجاد امکانات لازم برای برخورداری تمام افراد دارای شرایط تحصیل از آموزش و پرورش باکیفیت و متناسب با استعدادها و نیازهای فردی و اجتماعی است؛ بهطوری که از حق هیچیک بهنفع دیگری استفاده نشود. این تعریفی استاندارد از عدالت آموزشی است. یکی از راهکارهای اجرای عدالت آموزشی تغییر نگرش به بودجه نظام آموزشی مدرسه است. نباید آموزشوپرورش را مانند دستگاههای اجرایی دیگر بدانیم و بهدنبال کاهش بودجه و افراد مشغول در آن باشیم. آموزشوپرورش مهمترین سازمان هر کشور برای تربیت مردم است. برای افزایش کیفیت خدمات آموزشی باید هزینه سرانه را افزایش داد و کلاسهایی با تجهیزات آموزشی بهروز و مناسب تشکیل داد. دیگر راهکار برای اجرای عدالت آموزشی رفع تبعیض بین آموزش عمومی و آموزش عالی است. اگر تمام امکانات آموزشی را به آموزش عالی اختصاص دهیم، از کار بنیادین در مدارس ابتدایی و دبیرستان غافل شدهایم که پیامدهای ناخوشایندی در پی خواهد داشت. برای کسب عدالت آموزشی در متون علمی راهکارهای متفاوتی مطرح شدهاند. تأمین و گسترش برابری فرصتها و عدالت آموزشی شامل توزیع معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، آگاهکردن برنامهریزان نســبت به اهمیت و نتایج برابری فرصتهای آموزشــی و عدالت آموزشی و حذف کلیشههای جنسیتی از برنامههای درســی میشود. اولویتدادن به تربیت نیروی انســانی بومی، ایجاد انگیزه در معلمان بــرای خدمت در مناطق محروم، توزیع متناسب معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، گسترش مدرسههای دخترانه سطوح بالاتر در مناطق محروم، افزایش ســرانه دانشآموزان مناطق محروم، فراهمکردن امکانات برای رفع محرومیت آموزشی نیز از راهکارهای افزایش عدالت آموزشی است . عدالت آموزشی را میتوان برابری در برخورداری از این شرایط دانست: - از نقطهنظر دسترسی یا برخورداری آموزشی؛ در این زمینه، نسبت ثبتنامکنندگان به کل جمعیت لازمالتعلیم، محو بیسوادی و نفی تبعیض برای طبقات گوناگون مدنظر است. - منابعی که برای درونداد در اختیار نظام آموزشی قرار گرفتهاند؛ این منابع میتوانند شامل هزینه سرانه، برنامهها، متون و روشهای آموزشی، امکانات کمکآموزشی و... باشند. - عملکرد نظام آموزشی؛ عملکرد نظام آموزشی را میتوان همان تعهد نظام آموزشی به جامعه تلقی کرد که در میزان گذر از یک دوره به دوره دیگر، افت تحصیلی، بسندگی محتوا و متون آموزشی با نیاز فرد و جامعه، و... بروز میکند . در محیطهای آموزشی زمانی عدالت تحقق مییابد که یادگیرندگان از طریق دروندادها و فرایندها در مدرسه، بتوانند اهداف علمی، اعتقادی، اجتماعی و آموزشی را کسب کنند. فراهمکردن فرصتهای برابر و عادلانه آموزشی جزئی از عدالت آموزشی است و رسیدن به عدالت آموزشی برای تمام جوامعی که آموزشوپرورش را یک جزء مهم در زندگی افراد میدانند، امری اصلی به شمار میرود. برای دستیابی به عدالت آموزشی و بهرهمندی کلیه یادگیرندگان از منابع، بدون درنظرگرفتن طبقه اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، نژاد، قومیت، زبان، مذهب و خانواده، باید توزیع منابع به شکل عادلانه و با توجه به شرایط کلیه یادگیرندگان انجام شود. برای رسیدن به این مهم و دستیابی عادلانه به فرصتهای آموزشی، لازم است منابع انسانی کارآمد و ماهر در همه مناطق توزیع شوند. همچنین، در توزیع و تخصیص منابع همه یادگیرندگان باید نیازها و شرایط آنها در نظر گرفته شوند . اگـر عدالت اجتماعی (آموزشی) به واسطه برابری فرصتها و خـدمات آموزشـی به دست آید، نیاز است مقرراتی برای روشهایی که این فرصتها را بـرای همـه مدرسـان قابـل دسترسـی و دستیابی، قابلپذیرش و سـازگاری کردهاند و آنـان را در انتخـاب مطالـب موردنیاز و نحـوه یادگیری تقویت میکند، وضع شود .